ایرج رحمانی تهیه کننده در گفتوگو با خبرنگار سینما صبا، درباره دغدغه برعهده گرفتن تهیهکنندگی فیلم سینمایی «آنها مرا دوست داشتند»، گفت: همواره دغدغههای فرهنگی دارم و به همین علت سال ها است که در این عرصه فعالیت می کنم و همه فیلمهای من با موضوع اجتماعی بودهاند، چون نگاه من به اجتماع عمیق است و نمیتوانم از مشکلات و مسائل پیرامونم سطحی عبور کنم و در قامت یک فیلمساز برای رفع این مسائل درباره آنها فیلم میسازم تا رسالت خود را جامعه و برای مردمم ادا کنم.
او در ادامه افزود: حجم زیادی از مردم به صورت مستقیم و غیر مستقیم با مسائلی همچون ناباروری، رحم اجارهای، اعتیاد و کودکان کار رو به رو هستند و به همین دلیل فیلمی با این موضوع ساختم تا افراد را با واقعیتهای موجود در این مشکلات رو به رو کنم چرا که هیچ فردی در خانواده، دوست، آشنا یا همسایه نیست که با چنین چالشهایی روبه رو نباشد.
رحمانی با تاکید بر اینکه عمده سینمای ایران تجاری است و دغدغههای اجتماعی برایشان مهم نیست تصریح کرد: فیلم «آنها مرا دوست داشتند» قدمی بود برای نشان دادن تمامی این مسائلی که ما هر روز با آنها مواجه هستیم؛ در حالی که هیچ نهاد و ارگانی درهیچ دولتی از ما حمایت نکرد. گرچه در زمان پیش تولید، تولید و اکران در جشنواره با وعده وعیدهای بسیاری از سوی شهردار تهران آقای زاکانی که در اختتامیه به ما وعده کمک دادند بگیر تا خانم سمیه رفیعی نماینده مجلس شورای اسلامی که عنوان بهترین فیلم تجلی اراده ملی را به فیلم «آنها مرا دوست داشتند» اختصاص دادند و از ما برای ساخت این فیلم قدردانی کردند و قول دادند که در زمان اکران از فیلم حمایت کنند، ولی در نهایت همه اینها شوآفهای تبلیغاتی بود و هیچکس از فیلم حمایت نکرد و فیلم در اکران یتیم شد.
تهیه کننده فیلم سینمایی «آنها مرا دوست داشتند» تصریح کرد: نه تنها حمایتی از ما صورت نگرفت بلکه گفتند این فیلم ضد امنیت ملی است و میخواهید با اکران آن در فستیوالهای خارجی پناهندگی بگیرید، در حالی که قصد ما از ساخت این فیلم هیچ یک از این موارد نبود چون این فیلم با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد ساخته شد.
او با تاکید براینکه تعدادی از سکانسهای فیلم واقعی است بیان کرد: افرادی که در آن خرابهها بودند، کاملا واقعی بودند که یکی از آنها سرگرد آگاهی و یکی استاد دانشگاه بود و هر یک به خاطر مسائلی به این روز افتاده بودند و باید عاقبت این مسائل به مردم نشان داده شود و نباید نسبت به این مسائل بی تفاوت بود، البته من میدانستم که این فیلم همچون فیلمهای کمدی و طنز گیشه نخواهد داشت ولی انتظار این حد از بیمهری را نیز نداشتم و در نهایت با ساخت این فیلم، وجدانم راحت شد که نسبت به این دغدغهها بیتفاوت نبودهام و قدمی برای آگاهی و رفع این مشکلات برداشتهام.
رحمانی در پاسخ به اینکه در پیش تولید وعده حمایت از فیلم داده شده بود، تاکید کرد: «آنها مرا دوست داشتند» چون فیلم دغدغهمندی بود خیلی از ارگانها پیشنهاد مشارکت دادند و از همان ابتدا قرار بود که این فیلم مشارکتی ساخته شود چون من از نظر مالی شرایط حمایت صد درصدی از فیلم را نداشتم ولی بعد از اکران در جشنواره با وجود استقبالی که شده بود گفتند فیلم شما خیلی خطرناک و جنجالی است و هیچ ارگان و سازمانی حاضر نیست از فیلم شما حمایت کند و حتی خانم دکتر سمیه رفیعی نماینده مجلس شورای اسلامی به من گفت تضمین میدهم این فیلم را در صحن علنی مجلس نمایش دهم چون در این فیلم به پسماند، کودکان کار، رحم اجارهای، اعتیاد و رانت و لابی که حجم زیادی از مشکلات اجتماعی هستند پرداخته شده است.
او در پاسخ به اینکه چگونه میتوان از این فیلم که بعد از چندین سال در پرده سینما درحال اکران است حمایت کرد گفت: گرچه بعد از چند سال اجازه اکران فیلم داده شده ولی نه تنها حمایتی در کار نیست بلکه با قطعیت میگویم، میخواهند فیلم دیده نشود چون برای خرید بلیط وقتی به سایت مراجعه میکنیم سایت پر است و اجازه خرید نمیدهند در حالی که سینما خالی از تماشاگر است یعنی سایت ها را سولداوت میکنند که مردم نتوانند بلیط بخرند. این در حالی است که حتی سانسهای خوب به فیلم داده نشده ، پنج سینما از روز قبل سولدالت شده اند ولی وقتی حضوری به سینما می روم یک نفر آنجا نیست؛ به خدا تدبیری اندیشیدهاند تا فیلمسازانی که دغدغه اجتماعی دارند، نابود شوند.
رحمانی تاکید کرد: در تمام این سالها، آدمهای سیاسی، پشت میزمدیریت فرهنگی نشستهاند، افرادی که دغدغه فرهنگ نداشتند و چرا باید مدیران فرهنگی از جنس فرهنگ نباشند؟ چرا باید سینمای قهرمانپرور اجتماعی ما نابود شود؟ چرا نباید دیگر فیلمهایی همچون عروس، دستهای آلوده و درباره الی ساخته شود؟ چون افرادی که پشت میز مدیریت فرهنگ نشستهاند دشمن سینمای اجتماعی و مستقل هستند؛ چون سینمای اجتماعی حرف برای گفتن دارد و دغدغه مردم را دارد، مسائلی همچون گرانی، تورم، بیکاری، اعتیاد و رانت را نشان میدهد و همه این مسائل از مشکلات کشور است که باید بازگو شود. آیا در کشور نباید تفکر وجود داشته باشد و فقط باید با فیلمهای سطحی بخندیم؟ چه کسی پاسخگوی این تغییر ذائقه در جامعه است که همچون تیشهای، ریشه فرهنگ کشور را نابود کرده است.
او با تاکید بر اینکه سفرههای فرهنگی مردم از روی عمد هر روز کوچک تر می شود، افزود: چرا سینمای قهرمان پرور و متفکری همچون فیلم های آقای تقوایی و بیضایی که همه نوع مخاطبی را جذب می کرد دیگر وجود ندارد؛ چرا از فیلم های طنز سخیف حمایت شد چون بی خطر است و چه کسی مسئول پاسخ گویی این هجم از ناهنجاری است؟ این سنگ اندازی ها سینمای مستقل و اجتماعی را کشته است! عدم حمایت از سینمای اجتماعی و مستقل فقط به فیلمساز آسیب نمی زند بلکه همه افرادی که در سینمای مستقل کار می کنند و تمایل ندارند در سینمای طنز کار کنند، آسیب می زند و سفره معیشت افراد فرهنگی هنری کشور جمع شده و جلوی افرادی که فقط دنبال گیشه و تجارت هستند، پهن شده است.
رحمانی با ابراز تاسف از اینکه مسئولین ژانر اجتماعی را ژانر سیاسی میدانند گفت: سانس ها و سینماهایی برای اکران داده شده که این فیلم دیده نشود و حتی در بسیاری از شهرها همچون اصفهان، قزوین و گرگان اجازه اکران داده نشده و با چنین سنگ اندازیهایی نمیخواهند فیلم در سینماها دیده شود. در کل سینماهای شرق تهران فقط یک سانس برای اکران به این فیلم داده اند و یعنی کل منطقه پیروزی، افسریه، نیرویهوایی، تهران پارس و حکیمیه یک سانس ساعت ۶ بعداز ظهر آن هم در سینما نارسیس به این فیلم داده شده است در حالی که مخاطب فیلم من در این مناطق هستند نه در سینما گالریهای ولنجک و شهرک غرب که مردم برای خرید و تفریح میروند و دغدغه این مسائل را ندارند و در کنار خریدهای میلیونی خود می خواهند یک فیلم کمدی ببینند؛ با این حال این فیلم در سینماهایی اکران میشود که میدانند، مخاطبی ندارد و اجازه اکران در سینماهای مخاطب این فیلم را به ما نمیدهند و همگی دست به دست هم دادهاند که این فیلم دیده نشود تا سریع از پرده سینما بردارند و فیلمهای کمدی و طنز را جایگزین کنند.
این تهیه کننده تصریح کرد: چرا نگرش مدیران ما فقط سینمای تجاری است مگر سینما سه بعد شامل فرهنگ، هنر و تجارت را ندارد؟ پس سینمای فرهنگی و هنری ما کجاست؟حتما باید فیلمها زیر زمینی باشد تا در جشنوارههای خارجی شرکت کند و جایزه ببرد؟ چرا از اثر من که تمام ممیزیها را در این فیلم رعایت کردم، حمایت نمیکنید و حتی اجازه تبلیغ فیلم در تلویزیون و سطح شهر را نمیدهید و پیشنهاد میدهید در ماهواره تبلیغ کنم؟!!
او در پایان خاطرنشان کرد: مسئولین ما دغدغه فرهنگ ندارند و فقط رویکرد تجاری حاکم است و به همین دلیل است که خیلی از فیمسازان همچون تقوایی، بیضایی آدمهای نخبه و صاحب اندیشه دیگر در این سینما کار نمیکنند و این تدبیری است که از نبود قابلیت مدیریتی ناشی میشود. سینمای دهه شصت، هفتاد و هشتاد قهرمان و قصه گو که مخاطب میلیونی را به سینما جذب می کرد، دیگر مخاطب ندارد و این به خاطر تغییر ذائقه مخاطب است و کاری کردهاند که کارهای سخیف و مستهجن برای مردم عادی شود و این تغییر ذائقه در فضای مجازی نیز به خوبی مشهود است؛ اگر یک پرفسور، حقوقدان و آسیب شناس صحبت کند دویست نفر نمیبینند ولی شوخیهای جنسی دو میلیون بازدید میگیرد و این تغییر تفکر و ذائقه مردم از سوی خود مدیران سینما صورت گرفته و فقط مربوط به سینمای فرهنگی و اجتماعی نمیشود بلکه فیلمهای جنگی ما نیز با ۱۰۰ میلیارد هزینه ۵ میلیارد میفروشد چون دیگر همچون گذشته مخاطب ندارد. چون کلا ذائقه مردم را عوض کردهاند و قدرت را دست افراد خاصی دادهاند؛ امروزه سینماداران حکومت میکنند و آنهایی که وظیفه دارند، سه سانس فیلم مرا نشان دهند؛ فقط یک سانس در کم مخاطب ترین ساعت از اثر من را نشان می دهند و اعتراض بنده هم هیچ فایده ای ندارد و من را تهدید می کنند که همان یک سانس را هم نمایش نمیدهند.
مهدیه مالکی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است