مینا قنبری/صبا: آرشام ارشادی که این روزها شاهد حضور او در نمایش «طغیان» به کارگردانی بهنام شرفی و سپنتا پزشکی هستیم، در خصوص چالش ها و تجربه بازی در این نمایش به خبرنگار صبا گفت: بازی در نمایش «طغیان» تجربه بسیار هیجانانگیزی بود. اولین باری که روی صحنه رفتم، ترکیبی از استرس و هیجان را احساس کردم. یکی از چالشهای اصلی، کنترل این هیجانها بود؛ زیرا همیشه روی صحنه باید آرامش داشته باشی تا بتوانی نقشت را بهخوبی اجرا کنی.
او در پاسخ به اینکه شما به عنوان یک عکاس و تصویربردار در دنیای سینما فعالیت میکنید ، چطور تصمیم گرفتید وارد عرصه بازیگری تئاتر شوید، گفت:همیشه به بازیگری توجه داشتم. برای من مهم است که همه ابعاد یک اثر هنری را بشناسم. به همین دلیل وقتی فرصتی برای بازیگری در تئاتر پیش آمد، تصمیم گرفتم این مسیر را تجربه کنم تا شناخت بهتری از بازیگری پیدا کنم. برای من این تجربه هم مثل یک گام به جلو در مسیر فیلمسازی است. چون به نظرم برای یک فیلمساز موفق، ضروری است که نه تنها در زمینههای تصویربرداری و کارگردانی تجربه داشته باشد، بلکه با همه ابعاد تولید فیلم از جمله بازیگری، طراحی صحنه، صدابرداری ، موسیقی و حتی گریم هم آشنا باشد.
ارشادی درباره پیوستن به نمایش «طغیان» بیان کرد: این فرصت طی جلسات و دیدارهای مختلف با بهنام شرفی، که یکی از شاخصترین چهرههای تئاتر کشور است، پیش آمد.با او در مراحل ابتدایی تولید یک نمایش به نویسندگی آرش عباسی بودیم که نمایش دیگری بنام «طغیان» به نویسندگی سپنتا پزشکی به من پیشنهاد شد و این موقعیت به وجود آمد تا بهعنوان بازیگر در این نمایش به کارگردانی بهنام شرفی ایفای نقش کنم. این همکاری برای من بسیار ارزشمند بود، باور دارم تجربهی کار با ایشان میتواند بهطور قابلتوجهی بر رشد حرفهای من تاثیر بگذارد. پیش از این هم افتخار همکاری با او را در نمایش «خانم آقای جورج کلونی» داشتم و آن تجربهی موفق باعث شد با علاقه و افتخار به این پروژه جدید بپیوندم.
بازیگر نمایش «طغیان» با اشاره به حضور در تمرینها و پشت صحنه، تجربهای بسیار متفاوت و عمیقتر از چیزی است که مخاطب در سالن میبیند، افزود: پشت هر اجرایی که روی صحنه میبینید، ساعتها تمرین و هماهنگی و همفکری نهفته است. همهی عوامل، با نظم و تعهد بههمراه تلاش مشترک، صحنهها را بارها و بارها مرور میکنند تا به بهترین شکل ممکن اجرا شود.
او ادامه داد: اما یکی از جذابترین و چالشبرانگیزترین بخشهای این مسیر، اجرای یک نمایش به مدت ۳۰ شب متوالی است. اینکه هر شب همان صحنهها و دیالوگها را تکرار کنی و هر بار با همان تازگی و جذابیت شب اول به اجرا بروی ؛نیازمند تمرکز، نظم و عشق به این کار است. این تکرار باعث میشود هر شب ابعاد جدیدی از نقش را کشف کنم و با شخصیت خودم ارتباط عمیقتری برقرار کنم. تکرار شبانه، به مرور تجربهای از ثبات و تسلط در من ایجاد میکند؛ نوعی تمرین ذهنی و روحی که نهتنها توانایی من برای تمرکز را افزایش میدهد، بلکه باعث میشود هر بار که روی صحنه میروم، حس و انرژی تازهای به تماشاگر منتقل کنم.
ارشادی درخصوص اهمیت آموزش و آشنایی با فنون مختلف بازیگری گفت: من که فارغالتحصیل رشته تصویربرداری سینما هستم، به نقش کلیدی آموزش در ارتقای هنر پی برده و همچنان در حال یادگیری هستم. دورههایی را زیر نظر استادان بزرگی چون امین تارخ و بهنام شرفی (بازیگری)، آرش آبسالان (فن بیان) و بهنام معیریان (طراحی گریم) گذراندهام. این آموزشها به من کمک کرده تا بازیگری ، تئاتر و سینما را عمیقتر درک کنم. بسیاری از هنرمندان موفق نیز چنین مسیری را طی کردهاند؛ مثلاً در دوران تحصیل با هنرمندانی مثل الناز حبیبی و عباس جمشیدیفر همکلاس بودم که آنها نیز همواره به یادگیری و رشد توجه داشتند.
وی افزود: از طرفی از ۱۶ سالگی به آموزش نورپردازی و عکاسی مشغول بودم و هنرجویان بسیاری داشتم. باور دارم که آموزش دیدن و آموزش دادن هر دو ضروری هستند و به یادگیری تا آخرین لحظه ادامه خواهم داد. این روند نه تنها به رشد هنری، بلکه به ارتباط عمیقتر و درک بهتر هنر کمک میکند.
او در پاسخ به اینکه به عنوان یک بازیگر، درک شما از نور و تصویر چگونه میتواند به عملکرد شما در صحنه کمک کند، گفت:در سینما، نور و تصویر داستان را به شکلی بصری و احساسی روایت میکنند. در تئاتر، درست مانند سینما، نور میتواند یک فضای خاص بسازد و یا احساسات و وضعیت ذهنی شخصیت را نشان دهد. به عنوان مثال، وقتی که در صحنهای نور به شکلی خاص قرار میگیرد، ممکن است حس تنهایی، ترس، یا حتی شادی را انتقال دهد. من به عنوان بازیگر، اگر این جنبهها را درک کنم، میتوانم تعامل بهتری با فضا و شرایط موجود در صحنه داشته باشم.بازیگرانی که میتوانند نسبت به نور حساسیت داشته باشند، میتوانند هر حرکت و واکنشی را در لحظههای متفاوت صحنه بهتر و عمیقتر منتقل کنند.
ارشادی در خصوص تفاوت بین سینما و تئاتر در نحوه برخورد با نور و تصویر گفت: بله، قطعاً. سینما یک فضای ثابت و زمانپذیر دارد و میتواند با استفاده از نور، فریمبندی، و زاویه دوربین، چیزی را که میخواهد انتقال دهد، تنظیم کند. اما در تئاتر فضا و نور به طور مستقیم از سوی بازیگر و کارگردان مدیریت میشود. به عنوان یک بازیگر تئاتر، من باید یاد بگیرم که چگونه با نور موجود روی صحنه هماهنگ شوم و از آن برای تقویت کاراکتر و احساسات استفاده کنم. به عبارت دیگر، در تئاتر شما بیشتر باید با نور و تصویر در لحظه تعامل کنید، نه اینکه آنها برای شما پیش از اجرا تنظیم شده باشند.
ارشادی درخصوص پیشنهاد و معرفی کتاب و نمایشنامه برای مخاطبان گفت: کتابها و نمایشنامههای زیادی الهامبخش من بودهاند. در حوزه نمایشنامه، در انتظار گودو اثر ساموئل بکت ، مرگ فروشنده نوشته آرتور میلر ، کرگدن اثر اوژن یونسکو و مشنگ ها نوشته نیل سایمون همیشه برایم جذاب و تأثیرگذار بودهاند؛ همه ی این اثرها نگاه عمیقی به انسان و جامعه دارند که هر بار خواندنشان حس جدیدی به من میدهد. از آثار ایرانی،دل کور اثر اسماعیل فصیح را بسیار دوست دارم ، نگاه عمیقش به جزییات باعث می شود خواننده همه چیز را با تصویر واضح ذهنی لمس کند.
در زمینه کتاب، بازیگر و بدنش از لورنس اُلیویه یکی از مهمترین منابع من بوده و نگاه متفاوتش به بازیگری و بدن بازیگر بسیار آموزنده است. همچنین، چنین گفت زرتشت از نیچه به من کمک کرد که عمیقتر به مفهوم اراده و خودشناسی فکر کنم. این کتابها و نمایشنامهها تأثیر زیادی بر دیدگاهم نسبت به هنر و زندگی گذاشتهاند.
There are no comments yet