مینا پیروزیان/ صبا؛ «آنتیک» شلوغترین اکران روز دوم جشنواره را از آن خودش کرد. فیلمی با بازی امیر نوروزی و پژمان جمشیدی و بیژن بنفشه خواه.
اولین باری که در جشنواره فیلم فجر شرکت کردید کاندیدای بهترین بازیگر شدید .به نظرتان ترسناک نبود؟ استرس نداشتید؟ برخوردتان در آن زمان در مورد کاندید شدنتان چگونه بود؟
واقعیتش اینه که من اولین بار بود که جلوی دوربین میرفتم ولی به شکل عجیبی متوجهی ابعاد مختلف سینما میشدم. یعنی نه بازی جلوی دوربین برام سخت بود نه فهمیدن دقیق سینما. در همون روزهای ابتدایی فیلمبرداری تحقیقاتی در باره کاربرد نماها در سینما، فیلمبرداری، دکوپاژ و تدوین کردم که دقیق بفهمم من کجای این ماجرام. با توجه به این که بیشتر از ۵۰ بار فیلمنامه رو خوانده بودم به تک تک لحظات تسلط داشتم.
از طرفی چون خودم نمایشنامه و فیلمنامه مینویسم درک درستی از درام دارم که به بازیگریم کمک میکنه. بنابر این با کمترین فشار اون فیلم رو بازی کردم و فکر نمیکردم فیلم به فجر برسه یا کاندیدا بشم بابتش. وقتی هم کاندیدای فجر شدم برام اونقدر هیجان انگیز و عجیب نبود. مساله اینه که من برای کاندیدا شدن یا نشدن بازیگری نمیکنم. من عاشق شغلم هستم و سعی کردم اون رو خوب یاد بگیرم. هیچ چیزی لذتبخش تر از ایفای درست یک کاراکتر نیست. باقی این اتفاقات حاشیهی کار ماست. من به بازیگری اهمیت بیشتری میدم تا دیده شدن و شهرت و پول و جایزه. اونها در اولویت پنجم من هم در این شغل نیستن.
فکر میکنید در مرحله انتخاب شدن هستید یا خودتان انتخاب میکنید؟
خدا رو شکر الان در وضعیت مناسبیام و با توجه به پیشنهادات قابل توجهای که دارم در پوزیشن انتخابهای بهتری هستم. در حال حاضر قدرت انتخابم ۱۰ برابر ورودم به سینماست و این خوشحال کننده است.
از این دو فیلم که در جشنواره دارید بگویید.خودتان را در چه فضایی موفقتر میدانید کمدی یا درام؟
به نظرم هر بازیگری باید توانایی انجام انواع کاراکترها در انواع ژانرها را داشته باشد. ما در تئاتر زمان کافی در اختیار داشتیم برای آزمون و خطا و فهم انواع موقعیتها و انواع کاراکترها و انواع ژانرها. بنابراین برای من فرقی نمیکند که نقش چیه یا چه میزان سخته یا چه میزان آسان. کمدی یا جدی یا فانتزی یا تاریخی و حماسی. خیلی متوجه این تقسیمبندیها نمیشوم.
یک بازیگر خوب باید همه اینها را بلد باشد و من سعی کردم به اندازه زمانی که داشتم برای یادگیری، گونههای مختلف را در حد توانم یاد بگیرم و بتوانم اجرا کنم. دو کاراکتر و دو فیلمی که در جشنواره دارم خیلی برایم فرقی ندارند و در هر دو سعی کردم کاراکترها رو به اندازه کافی دقیق و درست بازی کنم.
حالا این که چهقدر موفق بودم نمیدانم ولی برایم تفاوتی در میزان سختگیریم نسبت به اجرای آن کاراکترها ندارد. البته در خصوص کمدی باید این نکته را بگویم که کمدینها چیزی در خودشان دارند که جوششی است. متاسفانه انسانهای تلخ یا سخت از کمدی بهرهای نمیبرند. بازیگر در فضای کمدی یک فهم دیگری را لازم دارد که خیلی تکنیکی نیست. یعنی شما با تکنیک میتوانید بازیگر جدی خوبی باشید ولی با تکنیک نمیتونید بازیگر کمدی خوبی بشوید.
زمانبندی، فهم و اجرای یک لحظهی کمدی چیزی نیست که با تمرین بتوان بدست آورد.
مثلا تایمینگ در کمدی شکل دیگری دارد. شما میتوانید یک لحظه احساسی را بین ۱۵ تا ۳۰ ثانیه ادامه بدهید. ولی در کمدی به هیچ وجه این شکلی نیست. مکث و سکوت مفهومی دیگری در کمدی داد. بسیار مساله پیچیدهتری از یک وضعیت تراژیک است.
اجرای یک کمدی درست به مراتب سختتر از اجرای یک وضعیت تراژیک است. اجرای یک لحظه تراژیک به باور بسیار زیادی نیاز دارد.
یعنی بازیگر اگر یاد گرفته باشه که لحظات را به عنوان کاراکتر فهم کند و باورش کند همه چیز درست پیش میرود و در نهایت لحظه را با تمام وجودش باورپذیر انجام میدهد. حالا در کمدی درست این وضعیت فراتر هم میرود، چون بعد از همه آنها مواردی که در تراژدی اتفاق میافتد شما وظایف دیگری هم دارید. با تمام باورتان باید آن لحظه را در تایمینگ دقیق به احمقانهترین شکل با جدیت تمام انجام بدهید. شما نباید بدانید ان لحظه خندهدار است. اصلا کمدی را نباید اعلام کرد و نشان داد. کمدی یا خودش اتفاق میافتد یا نمیافتد. تلاش برای بامزهتر کردن هر چیز آن را لوستر بی مزهتر میکند.
سقف خودتان را در کجا میبینید؟ قرار است چه اتفاقی برایتان بیفتد؟
سقفی وجود ندارد چون این شغل پایان ندارد. شما هر روز با تجربیات و زیست جدیدی که دارید در کارتان پختهتر، دقیقتر و سریعتر میشوید. من فقط سعی میکنم بازیگری را بیشتر یاد بگیرم و بتوانم اجرا کنم خیلی به باقی اتفاقات فکر نمیکنم. البته که علاقه اصلیم این است که بتوانم کارهای خودم را بسازم. فکر میکنم طی دو یا ۳ سال آینده موقعیتش برایم فراهم بشوده.
از تجربه کارگردانی تان بگویید
متاسفانه من کارگردان بسیار سختگیر و وسواسی هستم. ولی فکر میکنم در حال حاضر اگر بخواهم تئاتری تولید کنم یا در سینما کاری را بسازم بسیار پختهتر و صبورتر میتوانم رفتار کنم. با توجه به نمایشنامههایی که نوشتم و فضای خاص و شخصیای داره، ترجیح میدهم خودم کارگردان باشم و در کار خودم بازی نکنم.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است