علیرضا حسینمردی/صبا؛ در زمانه وفور بلاکباسترهای پرخرج و عوام پسندانه، فیلم «بروتالیست» جرات میکند تا سوالات عمیقتری از مخاطب بپرسد؛ این اثر هم از منظر عقلی و هم از بعد بصری مخاطبان را مجذوب خود کرده است. بریدی کوربی کارگردان «بروتالیست» The brutalist این بار با یک یک درام تاریخی درباره هنر، خودشناسی و جاهطلبی، به سینما بازگشته و ادرین برودی در نقش یک معمار خلاق ظاهر شده و فلیسیتی جونز نقش همسر مصمم این فرد را بازی کرده است. «بروتالیست» گواهی از پیچیدگی تصمیمات انسانی و فداکاریهای لازم برای رسیدن به اوج است. اگرچه اکثر منتقدان، «بروتالیست» را تحسین کردهاند، اما برخی به سرعت پایین فیلم و کاراکترهای خالی از احساس، اشاره داشتهاند.
این فیلم، داستان لزلو توث (ادرین برودی) یک معمار یهودی-مجارستانی را در قرن بیستم دنبال میکند که پس از جنگ جهانی دوم، از اروپا فرار کرده و امیدوار است تا بتواند زندگی جدیدی را در آمریکا آغاز کند. لزلو بههمراه همسرش، ارزابت، در اینراه سعی میکنند تا زندگی خود را بلوک به بلوک دوباره بسازند. لزلو در آمریکا توسط کارفرمایی بهنام هریسون لی ون بیورن استخدام میشود تا سازههای معماری با سبک بروتالیست را برای وی بسازد. این سازهها در آینده به عضو جدانشدنی از هویت این معمار تبدیل میشوند.
«بروتالیست» بااینحال صرفا درباره نوآوریهای معماری نیست، بلکه مدیتیشتی است در باب بقا، اخت شدن با محیط و فداکاریهایی که برای رسیدن به موفقیت در دنیایی بیرحم لازم است. کاراکتر ارزابت نیز نمیتواند با جاهطلبیهای سیری ناپذیر همسر خود کنار بیاید؛ از سویی دیگر لزلو با چالشهای اخلاقی روبرو میشود که تهدیدی برای میراث زندگی این زوج است.
فیلم «بروتالیست» تکیه سنگینی به سبک معماری میزند که (متاسفانه) قرن بیستم را دربرگفت. بروتالیسم با سازههای خام سیمانی، نورپردازی مهجور و رنگهای خاکستری شناخته میشود و استعارهای از فضای احساسی این فیلم نیز است. منتقدان معتقدند که لول کراولی مدیر فیلمبرداری «بروتالیست» بهخوبی توانسته است زیباییهای این دنیای سیمانی با بهتصویر بکشد. سازههای بلند در این دنیا، آینهای از نبردهای درونی کاراکترها با کنشهای اجتماعی است.
با اینکه منتقدان، زبان تصویری فیلم را تحسین کردهاند، اما معتقدند که جنبههای بصری بر بعد احساسی فیلم غلبه کرده است. دیوید رونی منتقد نشریه هالیوود ریپورتر در این رابطه مینویسد: «بروتالیست از منظر بصری بسیار زیباست، انگار هر سکانس با ظرافت دقیقی طراحی شده است، اما حس سردی سازههای معماری فیلم، باعث میشود تا مخاطبان دلتنگ گرمای احساسات، شوند.»
«بروتالیست» تلاقی هنر و بقا است؛ طراحیهای معماری لزلو، نمادی از انعطافپذیری و سازگاری وی هستند؛ با این رو، سازشهایی که او برای رسیدن به اوج میکند، بهای جاهطلبی را نشان میدهد. هرچهقدر قصه جلوتر میرود، کاراکتر اصلی میان دوراهی شرافت هنری و سازشهای اخلاقی بیشتر قرار میگیرد و مخاطبان را در پایان فیلم، با مفهوم موفقیت و شکست درگیر میکند.
اوون گلیبرمن منتقد ورایتی درباره دوراهی شرافت هنری و سازشهای اخلاقی مینویسد: «بروتالیست از ما میپرسد که آیا هنر میتواند فارغ از هرگونه عامل مخرب و سازشهای اخلاقی در دنیای واقعی، وجود داشته باشد. این یک فیلم عمیق فلسفی است، اما بعضا قابل هضم نیست.»
ادرین برودی، شدت جاهطلبیها مردی را که گذشتهاش او را آزار میدهد را بهخوبی از کار درآورده و بهزعم منتقدان، یکی از بهترین بازیهای عمر خود را بهنمایش گذاشته است. رسانههای هالیوودی میگویند که فلیسیتی جونز نیز بهاندازه برودی، خوش درخشیده است. این دو هنرپیشه، ستون اصلی قصهای درباره فداکاری در راه رسیدن به اوج هستند.
پیتر دبروژ منتقد نشریه ورایتی درباره کارگردانی و بازیگری این فیلم میگوید: «کارگردانی با ظرافت بریدی کوربی بههمراه نقشآفرینی قدرتمند ادرین برودی توانسته فیلمی را که بهراحتی میتوانست فقط راوی بحث مهاجرت باشد، به یک مدیتیشنی درباره هنر، بقا و هویت تبدیل کرده است.»
با اینحال برخی معتقدند که کاراکترهای این فیلم از منظر احساسی، چندان حرفی برای گفتن نداشته و همین امر موجب فاصله گرفتن مخاطب از قصه میشود. منتقد گاردین در نقد خود مینویسد: «با اینکه بازیهای برودی و جونز خوب است، کاراکترهای آنها بیشتر شبیه با کهن الگوها شده تا شخصیتهای واقعی. بعد فلسفی فیلم نیز بر کنشهای احساسی غالبا چیره میشود.»
جنبه دیگری که منتقدان آنرا ضعف اثر میدانند، سرعت فیلم است. زمان ۱۵۰ دقیقهای فیلم و سرعت بسیار آرام جلو رفتن قصه، صبر مخاطبان را به چالش میکشد. یکی از منتقدان در اینباره میگوید: «روایت کند فیلم و تمرکز بیش از حد آن روی سمبلگراییهای معماری، فیلم را گاها نامفهوم جلوه داده، بهویژه برای کسانی که با فلسفه و مفهوم سبک بروتالیسم در معماری آشنا نیستند.»
منتقد وبسایت والچر نیز معتقد است که کارگردان روی مفاهیم فلسفی و نمادگرایی تمرکز بیشتری داشته و پرداخت درستی به کاراکترها نکرده است.
با توجه به سوژه فیلم (یک یهودی و جنگ جهانی دوم)، این اثر به موفقیتهای فراوانی در این فصل از جوایز سینمایی خواهد رسید. این اثر تاکنون پیروز چند جایزه شده و برودی از شانسهای اصلی نامزد بهترین بازیگر در اسکار است.
خلاصه نظر منتقدان و مخاطبان را میتوان در عبارت «شاهکاری با نقص» خلاصه کرد؛ کارگردانی با ظرافت بریدی کوربی، برای برخی یک تجربه سینمایی متحولکننده خواهد بود که بینش عمیقی در مورد شرایط انسانی و هزینه جاه طلبی ارائه میدهد. برای دیگران، سرعت آهسته، خالی بودن از احساسات و بار فلسفی آن ممکن است مخاطبان را از خود براند.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است