روزنامه صبا/ پگاه زارعی – مستند«بچه سوم» عنوان فیلمی به کارگردانی سرنا امینی است که در هجدهمین جشنواره سینماحقیقت، حضور دارد. با وی گفتوگویی انجام دادهایم.
سرنا امینی کارگردان در گفتوگو با خبرنگار صبا، درباره انتخاب سوژه مستند «بچه سوم»، گفت: مستند «بچه سوم» در رابطه با ناشنوایی نیست بلکه پیرامون همزیستی با خانواده است و به صمیمیت خانواده میپردازد حتی اگه فرق بزرگی بین یکی از اعضای خانواده باشد. حال اینکه چگونه به سوژه رسیدم، باید بگویم، زمانی که تصمیم به ساخت مستند گرفتم دنبال یک سوژه انسانی بودم که بتوانم خودم را جایش بگذارم و به پیشنهاد یکی از دوستان با مهدی کلاته آشنا شدم. درباره او چیزی نمیدانستم جز اینکه تنها فرزند شنوای یک خانواده کاملا ناشنو است و در ابتدا خیلی مطمئن نبودم که این همان سوژهای باشد که من دنبالش هستم چون مشابه آن را در فیلمهای داستانی بسیاری دیدیم ولی در اولین قراری که با آقای کلاته گذاشتم تازه در گپ و گفتمان متوجه شدم که بعضی از اعضای خانواده او طی یک اتفاق، ناشنوا شدند و یعنی مادرزادی ناشنوا نبودند.
او ادامه داد: آنجا بود که این سوژه برای من خیلی جذابتر شد و وقتی که از هدفش برای من توضیح داد و گفت که چه چالشهایی از بچگی با خانواده داشته و حتی نمیتوانسته برخی از کلمات را درست تلفظ کند برایم عجیب بود که اکنون چگونه دوبلور شده است. به همین منظور این سوژه بسیار برای من جذاب شد و تصمیم گرفتم که این مستند را بسازم.
امینی درباره چالشهای پیش رویش در ساخت این مستند گفت: چالش اصلی من در ارتباطگیری با سوژهها بود چرا که وقتی قرار است یک مستند ساخته شود، فیلمساز باید بتواند با سوژهها گپوگفت کند و باید بتواند با آنها ارتباط بگیرد. من با خانواده کلاته نمیتوانستم به درستی ارتباط بگیرم و نیاز داشتم که یک مترجم کنار من باشد؛ اینجا بود که خود مهدی کلاته رابط من شد و به گونهای دیگر سوژه من نبود بلکه دستیار کارگردان به حساب میآمد.
این کارگردان بیان کرد: آرزوی هر فیلمسازی است در مسیری که قدم برمیدارد، موفق شود؛ یکی از جشنوارههای مهم در بخش مستند، جشنواره «سینماحقیقت» است. این بار میخواستم شانسم را امتحان کنم و بین فیلمسازان و مستندسازانی که سالها در این عرصه تلاش میکنند به عنوان عضو کوچکی وارد شوم و از آنها یاد بگیرم. همیشه میگویم هر چه خدا بخواهد و برای من همین خوشایند است که در این دوره حضور دارم.
او ضمن بیان اینکه در سینمای مستند، آن روبهرو شدن با حقیقت و لمس کردن واقعیت برای مخاطب جذاب است، گفت: اینکه بتوانی یک مستند بسازی و مخاطب را با دنیای فیلم براساس خلاقیتی که داری، همراه کنی، جذاب است. فرق سینمای مستند با فضای داستانی این است که در سینمای داستانی شاید مخاطب بعضی از قصهها را به دلیل اینکه واقعیت ندارند پس بزند، اما سینمای مستند قابل پذیرش است.
امینی درباره ورود خود از حوزه تولید محتوا در فضای مجازی به سینمای مستند اظهار کرد: نکتهای که دوست دارم آن را بگویم در مرحله اول این است که من هیچ وقت بلاگر نبودم، یعنی کلمه بلاگر برای من نیست! من در فضای مجازی، تولید محتوای کمدی میکنم و در واقع با عزیزانی که بسیار هم به آنها احترام میگذارم، کارم فرق دارد چون آنها از مسائل روزمرگی فیلم و عکس میگذارند و من هیچ وقت این کار را در صفحهام انجام ندادم. عدهای از عزیزان به مسیر کاری من انتقاد کرده بودند اما واقعیت این است، من در اینستاگرام مسیر سلامتی داشتم و همیشه مخاطب هدف من کودک و نوجوان بوده است. من فکرش را هم نمیکردم که مخاطب هفتاد ساله هم داشته باشم و این نشان میدهد که من در مدیوم اینستاگرام سلامت کار میکنم و مخاطب خانواده دارم.
این کارگردان در پایان بیان کرد: تصمیم من برای ورود به عرصه سینما تصمیمی نبود که یک شبه انجام شود و به نظرم زیباترین فعلی که خداوند برای انسان تعریف کرده، همین تغییر کردن است و این تغییر در من یک شبه اتفاق نیفتاد و خوشبختانه در سینما هم در حال طی کردن مسیری با سلامت هستم. اکنون دانشجوی کارگردانی هستم و در تلاش برای ارتقای تحصیلات آکادمیک هستم و در سینمای کوتاه تجربیات ثمربخشی داشتم.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است