به گزارش خبرنگار فرهنگی صبا، جلال ذکایی نایب رئیس اتحادیه لیتوگرافان، دبیر ستاد صنفی بزرگداشت روز ملی صنعت چاپ و مدیرکل اسبق چاپ و نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، با او به بهانه روز چاپ گپی کوتاه ترتیب دادهایم:
***درباره روز چاپ بفرمایید؟
این روز به پیشنهاد جناب آقای اسدالله جامی مدیرکل وقت دفتر امور چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در اوایل دهه ۸۰ پیشنهاد شد که به تصویب شورای فرهنگ عمومی و در نهایت شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید که در تاریخ ۱۱ شهریور به مناسبت روز صنعت چاپ در تقویم رسمی کشور ثبت شده است. از آن سال نیز همه ساله این روز مناسبت مشخصی است که برنامههای متنوعی تدارک دیده میشود.
***به عنوان یک مدیر فرهنگی چاپ این روزها درگیر چه مشکلاتی است؟
موارد متعددی وجود دارد که بخشی از این مشکلات، مشکلات عمومی صنایع در کشور است که همه صنایع با آن درگیر و در ارتباط هستند از جمله نوسان نرخ ارز، موضوع مالیات واعمال سلیقه ممیزان مالیاتی، بیمه تامین اجتماعی، ثبت سفارش مواد مصرفی که متأسفانه باید زمانهای بسیار طولانی منتظر این موضوع بمانیم و همچنین ماجرای قطع برق که متأسفانه در سال جاری به یک معضل برای واحدهای چاپی تبدیل شده است. اما یک بخشی از مشکلات، اختصاصی است و اختصاص به صنعت چاپ دارد از جمله اینکه عدم تفکیک بین وظایف فرهنگی و صنعتی این حوزه در مرجع تصمیم گیرنده و مجری قوانین به عنوان دولت است که بین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت صنعت، معدن و تجارت هم خلط وظیفه شده که باید با اصلاح قوانین، به جای اصلی خودش برگردد و به یک بازنگری در قوانین نیاز دارد. یکی دیگر از مشکلاتی که صنعتگران حوزه چاپ با آن درگیر هستند، وجود چاپخانههای دولتی و شبه دولتی است متأسفانه بخشی از چاپخانهها که شاید نتوان به آنها چاپخانه دولتی اتلاق کرد اما چاپخانههایی هستند که به نوعی وابسته به مراکز دولتی و یا عمومی غیر دولتی مانند شهرداریها، بانکها و… هستند که از منابع مالی دولتی استفاده میکنند و ارز قابل اعتنایی را به خود اختصاص میدهند و از یک فرصت نابرابر برای جذب بازار در مقایسه با چاپخانه داران بخش خصوصی برخوردار هستند و متأسفانه این چاپخانهها عموماً با این انگیزه و هدف راهاندازی شده بودند که نیازهای چاپی آن سازمان دولتی را مرتفع کنند اما در حال حاضر با کمال تأسف مشاهده میکنیم که در حوزه رقابت با بخش خصوصی ورود پیدا کردند، در صورتی که شرایط آنها کاملا نابرابر است بدین صورت که از امکانات و سوبسیدها و یارانههای دولتی استفاده میکنند اما در بازار آزاد قیمت شکنی میکنند و بخشی از سهم بازار بخش خصوصی را به خود اختصاص میدهند.
***نوسانات قیمت ارز باعث شده هزینهها به شدت افزایش یابد. قیمتها در حوزه چاپ بالا رفته و مشتریان توانایی خرید ندارند چه پیشنهادی دارید؟
بله به نکته درستی اشاره کردید اما مسئلهای که وجود دارد این است که این موضوع، باعث میشود که مشتریان به سمت چاپ کم تیراژ بروند خصوصا در حوزه کتاب و مطبوعات که این مسئله تبدیل به یک رویه عمومی شده و در سایر حوزه نیز حداکثر کاری که میتوانند انجام دهند، این است که تیراژ محصول چاپی را به حداقل برسانند و در کمترین تیراژ ممکن بتوانند کار خودشان را چاپ کنند که این موضوع نیز آسیب جدی به کسب و کار چاپخانهداران وارد میکند.
بخش جدی از هزینههای قیمت تمام شده محصول چاپی، مربوط به مواد مصرفی اعم از کاغذ و مقوا و یا مواد پلیمری و یا مرکب و افزودنیها وحلّال ها و پوششهایی که روی سطح چاپی قرار میگیرد، است و بخش جزئی و اندک آن مربوط به دستمزد چاپخانه به حساب میآید و طبیعی است که بسیاری از این مواد مصرفی نیز وارداتی هستند و از قیمت ارز تبعیت میکنند و باید از خارج از کشور وارد شوند و هرگونه شوک و نوسان نرخ ارز تأثیر مستقیمی در بازار میگذارد و دچار نوسانات جدی میکند و مهمترین نکته آن این است که چاپخانهدار به هیچ عنوان قادر نیست که یک برنامه بلند مدت و یا حتی میان مدت برای خودش تعریف کند که با چه مبنایی میخواهد در بازار حضور پیدا کند و این عدم ثبات، بیشترین ضربه را به کسب و کار چاپخانهداران میزند.
***چرا در بحث چاپ دیجیتال هیچ یارانهای به فعالان این حوزه پرداخت نمیشود و نگاه حمایتی از سوی دولت به این صنف نشده است؟
در ماجرای چاپ دیجیتال، نکته مهمی که متأسفانه اتفاق افتاده است این است که شرایط چاپ دیجیتال مقداری بدتر از کلیت صنعت چاپ است چراکه حداقل در حوزه صنعت چاپ یک مجموعهای به نام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که تکفل آن را به عهده دارد اما در حوزه چاپ دیجیتال، این مسئله مقداری بغرنجتر و پیچیدهتر است.
از یک طرف اتحادیه چاپخانهداران مدعی تکفل این حوزه است و از طرفی دیگر نیز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و از طرفی دیگر نیز اتحادیه دفاتر فنی و فتوکپی مدعی این حوزه است که این مشکل را دوچندان کرده است و منجر به این موضوع شده که از هیچ حمایتی برخوردار نباشند و اگر چنانچه آن یکپارچگی که خدمتتان عرض کردم اتفاق بیافتد، میتوانیم چاپ دیجیتال را نیز در زمره فعالان صنعت چاپ مورد حمایت قرار داد.
***ناشران از مالیات معاف هستند، سهمیه کاغذ میگیرند، فیلم زینگ میگیرند و از دیگر امکانات دولت استفاده میکنند، چرا اما صنعت چاپ هیچ کمکی نمیگیرد و باید مالیات سنگین هم بپردازند ؟
به اعتقاد من هرچقدر این معافیتها و این سوبسیدها افزایش پیدا میکند، متأسفانه فساد نیز در همان جا رشد میکند. بنده به شخصه به هیچ عنوان قائل به معافیت مالیاتی نیستم و فکر میکنم متقابلاً عدالت مالیاتی باید بیشتر اتفاق بیافتد. معافیت مالیاتی که در حوزه نشر اتفاق افتاده، منجر به این شده که ما حدود ۱۷ هزار پروانه نشر دست مردم داشته باشیم و غافل از اینکه تنها ۵۰۰ ناشر فعال در کشور داریم. یعنی ۱۶ هزار و ۵۰۰ پروانه نشر مشخص است که برای استفاده از یارانهها، سوبسیدها و معافیتها به این مجموعه رجوع پیدا کردهاند. سهمیه کاغذ نیز اساساً وجود ندارد اما فکر میکنم آن امکاناتی که دارند استفاده میکنند، هرگونه معافیت، سوبسید و یارانه بیشتر به افزایش فساد در مجموعه کمک میکند. اگر چنانچه به سمت تثبیت نرخ ارز برویم و این ارز به صورت عادلانه به تمام فعالان این حوزه توزیع شود، مهمترین کاری است که در این حوزه میشود انجام داد.
***با مسله کسری کاغذ چه باید کرد؟
خب این موضوع طبیعی است که بخشی از کاغذ در داخل کشور تولید میشود که برای مصارف عمومی مانند کتاب درسی مناسب است مابقی آن نیز باید با ارزی که منشأ دولتی یا خصوصی دارند، وارد بازار شود و در این خصوص نیز هرچقدر مداخله دولت کمتر شود و به بخش خصوصی اجازه دهد که خودش متناسب با بازار عرضه و تقاضا نیاز خودش را تأمین کند، فکر میکنم این نیز میتواند به این موضوع کمک کند که بازار به یک ثبات نسبی برسد.
***ورود ماشینهای ریسوگراف به صنعت چاپ لطمه ای زد؟
در ابتدا باید عرض کنم که ریسوگراف یک برند است و ما به اینگونه دستگاهها، داپلیکیتور میگوییم. اگر منظور شما دستگاههای تکثیر در حوزه کتاب باشد، فکر میکنم اینها آسیب نیست بلکه یک واقعیت است. در کشور، تقاضا باید میزان عرضه و چگونگی عرضه را مشخص کند و متأسفانه تقاضا در حوزه نشر پایین آمده و در کمترین حد ممکن خودش رسیده است و عرضهکنندگان این خدمات مانند چاپخانههای دیجیتال، مختار هستند که از دستگاههای مختلف از جمله دستگاههای تونری و یا جوهر افشان استفاده کنند اما نکته مهمی که وجود دارد این است که ما شاهد لجام گسیختگی در واردات این دستگاهها هستیم. از طرفی تحریمها فشار وارد میکند که ما دستگاه نو نمیتوانیم وارد بازار کنیم و اگر بتوانیم، با هزینههای بسیار گزاف است. نکته دیگر این است که دستگاههایی که وارد میشود، عموما اروپا کارکرد هستند و دستگاههای دست دوم اروپایی وارد کشور میشوند و بدون هرگونه نظارت از طریق لنج از طریق دبی وارد کشور میشوند، به همین آزادی و لجام گسیختگی و بی برنامگی و بدون هرگونه خدمات پس از فروش در سراسر کشور توزیع میشوند که معمولا نیز عمر آنها بین ۲ تا ۳ سال است. اگر آن یکپارچگی در تولیت این مجموعه اتفاق بیافتد، شاهد ساماندهی در حوزه چاپ دیجیتال در حوزه ورود دستگاهها و ماشینآلات نیز باشیم.
***صحبت پایانی؟
از توجه شما به حوزه چاپ بسیار سپاسگزارم و امیدوارم که انشالله این حوزه، در طول سال نیز مورد توجه این صنعت و مسائل و مشکلات آن در رسانهها توجه شود همینقدر که در این روز رسانهها به این حوزه توجه کردند نیز جای تقدیر و تشکر دارد و برای شما آرزوی موفقیت دارم.
مینا آتشی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است