با تغییر هردولتی(فارغ از سمت وسوی سیاسی دولت ها )، بسیاری از مدیران فرهنگی هم جای خود را به مدیران دیگر میدهند. طبق سنتی شایسته، این روزها شاهد تکریم مدیران موفق پیشین از سوی رسانهها و چهرهها هستیم.(و چه زیباست این قدرشناسی ها و سپاسگوییها!) در این میانه، شخصیتی فاضل جایگاه به عزیزی دیگر پرداخت و در سکوت و بی خبری در گوشه ای نشست. برای این رفتن نه پویش وداع وسپاس راه افتاد، نه داستان و استوری و… .
علیرضا مختارپور از مدیران فرهنگی کم مانندی است که در عین تقید به اصول، در برخورد با مسائل گستره فرهنگ وهنر و رسانه هماره به شرح صدر و وسعت مشرب شناخته است. مختارپور مدیری برخاسته از میان قبیله فرهنگ و ادب و اندیشه است و دارنده شناختی ژرف از مسائل و مصائب این گستره. متضلع بودن ایشان در ساحات گونهگون مدیریت و فعالیت فرهنگی کم مانند است.
یکی از ویژگیهای مدیریتی برجستهی ایشان آن است که در دیدارهای گهگاهی و دیر به دیرمان بیش از انتقاد از دیگران، از ضعف ها و خطاهای خودیها می گفت و حتی گاهی جوانمردانه از کارهای موفق مدیران جریان دیگر دفاع می کرد.
من اگر چیزی در سپاس گویی زحمات و توفیقات مدیران فرهنگی ورسانه ای دیگر ننوشتهام،این را به حساب آن بگذارید که دوستانی دیگر شایستهتر و زیباتر از ما این حق را به جای آوردند و می آورند. غربتِ آن دانشی مرد بزرگ که با غربت دنیای کتاب، این جهان شگفت بیپایان، سخت همبسته است، این کاتب بدتحریر را به نوشتن این سطور آشفته واداشت. هرچند،بسیاری از دوستان بی نوشتن هم از این حال و از این ارادتِ دیرسال آگاهند.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است