به گزارش خبرنگار تئاتر صبا، به مناسبت پایان فصل سوم اجراهای نمایش «هار»، عوامل این اثر از جمله حسین پوریانیفر نویسنده و کارگردان، نرگس نیکسیرت مشاور کارگردان و بازیگر، امیر ساعتچی مشاور کارگردان، میلاد افواج بازیگر در مجموعه رسانهای صبا حاضر شدند و با خبرنگار تئاتر صبا به گفتگو پرداختند در ادامه گفتگو های صورت گرفته در نشست خبری را میخوانید.
در ابتدای گفتگو به سراغ حسین پوریانی فر نویسنده و کارگردان نمایش «هار» رفتیم و گفتوگو را با او آغاز کردیم.
***چه عواملی باعث شد که شما به فکر ساخت این اثر بیفتید؟
– قصد داشتم تئاتر را از این ابتذال و بیهودگی که به جانش افتاده به سهم خود بیرون بکشم و دور کنم از زاویه دیگری به آن نگاه کنم و موضوعاتی که اغلب به آن اشاره نمیشود و نادیده انگاشته میشود را به نمایش بگذارم.
و اینکه من و عواملم در این سالها که باهم همکار بودیم به پاسخ این پرسش فکر میکردیم که که آیا میشود بازیگران در طول اجرای نمایش فقط راه بروند؟
و قصد داشتیم به آن پاسخ دهیم که در نهایت پاسخ به این پرسش منجر به خلق این اثر شد،همین هم باعث شد خیلی از بازیگران که توسط ما دعوت به همکاری شدند نخواهند این ریسک را بپذیرند و در این نمایش بازی کنند.
*** چرا شما از یک فرم بدنی استفاده نکردید که برای مخاطبان تئاتر شناخته شده تر باشد و کت واک را جایگزین آن کردید که شیوه اجرایی مختص به خودتان است؟
– ما نیازی نداشتیم به اینکه از شیوه های اجرایی معمول و متداول استفاده کنیم و سیستم ها و نظریه ها برای این ارائه شدند که ما بخوانیم و از آنها نتیجه گیری کنیم تا اثر خودمان را خلق کنیم در واقع استفاده از بدن برای منِ کارگردان در این شکل و این از نوع کار تعریف میشود و ما در این نمایش از امر کتواک وام گرفتیم چون کت واک اختراع من نبوده و نیست ما فقط از آن برای رساندن مفهوم و مقصود مورد نظرمان به مخاطب استفاده کردیم
*** میتوانیم این برداشت را داشته باشیم که هار برای شما بازتابی از یک انسان معاصر است؟
-بله همینطور است.
***ما در واقع نمیتوانیم حتی از واژه تیپ به روی اشخاص نمایش شما بگذاریم در واقع این مفهوم برداشت میشود که شما بصورت عامدانه افرادی را برای این کت واک انتخاب کردید که فقط بتوانند این کار را انجام بدهند و حسی به مخاطب القا نشود،چرا؟
– نه واقعیت به این شکل نبود در واقع ما اساس را بر این گذاشتیم که از صفر و هیچ شروع کنیم و از خلاقیت ها و نواوری هایمان استفاده کنیم و ما با خودمان طرف بودیم، اما چرا یکسری تصاویر و نماد آشنا را به کار گرفتیم، برای مثال ولادیمیر و استراگون (در انتظار گودو ) یا برخی آسیب دیده های اتفاقات سیاسی در معنای بهتر کلمه جامعه را الگو قرار دادیم، نمایش در رابطه با معضلات و مشکلات امروز ماست و مخاطبین این واکنش را داشتند که چرا انقدر تلخ به این موضوعات پرداخته شده است و ما قصد داشتیم ناامیدی نسل جوان از اتفاقات و ناملایماتی های این جامعه و کشورمان را به نمایش بگذاریم.
در ادامه نرگس نیک سیرت بازیگر و مشاور کارگردان پروژه نمایشی «هار» به گفتگو پرداخت؛
***شما چطور در حین تمرینات به یک هماهنگی و به اصطلاح زبان مشترک رسیدید؟
-این موضوع محصول همفکری است که در بین ما جاری بوده و به واسطه سال های متمادی همکاری کردن به این زبان مشترک رسیدهایم.
***پس میتوانیم بگوییم (هار) محصول نتیجه گیری یک تیم پژوهشی و به اصطلاح اتاق فکر جمعی است ؟
– بله به همین صورت است، در پاسخ به سوال دوم در رابطه با تیپ های بدنی، بهتر است بگویم ما در واقع قصدمان این نبود که تیپهای خاصی را به نمایش بگذاریم و هدف اصلی ما نشان دادن راه رفتن ساده افراد بود و این امر با توجه به اطراف ، اتفاقات و هماهنگی و همفکری همدیگر بود که به خلق این اثر سوق داده شدیم و این ایده مرکزی را در قالب کتواک نشان داده شد.
*** حس خطر و ریسک پذیری برای شما هم در مقام مشاور کارگردان در نمایشی سرشار از ژست که دیالوگ و اضافه گویی ندارد به وجود آمد؟
-در اوایل این پروژه شاید یک ریسک به نظر می آمد چون امروزه روز برای خیلی ها تئاتر بدون دیالوگ عملا تئاتر به حساب نمی آید اما رفته رفته به قدرت این کار و نتیجه آن پی برد و دریافتم که مخاطب خود را دارد و سلیقه ی خیل عظیمی از دانشجویان و مخاطبان تئاتر میتواند باشد و چون دغدغه کارگردان موضوعی بود که بیان شد ما هم به عنوان عوامل کار با آن موافق بودیم ،پس مصر شدیم تا ادامه دهیم و به ایدهی خود ایمان داشتیم و میدانستیم تعداد زیادی مخاطب خوش فکر داریم که معنا و مفهوم آن را ادراک کنند.
سپس در ادامه نشست، گفتوگو با امیر ساعتچی مشاور کارگردان نمایش «هار» ادامه پیدا کرد.
***نمایش «هار» در ابتدا از جشنواره دانشجویی کار خود را آغاز کرد،این روزها که جشنواره دانشجو از دستهی جشنواره های معتبر نمایشی حذف شده است،چه باید کرد برای دانشجویان مستعد و پرتلاشی که قصد ارائه آثار نمایشی دارند؟
-شاید بد نباشد که اشارهای به مهجور و غریب بودن تئاتر و الخصوص جشنواره های دانشگاهی که این روزها شکوه سابق را ندارد و به آن کمتر پرداخته میشود بکنم در واقع توجه کمتری از سوی مسئولین متوجه آن است و باید این موضوع را بپذیریم؛ این اثر و بسیاری از آثار فاخر که شاهد درخشش آن بودیم و هستیم ثمره جشنواره و تئاتر دانشگاهی بوده که زمانی بسیار مورد احترام و توجه بود و امکانات وسیعی در اختیار قشر جوان و دانشجو قرار میداد تا هنر خود را در اختیار عموم قرار دهد از خود جسارت بروز دهد و در نتیجه خلاقیت و نوآوری به میان آورد تا تشویق و حمایت شود، اما این روزها با این بی توجهای، قشر دانشجو دلسرد تر از همیشه است به قطع به یاد ماندنی است روز هایی که مخاطبان برای دیدن اجرا های دانشجویی صف میبستند.
***شیوه هدایتها در نمایش «هار» به چه صورت بود؟
-این موضوع واقعا دشوار بود؛ در سال های قبل که ما مشغول تولید این کار بودیم افراد زیادی برای ایفای نقش آمدند که قالبا حرفه ای بودند اما بعد از مواجه شدن با ماهیت این نمایش نتوانستند ارتباط لازم را برقرار کنند و پروژه را ترک کردند شاید این شصت دقیقه به اصطلاح راه رفتن برای هنرمندان عرصه نمایش کمی غریب و دور از انتظار باشد و آن را به قدر کافی نفهمند در نهایت برای ما تنها افرادی باقی ماندند که تئاتر و گسترش آن برایشان مهم و ارزشمند بود و ما هم روی این افراد سرمایه گذاری کردیم این اجرا فاقد هر گونه شیوه اجرایی،حرکات بدنی و میمیک به شکل مرسوم است که این اتفاق به قطع برای بازیگر عذاب آور است ، در واقع بازیگر خود را در هیچ قالبی نمیتواند بگذارد تا مفهوم کار را راحت تر ارائه دهد و حسی را القا کنددر واقع بازیگر هیچگونه دست آویز و اهرمی ندارد که از آن کمک بگیرد و به شخصیت برسد کما اینکه شخصیتی هم وجود ندارد و عملا دستو پای بازیگر بسته است.
در ادامه میلاد افواج بازیگر این نمایش با پاسخ به پرسش قبلی نشست را پیش برد.
-در واقع این کار یعنی «هار» برای من به این صورت بود که وادار میشدیم به معنا و بودن فکر کنیم؛ در مابقی نمایش ها و نقش های مختلف بازیگر درگیر پرداختن به شاخه ها میشود اما در «هار» ما درگیر ریشه ها شدیم و اینطور به حس بودن و حضور میرسیدیم.
***در خصوص این (بودن) بیشتر توضیح دهید.
به گفته ای از فردوسی اشاره میکنم که میگوید (بِکَن) و اگر من همه چیز ها را از خود بِکَنم یعنی منظورم همان دست آویز ها و ابزار های کمکی بازیگر است آن وقت به یک بودن میرسم هدف من اصلا دیده شدن نبوده و رسیدن به این حس که پیشتر بیان کردم مهم تر است چون چیزی که من به دست میآورم مانند رنج یا جنونیست که سازنده است.
در بخش پایانی گفتگو حسین پوریانیفر با پاسخ به پرسش زیر نشست را به اتمام رساند.
***نظر شما در خصوص تئاتر دانشگاهی و میزان تاثیر این دسته از تئاتر و جشنواره تئاتر دانشگاهی چیست؟
– در آخر پیرو صحبت های میلاد، ما همگی خواهان بازگشت جشنواره تئاتر دانشگاهی هستیم و امیدوارم تئاتر دانشگاهی به شکوه سابق خود بازگردد تا ما شاهد تولد اعجوبه هایی باشیم،شاید بد نباشد که برای اولین بار اسمی بیاورم،شاهد رشد و نمو اعجوبههایی چون «نوید محمدزاده» که محصول تئاتر دانشگاهی است باشیم.
علی حیدری
There are no comments yet