سمیه خاتونی/روزنامه صبا؛ فیلم سینمایی«صبحانه با زرافهها» اثری است به کارگردانی سروش صحت که نویسندگانآنسروش صحت، ایمان صفایی هستند و تهیهکنندگیاش را سیدمصطفی احمدی برعهده دارد. این فیلم با بازیگری؛ هادی حجازیفر، بهرام رادان، پژمان جمشیدی، بیژن بنفشهخواه، هوتن شکیبا، مجید یوسفی، محصول سال ۱۴۰۲ است که در چهل و دومین جشنواره فجر حضور داشت و هم اکنون بر روی پردههای سینمایی سراسر کشور است.
این فیلم روایت سه دوست است که در شب عروسی دوست چهارم فاجعه میآفرینند. پویا، شاهین و مجتبی سه دوست هستند که به عروسی دوست دیگرشان رضا (داماد)، دعوت شدهاند. آنها به قصد تفریح به موتورخانه تالار میروند و مواد مخدر مصرف میکنند. رضا هم با وسوسه دوستانش مواد مصرف میکند و به یکباره از هوش رفته و اوردوز میکند. الگوی مسلط و حاکم بر اثر کلاسیک است که در سه پرده طرح و گسترده میشود و حادثهها یکی پس از دیگری با حفظ علیتمندی پیش میرود، پرده اول به معرفی شخصیتها، رابطه آنها با هم و نیاز درونیشان میپردازد که دست آخر ارضاء نیاز از مسیر اشتباه، فاجعه آفرین شده و باعث میشود رضا در شب عروسیاش اوردوز کند، پرده دوم رضا در کماست و دوستانش با مشکلات فزاینده روبرو هستند تا او را به مراسم برگردانند، با شروع پرده سوم اوضاع هم وخیمتر شده و هم امید بخشتر، حضور داماد در مراسم شب عروسی کاملا منتفی شده اما خوشبختانه او زنده است و حالا باید به دنبال حل بحران پیش آمده باشد. در ادامه تحلیل و نقد سه منتقد سینما؛ عزیزالله حاجیمشهدی، شاهین شجری کهن و جبار آذین را درباره این فیلم میخوانید.
جبار آذین(منتقد سینما): احترام به فرهنگ و خانواده در صدر رسالت یک اثر هنری است
در ابتدا نظر کلی خود را در رابطه با آخرین اثر سروش صحت «صبحانه با زرافهها» بفرمایید؟
«صبحانه با زرافهها» اثری اجتماعی، منسجم و متفکرانه است که در کارنامه سروش صحت نمره بالایی را از جهت امتیاز به خود اختصاص داده است. سروش افزون بر اینکه در تلویزیون گامهای موفقی در عرصه تولید سریال و برنامههای تلویزیونی برداشته است در سینما نیز با تولید فیلمهای سینمایی حرفهایی تازهای به لحاظ مضمون و محتوا به سبک مولف نگارانه دارد. این فیلم در فرم و روایت پرداخت منسجمی دارد و نسبت به کمدیهای متداول امروز سینما دارای سبکی خاص است. فیلمی که به روش و سلیقه خود مولف از مسیری متفاوت، مضامین و تاثیرات خود را پیش میراند و دارای اندیشه، تفکر و مناسبات اجتماعی است. «صبحانه با زرافهها» علیرغم عنوان و رویکرد طنزآمیزش یک کمدی صرف و متداول نیست، یک اثر متفکرانه اجتماعی خوش ساخت است و در کل سروش با این اثر امتیاز خوب را در کارنامه هنری خود ثبت کرده است.
برخی معتقدند که این فیلم با نمایش آدمهای عیاش و باری به هر جهت برخی حرمتهای اجتماعی را شکسته و شکل خوشایندی از فرهنگ ایرانی را باز نمود نمیکند…
بله یکی از رویکردهای نه چندان مناسب فیلم همین مواردی است که ذکر کردید نمایش آدمهایی که به کرات مواد مصرف میکنند و به اصول خانواده پایبند نیستند در آثار دیگر کارگردانانها نیز شاهدیم که برای جذابیت اثر، این مرزبندیهای فرهنگی را خدشهدار میکنند. باید دانست در نهایت مخاطب این آثار مردم هستند و رضایت نهایی مخاطب از یک فیلم نشان میدهد که چقدر فیلم با مناسبات فرهنگی و زندگی آنها هماهنگ است. مسئلهای که در سالهای اخیر به غلط در سینمای ایران رایج شده است این است و برای برخی از هنرمندان اینگونه جانمایی شده است که با خدشهدار کردن حریمها میتوانند نظر مساعد مخاطب را به جهت محبوبیت فیلم جلب کنند. در صورتی که شاید این حرمت شکنیها، شگفتی مخاطب را از مواجهه با یک امر ناشدنی سبب شود اما ضرورتاً و در ادامه نظر مساعد مخاطب را به همراه نخواهد داشت. چرا که این گونه آثار به مرور زمان به فرهنگسوزی و بدآموزی منجر میشوند. بنابراین حتی اگر مخاطب خود را خوشحال نشان دهد، در ضمیر ذهنی خود این فرهنگ سوزی را حس میکند و سوگوار است. با این وصف سروش صحت که دغدغه هنری بر روی مصائب انسانی دارد اما در پرداخت در دام جذابیت مقطعی فیلم میغلتد و نمیتواند به خوبی از پس کار بر بیاید. مخاطب آثار هنری مردم هستند احترام به فرهنگ و خانواده در صدر رسالت یک اثر هنری است. خود من چندان با شوخیها و حرمت شکنیهایی که در این فیلم اتفاق افتاد موافق نبودم و معتقدم اثر باید در تقویت تعالی فرهنگ باشد نه سوزاندن آن و نه اینکه به قیمت کسب درآمد از گیشه و یا ابراز مخالفت با برخی رویکردهای سیاسی مرزهایی را جا به جا کند که حریم خانواده، جامعه و مردم است. این عبور محترمانه نیست، هرچند ممکن است به صورت مقطعی برای برخی از مخاطبان به جهت تازگی حرف جذاب باشد.
شما به عنوان یک مخاطب متخصص چه تاثیر و پیامی از فیلم دریافت کردید؟ آیا همان پیام باری به هر جهت زندگی کردن و ولنگارانه را دریافت کردید یا پیام پرمغزتری را در پس این وارونه نمایی در زیر متن حس کردید؟
مشکل سینمای ما این است که هنرمندان بر اساس سبک، سلیقه شخصی و تجربه زیسته خود مضامین را بیان میکنند و گاه به دلیل عدم تبحر در استفاده از ابزار جذب مخاطب، به سبکهای دم دستی و ساده روی میآورند. به همین دلیل پیام نهایی آنها در زیر متن چندان روشن و شفاف ارائه نمیشود به همین دلیل ما شاهد جدال و کشمکشهایی در اثر سینمایی «صبحانه با زرافهها» هستیم که خوشایند نیست. اما مشخصاً و قطعاً قصد فیلمساز تخریب فرهنگ نیست و اگر این برداشت استنباط شود غلط است چرا که پیشینیه فرهنگی سروش صحت برای همه ما پر واضح است که او یک آدم فرهنگ ستیز نیست و اگر در فیلم او افق روشنی به صورت واضح به چشم نمیآید ناشی از ضعف فیلمساز در پرداخت حرفهای نهایی اثر است، نه اینکه فیلمساز به صورت آگاهانه رویکرد فرهنگ ستیزانه را دنبال کند. در این اثر انتظار میرفت که در کنار نشان دادن بدیهیات تلخ جامعه، افق روشنی نیز ترسیم شود. تا این مسئله حل شود و مخاطب از این گذرگاه تلخ عبور کرده و به روشنایی برسد. متاسفانه سروش صحت نتوانسته مفاهیم و ارزشهای فیلم خود را به درستی تبیین و ارائه کند.
در جمعبندی صحبت شما به این نتیجه رسیدم که شما ساختار فیلم را منسجم و بر اساس سینمای مولف دیدهاید اما ایرادهای در ارائه محتوا وجود دارد…
بله. اثر سینمای درست و کامل اثری است که محصول کاملی از وحدت فرم و محتوا باشد. گاهی اوقات سینماگران نواندیش ما برای فرم جدیدتر و شیوه بیانی متفاوت از تکنیکهایی استفاده میکنند که به دلیل تازگی و نامأنوس بودن پختگی لازم را برای انسجام فرم و محتوا ندارند. سروش نیز سعی کرده ساختار معتدل و منسجمی را در اثرش حفظ و ابقا کند و تلاش او کاملاً قابل مشاهده است. اما نتوانسته محتوا و زیر متن خود را به صورت شفافتر در اثر منعکس کند، این مورد از اشکالات فیلم «صبحانه با زرافهها» است. اثری که در ساختار موفق اما در ارائه محتوای متعالی به توفیق نرسیده است.
صحبت پایانی
سینمای ایران به امید و شادی نیاز دارد و انتظار میرود هنرمندان همسو با این نگاه آثاری را پدید آورند که در تقویت امیدواری باشد وگرنه بذر نا امیدی که در جامعه کاملاً مشهود است. باید دست مردم را گرفت و از این گذرگاه تلخ عبور داد و به آنها فردای روشن را نشان داد.
عزیزالله حاجی مشهدی: نوجویی و نوآوری با نگاهی متفاوت
تجربه سروش صحت در «صبحانه با زرافهها» با نگاهی به تجربههای قبلی را چگونه ارزیابی کردهاید؟
به نظر میرسد که سروش صحت در فیلم تازهاش(صبحانه با زرافه ها) آگاهانه کوشیده است تا از قصهگوییهای معمول به شیوه یکی بود؛ یکی نبود؛ فاصله بگیرد و در عین حال؛ در فضایی از یک قصهگویی مدرن؛ آدمهایی را در کنار هم؛ به کنش و واکنشهایی وا دارد که در جریان یک رویداد کمدی – تراژیک؛ مرگ ناخواسته یکی از شخصیتهای فیلم رقم بخورد.
هنر سروش صحت در بازنمایی این واقعه تلخ؛ در این بوده است که مخاطب فیلم خود را چنان با آدمهای فیلم همراه میکند که بدون غافلگیری شگفتآور؛ همجواری مرگ و زندگی را در کنار هم؛ باور کنند و درست در لحظههایی که همه ما؛ به واسطه از دست رفتن یکی از آدمهای جمع؛ انتظار شیون و زاری و هیاهو داریم؛ با نمایش عادیترین رفتارها؛ مثل خوردن صبحانه یا رفتن به سراغ سه چهار دختری که دورتر از آنها سر میز دیگری نشستهاند؛ تا سر به سرشان بگذارند و آنها را به ویلا دعوت کنند؛ به ویژه با انجام رفتارهایی در کمال خونسردی؛ به خوبی نشان میدهد که آنها؛ به بهانه رخداد تلخ مرگ؛ از ادامه دادن به زندگی شیرین و هرچند ناپایدار خود؛ دست نمیکشند. نمایش عملی نوعی اعتقاد به اندیشههای خیامی؛ دم غنیمت شمردن و در لحظه زیستن و فارغ از غم گذشته و بی هراس از اندوه فردا زیستن؛ در جای جای فیلم «صبحانه با زرافهها»؛ تکرار میشود. در حالی که همه شخصیتهای فیلم؛ از رضا که در شب جشن عروسی خود به سر میبرد تا دوستان دیگرش پویا ومجتبی و شاهین و حتی دکتری که کمی بعد از واقعه اوردوز کردن رضا؛ به این جمع اضافه میشود همگی برای فاصله گرفتن از فضای کسالتبار عروسی به مصرف مواد مخدر روی میآورند و چینش حوادث داستان فیلم نیز به گونهای شکل میگیرد که گیجی و منگی این آدمها بتواند رفتارهای نامتعارف آنها را توجیه کند. در ادامه شخصیتهای داستان فیلم اگر چه با هم تفاوتهایی دارند؛ اما انگار طبق یک قرار نانوشته؛ دیدگاه همگونی دارند. یعنی همگی میکوشند تا برخلاف پسند متعارف آدمهای اطرافشان؛ رفتارهای دیگرگونهایی داشته باشند. شاید وقتی که یکی از همین شخصیتها در جایی از فیلم که به کتاب «تائو» اثر معروف «لائوتسه» فیلسوف عهد باستان چین اشاره میکند؛ به این معنا باشد که این شخصیتها؛ با عمل به ساده زیستی و در لحظه زندگی کردن و تلاش برای داشتن رفتار نیک؛ میکوشند تا متفاوت باشند. در فیلم نمادها و نشانههایی مثل گاو؛ عنکبوت و زرافه وجود دارد که برمبنای تفسیر و تأویل وجود هریک از آنها میتواند بار معناشناختی متفاوتی داشته باشد.
نظرتان راجع به پایانبندی اثر که دو پایان واقعی دارد و یک پایان نمادین (دشت با زرافه ها) دارد چیست؟
استفاده از عنوان زرافهها و حضورشان در صحنه رویاگونه و خیالپردازانه پایانی فیلم؛ اگرچه ممکن است برای بخش پرشماری از مخاطبان فیلم وجهی شوخ طبعانه داشته باشد، با این همه برای مخاطبان خاص این اثر؛ از منظرمعناشناسی؛ به نشانه به حقیقت پیوستن رویاهای این شخصیتهاست و تامل برانگیز است. در مجموع سروش صحت در فیلم تازه خود با نشانه گرفتن دو طیف از مخاطبان خاص و عام خود؛ اثری سرشار از لحظههای خلاقانه و تفسیر پذیر خلق کرده است که هر کدام از آنها بتوانند برداشتهای خودشان را داشته باشند. بی تردید امتیازهای مثبت چنین اثر نوآورانهای از برخی کمداشتهایش در عدم معرفی دقیق شخصیتها و یا ناهمگونی بازیها و… میتواند افزونتر باشد.
شاهین شجریکهن: آدمهایی که برای فراموشی به یک سفر متوهمانه میروند
با توجه به آثار گذشته کارگردان، ارزیابی شما از اثر آخر سروش صحت «صبحانه با زرافهها» چیست؟
این فیلم کمدی متفاوت و فضای خلاقانه آثار سروش صحت را دنبال میکند. سروش صحت چه در نوشتهها و چه در فیلمها و سریالها عموماً نوع متفاوتی از نگاه کردن به پدیدههای اجتماعی را با لحنی ابزورد روایت میکند که سبک خاص مولف است و در این فیلم این سبک او کاملاً مشهود است اما در یک پیش زمینه دراماتیک و متفاوتتر و با آدمهایی که به نظر پا در هوا میآیند. آدمهایی که در فضای بحران هویت و روزمرگی سر میکنند و به دنبال شادی و تفریح به مصرف مواد روی میآورند تا خودشان را فراموش کنند چرا که زندگی روزمره و برساختهای که در آن گرفتار شدهاند جالب نیست و میخواهند چند ساعتی هم که شده به یک سفر کاذب در توهمات خود بروند. «صبحانه با زرافهها» از همین میل به سفر شروع میشود. و قصه زندگی آدمهایی است که دچار سرگشتگی و توهم شدهاند و زندگی بی هدف و پوچی دارند. این اثر طعنهای است به زندگی روزمره و شبه مدرن جامعه امروز که آدمهای آن همه در یک مدار بسته دور خود میچرخند و اگر به عمق وجود آنها مراجعه کنید میبینید به دنبال مفری برای فرار از دایره بسته زندگی خود هستند. در مجموع فیلم پر بازیگر است، روایت سرراستی دارد برخی صحنهها در فیلم اضافی است و در ساختار اثر نمیگنجد مانند صحنه تلاش رفیقها برای جلب نظر دخترها در رستوران و برخی صحنههایی که احساس میشود در فیلم غیر لازم است اما برای جذابیت مخاطب گنجانده شده است و خط اصلی روایت به آن نیازی ندارد.
ویژگی منحصر به فرد آثار صحت را در چه مولفهای میدانید؟
آثار صحت یک تم تقدیری جالب دارد که همه اتفاقات را از کنترل آدمیزاد خارج نشان میدهد. یک جور ناتورآلیست پنهان که انگار در لحظه هر اتفاقی که رخ میدهد چیز را در ادامه تحت تاثیر خود قرار داده و تغییر میدهد. مثلاً از همان ابتدا که رفقا برای خوشگذرانی موقت وارد موتورخانه میشوند با مصرف مواد همه چیز در هم پیچیده میشود و این جنبه تقدیر در تمامی آثار صحت مانند «جهان با من برقص» هم وجود داشت و در این اثر هم هست اما به نظرم «جهان با من برقص» فیلم منسجمتری بود. در این فیلم سروش صحت با صحنههای جذاب کاذب مانند استعمال مکرر مواد، صحنههای رقص مردانه، تیکهها و شوخیهایی که رفقا در عالم نشئگی به هم میاندازند، همه جاذبههای کاذبی است که صرفاً برای جلب نظر مخاطب به کار گرفته شده است. به همین خاطر به نسبت «جهان با من برقص» این فیلم امتیاز کمتری میگیرد. اما همچنان کمدی متفاوت، خوش ساخت و با شخصیتهایی جالب است که سرگرم کنندگی متفاوتی نسبت به کمدیهای امروز سینما دارد که همه از یک الگو استفاده میکنند.
فیلم صبحانه با زرافهها با سه پایانبندی به اتمام میرسد اولین پایانبندی مرگ داماد است. دومین پایانبندی طبق نظریه پروانهای بازگشت داماد به ابتدای فیلم و موتورخانه است که دوستانش را ترک و به سالن عروسی میرود و سومین پایانبندی جشن او و دوستانش در دشتی فراخ با زرافههاست، با این وصف به نظر شما کدام یک از پایانبندیها قابل اتکاست؟
این سه پایانبندی تمهیدی است برای اینکه پایان اثر قطعی نباشد. چون تماشاگر نمیخواهد نقش اصلی ناکام از دنیا برود به همین دلیل نویسنده، به توهمات شخصیت صورت واقعی میبخشد و میگوید خودتان انتخاب کنید که چطور این قصه تمام شود. به هر حال قصه از درامی جدی برخوردار نیست که پایان بندی باز در آن مسئله شود. در واقع پایان بندی هرچه که باشد نه ما را به فکر فرو میبرد و نه نگران شخصیتها میکند. اما طبعاً برای مخاطب عام بهتر است که پایانبندی محکم و کاملی وجود داشته باشد و این سه پایان در انتهای فیلم تمهیدی است برای اینکه اثر به شکل خوشایند تمام شود و مخاطب راضی از سالن بیرون برود و فکر نمیکنم نگاه فلسفی پشت آن باشد.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است