امیر دژاکام: رنج خودم را امیدوارانه فریاد زدم/ برخی مدیران، تئاتر را با پیتزافروشی اشتباه گرفته‌اند! | پایگاه خبری صبا
امروز ۹ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۴:۰۰
گفت‌وگوی صبا با کارگردان نمایش دایره گچی قفقازی

امیر دژاکام: رنج خودم را امیدوارانه فریاد زدم/ برخی مدیران، تئاتر را با پیتزافروشی اشتباه گرفته‌اند!

تئاتر دایره گچی قفقازی به کارگردانی امیر دژاکام تا ۱۴ آذر روی صحنه اصلی تئاتر شهر اجرا می شود. این نمایش در ژانر تراژدی-کمدی است که به سرگذشت دختری کلفت به نام گروشه می پردازد. این دختر فرزند حاکم را در گیر و دار جنگ داخلی نجات می دهد و از او نگهداری می کند. در این باره با امیر دژاکام،کارگردان این اثر به گفت‌و‌گو پرداختیم. او به جذابیت‌های این نمایشنامه، سبک این نمایش، تجاری نبودن تئاتر و ... اشاره کرد.


ملیکا تقوی و ملیکا قاسم‌زاده/صبا: دژاکام که پیش تر دو نمایشنامه دیگر از برشت به نام های«ننه دلاور» و «صعود مقاومت پذیر» را به صحنه برده بود این بار برای کارگردانی این نمایشنامه از برشت را انتخاب کرده چون معتقد است که نمایشنامه«دایره گچی قفقازی»جذابیت ویژه ای دارد.او اولین دلیل جذابیت این نمایشنامه را سخت بودنش عنوان کرد و گفت:«این نمایشنامه هل من مبارز می طلبید و به صحنه بردن آن کار هرکسی نبود.»
این نمایش ۶ اپیزود دارد که هر اپیزود شامل چندین صحنه است علاوه بر آن تعداد زیادی بازیگر دارد که تمام این ها نشان از سخت بودن کارگردانی این نمایش دارند.
موضوع نمایش«دایره گچی قفقازی» عدالت است و از منظر دژاکام دلیل دیگر جذابیت این نمایشنامه موضوع آن است.دژاکام در این باره گفت:«گاهی اوقات عدالت آن چیزی نیست که ما گمان می کنیم.گاهی مادر خونی می تواند نا مهربان باشد و کسی که برای فرزند زحمت می کشد مادر است. حال این موضوع را به مالکیت تعمیم بدهید. زمین مال کسی است که روی آن کار می کند.پست و مقام مال کسی است که صلاحیت دارد.هر چیز بر اساس شایستگی باید سر جای خود قرار گیرد.»
دژاکام دلیل سوم جذابیت این نمایشنامه را روزآمد بودن آن عنوان کرد و گفت نمایشنامه«دایره گچی قفقازی» با جامعه ما همخوانی دارد و دژاکام در منسب کارگردان روح زمان را در نمایشش گنجانده است.

چهره‌ها در نمایش«دایره گچی قفقازی»
این نمایش حدود هفتاد بازیگر دارد که از هنرجویان کلاس بازیگری دژاکام هستند، اما علاوه بر این بازیگران امیر کربلایی‌زاده، رابعه اسکویی و سیاوش خیرابی در این نمایش ایفای نقش می کنند.دژاکام اعتقاد دارد دلیل حضور این بازیگران چهره در این نمایش مطرح بودنشان نیست بلکه صرفا چون به نقش‌ها می آمدند و عضو گروه دژاکام هستند انتخاب شده‌اند. او اعتقاد دارد این بازیگران چهره نیستند، بلکه بازیگرانی اند که به خاطر هنرشان مطرح شده اند و حضور این بازیگران کنار بازیگران جوان و تازه آموزش دیده هیچ عدم تعادلی را ایجاد نکرده است و نمی توان گفت که بازیگران جوان از بازیگران حرفه ای کم آورده‌اند.

مخاطب ایرانی و سبک اپیک
سبک نمایشنامه « دایره گچی قفقازی» اپیک است و رئال نیست.در این سبک مخاطب به فکر وا داشته می شود و همواره به او یادآوری می شود که در حال تماشای نمایش است.اساس این سبک بر فاصله‌گذاری بین مخاطب و بازیگر بنا شده است. به این ترتیب نمایش اپیک احساسات تماشاگر را بر می‌انگیزد، اما با بهره گیری از تکنیکی مثل وجود راوی به مخاطب یادآوری می کند که هرچه دیده فقط نمایش بوده است. مخاطب ایرانی با این سبک آشنایی کمتری دارد.دژاکام در پاسخ به این سوال که مخاطب ایرانی با سبک اپیک در این نمایش چقدر کنار آمده گفت:«بر اساس آنچه ما در سالن میبینیم مخاطب ایرانی کاملا توانسته با این سبک کنار بیاید، زیرا مخاطبان هر لحظه با بازیگران می‌خندند و گریه می‌کنند و در آخر هم با تمام وجود تشویق و تشکر می کنند.»

من رنج خود را امیدوارانه فریاد زدم
داستان این نمایش در دل کودتا و جنگ داخلی روایت می شود. تجربه برشت از جنگ جهانی در نوشتن این نمایشنامه موثر بوده اما، امیر دژاکام نیز تجربه خود از جنگ را در«دایره گچی قفقازی»تجلی داده است.او در این خصوص گفت:«تجربه جنگ همیشه با ما می ماند و هیچ وقت از ما جدا نمی شود.من سعی کردم درد و رنج را سرخوشانه بیان کنم. جنگ را شوخی نگرفتم، جدی گرفتم.من رنج خود را امیدوارانه فریاد زدم. من با تمام درد‌هایم، من با تمام رنج هایم، من با تمام زخم هایم ۲ دستی تا دم مرگ به زندگی چسبیدم. زندگی موهبتی از طرف خداوند است و من از این شکوه و جلال باید پاسداری کنم.ویژگی پاسداری از حیات شاد بودن در هنگام نداری و مصیبت است.»
تجلی این نوع نگاه او را در دیالوگ پایانی نمایش می بینیم که می گوید:« زندگی مال کسی است که دارا و ندار، سیر و گرسنه، زندگی را سر خوشانه در آغوش بکشد.»

«دایره گچی قفقازی» از هشتاد و چهار تا چهارصد و سه

دژاکام پیشتر این نمایش را در سال هشتاد و چهار به روی صحنه برده بود.او در مورد تفاوت های اجرای این نمایش در سال هشتاد و چهار با نمایشی که امروز روی صحنه است گفت این نمایش بیست سال پیش با ۴ نفر و در چهل و پنج دقیقه اجرا می شده و در آن سال ها دژاکام آرزو داشته که روزی بتواند این نمایش را در شمایل بزرگ تر به صحنه ببرد و امروز این نمایش حاصل کار گروهی صد نفر است.همچنین نمایشی که در آن سال ها به اجرا درآمده بر تکنیک متمرکز بوده است اما نمایش امروز روایتی برای عموم مردم است.

سالن اصلی را به من ندهند، به چه کسی بدهند؟
دژاکام بار ها گفته است که برای صحنه بردن این نمایش تیر و ترکش‌های بسیاری به سمتش آمده اند! او در این باره توضیح داد:«عده ای می‌گویند چرا سالن اصلی تئاتر شهر را در اختیار دژاکام گذاشته‌اند.سالن اصلی را به امیر دژاکام ندهند، به چه کسی بدهند؟ من در این سالن پیر شده ام و از سال شصت و نه در اینجا تئاتر به صحنه برده‌ام و تمام این نمایش ها هم مورد استقبال قرار گرفته اند.» انتقاد دیگری که به دژاکام شده است عدم حضور سلبریتی در این نمایش است.گروهی اعتقاد داشتند که نقش اصلی نمایش،گروشه، را باید بازیگر استخوان خورد کرده‌ای ایفا کند، در صورتی که دژاکام معتقد است این نقش ویژه‌ی النا امیدی بوده است و امیدی برای گرفتن این نقش ۵ماه جنگیده است.
انتقاد دیگری که برای این نمایش به دژاکام شده از سوی موافقان
تئاتر تجاری است.دژاکام در این باره گفت:«من با تئاتر تجاری مخالفم.سالن اصلی تئاتر شهر باید در اختیار تئاتر ملی باشد، اما مدیران کار بسیار اشتباهی می کنند که سالن های دولتی را در اختیار تاجران می گذارند.»
مورد دیگری که دژاکام از آن به عنوان«تیر و ترکش» یاد می کند یک برنامه ماهواره ای دو ساعته است که به تمسخر او پرداخته غافل از این که به گفته دژاکام بسیاری از بازیگران مطرح امروز مثل کامبیز دیرباز، بهزاد خلج، الناز ملک، و بهار قاسمی را او برای اولین بار معرفی کرده است.

برخی مدیران تئاتر را با پیتزافروشی اشتباه گرفته اند
دژاکام در آخر از درد و دل هایش گفت. از نظر او تئاتر فعالیتی است برای فهم مشترک که اگر از بین برود، نیاز مهم مردم فراموش شده است. او ادامه داد: مدیرانی که فکر می کنند تئاتر باید درآمد زایی کند آن را با پیتزا فروشی اشتباه گرفته اند. پول بلیط باید ارزان باشد تا مردم بتوانند تئاتر ببینند. کدام قشر می تواند بلیط ۱میلیونی بخرد؟ دولت باید بخشی از این هزینه را بدهد و خرج هنرمند تئاتر هم درآورد.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱٬۸۳/۷۶۶/۸۳۷/۵۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۷۶/۵۱۸/۲۲۹/۰۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۵۰/۵۹۳/۳۶۹/۰۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۵/۵۹۴/۸۹۸/۶۰۰
  • ۷۰سی
    ۱۴/۸۲۳/۰۷۰/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۸/۰۶۵/۳۷۲/۵۰۰
  • در آغوش درخت
    ۷/۰۲۹/۶۷۱/۵۰۰
  • شنگول منگول
    ۲/۷۷۱/۳۵۵/۰۰۰
  • استاد
    ۱/۰۰۶/۴۷۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۴۳۲/۸۵۵/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۸۹/۷۹۵/۰۰۰