احمدرضا حجارزاده/صبا؛ او که در زمینه تئاتر و صداپیشگی عروسک نیز فعال بوده، تاکنون در بسیاری از نمایشگاههای ملی و بینالمللی، داوری بخش پوستر و هنرهای تجسمی را بر عهده داشته و علاوه بر شرکت در شماری از نمایشگاههای انفرادی و گروهی هنرهای تجسمی و جشنوارههای داخلی، به عنوان کیوریتور نمایشگاههای نقاشی و تصویرسازی متعددی فعالیت داشته که از آن میان میتوان به نمایشگاههای گروهی عکاسی،گرافیک، نقاشی و تصویرسازی «شهر قاصدکها»،«هُمای» (بر اساس داستانهای شاهنامه فردوسی)،«جشنهای ایرانی»،«پهلواننامه» (بر اساس داستانهای گرشاسپنامه)،«نژاده» (بر اساس خوان هفتم شاهنامه فردوسی)،«اِسپندنامه» (بر اساس داستانهای خمسه نظامی)،«فَرتورخانه»،«نگارستان» و «فَرتور ایرانی» اشاره کرد. او به تازگی با برگزاری نمایشگاه «کهننامه» بر پایه داستانهای کهن و فولکلور ایرانی، به فضای کار خود برگشته است. به این بهانه گفتوگویی با آیسودا زراسوندی، هنرمند جوان و پرکار هنرهای تجسمی داشتیم.
ایده برگزاری نمایشگاه «کهننامه» چگونه و با چه هدفی شکل گرفت؟
به عنوان یک طراح گرافیک و تصویرگر متوجه شدم کمبود کتابهایی با موضوعات داستانهای کهن و فولکلور ایرانی در میان کتابهایی که روانهی بازار میشود وجود دارد. در زمان کودکی خودم در دههی هفتاد خورشیدی کتابهای داستان در گروه سنی کودکونوجوان با موضوعات یادشده بیشتر یافت میشد. این شد که از مدتها پیش از انتشار فراخوان نمایشگاه کهننامه، موضوع داستانهای ایرانی را مد نظر داشته باشم تا یادآوری و چالشی باشد برای هنرمندانی که در این نمایشگاه شرکت میکنند.
شما در این نمایشگاه سراغ داستانهای فولکلور و اصیل ایرانی رفتهاید.کدام وجوه مشترک میان ادبیات کهن و هنرهای تجسمی مثل نقاشی و تصویرسازی و حجمسازی، به برپایی این نمایشگاه ترغیبتان کرد؟
در واقع ادبیات کهن ایرانی که از دیرباز با هنر ایران زمین مخصوصاً نقاشی و تصویرسازی گره خورده، مرا به برگزاری این نمایشگاه ترغیب کرد. کار من بیشتر یادآوری اینچنین جستارهای باارزشی به هنرمندان است.
به نظرتان هنرهای تجسمی میتواند آنچه را در دل ادبیات نهفته است، روشن و گویا به مخاطب خود منتقل بکند؟
بله، هر هنرمند با توجه به دریافت درستی که از متن داستان مربوطه دارد، میتواند تصویر گویایی را به مخاطبان خود نشان بدهد.گرهی ادبیات و هنر ناگشودنیست.
در این نمایشگاه، داستانهای هزارویک شب، امیرارسلان نامدار، سندباد دریانورد، حسین کرد شبستری، سمک عیار و داستانهای فولکلور «کدوقلقلزن» و «بزبز قندی» در قالب هنرهای تجسمی اجرا شدهاند.
این داستانها انتخاب شما بوده یا هنرمندان برحسب خلاقیت خود گزینش و اجرا کردهاند؟
باید بگویم انتخاب موضوعات از پیش در فراخوان توسط من تنظیم شد و به آگاهی هنرمندان رسانده شد.
یکی دیگر از آیینهای کهن که در این نمایشگاه به آن پرداخته شده، مراسم «شب چله» یا «شب یلدا» است. نگاه شما و هنرمندان به این رسم کهن در فضای هنرهای تجسمی چگونه بوده؟
شب چله یکی از جشنهای ما ایرانیان است و آثاری که بر اساس شب چله در نمایشگاه کهننامه آفریده شدند، با رویکرد ملی بودهاند.
آثار هنرمندان این نمایشگاه، به لحاظ کیفی و ایدههای اجرایی چه تفاوتی با نمایشگاه پیشین شما دارند؟
خوشبختانه سطح این نمایشگاه، از لحاظ کیفی و ایده بالاتر از نمایشگاههای نقاشی، تصویرسازی و حجمسازی بود که قبلاَ برگزار کردم.
در نمایشگاههایی که برگزار میکنید، همیشه توجه ویژهای به آثار فرهنگی و ادبی مشهور ایرانی مثل شاهنامه،گرشاسبنامه و جشنهای ایرانی دارید. معمولاً با چه دغدغهای سراغ این آثار میروید و به نظرتان کدامیک از مدیومهای هنری بستر مناسبتری برای ارائه مفاهیم فرهنگی و هنری ایرانزمین است؟
در نمایشگاه «کهننامه»، هنرمند آثار خود را گاه با رنگ،گاه با نور و گاه با سنگ و کاغذ به زیبایی آفریده است. ریشهی زمینههای آثار، همچون در فرهنگ و هنر ایرانمان، پیشینهی کهن دارد. ما در کُهننامه نوشتار را به تصویر ترجمه کردیم. با توجه به اهمیت این موضوع و توجه کمتر هنرمندان تجسمی و بخصوص تصویرگران به این موضوعات، بر آن شدم نمایشگاهی با زمینههای یادشده برپا کنم. آغوش همهی رشتههای هنری برای ارائهی این مفاهیم باز است و به نظرم بهتر است تدابیری اندیشه شود تا سبب آشنایی بیشتر گروه سنی کودکونوجوان با آثار فرهنگی و ادبی مشهور ایرانی بشود. امید است که نسل آینده ایرانمان از کودکی با این مفاهیم آشنا بشوند.
استقبال مردم اهواز و علاقهمندان به هنرهای تجسمی از نمایشگاه «کهننامه» چطور بود؟ چه بازخوردهایی از بازدیدکنندگان گرفتید؟
خدا را شکر روزهای افتتاحیه و اختتامیه، استقبال بسیار خوبی در همهی نمایشگاههایم داشتهام. افتتاحیه و اختتامیه نمایشگاه کهننامه هم بسیار پرازدحام بود و با استقبال گرم مردم شهرم مواجه شدیم. موضوعات آثار برایشان جالب بود و گاهی یادآور داستانهایی که از پدران و مادرانشان شنیده یا کتابهایی که خوانده بودند.گاهی شاهد این بودم نسلهای جوانتر دقایقی به تماشای یک اثر میایستند یا مثلاً پاسخدهندهی پرسشهای بازدیدکنندگانی بودیم که با آثار و موضوعات ارتباط برقرار کردند. در طول هفته نیز بازدیدکنندگان زیادی از نمایشگاه دیدن کردند.
در برگزاری نمایشگاه «کهننامه» با چه مشکل و مانع خاصی همراه بودید یا مسئولان همکاریهای لازم را با شما داشتند؟
مشکلی که چندین سال است من به عنوان عضو کوچکی از هنر خوزستان و بیشتر هنرمندان با آن مواجه هستم، فقدان مکانهای مشخص یا گالریهای استاندارد و مجهز با هزینههای منصفانهتر برای برگزاری نمایشگاههای هنری است اما خدا را شکر مجموعهی شهر کتاب اهواز و مدیریت محترم آن آقای جهانشاهی همکاریهای لازم را جهت برپایی نمایشگاه با بنده و گروهم داشتند و جا دارد از ایشان و همکاران گرامیشان سپاسگزاری کنم.
آیا در آیین پایانی این نمایشگاه هم مثل نمایشگاههای پیشین، نشست و گفتوگوی پژوهشی برگزار کردید؟
بله، در آیین پایانی نمایشگاه کهننامه، از آقایان جمشید داوری (شاهنامهخوان) و فردین کوراوند (شاعر، نویسنده و پژوهشگر) دعوت شد که با استقبال بسیار خوب هنرمندان، دانشجویان هنر، اهالی فرهنگ و ادبیات خوزستان و علاقهمندان به هنر مواجه شدیم. در آغاز توضیح کوتاهی دربارهی موضوع بنیادین نمایشگاه، هنرمندان و آثار به نمایشدرآمده داشتم. سپس با شاهنامهخوانی آقای داوری که فرازی از بیژن و منیژه را خواندند، ادامه یافت. پس از آن، آقای کوراوند گفتوشنودی دربارهی اهمیت داستانهای کهن و فولکلور ایرانی و کارایی آن در آثار هنری داشتند که دقایقی در اینباره سخن گفتند. در این نشست به نگاه بازآفرینانه به آثار کهن، جایگاه قصههای کهن، بازگشت دوباره مردمان به داشتههای فرهنگی و همچنین دربارهی تفاوت هنر فولکلور و هنر کهن سخن به میان آمد.
در پایان اگر حرف یا نکته ناگفتهای مانده، بفرمایید.
نکتهی حائز اهمیت اینکه از ۲۸ شرکتکنندهی این نمایشگاه، ۱۰ نفرشان از دانشجویان توانای حال حاضر بنده هستند که اکنون مشغول تحصیل در ترمهای آغازین خود در دانشکدههای هنر اهواز هستند؛ نسل جوانتری که زمانی که از ایدههایم برایشان میگویم، چقدر به وجد میآیند و با من همنظری میکنند و چقدر ایده دارند، چقدر توانایی دارند. امیدوارم فضاهای هنری مناسب تعبیه شود تا این نسل هنر و تواناییشان را به درستی پیش ببرند و استفاده کنند. دیگر شرکتکنندگان نمایشگاه از هنرمندان حرفهای هنر خوزستان هستند. این نمایشگاه مثل نمایشگاههای پیشین، با هدف شناسایی و آشنایی هرچه بیشتر جامعه با آثار هنرمندان برپا شده است.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است