به گزارش صبا و به نقل از روابطعمومی خانه سینما، به مناسبت پاسداشت فرهنگی روز ملی سینما، محمود کلاری فیلمبردار، محمدمهدی عسگرپور رئیس هیات مدیره خانه سینما، محمد بهشتی رئیس سابق بنیاد سینمایی فارابی و شادمهر راستین منتقد و فیلمنامهنویس و با حضور علاقهمندان، آسیبهای سینمای ایران را بررسی کردند.
محمود کلاری در ابتدای مراسم رونمایی از کتاب داریوش خُنجی گفت: نمیشود گفت خنجی فیلمبردار ایرانی است، چرا که عموماً خارج از ایران فعالیت داشته، او یکی از فیلمبردارهایی است که جایگاه بسیار ویژهای در عرصه فیلمبرداری جهان دارد. اگر در عمر سینما بتوانیم از تعدادی فیلمبردار صحبت کنیم، یکی از آنها ایشان است. او را میتوان در مرتبهای قرار داد که جایگاه بسیار بلندی دارد.
این فیلمبردار بیان کرد: ایشان از فیلمهای تبلیغاتی و ویدئوکلیپ به سینما آمد، بنابراین از نمونههای فراتر از درام کار کرده است و خالصترین نوع پرداخت در فیلمبرداری را داشته است. خنجی از مسیری وارد سینما شد که خالص بود و همین مسیر را بهصورت خالص ادامه داد. به فیلمبرداری که به خلق فضای فیلم کمک میکند فیلمبردار خوب میگویند و داریوش خنجی چنین فیلمبرداری است.
قواعد ساختاری سینمای ایران مندرآوردی است
کلاری درباره آسیبهای موجود در سینمای ایران گفت: اعتقاد دارم صرفاً با جنبههای صنعتی نمیتوان کار در سینما را بررسی کرد، اساساً چیزی که در سینمای ایران با آن مواجه هستیم گرامر و ساختار فیلمسازی است. قواعد ساختاری سینما در ایران مندرآوردی است و توسط خودمان درست شده و هیچچیز آن با سینمای جهان همخوانی ندارد.
او ادامه داد: مثلاً ما در اینجا نمیتوانیم درباره زمان قطعی پایان فیلمبرداری صحبت کنیم، اما در پروژههای کشورهای پیشرفته، صاحب فیلم، میتواند برای پرداخت دستمزدها برنامهریزی کند. درحالیکه در اینجا ما نمیتوانیم از کارگردان درباره تاریخ پایان کار بپرسیم، وقتی از او میپرسیم کار چقدر طول میکشد میگوید نمیدانم. حتی ما در اینجا میتوانیم ماهها فیلمبرداری را به دلایل مختلف طولانی کنیم؛ لذا اختلاف ساختاری سینمای ایران و جهان مهمتر از مسائل صنعتی است.
یاد گرفتیم با محدودیت کار کنیم
کلاری درباره تفاوت دیدگاه درباره امکانات فیلمبرداری و ساخت فیلم در ایران و کشورهای دیگر گفت: در بسیاری از پروژههای فیلمبرداری در جهان امکانات فیلمبردار مشخص است و حتی در یک پروژه بخشی از امکانات فیلمبرداری استفاده نمیشود، در مقابل ما اینجا یاد گرفتهایم با محدودیتها کار کنیم و باز هم کار را به طور کامل انجام بدهیم، اما از فرم مرسوم جهان فاصله داریم.
نهادهای دولتی اجازه نمیدهند اصناف توازن را برقرار کنند
در ادامه مراسم عسگرپور با اشاره به عدم وجود زمینههای توسعه پایدار در کشور گفت: نهتنها در حوزه سینما بلکه در هر حوزه دیگری داستان کماکان همینگونه است ما در فرهنگ استفاده از خیلی چیزها تفاوت اساسی با جهان داریم این موضوع هم بهخاطر عدم وجود زمینه توسعه پایدار در کشور ماست.
او ادامه داد: حاکمیت در جوامع توسعهیافته و برای رسیدن به آن جامعه متوازن و پایدار، باید بتواند این توسعه پایدار را برقرار کند. یکی از این روشها امکان برقراری گفتوگو با نخبگان جامعه است تا تازه زمینههای توسعه پایدار ایجاد شود.
عضو هیئتمدیره خانه سینما درباره یکی از مشکلات نهادهای صنفی گفت: در کشور ما نهاد دولتی یا حاکمیتی، اجازه نمیدهد که خود اصناف این توازن را برقرار کنند در نتیجه ما با پیکرهای مواجه میشویم که خودش میخواهد همه کارها را انجام دهد و هیچچیز را به اصناف ندهد. البته در این میان گاهی خلاقیت به خرج میدهد و خودش را در لایههای زیرین پنهان میکند. در واقع قوام نیافتگی حاکمیت باعث شده تا خودشان به این نتیجه برسند که اصناف نمیتوانند این توازن و زمینههای توسعهیافتگی را فراهم کنند درصورتیکه خودشان کار را به جایی رساندند که هیچ کاری از دست اصناف بر نیاید.
در دولت دهم تلاش کردیم تا استحالهای در سینما انجام دهیم
عسگرپور درباره تلاش برای تغییر وضعیت سینما توضیح داد: مثلاً در دولت دهم خیلی تلاش شد تا با کمک گرفتن از اعضای بدنه سینما یک استحالهای در این حوزه رخ دهد؛ اما این اتفاق رخ نداد.
او درباره سند سینما بیان کرد: همینالان که دولت سیزدهم، با افتخار میگوید سند سینما را نوشته و دائم سند مینویسد و قلهها را یکی پس از دیگری فتح میکند، وقتی از آنها میپرسیم این سند را با همفکری چه کسانی نوشتهاید؟ میگویند اسامی محفوظ است، چنین چیزی امکان ندارد.
او ادامه داد: همه این موارد حاصلنداشتن زمینه توسعهیافتگی است که در ذهن ما و فرهنگ ما شکل گرفته است همه این موارد بهخاطر ابزار سینما نیست، گاه مشکل از قوانین است.
در سال ۶۹ حدود ۸۱ میلیون بلیت سینما فروخته شده است
این کارگردان درباره وضعیت سینما در دهه شصت توضیح داد: چرا یادآوری نمیکنیم که در سال ۶۹ حدود ۸۱ میلیون بلیت فروخته شده است آن هم زمانی که جمعیت کشور ۸۰ میلیون نفر نشده بود. الان ۲۰ میلیون بلیت بفروشیم جشن پیروزی میگیریم. دهه ۶۰ سینما پرفروشترین تاریخ خود را پشت سر گذاشت. این فقط ابزار نیست، قوانین هم هست. سینما با تمام کم و کاستیها و این معضل که اکنون در آن تقاضایی پیدا نمیکنیم، اگر توانسته چنین جایگاهی پیدا کند، باید به آن دستمریزاد بگوییم.
در تکنولوژی سینما عقب هستیم
او درباره تغییرات تکنولوژی در سینما گفت: ما در تمام تغییرات تکنولوژی یک تب و لرز داشتیم نیروها بلد نبودند چگونه از خدمات و تکنولوژیهای جدید استفاده کنند، امکانات ذرهذره میرسد و زمانی که این چرخه سینما درست میشود، تکنولوژی چرخدنده اول تغییر پیدا میکند. اکنون هم معضل ما تغییرات تکنولوژی است که به شکل بسیار جدی، سریع و بیرحمانه کار خودش را انجام میدهد، بخشی از همکاران ما به دلیل همین تغییرات تقریباً دیگر نمیتوانند کار کنند، طوری که برخی فاقد شغل شدند.
رشد تکنولوژی همکاران ما را بیکار کرده است
عسگرپور دربار عقب ماندن از سینمای جهان بیان کرد: من زمانی که در نشستهای جهانی فیاپف شرکت میکنم، وحشتزده میشوم به این خاطر که میدانم بهزودی فاصله سینمای ما با جهان خیلی بیشتر از چیزی میشود که امروز هستیم، باید بپذیریم فضای تولید، انتشار و استفاده از محتوا بهطورکلی تغییر خواهد کرد.
بخش فرهنگ برنامه هفتم توسعه بسیار ضعیف است
عسگرپور در ادامه و درباره سند هفتم توسعه توضیح داد: بخش فرهنگ و هنر برنامه هفتم توسعه، واقعاً بد است. در این برنامه ساختارها، برنامهها و تفکرهای قدیمی، تکراری و پوسیده را روی یکدیگر ریختند و برنامه هفتم را تدوین کردند. به جزئیات آن که میپردازیم و میپرسیم قرار است برای سریالها چه کنیم؟ میگویند صداوسیما میسازد، فیلم سینمایی را چهکار کنیم؟ وزارت ارشاد مسئولیت آن را برعهده میگیرد. وقتی هم میگوییم پیشرفتتان کجاست میگویند قبلاً ده تا میساختیم الان ۲۰ تا میسازیم. بعد انتهای این برنامه هم میگویند کمیتهای راه انداختیم تا با ادب به هنرمندانی که کار بد انجام دادند تذکر دهیم. اینگونه که نمیشود سینما را مدیریت کرد.
عسگرپور در پایان گفت: اما با تمام این شرایط ما در این سالها یاد گرفتیم که چگونه کار کنیم و سینما را سرپا نگه داریم و سینما در تمام این عدم توازن موجود در قوانین مرتبط با این حوزه، همچنان خودش را زنده نگه داشته است.
ما شایستهایم که روز و موزه سینما داشته باشیم
محمد بهشتی شیرازی گفت: روز سینما را تبریک میگویم، فکر نمیکنم کشورهای زیادی باشند که روز سینما داشته باشند، ما شایسته این هستیم که روز و موزه سینما داشته باشیم، ما شایسته آن هستیم که در سینمای جهان جایگاه تثبیت شده داشته باشیم، البته شاید کسی بگوید یک روز این جایگاه را در سینمای جهان داشتیم؛ اما الان نداریم، ولیکن واقعیت این طور نیست، کسی که اورست رو فتح کرده تا آخر آن بالا نمیماند، بلکه به پایین برمیگردد، سینمای ایران هم قله را فتح کرده است.
او ادامه داد: یک سندی وجود دارد که ما هر موقع کارمان بیخ پیدا میکند به آن ارجاع میدهیم، سندی به نام چشمانداز سال ۱۴۰۴، در این سند قرار بود در اقتصاد و علم و غیره در منطقه اول باشیم، میخواهم بگویم ما در سینما سالها قبل از ۱۴۰۴ همه اهداف این سند را کسب کردیم و رؤیای آن را محقق کردیم، احتمالاً در حوزههای دیگر هم شدنی بود که این قلهها را فتح کنیم.
چه اتفاقی افتاده ابتذال به اندیشه ترجیح داده میشود
مدیرعامل اسبق بنیاد فارابی بیان کرد: صورتمسئله صنعت خیلی آسانتر از سینما است، مگر چند تا صنعت داریم که در آن هفتاد تخصص وجود داشته باشد که در سینما وجود دارد؟ مگر چند اقتصاد داریم که هیچ نسبتی میان قیمت تمام شده کالا و قیمت فروش وجود نداشته باشد؟ اما در سینما اینطور است، قیمت بلیت همه فیلمها با هزینههای تولید متفاوت یکسان است.
وی افزود: سینمای ایران یک روزگاری سوپرایز و شگفتی جهان بود.
او گفت: چند روز قبل منوچهر محمدی نکته مهمی را گفتند، اینکه که برای ما نقل کردند که ما ابتذال را به اندیشه ترجیح میدهیم، واقعاً چه اتفاقی افتاده که ابتذال به اندیشه ترجیح داده شده است؟ امروز آنقدر ترافیک فیلمهای مبتذل زیاد شده که حتی الان فیلمنامههای زرد در صف ساخته شدن هستند، کاری کردند که قله اورست که هیچ، یک تپه هم نتوان فتح کرد.
رئیس اسبق سازمان میراثفرهنگی و گردشگری گفت: قبلاً فستیوالی نبوده که جایزههای آن را کسب نکرده باشیم، اما آثار سینمایی ما امروز طوری شده که الان ممکن است برخی فکر کنند آن جوایز تقلبی بوده است. به نظرم برخی به نتیجه رسیدند قله را کوتاه کنند تا شرط فتح آن قد رفیع نباشد تا آدمهای جغله هم بتوانند قله را فتح کنند.
زیر بمباران جنگ فیلم ساختیم
بهشتی درباره ساختن فیلم در زمان جنگ تحمیلی گفت: این سینما در شرایط بمباران داشت فیلم تولید میکرد، هیچ جای دنیا چنین بساطی نیست، در جنگ جهانی دوم کدام فیلمساز حین جنگ فیلم ساخت؟ اما در ایران میان دو بمباران فیلم تولید کردند، این ملت زیر آژیر قرمز بمباران جدول به دست در جشنواره فجر ایستادن تا فیلم تماشا کنند.
او ادامه داد: تلاش کردند اندیشه از سینما بیرون برود، حاشیه سینما را به متن آوردن، صنعت سینما را به تزریق پولهای بیحسابوکتاب محدودی کردند، اصلاً برایشان بازگشت سرمایه مهم نبود، مانند زهری که به رگ سینما تزریق کردند گفتند فیلم میسازیم و مهم نیست کسی ببیند، خودمان میبینیم. با این کار اقتصاد و صنعت سینما متلاشی شد. ما گوهر گرانبهایی به نام سینمای ایران داریم، قبلتر فستیوالهای دنیا برای نمایش فیلمهای ایران صف میایستادند.
پراید ساختن جای تعجب دارد نه موشک ساختن
رئیس اسبق بنیاد فارابی بیان کرد: روزگاری سینما پایهگذاری شد که کسی باور نمیکرد ما بتوانیم قلهها را فتح کنیم، یکبار به همراه هیاتی به سفر عربستان رفتیم، سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان از من سراغ «طعم گیلاس» عباس کیارستمی را گرفت که در کن جایزه گرفته بود و خواست فیلمهای ایرانی را برایش بفرستم، منشی او چندین بار از من پیگیری کرد، وقتی برگشتم ایران فراموش کردم، چراکه به میراثفرهنگی رفته بودم و از سینما فاصله گرفته بودم، یکبار از دفتر آقای خرازی تماس گرفتند و گفتند سفیر عربستان آمدهاند اینجا و سراغ فیلمها را میگیرند. میخواهم بگویم سینمای ایران این چنین تأثیرگذار بود. سینما یکبار قصد کرد قله را فتح کند، خیلیها در مقابل هم تلاش کردن که قله را فتح نکنیم.
بهشتی در پایان گفت: یک کاخ در جهان پیدا نمیکنید که فرش ایرانی در آن نباشد، درست کاری که سینمای ایران انجام داد، این نشان میدهد ما میتوانیم کارهای بزرگی انجام دهیم، در همه حوزهها هم میتوانیم، برای همین اینکه پراید میسازیم جای تعجب دارد نه اینکه موشک به فضا میفرستیم.
قرار بود خانه سینما از مسیر رشد و توسعه حمایت کند
شادمهر راستین در ابتدای صحبتهایش و با اشاره به دوره مدیریتی محمد بهشتی در فارابی گفت: در آن زمان که آقای بهشتی در فارابی بودند، عدهای مخالف عقاید و نحوه مدیریتی ایشان بودند. آقای بهشتی سیاست امیرکبیری پیش گرفتند. گفتند من دم از پیشرفت میزنم و برای اینکه مخالفان اهمیت موضوع را بدانند، آنها را به جشنوارههای خارجی میفرستم تا اهمیت مسئله را درک کنند. آنها رفتند و بعدها هم مدیر شدند و وقتی بازگشتند، نتیجه برعکس شد، آنها میگفتند جشنواره رفتن مهم نیست اکران فیلم اهمیت دارد.
راستین درباره جایگاه خانه سینما گفت: آقای سیفالله داد میگفت خانه سینما آن حرکت سندیکای خود را پشتوانه سینما قرار دهد تا اوضاع خوب پیش برود. در واقع قرار بود خانه سینما از مسیر رشد و توسعه حمایت کند و مسیر برای کارگردانان جوان، مثل سازندگان دهه شصت، سخت و پرچالش نباشد. هدف این بود که خانه سینما و تشکیلات صنفی این حمایت را با هزینه کمتر و بهصورت پیشرفتهتر انجام دهد، اما موقعیت این ماجرا پیش نیامد.
در حال حاضر ملاک ارزشمندی فیلمها فروششان است
او درباره اهمیت فروش فیلم در سینمای فعلی توضیح داد: اینکه وزیر ارشاد موقع رفتن با افتخار میگوید، در دوره وزارت من بالاترین میزان فروش در سینما رقم خورد، یعنی تمام قد پشت فیلمهای ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۳ ایستاده است. من هم امیدوارم ایشان این فیلمها را با خانوادهشان ببینند و برای آن هم پول بدهند. متأسفانه در حال حاضر ملاک فقط پول است، درصورتیکه اگر همین حالا یک فیلم معمولی هندی در سینما اکران شود از تمام فیلمهای خودمان بیشتر میفروشد پس ملاک فقط فروش نیست، واقعاً آن ایده آقای بهشتی و عواملشان که به دنبال رفتن به سمت قلههای پیشرفت در سینما بودند کجاست؟
خانه سینما با همکاری مراکز فرهنگی هفته پاسداشت فرهنگی روز ملی سینما را از ۱۸ تا ۲۶ شهریور در مراکز فرهنگی شهر برگزار میکند.
There are no comments yet