نقد وبررسی یک فیلم هندی/عشق به سینما در فیلم «عکس» | پایگاه خبری صبا
امروز ۱۵ دی ۱۴۰۳ ساعت ۰۹:۴۰

نقد وبررسی یک فیلم هندی/عشق به سینما در فیلم «عکس»

فیلم سینمایی «عکس» (Photograph) به‌کارگردانی ریتش باترا، با حضور پیمان شوقی و محسن سلیمانی فاخر از نویسندگان و منتقدان سینما، در رویداد «سینما اندیشه» اکران و نقد و بررسی شد.

 

به گزارش صبا، پیمان شوقی در این نشست گفت: فیلم «عکس» فیلمی ساده ولی تأمل‌برانگیز از فیلمسازی تازه‌نفس است که با آشنایی‌زدایی از عناصر و کلیشه‌های سینمای کشورش (هند) تلاش کرده جایگاه انسان مدرن در جوامع سنتی را بازخوانی کند.

وی ادامه داد: «عکس» مضامینی چندلایه دارد که تماشاگر به فراخور اطلاعاتش می‌تواند با یک یا همگی آن‌ها ارتباط برقرار کند. مخاطبان فیلم‌بین خیلی زود متوجه می‌شوند که فیلمساز در صحنه‌هایی از فیلمش به چند عاشقانه‌ی بسیار مشهور تاریخ سینما مثل «سینما پارادیزو» (جوزپه تورناتوره، ۱۹۸۸)، «عاشق» (ژان ژاک آنو، ۱۹۹۲) و «در حال و هوای عشق» (وونگ کاروای، ۲۰۰۰) ادای دین کرده است.

این منتقد سینما افزود: دوست‌داران فلسفه می‌توانند از تأمل فیلم روی مفهوم انتزاعی عکس به‌معنای منجمدکردن سیر زندگی در یک نما و استمراربخشیدن به آن در ذهن‌ها و یادها لذت ببرند و ماجرای فیلم را یک برش کوتاه از لحظه‌ی تلاقی دو شخصیت فیلم بگیرند. همچنین می‌شود فیلم را از منظر جامعه‌شناسی و در قالب تقابل سنت با مدرنیته خوانش کرد و به همذات‌پنداری با تضادهایی که پسر و دختر داستان، هریک با سنت‌های غالب بر زندگی‌شان دارند، پرداخت.

شوقی افزود: من به‌عنوان یک سینمادوست پیش از هرچیز، عشق به سینما را در فیلم می‌بینم؛ از عنوان فیلم که در انگلیسی به کلمه‌ی «سینماگر» نزدیک است تا ارجاعات فیلمساز به فیلم‌ها و از همه جذاب‌تر دو بازی فرمی او با شعاع‌های نور و آینه‌ها که این دو مؤلفه‌ی تصویری، نماد سینما هستند. فیلم‌ساز همچنین برخوردی احترام‌آمیز با جامعه‌ی هند و سینمایش دارد؛ چنان‌که از نمایش‌دادن پلشتی‌های زندگی فقرا اجتناب می‌کند و بنای داستان فیلمش را بر اقتباسی متفاوت از درون‌مایه‌ی عاشقانه‌های سینمای هند می‌گذارد. (از جمله در آخرین دیالوگ‌های فیلم که در لابی سینمای کهنه بین رفیع و میلونی رد و بدل می‌شود.)

به‌گفته‌ی این عضو انجمن منتقدین سینما، به‌یادماندنی‌ترین شخصیت فیلم، قطعاً مادربزرگ است. زنی که محرک و عامل به راه‌افتادن داستان است. (با نخوردن داروهایش در اعتراض به مجردماندن رفیع) و در طول داستان هم مثل یک عکاس حرفه‌ای، دختر و پسر را کارگردانی می‌کند که ژست‌های موردنظرش را بگیرند و زندگی‌شان زیباتر شود.

وی در پایان گفت: مادربزرگ در آخرین سکانس حضورش، فاش می‌کند که از جایی به بعد، فهمیده که ماجرا قلابی است، ولی آگاهانه نمایش را ادامه داده تا لذت لحظه‌ی حال را به نوه‌اش بچشاند و او را از بار سنگین گذشته خلاص کند. گویی پیرزن تنها کسی است که به‌تجربه،‌ قدرت شفابخش عشق را می‌شناسد و می‌کوشد طعم شیرینش را به میلونی و رفیع، و به تماشاگر بچشاند.

 

شخصیت‌های «عکس» به یکدیگر کمک می‌کنند که خودشان را بپذیرند

محسن سلیمانی فاخر، منتقد سینما و کارشناس برنامه نیز گفت: فیلم Photograph در مورد شخصیت‌های تنهایی است که در شهری بسیار شلوغ  با هم یا خانواده و دوستانشان حرف نمی‌زنند، بلکه می‌شنوند، فکر می‌کنند و کمتر لبخند می‌زنند. گویی به‌دلیل ماهیت بی‌شور زندگی‌هایی که تاکنون داشته‌اند، غمگین و ترسو هستند.

وی با اشاره به اینکه «شهر» نیز به نوبه‌ی خود یک شخصیت است، یادآور شد: روزهای مرطوب، شب‌های پرباران، فنجان‌های چای تاکسی‌ها، آدم‌ها، ساحل، دروازه‌ی هند و… این شهر را به یکی از شخصیت‌های فیلم تبدیل می‌کند که از دریچه‌ی درها، پنجره‌ها و آینه‌ها، به درون آدم‌ها می‌نگرد.

سلیمانی فاخر افزود: اگرچه نمی‌توان این فیلم را یک داستان عاشقانه‌ی سنتی نامید اما نمی‌توان داستان آن را از عشق جدا دانست. عاشقانه‌ای که در آن عشاق با حیا و احترام، آن را احساس می‌کنند. آن‌ها حتی به‌ندرت به یکدیگر لبخند می‌زنند و صدای آن‌ها به‌سختی بالاتر از یک زمزمه‌ی بلند می‌شود.

«ریتیش باترا» کاراکتر رافی را وادار می‌کند تا به‌دنبال یک برند منسوخ کوکا برود تا به معشوقش بدهد؛ زیرا او در کودکی عاشق نوشیدن آن بود. با این حال، هرگز نمی‌بینیم که او آن را به او بدهد یا هرگز نمی‌بینیم که چشمانش از این خاطره روشن شود. گویی در این فیلم، تأکید بر لذت‌بردن از مسیر مهم است نه هدف.

وی با تأکید بر نقش «عکس» به‌عنوان یک الگوی به‌یادآوردن، ثبت‌کردن و یادگارخواهی گفت: شخصیت‌ها انگار پیامدهای آنچه اتفاق می‌افتد برایشان مهم نیست. میلونی هرگز نگران این نیست که چه اتفاقی می‌افتد، حتی زمانی که جواهرات ارزشمندی را به عنوان هدیه ازدواج می‌پذیرد.

سلیمانی فاخر گفت: اینکه آیا رافی و میلونی در آخر در کنار هم خواهند ماند یا خیر چندان مهم نیست. موضوع  مهم این است که این دو به یکدیگر کمک می کنند که خودشان را بپذیرند.

وی در پایان افزود: صحنه‌ای وجود دارد که رافی با یک روح گفتگو می‌کند. شاید فیلم‌ساز با این صحنه، نشان می‌دهد که فیلمش، با معیارهای واقع‌گرایانه قضاوت نمی‌شود.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


آخرین اخبار

پربازدیدها