به گزارش صبا به نقل از گروه سینمایی «هنرو تجربه»، پوریا نوری تهیهکننده و کارگردان فیلم لعبتباز در ابتدای این نشست درباره دغدغه ساخت این فیلم توضیح داد و گفت: «لعبتباز» اولین فیلمی بود که من فیلمبرداری آن را شروع کردم. در ابتدای امر جذابیت خود سوژه برایم جالب بود و بهتدریج متوجه شدم که هنر خیمهشببازی برای مخاطب و خودم جذابیت زیادی دارد. آقای سیاوش ستاری نیز یکی از عوامل مهم دلبستگی من به هنر خیمهشببازی و ساخت این مستند بود. تاکنون در حوزه خیمهشببازی هیچ فیلمی بهصورت مستقل ساخته نشده بود و صرفاً هنرمندان این عرصه چند دقیقه در برخی فیلمها حضور داشتند.
سیاوش ستاری در ادامه نشست درباره شرایط خیمهشببازی در کشور گفت: شرایط لعبتبازی و هنر خیمهشببازی در ایران بسیار سخت و دشوار است. باید ببینیم که هنرهای سنتی ما چگونه رو به افول رفت به عقیده من روزی که یک هنرمند سنتی به فرزند خودش اجازه نداد که با ابزار هنری بازی کند به امید اینکه فرزندش سراغ یک کار آبرومند برود، هنر سنتی مرد؛ زیرا یکی از راههای یادگیری هنر سنتی بازیکردن با ابزارهای هنری و یادگیری آن بهصورت خودآموز است.
وی تصریح کرد: چند سال پیش من دیگر کار هنری نمیکردم و پس از سالها به تهران آمدم و روزی در محوطه تئاتر شهر چند نمایش خیمهشببازی دیدم که فاجعه بودند. در آنجا حس کردم که باید لباس رزم پوشید و به هر قیمتی که شده این هنر را آموزش داد.
سیاوش ستاری با اشاره به لزوم توجه کشورها به هنرهای سنتی خودشان عنوان کرد: کشورهای هوشمند در روند جهانیشدن به هنرهای سنتی خودشان بهعنوان نماد تفاوت کشورها نگاه میکنند؛ زیرا هنر حاصل ذوق یک ملت است. کشوری مانند ژاپن امروزه بهجای شیوه آموزش سنتی هنر، مدارسی را ساخته است که بچهها در آنجا تا زمانی که به مرحله استادی برسند، هنر را بهصورت بازی آموزش میبینند. مسلماً اگر دولتی هوشمند نباشد و میراث ملی خودش را حفظ نکند سرنوشت خوبی در انتظارش نیست؛ اما باید قبول کنیم که فرهنگ را شد میان میسازند نه دولتها و دولتها میتوانند تسهیلگر باشند.
آرمین ابراهیمی منتقد مهمان نیز درباره فرم روایی فیلم «لعبتباز» عنوان کرد: چند سال پیش در جشنواره فیلم فجر مستندی دیدم به نام «مجتبی» ساخته محمدحسن دامن زن که درباره یک عروسکگردان است که در میانسالی به سر میبرد و از شرایط زندگی خود ناراضی است. این فیلم بهطورکلی درباره آن شخصیت است تا هنر عروسکگردانی.
وی ادامه داد: وقتی فیلم «لعبتباز» را دیدم متوجه شدم که تفاوت زیادی با آن فیلم دارد. وقتی ما در این فیلم آقای ستاری را میبینیم، حس میکنیم که احتمالاً فیلم درباره شخص ایشان بهعنوان قهرمان و دغدغهها و چالشهای او باشد؛ اما مسئله مهم این فیلم دورشدن از شخصیت و پرداختن به هنر خیمهشببازی است. یعنی بهجای اینکه یک مستند پرتره باشد سراغ هنر خیمهشببازی میرود و در حد اطلاعرسانی صرف هم باقی نمیماند.
وی تأکید کرد: فیلم به جایی میرسد که نوع نگاهش به موضوع را برایمان توضیح میدهد و نوعی مثبتنگری نسبت به سوژه دارد که اذیتکننده نیست.
این منتقد تصریح کرد: درست است که ما با یک مستند طرف هستیم اما هم به معنای تئوری و هم به معنای عملی ما با الگوی سفر قهرمان در این فیلم مواجه هستیم و با سفر سیاوش ستاری به سیستان و بلوچستان همراه و در این سفر با شخص هنرمند بیشتر آشنا میشویم.
ابراهیمی درباره هدف قهرمان در این مستند بیان کرد: نقطه عطف فیلم جایی است که سیاوش ستاری از آرزویی که داشته است، پشیمان میشود. قهرمان ناراضی از تصمیمی که درگذشته گرفته سعی میکند تصمیم خود را اصلاح کند به این معنا که به سیستان و بلوچستان میرود و بذر امید را در دل بچههای آنجا میکارد.
وی درباره تدوین این مستند گفت: تدوین یکی از نکات مثبت «لعبتباز» است از این نظر که جلوی زیادشدن برخی متریال را در این فیلم میگیرد و باعث میشود که همه چیز بهاندازه و کافی باشد. یکی دیگر از نکات قابلتوجه این است که کارگردان مقهور این موضوع نشد که صرفاً به زیباییهای طبیعی چابهار بپردازد و این مسئله نهتنها برای مخاطب خستهکننده نیست؛ بلکه او را تشویق میکند که سوژه اصلی را دنبال کند.
اجرای این نشست را امیرحسین بهروز بر عهده داشت.
There are no comments yet