شاخصه‌های ارتباط «باغ شب‌نمای ما» با مخاطب / «دنیای فخرالدوله متفاوت بود» | پایگاه خبری صبا
امروز ۶ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۴:۰۱
سپیده آرمان در گفت‌وگو با صبا:

شاخصه‌های ارتباط «باغ شب‌نمای ما» با مخاطب / «دنیای فخرالدوله متفاوت بود»

سپیده آرمان بازیگر نمایش «باغ شب‌نمای ما» گفت: این نمایش گروتسکی است که در آن کمدی غالب بر تراژدی است و به نظر من این، باعث جذب بیشتر مخاطب می‌شود و مخاطب را تا پایان نمایش همراه می‌کند.

عکس: کورش جوان

به گزارش خبرنگار تئاتر صبا، سپیده آرمان بازیگر و فیلمنامه نویس که پیش از این با حضور موفق خود در فیلم سینمایی «آهو» توانست علاوه بر اقبال منتقدان و صاحب نظران سینما جایزه بهترین بازیگر از فستیوال فیلم روسیه را از آن خود کند، این روزها با بازی در نمایش «باغ شب‌نمای ما» به قلم اکبر رادی و به کارگردانی هادی مرزبان هر روز بر صحنه سالن نمایش فرهنگسرای نیاوران به هنرنمایی می‌پردازد. ایرج راد و فرزانه کابلی از دیگر بازیگران این نمایش هستند. گفتگویی با سپیده آرمان داشته‌ایم تا از این حضور متفاوت در نمایش هادی مرزبان از او بپرسیم.

***خانم آرمان چه شد که پس از حضور موفق‌تان در فیلم سینمایی «آهو»، این بار به تجربه بازیگری تئاتر – آن هم در نمایش هادی مرزبان که یکی از بزرگترین کارگردانان تئاتر کشور ما بوده است- رسیدید؟
-بازیگری تئاتر همواره برای من بسیار مهم بوده است. من پیش از این تجربه همکاری با کارگردانان تئاتری مانند رضا حامدی‌خواه و رحمت امینی را در کارنامه خود داشته‌ام. هادی مرزبان به عنوان کارگردان با تجربه و حرفه‌ای و پیشکسوت تئاتر همواره آثار تاثیرگذاری از خود به یادگار گذاشته‌اند و زمانی که ایشان بازی در نمایش جدیدشان را به من پیشنهاد دادند به رغم دشواری‌های روند تمرین پذیرفتم. کار با بزرگان و پیشکسوتان تئاتر همانطور که غالب تئاتری‌ها می‌دانند با تمرین‌های دشواری روبرو است اما همکاری با ایشان به اندازه‌ای برایم مهم بود که مسیر سخت تمرین را طی کردم تا بتوانم به نتیجه مورد نظرم برسم.

***حضور در صحنه تئاتر چه تفاوتی با حضوری جلوی دوربین سینما دارد؟
-به نظر من یکی از تفاوت‌های بازیگری تئاتر تمرین‌های مداوم و طولانی مدتی است که به نسبت تمرین‌هایی که پیش از فیلمبرداری و جلسات دورخوانی پیش از آغاز تولید، بسیار طویل‌تر بود. ما سه ماه هر روز از ۸ صبح تمرین می‌کردیم و این در حالی است که من در میانه راه به گروه اضافه شدم و پیش از من هم ماه‌ها اعضای گروه تمرین داشتند. از سوی دیگر بیان در تئاتر با سینما بسیار متفاوت است چون در سینما بوم و HF وظیفه ضبط صدا را بر عهده دارند و نیازی به صدای بلند در قالب موارد نیست. در تئاتر اما موضوع متفاوت است و صدای تو باید به گوش تماشاگران ردیف آخر سالن هم برسد و کیفیت متفاوتی از صدا را می‌طلبد. بدن در تئاتر تعریف متفاوتی به نسبت آثار تصویری دارد و این تجربه متفاوت در کنار هادی مرزبان که خود از بزرگان و پیشکسوتان تئاتر بود برای من تجربه‌ای ماندگار و آموزنده بود.

 

عکس: کورش جوان

***در این نمایش یک ترکیب جادویی از نام‌ها کنار هم قرار گرفته اند، اکبر رادی هادی مرزبان و ایرج راد در مورد این مثلث درخشان چه حرفی دارید؟
-چقدر به درستی اشاره کردید همین مثلث به گفته شما درخشان دلیل حضور من در نمایش «باغ شب‌نمای ما» شد، اکبر رادی که همه اهالی هنر او را می‌شناسند و نمایشنامه‌هایش را خوانده‌اند، هادی مرزبان که در چهار دهه اخیر با اجراهای ماندگارش در ذهن و خاطر اهالی تئاتر ضبط شده است و ایرج راد بزرگ که همواره در نقش‌های ماندگار فیلم‌ها و سریال‌های دهه‌های اخیر ثبت شدند. اینکه در این اجرا مقابل ایرج راد ایفای نقش می‌کردم برای من بسیار ارزشمند بود از حسن خلق، منش حرفه‌ای، صبر و ذکاوت و توانمندی ایشان بسیار آموختم و هر لحظه کنار ایشان بازی کردن برای من خاطره‌ای ماندگار را رقم زد.

عکس: نازنین رهبر

***از نقشی که در این نمایش بر عهده دارید بگویید… چگونه به این نقش نزدیک شدید؟
در این نمایش من نقش فخرالدوله دختر ناصرالدین شاه را بازی می‌کنم، دختری که از کودکی تحت آموزش معلم‌های فرانسوی قرار گرفت و زبان فرانسه را به خوبی می‌دانست. ساز می‌زد، بالرین بود شعر می‌گفت و وقوف کاملی به ادبیات داشت او ترجمه آثار گوته و لامارتین را نیز بر عهده داشت‌. رابطه عمیق ناصرالدین شاه با این دختر دردانه که تنها همراه خانم شاه در شکارگاه بود، بسیار جالب و دوست داشتنی بود. ناصرالدین شاه فرزندان متعددی داشت اما تنها فرزندش که همواره هم سفره او بود و هر شب بر بالین پدر حضور داشت و خاطرات او را می‌نوشت همین فخرالدوله قصه بود. پس از اینکه این نقش به من پیشنهاد شد به مطالعه در باب شخصیت و زندگی‌نامه فخرالدوله و رابطه او با پدرش پرداختم. اینکه دختری در آن سال‌ها در فضای بسته و مردسالار حرمسرا این چنین روشنفکر و متجدد بود برایم بسیار قابل توجه و جالب بود. فخرالدوله که دختری ادیب اهل شعر و احساساتی بود دل به میرآخور پدرش بست و ناصرالدین شاه به رغم مخالفت با این ازدواج به دلیل علاقه‌ای که به دخترش داشت سرانجام پذیرفت اما همیشه به این باور بود که داماد لیاقت این دختر دوست داشتنی را ندارد و با اینکه فخرالدوله به عقد مهدی قلی خان درآمده بود پدر شرط گذاشته بود که فخرالدوله یک شب در میان به نزد پدر رفته هم سفره او باشد و خاطرات روزانه پدر را بنویسید.

کاراکتر خاص فخرالدوله و رابطه عمیقش با ناصرالدین شاه مد نظر من در اجرای این نقش بود. از قضا خود من هم از کودکی عاشق شعر و ادبیات بودم و همان لامارتین و گوته‌ای که ترجمه شعرش از فرانسه به فارسی بر عهده فخرالدوله بود، از شعراهی مورد علاقه من از دوره نوجوانی و کودکی بودند‌. شاید به دلیل همین هم‌سانی‌ها بود که آقای مرزبان من را برای ایفای نقش فخرالدوله در نظر گرفتند.

عکس: امیر سهیلی‌پور

***ادبیات نمایشنامه «باغ شب‌نمای ما» مربوط به دوره ناصرالدین شاه است و متنی صقیل دارد. به نظر شما این گونه از ادبیات تاثیری در نوع مخاطب چنین نمایشی دارد؟
-به نکته خوب اشاره کردید، آقای هادی مرزبان به نقل از آقای اکبر رادی نگارنده نمایشنامه می‌گویند که «زبان قجری در آثار نمایشی توسط علی حاتمی خلق شده و توسط خودش کامل شده است.» درک کامل ادبیات نمایش ما توسط مخاطبانی که مطالعه کافی دارند اتفاق می‌افتد و احتمالاً مخاطبانی که درک چندانی از ادبیات ندارند، نتوانند ارتباط موثری با نمایش برقرار کنند‌. به نظر من نمایش ایرانی با توجه به قرابتی که به فرهنگ ما دارد ارتباط خوبی با مخاطبان خواهد داشت. از سوی دیگر نمایش «باغ شب‌نمای ما» به باور من گروتسکی است که در آن کمدی غالب بر تراژدی است و به نظر من این کمدی باعث جذب بیشتر مخاطب می‌شود و مخاطب تا پایان نمایش همراه قصه است.
خود من دیالوگی از نمایش که از همان روزهای دورخوانی در ذهنم باقی ماند که یه نظرم مهم ترین جمله متن است، در لحظات پایانی نمایش واگویه‌های شاه پس از ترور در حرم عبدالعظیم را می‌شنویم شاه در جمله‌ای به ملیجک می‌گوید زندگی گردش عصرانه‌ای‌ست ملی جان‌. جمله‌ای که بر گذرا بودن زندگی اشاره دارد و اینکه حتی ۵۰ سال سلطنت هم برای صاحبش به اندازه گردش عصرانه کوتاه است.

***ظاهر فخرالدوله اعم از مدل گفتار، حرکت و لباس‌هایش با سایر اهالی قصه متفاوت است، این تفاوت چگونه اجرا شد؟
فخرالدوله ادیب و شاعر است و من سعی کردم این جنبه شخصیت او را در گفتار لحاظ کنم، از طرف دیگر او باله می‌داند و در مهمانی‌های اندرون، بالرین مخصوص شاه است. من سعی کردم در اکت و حرکت این مولفه را در نظر بگیرم و حرکات بدنم، یک رگه‌هایی از باله را متجلی کند. از آنجایی که فخرالدوله از کودکی با فرهنگ فرانسه و با مربیان فرانسوی و اروپایی بزرگ شده است مولفه‌های غربی در لباس و ظاهر او به کار گرفته شده است. مادر فخرالدوله زنی گرجی بود و در طراحی گریم کار مؤلفه‌های اروپایی بودن چهره فخرالدوله نیز لحاظ شده است، مانند رنگ موی بلوطی روشن که نمونه‌اش را در دختران گرجی و اروپای شرقی می‌بینیم.
***برنامه آتی شما برای حضور در عرصه بازیگری چیست؟
دوست دارم تجربه حضور در آثار هنری کارگردانان بزرگ سینما و تئاتر ایران را داشته باشم و بتوانم با خلق شخصیت‌های جدید ابعاد تازه‌ای از خود را بازیابی کنم. من بازیگری در نقش‌های مختلف را به گونه‌ای غور در خود می‌دانم و این اتفاقی است که در روند خود شناسی می‌تواند کمک کننده باشد.

دل‌آرا ودودی

عکس: امیر سهیلی‌پور

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۵/۲۳۱/۳۴۳/۴۰۰
  • تمساح خونی
    168/280/427/250
  • مست عشق
    120/214/320/750
  • زودپز
    ۹۲/۶۲۸/۹۳۸/۰۰۰
  • پول و پارتی
    ۸۸/۷۵۹/۷۷۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۲۹/۱۰۴/۱۸۱/۵۰۰
  • قیف
    ۲۶/۲۷۷/۸۱۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۲/۳۰۵/۷۸۱/۱۰۰
  • قلب رقه
    ۱۲/۳۰۰/۹۶۸/۵۰۰
  • ملاقات با جادوگر
    11/345/347/500
  • شه‌سوار
    ۱۰/۲۲۹/۰۲۳/۵۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۰/۱۹۷/۸۹۳/۵۰۰
  • در آغوش درخت
    ۶/۶۷۶/۱۱۱/۵۰۰
  • آغوش باز
    ۲/۴۷۲/۷۲۵/۰۰۰
  • استاد
    ۵۰۴/۰۰۲/۵۰۰
  • آنها مرا دوست داشتند
    ۱۷۷/۱۶۵/۰۰۰
  • لختگی
    ۹۷/۳۶۵/۰۰۰
  • نفرین آرتا
    ۳۴/۴۳۵/۰۰۰