مهدیه مالکی/صبا: محمدرضا مقدسیان، روزنامه نگار، منتقد سینما و مدرس دانشگاه، جشنواره فجر را فاقد ساختار و معیار مشخص میداند و معتقد است امروزه این فقدان بیش از هر زمان دیگری احساس میشود و همین امر موجب آسیب به بخشهای مختلف جشنواره شده است. با مقدسیان به تفصیل درباره این آسیب و راهکارهای رفع آن به گفتوگو نشستهایم.
در این مدت بسیاری از منتقدین درباره نقاط مثبت و منفی جشنواره فیلم فجر۴۳ صبحت کردند.از دیدگاه شما جشنواره فیلم فجر چه آسیبهایی دارد؟
قبل از هر چیز باید یادمان باشد که جشنواره فیلم فجر که امسال چهل و سومین دوره آن سپری شد یک میراث ملی است که بخش بزرگی از عشق و علاقه طیفها و رویکردهای مختلف سینمایی به واسطه همین جشنواره شکل گرفته است. این جشنواره برای همه علاقهمندان سینما دوست داشتنی است و قضاوت ما ناشی از برگزاری آن از سوی گروه، جناح و دولت خاصی نیست چون از نظر ما جشنواره فجر یک امر فراجناحی است که نامها و افراد اهمیتی ندارند و نکته مهم سرپا ماندن این جشنواره است بنابراین بر اساس این نگاه، ما موظفیم از این میراث ملی محافظت کرده و نگذاریم چراغ آن خاموش شود و برای دستیابی به این مهم باید در جهت اصلاح کم و کاستیهای آن گام برداریم.
چه کاستیهایی؟
آسیب اصلی، عدم وجود ساختار و چهارچوب برای این جشنواره است؛ یعنی معیار مشخصی برای برگزار کردن و قضاوت آن وجود ندارد. این شیوه در دهه ۶۰ و ۷۰ جواب می داد و اتفاقات خوبی هم در آن رقم میخورد ولی امروزه این شیوه جواب نمیدهد و نیازمند بازنگری است. برای قضاوت جشنواره نیازمند معیار مشخص هستیم چون مجموع حرفها و قضاوتهایی که در این سالها از سوی افراد و منتقدین مختلف درباره جشنواره فیلم فجر بیان شده از پله دوم شروع میشود به عبارتی پله اول همواره مغفول مانده است؛ پله اول همان فقدان تعریف مشخص از جشنواره است. برای صحبت کردن درباره هر پدیده ای نیازمند تعریف مشخص از آن هستیم برای مثال نقد و بررسی یک بازی فوتبال مستلزم قواعد و قوانینی مشخص است که بر اساس آن داوری صورت میگیرد و جشنوارهها نیز از این امر مستثنی نیستند. امروزه فقدان تعریف و معیار مشخص در جشنواره فیلم فجر بیش از زمان دیگری احساس می شود و این فقدان به جشنواره آسیب میزند.
در چنین فضایی هرکه در هر بخشی از جشنواره سمتی دریافت کند درواقع ریسک و فداکاری می کند چون به دلیل عدم وجود متر و معیار هر که جشنواره را برگزار کند مورد نقد قرار میگیرد. اگر معیاری همچون قانون اساسی جشنواره وجود داشته باشد می توان بر اساس آن قضاوت کرد و درباره خوب و بد بودن آن صحبت کرد در حالی که چنین چیزی وجود ندارد و یا افراد باید در برگزاری جشنواره به خاطر عدم وجود ساختار مشخص، مسئولیتی برعهده نگیرند و یا باید ریسک و فداکاری کرده و با همین نقص جشنواره را برگزار کنند. افرادی که در دورهها و ادوار مختلف برگزاری جشنواره را برعهده میگیرند در واقع خطرپذیری بالایی را به جان می خرند چون اعتبار خود را برای جشنواره خرج می کنند و البته می توانند مسئولیتی نپذیرند تا محل انتقاد هم قرار نگیرند ولی افراد به خاطر عشق و علاقه به سینما با وجود عدم معیار مشخص برگزاری این میراث ملی را برعهده می گیرند. همه در سینمای ایران میدانند دبیر جشنواره به محض قبول این سمت موج انتقادات به سمتش روانه میشود و هرکاری هم انجام دهد و برای هر دولت و جناحی هم باشد دچار این انتقادها خواهد شد.
چرا سیاستگذاران یا تصمیمگیران برای حل این آسیب اقدامی نمیکنند؟
برای تعیین یک ساختار و معیار مشخص در جشنواره فیلم فجر باید فردی و نهادی این مسئولیت را بر عهده بگیرد و مجموع بدنه و تصمیمگیران سینمایی کشور را گرد هم بیاورد مثلا سازمان سینمایی با همراهی صنوف، نهادها و ارگانهای مختلف فعال در جریان سینمای ایران با هم اندیشی و همکاری هم ساختاری برای برگزاری جشنواره فیلم فجر تعیین کنند تا مشخص شود این جشنواره صرفا به عنوان ویترین و گردهمایی سالانه سینمای ایران است یا واقعا میخواهیم این واقعه ملی به صورت جشنواره برگزار شود و باید تمایز این کلمات در نظر گرفته شود.
اگر قرار است جشنواره فیلم فجر ویترین سینمای ایران باشد که شیوه کنونی کفایت میکند و هر فیلمسازی فیلم خود را نشان میدهد و در نهایت یک سری جایزه توزیع شود اما اگر می خواهیم به صورت جشنواره برگزار شود جشنواره باید ساختارو معیار داشته باشد.
آقای رضا میرکریمی در دورهای به صورت مستقل از تعداد زیادی از جشنوارههای دنیا بازدید کرد و از مجموع این جشنوارهها به مدلی رسید که براساس آن در برههای بخش بینالملل فیلم فجر را به شکل مستقل (در فصل بهار) برگزار میکردند که به لحاظ ساختاری شباهت زیادی به جشنوارههای بین المللی داشت.
برای حل این آسیب چه راهکاری پیشنهاد میکنید؟
امروزه که همه امور در دنیا بر اساس داده کاوی و داده پژوهی انجام شده و بر مبتنی تفکر و تحلیل و هوش مصنوعی پیش میرود باید نهادی تصمیم بگیرد که با کمک شرکت های دانش بنیان همه داده های دوره های مختلف جشنواره را گردآوردی کرده و در نهایت به فرمولی دست یابند تا نقاط ضعف و قوت جشنواره فیلم فجر مشخص شده و بهترین مدل را برای ساختار جشنواره ای این رویداد ملی تعیین کند ولی به دلیل عدم وجود دبیرخانه دائمی و متغیربودن دبیرجشنواره فیلم فجر، کارپژوهشی مستمر سالانه انجام نمی شود و یک انقطاعی صورت میگیرد که فرصت آسیب شناسی و رفع آن پیدا نمی شود. عدم ثبات مدیریتی و دبیرجشنواره و عدم وجود همتی برای تعیین ساختار درست جشنواره فیلم فجر منجر به برگزاری این جشنواره با هزینه ها و زحمت های بسیار شده که در نهایت هیچ کسی از آن راضی نیست یعنی از خزانه کشور برای برگزاری جشنواره ای هزینه می شود که در نهایت همه ناراضی هستند.
خب چرا همه ناراضی هستند؟آیا علاقه ای به برگزاری جشنواره با شیوه درست ندارند؟
اتفاقا به برگزاری جشنواره به بهترین شکل علاقه مند هستند ولی همچون ساختمانی که نقشه اولیه خوبی برای آن طراحی نشده باشد بهترین مصالح و مواد هم بکارگرفته شود، ساختمان با یک حرکت کوچک فرو میریزد پس مشکل از نفرات نیست بلکه مشکل عدم پیشبرد کار بر اساس یک ساختار درست است و جشنواره فجر امسال نیز از این قاعده مستثنی نبود.
این عدم وجود ساختار و معیار چه آسیبی به خود جشنواره و خصوصا فیلمهای حاضر در جشنواره می زند؟
این آسیب هم به جشنواره فیلم فجر به عنوان سرمایه و میراث ملی، هم به فیلم هایی که شایسته حضور در جشنواره هستند و هم به تعریف فیلم خوب یا بد لطمه می زند چون برخی از فیلم های که در جشنواره اکران می شوند شایستگی لازم برای حضور در جشنواره را ندارند ولی به خاطر فقدان ساختار ومعیار مشخص جشنواره که می خواهد سبد خود را بزرگ کرده و همه را در خود جای دهد مجبور به پذیرش فیلم های زیادی می شود از طرف دیگر به جریان روزنامه نگاری و منتقدین نیز آسیب وارد می کند چون ذهن این اشخاص به دلیل مشاهده فیلم های با کیفیت پایین یا متوسط فرسوده می شود که به دلیل خستگی و فشار کار در حوزه پیگیری و نظر دهی، حقی از فیلم های خوب ضایع می شود. مهترین آسیب آن است که دبیر یا مسئولین برگزاری جشنواره اعتبار خود را خرج می کند و اعتباری را که ازطریق سالها زحمت در حوزه سینما کسب کرده به دلیل این آسیب ها از دست می دهند.
راهکار این آسیب چیست؟
برای اینکه بتوانیم بنایی مستحکم و قابل اتکا بسازیم باید از لحظه پی ریزی آن بنا تا لحظه پایان آن استاندارد های مورد قبول جهانی را بپذیرم و با بومی سازی استاندارها، بنایی مناسب شهر یا کشور خودمان بسازیم و اگر قرار باشد جشنواره فیلم فجر در شان اهمیت نام و اعتبار آن حرکت کند باید مدل تفکرمان نسبت به جشنواره تغییر کند. در دوره کلان داده ها که تحلیل داده ها و داده کاوی می تواند سرنوشت بشر را رقم بزند و موجب شکل گیری و رشد هوش مصنوعی شده نمی توان به شکل سنتی با پدیده ها رو به رو شد و اولین قدم شکل گیری یک دبیرخانه و ساختار دائمی برای جشنواره فیلم فجر است که با مشارکت شرکت های دانش بنیان، بدنه پژوهی دانشگاهی و بدنه سینما نتیجه چهل و سه دوره از جشنواره فیلم فجر را بررسی و واکاوی کرده و تمام داده را استخراج و تهلیل کرده و به ساختار دقیق و پویا تحت عنوان جشنواره فیلم فجر دست یابیم که مانند همه جشنواره های دنیا چهارچوب، انتخاب دبیر ،معیارهای پذیرش و داوری فیلم ها در آن مشخص شود و اگر بر همین اساس عمل کنیم مطمئنا به نتیجه درستی خواهیم رسید که در منابع مالی و معنوی موجب صرفه جویی خواهد شد و در نهایت موجب درخشان تر شدن نام جشنواره فیلم فجر خواهد شد. برای رسیدن به این مهم سازمان سینمایی یا خانه سینما باید پیش قدم شده و این گام بزرگ را بردارد که اگر هیچ کدام این مسئولیت را برعهده نگیرند مطمئنا این آسیب ها حل نخواهد شد وهر سال باید درباره آن حرف بزنیم ضمن اینکه هر سال کیفیت جشنواره کاهش یافته و در نهایت اعتبار آن در ذهن مخاطب کمتر شده و به یک عنوان تزئینی تبدیل خواهد شد.