نقش «سعید کفتر» برای من یک تولد به شمار می‌آید/ خوشحالم به خانه اصلی‌ام تئاتر برگشتم | پایگاه خبری صبا
امروز ۲۰ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۳۰
گفت‌و‌گوی صبا با بهزاد داوری، بازیگر نمایش «باخ»:

نقش «سعید کفتر» برای من یک تولد به شمار می‌آید/ خوشحالم به خانه اصلی‌ام تئاتر برگشتم

بهزاد داوری، بازیگر و نقاش متولد سال ۱۳۵۴ در اصفهان است. او تاکنون در چندین سریال تلویزیونی و فیلم سینمایی نقش‌آفرینی کرده که از مهم‌ترین آنها می‌توان به سریال «شهرزاد» اشاره کرد.

مینا پیروزیان/صبا؛ داوری بعد از سیزده سال دوری از صحنه تئاتر با نمایش «باخ» به کارگردانی «بهزاد عبدی» در تماشاخانه هیلاج به صحنه تئاتر بازگشت که به همین بهانه با او به گفت‌وگو نشستیم.

در ابتدا یعنی هنگام خواندن نمایشنامه «باخ» قرار بود نقش «سعید کفتر» را بازی کنید؟

روز اولی که آقای عبدی به دفتر من آمدند، دوست داشتند نمایشنامه‌شان را باهم بخوانیم که همین کار را انجام دادیم. در آن مقطع زمانی صحبتی از بازی من در این نمایش مطرح نشد. بار دوم که برای مرور نمایشنامه ایشان را دیدم پیشنهاد بازی نقش «حاج موسی» را به من دادند که گفتم به دلیل اختلاف سنی زیاد این نقش با من تمایلی به ایفای این نقش ندارم و با نقش‌های «بشیر» یا «سعید کفتر» بیشتر می‌توانم ارتباط برقرار کنم.

منظورم از ارتباط در وهله اول از نظر شکل ظاهری بود چون‌که باید از لحاظ فیزیک به نقش پیشنهادی هم نزدیک باشم. به پیشنهاد آقای عبدی نقش «سعید کفتر» را خواندم که در جلسات سوم روخوانی لحنم باعث شد ایشان موافقت صددرصدی خود را برای ایفای این نقش توسط بنده اعلام کنند.

آیا با نقش «سعید کفتر» احساس نزدیکی یا حتی همذات‌پنداری می‌کنید؟

خصوصیات شخصیتی و تیپی «سعید کفتر» با خصوصات من بهزاد داوری خیلی فرق می‌کند و تا اندازه زیادی هم فاصله دارد. به‌عنوان نمونه پیشنهاد آقای فتحی به من برای نقش عزیزخان مکری در سریال جیران یا پیشنهاد آقای احمدجو برای ایفای نقش پهلون ریزه بسیار برای من جذاب بود، چرا؟ چون‌که با شخصیت اصلی خودم فاصله داشتند.

به جرات باید بگویم خصوصیات و درونیات «سعید کفتر» حتی فیزیک و نوع راه رفتن، لباس پوشیدن، فرم بدن و شخصیت این نقش با من داوری فرق می‌کند. جذابیت یک نقش زمانی برای من زیاد می‌شود که از من واقعی فاصله داشته باشد تا بتوانم آن را مانند یک نقاشی روی بومی سفید خلق کنم. به جرات باید بگویم نقش «سعید کفتر» برای من یک تولد به شمار می‌آید زیرا مشابه آن را فقط در خیابان‌ها دیده بودم، اما زمان ایفای نقش با «سعید کفتر» زندگی کردم و آن را از نو ساختم.

آیا ساخت این کاراکتر باعث ایجاد چالش‌های جدیدی بین شما و کارگردان شد یا نه؛ به‌راحتی توانستید برای خلق نقش «سعید کفتر» به یک زبان مشترک برسید؟

باید بگویم زمان ایفای نقش «سعید کفتر» با شخصیت آن زندگی می‌کردم و در صورتی که بخواهیم ۶۰ شب دیگر اجرا برویم حتما برای اضافه کردن به شخصیت آن خیابان‌ها را زیر و رو می‌کنم تا چیز جدیدی به آن اضافه کنم.

در شب‌های اجرا، انگار «سعید کفتر» در وجود من زندگی می‌کرد، بنابراین هرازگاهی ناخودآگاه با مرور دیالوگ‌ها به سراغش می‌رفتم که طبیعتا این کار باعث زنده شدن آن در وجودم می‌شد پس به آن برای پیدا کردن چیزهای جدید فکر می‌کردم. در زمان خلق یک اثر، شخصیت یا یک تیپ با آن عجین می‌شوم که گویا مرز باریکی بین من واقعی و آن اثر یا شخصیت وجود دارد و در طول اجرای نمایش هم مدام به شخصیت فکر می‌کردم.

کارکردن با «بهزاد عبدی» چگونه است؟

آقای بهزاد عبدی در عرصه موسیقی کاربلد هستند و نوع نگاه‌شان در این نمایش که بخش مهم آن موسیقی محسوب می‌شود؛ دیدنی است. کار کردن با ایشان به‌خاطر کاراکتر و نوع شخصیت‌شان لذت‌بخش است و نوع زیست و نگاه آقای عبدی که به طور قطع موسیقی در آن بی‌تاثیر نیست بسیار دوست‌داشتنی است.

ایشان به دلیل عشق و علاقه‌ای که به کارشان دارند مدام در حال تکاپو هستند. هنگام خواند این نمایشنامه متوجه دغدغه ایشان در حوزه‌های موسیقی و تئاتر شدم و باید بگویم کار کردن با ایشان برای من تجربه بسیار جذابی بود.

عکس‌العمل تماشاگران را بعد از اجرای نمایش چگونه دیدید؟

خیلی جالب بود؛ از این لحاظ که آدم‌های متخصص این رشته و فعال در حوزه سینما و تئاتر و هنرهای تجسمی  و حتی شخصیت‌های نامی این کشور هنگام تماشای این کار با آن ارتباط برقرار کردند زیرا دغدغه فکری آنها هم بود، بنابراین باعث می‌شد بعد از اجرا ساعت‌ها با هم گپ بزنیم.

و از همه‌چیز جذاب‌تر اینکه طبقه عوام هم با نمایش «باخ» ارتباط برقرار کردند که این نشان می‌دهد این کار آبرومند توانسته هر دو طرف یعنی متخصصین این رشته و دیگران را راضی نگهدارد. این امر ناشی از هنر آقای عبدی است که توانسته هم متخصصین را جذب کند و هم آدم‌های عادی جامعه را که شاید هیچ شناختی از این رشته نداشته باشند را راضی نگه دارد که این نکته بسیار جذاب و قابل تاملی در این کار محسوب می‌شود.

حرف پایانی؟

از بودن در کنار این گروه بسیار خوشحالم و کار کردن در کنارشان تجربه جذاب و بی‌نظیری بود، بهناز نادری همسر بنده هم در این کار نقش فروغ را ایفا کردند که بسیار خوش درخشیدند، آقای خسرو احمدی با پیشینه‌ی قوی در عرصه سینما و تئاتر نقش موسی را بازی کردند، خوانندگی و بازی آقای حسین میرزائیان بسیار شگفت‌انگیز بود.

خدا را شاکرم گروهی دغدغه‌مند در عرصه تئاتر دور هم جمع شدیم، آقای شاهانی تهیه‌کننده کار فردی دغدغه‌مند در عرصه تئاتر پشتوانه‌ای محکم برای این نمایش محسوب می‌شدند، بنابراین خوشحال هستم کنار این گروه و دوستان بودم و امیدوارم شاهد کار دیگری از این گروه بی‌نظیر باشیم. در آخر هم به‌عنوان جمله پایانی باید بگویم بسیار خوشحالم بعد از سیزده سال دوری از صحنه به خانه اصلی خودم یعنی تئاتر برگشتم.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


آخرین اخبار

پربازدیدها