غلامعباس فاضلی، نویسنده و منتقد سینما، در گفتوگو با خبرنگار سینما صبا به اظهارنظر در مورد فعالیتهای مدیر آینده سینما پرداخت.
او سینمای حال حاضر را دیوان مبتذلی از فیلمهای پیش پا افتاده دانست و به مشکلات سینما نظیر نحوه مدیریت بر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، بی اعتمادی شکل گرفته میان سینماگران و مدیران سینما نسبت به هم و معضلات اکران اشاره کرد.
فاضلی صحبتش را با اشاره به بی مبالاتی وزارت ارشاد نسبت به سینما آغاز کرد و گفت: «بیش از یک ماه است که وزیر ارشاد بر مسند وزارت نشسته است ولی گویا آقای وزیر ارشاد خواب زمستانی را از شهریور آغاز کردهاند.»
او در ادامه گفت: ما در فصل بسیار مهمی از سینما هستیم. فصلی که حتی روزها و ساعات هم در آن حائز اهمیتاند. چراکه حالا فصل تولید در سینمای ایران است و نباید این همه مدت عرصه سینما بلاتکلیف و بدون متولی میماند.
او گفت: «گویا وزیر فرهنگ و ارشاد ساختمان وزارت خانه را با ییلاقات کاشانک و سوهانک اشتباه گرفتهاند.»
فاضلی در پاسخ به سوال اول مبنی بر اینکه مدیر آتی سینمای ایران چه اقداماتی را باید در اولویت قرار دهد پاسخ داد: در حال حاضر دو مشکل اساسی داریم که مدیر آینده سینما باید به آنها توجه کند.
او مشکل اول را چنین تشریح کرد: «بخش مهمی از سینمای آینده ایران از طرف فیلمسازان تجربهگرا و نیمهحرفهای شکل میگیرد؛ بنابراین، مرکز گسترش به خانهتکانی اساسی نیاز دارد.»
فاضلی دومین مشکل حال حاضر سینمای ایران را که مدیر جدید سینما باید به حل آن بپردازد، وجود نوعی بیاعتمادی میان سینماگران و سازمان سینمایی دانست. او معتقد است طی سه سال گذشته این مدیریت سینما بوده که بیشتر به سوءتفاهمها و سوءظنها دامن زده که البته خودش بیش از همه از این اتفاق ضرر کرده است، غافل از اینکه سرشتن خیال ناصواب نسبت به سینماگران، اقبال و افتخاری برای مدیران رقم نخواهد زد. بنابراین باید فضای مفاهمه بین سینماگران و مدیران ایجاد شود. چون در نبود چنین فضای مفاهمهای، هنرمندان مسیر و راه خودشان را ادامه میدهند، اما این خلاء راه را برای فیلمسازان تقلبی باز میکند.
غلامعباس فاضلی در پاسخ به سوال دوم مبنی بر اینکه رئیس جدید سازمان سینمایی باید از چه اشتباهاتی پرهیز کند گفت: «بزرگترین اشتباهی که رئیس قبلی این سازمان مرتکب شد، دوئل با سینماگران بود. او بیش از اینکه در تعامل با خانه سینما باشد در برنامههای تلویزیونی حضور داشت! و تلاش میکرد با آوردن چند بازیگر یا هنرمند پیشکسوت، که برخی فاقد وجاهت و مقبولیت کافی بودند، در آیینهایی که با حضور رییس جمهور یا وزیر فرهنگ و ارشاد برگزار میشد چنین جلوه دهد که فهم مشترک میان سینماگران و سازمان سینمایی وجود دارد. در حالی که سینمای ایران هرگز نیروی نیابتی نداشته و ندارد.»
فاضلی اشتباه دوم مدیریت قبلی را غفلت او از نحوه مدیریت بر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی دانست و اشتباه سوم را بی توجهی به جریان اکران دانست که منجر به شکل گیری یک روند لاقید و ولنگار در حوزه اکران شده است؛ و در نتیجه آن فیلمهای خوب یا به بخش هنر و تجربه تبعید میشوند، یا در سالنهای فرعی و مهجور اکران میگیرند.
غلامعباس فاضلی در پایان این گفتگو گفت: «الآن وقت خواب زمستانی نیست. حالا زمان بیداری است. در غیر این صورت آیندگان از این مدیریت هم به نیکی یاد نخواهند کرد.»
ملیکا قاسمزاده
One comment