فیلمنامه «بچه مردم» برگ برنده ما بود/ بچه مردم متاثر از «هتل بزرگ بوداپست» وس اندرسون نیست | پایگاه خبری صبا
امروز ۳ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۰۲:۵۹
محمود کریمی، برنده سیمرغ بهترین کارگردان اول جشنواره فجر در گفت‌وگو با صبا:

فیلمنامه «بچه مردم» برگ برنده ما بود/ بچه مردم متاثر از «هتل بزرگ بوداپست» وس اندرسون نیست

محمود کریمی که در جشنواره چهل و سوم فیلم فجر برای فیلم «بچه مردم» سیمرغ بهترین کارگردان اول را از آن خود کرده می‌گوید نوع کارگردانی فیلم بچه مردم منحصر به فیلمساز خاصی نیست بلکه بسیاری از فیلم‌سازان در آمریکا و اروپا از این جنس قصه‌گویی استفاده می‌کنند.

مهدیه مالکی/صبا؛ فیلم سینمایی «بچه مردم» به کارگردانی محمود کریمی با نامزدی در ۱۴ شاخه رکوردار بیشترین نامزدی در بخش سودای سیمرغ چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر شد که از این میان سه سیمرغ در بخش های کارگردانی، فیلمنامه و تدوین را از آن خود کرد. به این بهانه با محمود کریمی کارگردان فیلم سینمایی«بچه مردم» به گفتگو نشستیم.

چطور به روایت دلنشین کاراکترهای فیلم رسیدید؟

نویسنده باید نسبت به محیطی که خلق می‌کند تسلط داشته باشد، من سال‌های زیادی مستندسازی کردم که حداقل دستاورد آن، تقویت مشاهده‌گری و توجه به جزئیات است که این وجه از مشاهده‌گری در مرحله جمع آوری اطلاعات و تحقیق بسیار اثرگذار بود. نگارش فیلمنامه با همکاری من و خانم یارمحمدی انجام شد که با افراد بسیاری که آن شرایط را درک کرده بودند گفت‌و‌گو کردیم و پرونده‌های محرمانه مرتبط بسیاری را به واسطه آقای اصلانی مطالعه کردیم که در نهایت این داده‌ها با خاطرات نوجوانی خودمان و تصور و خیال ما آمیخته شد و به این متن رسیدیم. برای درک بچه‌ها، خودمان را جای آنها گذاشیم تا دغدغه‌ها، محرومیت‌ها و حسرت‌های آنها را درک کنیم و خیلی سخت‌گیرانه براین موضوع تمرکز کردیم.
من و خانم یارمحمدی طی چندین ماه با هم از صبح تا شب جلسات مشترک داشتیم که با مطالعه کتاب، روزنامه‌های آن سالها و دیدن فیلم‌ها همراه بود تا از لابه لای منابع محدودی که از آن سالها داشتیم برای نگارش فیلمنامه استفاده کنیم مثلا نتیجه خواندن یک کتاب سه جلدی، یک خط بود که ما را با آن فضا آشنا کرد و یک کلمه که در دیالوگ استفاده شد و تقریبا تمام شماره های یکی از روزنامه‌های آن زمان را از سال ۵۶ تا ۵۹ مرور کردم. از طرفی به سختی بعضی از افراد را پیدا کرده و با آنها گفت‌وگو کردیم و بعد از این مرحله، برای خلق قصه جلسات منظم و طولانی ما شروع شد و باورپذیری کاراکترها از سختگیری‌های ما در جمع‌آوری اطلاعات و نگارش آن ناشی شده است.

مرحله تحقیق و نگارش فیلمنامه چقدر به طول انجامید؟
از اواخر اردیبهشت ۱۴۰۲ تا شب فیلمبرداری یعنی حدود هفت ماه این مرحله ادامه داشت و بعد از آن در طول فیلمبرداری فیلمنامه خیلی محدود و بنا به ضرورت تغییر می کرد.

اگر با فرد دیگری به غیر از خانم یارمحمدی در نگارش فیلمنامه همکاری می‌کردید نتیجه کار به همین خوبی می‌شد؟
سالهای سال قصد ساخت فیلم سینمایی داشتم و چندین بار با نویسنده‌های مختلف روی ایده هایی طی شش ماه الی یک سال یا بیشتر کار کردم ولی به دلایل مختلف از هیچ کدام نتیجه مورد نظرم را نگرفتم با خانم یارمحمدی نه از حیث اینکه ایشان همسرم هستند بلکه چون ایشان نویسنده خوبی هستند و تجربه نویسندگی دو سریال را داشته‌اند و در چند طرح و ایده‌ای که با هم کار کرده بودیم به زبان مشترک رسیده بودیم تصمیم گرفتیم که در نگارش این فیلمنامه با هم همکاری کنیم.

شوخی‌های جذاب فیلم «بچه مردم» از کجا ناشی می‌شد؟

من از سال ۱۳۷۶ به صورت متمرکز شکل‌های مختلف فیلم و برنامه‌سازی همچون ساخت فیلم کوتاه، مستند، گزارش، برنامه تلویزیونی، تیزر،کلیپ،آیتم نمایشی و سریال داستانی را تجربه کرده‌ام و در همه این موارد خواسته یا ناخواسته رد شوخ طبعی در بیشتر کارهایم وجود داشته چون حس می‌کنم کارها با چاشنی طنز دیدنی‌تر، شنیدنی‌تر، نرم‌تر و لطیف‌تر می‌شوند وچون من گونه‌های مختلف سینما را تجربه نکرده‌ام، مدلی را که دوست داشته و بلد بودم را برای روایت این فیلم انتخاب کردم به همین دلیل این شوخ طبعی را در روایت داستان «بچه مردم» ادامه دادم و دوستانی که نسبت به من شناخت دارند و با این شیوه کار من آشنا هستند می‌دانند که اتفاق جدیدی در کار من رخ نداده است.

بازی‌های بازیگران نوجوان و بازیگران حرفه‌ای خیلی خوب در آمده گرچه بازیگران حرفه‌ای از نقش‌های معمول خود فاصله گرفته‌اند چطور به این بازی‌های خوب رسیدید؟
در مرحله نگارش فیلمنامه فهمیدیم چون می‌خواهیم داستان یک زندگی را تعریف کنیم با حجم زیادی از قصه رو به رو هستیم و طبیعتا حجم زیادی از کاراکتر، لوکیشن و موقعیت‌ها را در قصه خواهیم داشت و خیلی زود به این نتیجه رسیدیم که کاراکترهای نوجوان فیلم را باید بگردیم و پیدا کنیم، در مورد کاراکترهای شاخص که نقش کوتاه ولی موثر داشتند تمایل داشتیم از میان بازیگران حرفه‌ای انتخاب کنیم و فهرستی از بازیگران مورد نظرمان را تهیه کرده بودیم. برای انتخاب بازیگران و کاراکترهای نوجوان آقای علی صلاحی را به فیلم دعوت کردیم ایشان سالهاست مدرس بازیگری و بازیگردان هستند و طی فراخوانی از حدود سه هزار نفر نوجوان پسر تست گرفتند که موجب شد پیش تولید کار طولانی شود و این مرحله حدود سه ماه به طول انجامید. روزهای سختی را گذراندیم و چون کاراکترهای مورد نظر ما پیدا نشده بودند حتی ناامید و دلواپس هم شدیم ولی درنهایت با کمک خدا، سختگیری ما نتیجه داد و کاراکترهای موردنظرمان را پیدا کردیم، کاراکتر مصطفی، منوچهر و ابوالفضل حدودا یک ماه و نیم بعد از شروع تست ها و نقش ایرج یک هفته مانده به فیلمبرداری پیدا شد که سریع تمرین ها را شروع کردیم تا به فیلمبرداری برسیم و از آقای احمدی تهیه‌کننده فیلم سپاسگزارم که زمان کافی برای پیدا کردن کاراکترها را به ما دادند و از جانب ایشان برای شروع تولید فیلم، تحت فشار نبودیم چون در واقع این زمانِ بیشتر پروژه را متحمل هزینه کرد.

کاراکترهایی که برای فیلم انتخاب شدند چه ویژگی داشتند؟

در زمان نگارش فیلمنامه ویژگی هایی از ظاهر و رفتار کاراکترها در ذهنمان شکل گرفته بود که در زمان انتخاب بازیگرهای نوجوان و حرفه ای به دنبال بازیگرانی بودیم که آن ویژگی ها را داشته باشند، البته خانم خیراندیش را بعد از نگارش فیلمنامه انتخاب کردیم ،در زمان نگارش فیلمنامه مدام به این فکر می کردیم که چه کسی می تواند کاراکتر مامان مهین را بازی کند که آن ویژگی ها را داشته باشد و صورتش اینقدر گریم خور باشد چون این کاراکتر را هم در سن جوانی داشتیم و هم در میانسالی و پیری که در نهایت به خانم خیراندیش رسیدم ولی نمی دانستیم که ایشان ایران هستند یا نه که آقای صلاحی با خانم خیراندیش تماس گرفتند و بعد از اینکه ایشان فیلمنامه را خوانند، پذیرفتند که در فیلم بازی کنند، برگ برنده ما در پیش تولید فیلمنامه بود چون اکثر افرادی که فیلمنامه را می خواندند آن را دوست داشتند و می پذیرفتند که با ما همکاری کنند.

چالش شما در تولید این فیلم چه بود ؟

در سینمای ما تجربه این حجم از قصه گویی در فیلم وجود ندارد به همین علت تولید این فیلم با این حجم از قصه ، کاراکتر و لوکیشن‌ها برای ما و سایر عوامل بسیار جذاب بود چون می خواستیم فیلمی متفاوت از سایر کارهای متداول تولید کنیم و چالش اصلی ما در تولید این فیلم همین نکته بود. ما به اندازه سه فیلم متداول، کاراکتر و لوکیشن داشتیم و البته کمتر تهیه کننده ای چنین شرایطی را قبول می کند ولی ما هم قسم شده بودیم که این کار را به خاطر تازگی ویژگی‌هایش به این شکل بسازیم و این یعنی چالش بسیار برای من، خانم یارمحمدی و آقای احمدی درنگارش فیلمنامه و تولید فیلم.

برخی معتقدند که کارگردانی و قاب‌بندی شما دراین فیلم شبیه فیلم «هتل بزرگ بوداپست» آقای وس اندرسون است نظر شما دراین باره چیست؟

به نظرمن چون این فیلم «وس اندرسون» بیشتر از هرکاردیگری در ایران دیده شده، فیلم بچه مردم را با آن مقایسه می کنند درحالی که این قاب بندی و کارگردانی گونه ای از فیلم سازی است و فقط مختص به «وس اندرسون» نیست بلکه انبوهی از فیلم سازان در آمریکا و اروپا از این جنس قصه گویی استفاده می‌کنند و منحصر به یک فیلمساز خاصی نیست ولی در ایران این نوع فیلمسازی خیلی مرسوم نیست برای مثال هشت دقیقه ابتدای فیلم «بچه مردم» شاید به اندازه یک فیلم سینمایی لوکیشن، کاراکتر و لباس دارد که این مدل فیلمسازی در اروپا و آمریکا متداول است چون چرخه فیلمسازی به صرفه است ولی در سینمای ایران فیلمساز ناگزیر است به خاطر بازگشت هزینه ها با کاراکترها و لوکیشن‌های محدودتری فیلم تولید کند تا بتواند به حیات فیلمسازی خود ادامه دهد

 

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


آخرین اخبار

پربازدیدها