«رها»، فیلمِ مردم است/ این فیلم سیاسی نیست | پایگاه خبری صبا
امروز ۱۲ فروردین ۱۴۰۴ ساعت ۱۳:۱۴

«رها»، فیلمِ مردم است/ این فیلم سیاسی نیست

کارگردان فیلم «رها» که در آینده‌ای نه چندان دور فیلم دومش را کلید خواهد زد، تاکید دارد که در «رها» به دنبال ارجاع‌های سیاسی نبوده تا مردم فیلمی باورپذیر و ملموس تماشا کنند.

 به گزارش صبا، این روزها فیلم سینمایی «رها» که در جشنواره فیلم فجر با فاصله‌ای بسیار اندک دومین فیلم برگزیده تماشاگران معرفی شد، میزبان تماشاگران نوروزی سینماهاست و با وجود تعطیلی سالن‌های سینما در روزهای ابتدایی نوروز، در چند روز گذشته بیش از پنج میلیارد بلیت فروخته تا مجموع فروش تنها فیلم اجتماعی اکران به حدود ۱۵ میلیارد تومان برسد.

این فیلم نخستین تجربه کارگردانی حسام فرهمند است، در حالی که او یک فیلمساز جوان یا فردی کم‌تجربه در سینما نیست. فرهمند از ۲۰ سال گذشته تاکنون در سینما فعالیت می‌کرده و سابقه دستیاری کارگردان‌هایی بزرگ همچون زنده‌یاد کیومرث پوراحمد را در کارنامه خود دارد و حالا پس از دو دهه، نقطه آغاز مسیر تازه‌اش به «رها» گره خورده است؛ فیلمی که به تهیه‌کنندگی سعید خانی – از دوستان قدیمی فرهمند – و با بازی شهاب حسینی و غزل شاکری در کنار چند بازیگر جوان و جویای نام همچون ضحا اسماعیلی، آرمان میرزایی و محمدرضا سامیان ساخته شده است.

«رها» روایتگر قصه‌ پررنج خانواده‌ای از طبقه متوسط جامعه است که جبر شرایط، زندگی آن‌ها را زیر و رو کرده و یکی از نکات قابل تأمل آن برای بسیاری از تماشاگرانش، درک و همدردی با ماجراهایی است که روی پرده سینما می‌بینند.

اگرچه صحبت درباره «رها» در زمان جشنواره کم نبوده اما به بهانه اکران عمومی این گفت‌وگو با کارگردان، تهیه‌کننده و پسر جوان خانواده «رها» را دنبال کنید.

مشروح این مصاحبه را در ادامه می‌خوانید:

* «رها» از کجا کلید خورد؟

حسام فرهمند: مدت‌ها قبل در حال بازنویسی یک فیلمنامه به صورت مشترک با یکی از دوستانم بودم که در همین حین، فیلمنامه «رها» به دستم رسید. وقتی آن را خواندم به نظرم آمد پتانسیل بیشتری برای کار، آن هم به عنوان فیلم اول دارد، ضمن اینکه دغدغه‌های شخصی‌ام نیز در دل قصه وجود داشتند و این همزادپنداری باعث شد ارتباط و قرابت با خود قصه هم برایم به‌وجود آید.

*این دغدغه‌ها چقدر به شرایط چند سال اخیر جامعه مربوط می‌شوند و در طول ساخت فیلم چقدر دستخوش تغییر و یا احیانا احتیاط برای مجوز نمایش شدند؟

فرهمند: بخش زیادی از حس و حال فیلم – که از ابتدا در فیلمنامه هم وجود داشت – حاصل یکسری تجربه‌های زیستی در گذشته بود و به سال‌های خاصی مربوط نمی‌شود اما در مجموع، آن تجربه‌ها در کنار اتفاق‌های سال‌های اخیر سبب شدند دغدغه‌مندی و فضاسازی قصه فیلم شکل بگیرد و الان قصه فیلم برای خیلی‌ها آشنا است؛ انگار یک معضل و درد جمعی را تماشا می‌کنند. در این میان تلاش کردیم «رها» مثل بعضی از فیلم‌ها، چرک و شلخته نشود یعنی از ابتدا می‌خواستیم فیلمی بسازیم که به دور از سیاه‌نمایی باشد  و با نمایش تصاویری بدون زیبایی‌شناسی از فضاهای فقیرانه، الزاماً فلاکت را نشان ندهیم. البته برخی این اتهام را وارد می‌کردند که فیلمنامه را یک فیلمساز مطرح نوشته و من به عنوان کارگردان فقط آن را ساخته‌ام در صورتی که اینطور نبود و قاطعانه می‌گویم که فارغ از هر قضاوتی درباره فیلم، تلاش کردم تا «رها»، لحن و زبان و شکل خود را داشته باشد.

* با این حال در برخی نقدها و اظهارنظرها فیلم «رها» بخاطر پرداختن به اصول اخلاقی به فیلم‌های اصغر فرهادی شبیه دانسته می‌شد و برخی هم آن را بخاطر نمایش فقر، مشابه فیلم کره‌ای «انگل» می‌دانند. از میان «اخلاق» و «فقر» پرداختن به کدام سوژه در اولویت بود؟

به نظرم این‌ها در هم تنیده شده بودند. اینطور نبود که بخواهم فقط به فقر بپردازم یا صرفاً سراغ فاصله طبقاتی و موضوعات اخلاقی بروم. در «رها» دنبال تلفیق این شرایط بودم چون وقتی در موقعیتی مثل آنچه بر سر شخصیت‌های داستان «رها» رخ می‌دهد، گیر می‌کنید، قضاوت ساده و راحتی نمی‌توان داشت. برای من روایت اثرپذیری این شرایط مهم بود. اما در فیلم «انگل» یا آثار آقای فرهادی، این وجوه هر کدام جداگانه پررنگ‌ هستند؛ مثلاً در سینمای آقای فرهادی شخصیت‌پردازی جلوه بیشتری دارد و در فیلم «انگل» فضاسازی پررنگ‌تر است. البته ما از هر فیلمی که می‌بینیم یا هر کتابی که می‌خوانیم ناخودآگاه تاثیر می‌پذیریم و برای من هم این اثرگذاری وجود داشته، ولی متاسفانه گاهی این اثرپذیری در سینمای ما به عنوان یک نقطه ضعف دیده می‌شود در صورتی که در سینمای دنیا فیلمسازانی را می‌بینیم که پس از ساخت فیلم رِفرنس‌های خود را هم ارائه می‌دهند. ‌ خود من یک مجموعه فیلم دارم که آن‌ها را دوباره دیدم تا بتوانم «رها» را بسازم و از خلال همین دیدن‌ها بود که تصمیم‌های تازه گرفتیم؛ بنابراین قطعاً از فضای پیرامون و فیلمسازی‌های داخلی و خارجی تاثیر می‌پذیرم اما تلاش کردم کپی نکنم و فیلم خود را با زبان و بیان خودم بسازم؛ همانطور که سینمای آقای فرهادی در قالب درام‌های معمایی زبان و بیان خود را دارد و باعث افتخار من است که کارم با سینمای ایشان مقایسه شود.

* با توجه به بازنمایی برخی واقعیت‌های جامعه در فیلم، چقدر برای نمایش برخی تصاویر محدودیت داشتید؟  

وقتی تصمیم به ساخت فیلم گرفتم، از ابتدا قصدم براین بود فیلمی ساخته شود که مردم آن را ببینند. با تجربه‌ای که من و آقای خانی (تهیه‌کننده) در سینما داشتیم به سمتی رفتیم که فیلم در عین بیان حرف‌هایش، مخاطب را هم تحت تاثیر قرار دهد و در کنار این‌ها امکان نمایش هم پیدا کند. در این راستا ترفندهایی بکار بردیم تا آنچه را نمی‌شد نمایش داد، به نحوی به تصویر درآوریم. این کارِ بسیار سختی بود و خوشحالم که به سرانجام رسید و خوشحال‌تر می‌شوم وقتی این دیالوگ را از مخاطبان در سینما می‌شنوم که می‌گویند «رها»، فیلمِ مردم است. البته این را هم اضافه کنم که اصلاً نمی‌خواستیم فیلم با وجه سیاسی دیده شود و یا چنین سمت و سویی پیدا کند؛ بلکه هدفمان این بود که تماشاگر یک فیلم قصه‌گو و پر از جزئیات ببیند نه فیلمی با کلی نشانه‌ که به دنبال تلقی‌ از آن باشد. می‌خواستیم «رها» شبیه یک رمان باشد و انگار یک مقطع از زندگی یک خانواده را در این قالب روایت می‌کنیم. اگر به سمتی می‌رفتیم که فیلم بازتاب سیاسی داشته باشد، بیش از آنکه دیده شود درگیر هیاهو می‌شد ولی الان به نظرم تمام موضوع‌هایی که در فیلم مطرح شدند به اندازه، باورپذیر و ملموس هستند.

* این باورپذیری در برخی لحظات خیلی هم جدی بود چون حوادث مشابهی را در جامعه دیده بودیم اما پایان‌بندی فیلم از بخش‌های پربحث «رها» در جشنواره بود و خیلی‌ها معتقدند فیلم بیش از یک سکانس پایانی دارد.

واقعیت این است که نمی‌خواستم پایان‌بندی «رها» مثل برخی فیلم‌های دیگر، باز باشد و عامدانه به این سمت رفتم که هم پایان مشخص داشته باشد و هم تکلیف شخصیت‌هایم مشخص شود به همین دلیل اینکه می‌گویند فیلم پایان‌های متعدد دارد را اصلا قبول ندارم. این بحث‌ها هم همیشه وجود داشته، یادمان نرفته که یک زمان همه فیلم‌ها پایان بسته داشتند ولی بعد پایان باز مُد شد و اکثر فیلم‌ها به شکلی تمام می‌شدند که همه می‌پرسیدند آخرِ فیلم چه شد؟ حالا فیلم ما پایان دارد ولی گفته می‌شود چرا پایان دارد!؟

* پروسه صدور پروانه ساخت چطور پیش رفت؟

فرهمند: وقتی برای گرفتن پروانه ساخت اقدام کردیم ابتدا کل فیلمنامه را رد کردند و بعد در جلسه‌ای که برای رفع مشکل برگزار شد، بابت سرقت(لپ‌تاپ) و طرح آن در فیلم انتقاد کردند که من یکسری فکت‌های به‌روز آوردم از جمله ویدیوهای مربوط به زورگیری و سرقت در بزرگراه صدر و در نهایت همین مصداق‌های واقعی بود که سبب شد «رها» ساخته شود.

سعید خانی: من در دولت قبل برای صدور پروانه ساخت دو فیلمنامه درخواست داده بودم که یکی از آن‌ها رد شد و احساس می‌کردم برای فیلم «رها» هم مشکل به وجود می‌آید. مشکل اصلی هم این بود که فیلمنامه‌ها را با یکسری دلایل کلی مثل سیاه بودن قصه به طور کامل رد می‌کردند و اینطور نبود که ایرادهایی جزئی وارد کنند. درباره «رها» هم وقتی فیلمنامه رد شد، چند جلسه‌ گذاشتیم و پیگیری کردیم تا در نهایت با همراهی خانم مرضیه برومند به عنوان مشاور کارگردان توانستیم مجوز بگیریم. در این مسیر خانم برومند نقش بسزایی داشتند و حضورشان سبب شد فشار بر ما کمتر شود. ‌

* چه شد که خانم برومند مشاور کارگردان شدند؟

خانی: با توجه به اینکه از قدیم ایشان را می‌شناختم خواهش کردم که به گروه اضافه شوند. فیلمنامه را خواندند و دوست داشتند و بعد خودشان هم جلسات متمادی با آقای فرهمند برگزار کردند. خانم برومند همیشه به حسام می‌گفتند من نکاتم را مطرح می‌کنم اما تو کار خودت را بکن. اجباری نیست که هر آنچه را می‌گویم انجام بدهی. این همراهی و حضور، بسیار دلسوزانه و با پیگیری زیاد بود در حالی که خیلی وقت‌ها این نقش مشاوره برای کارگردان فیلم اول، صوری است و بنا به اصرار وزارت ارشاد اتفاق می‌افتد.

فرهمند: آنچه حضور خانم برومند را مهم کرد حمایتگری ایشان بود بخصوص اینکه ژانر قصه ما با ژانر کاری خود ایشان خیلی تفاوت داشت. ما با هم چندین بار فیلمنامه را خواندیم. ایشان با وقت زیادی که گذاشتند از مشاوره افرادی دیگر هم بهره بردند و اصلاحاتی را در فیلمنامه انجام دادند. این همراهی برای من حسی نوستالژیک داشت و دور از جانشان مرا به یاد آقای پوراحمد می‌انداخت. کیومرث پوراحمد هم به همین شکل جانانه پای کار می‌ایستاد و من مدام این حس را داشتم که اگر کیومرث نیست، خانم برومند حضور دارد و اگر او بود دقیقا به همین شکل مرا همراهی می‌کرد.

مردم با تکنولوژی‌های پیشرفته فیلم‌هایی می‌بینند یا موسیقی‌ها و پادکست‌هایی را گوش می‌دهند که متفاوت‌تر از آن چیزی است که ما فکر می‌کنیم ولی شرایط در اینجا به گونه‌ای پیش رفته که یکسری فیلم‌های زیرزمینی با کیفیت پایین به دور از استاندارد سینمایی تولید شده و با پروپاگاندا به عنوان سینمای ایران معرفی می‌شوند

* فکر می‌کنید اگر شوراهای صدور مجوز تغییر نمی‌کردند «رها» به راحتی پروانه نمایش می‌گرفت؟

خانی: احتمالا پروانه نمایش می‌دادند ولی حتما با اصلاحیه‌های متنوع. اساساً در سینما شانس خیلی مهم است چون یک زمان فیلمی می‌سازی مثل «ارادتمند: نازنین بهاره تینا» که توقیف می‌شود و یک فیلم هم مثل «رها» که مجوز می‌گیرد. در کل معتقدم فیلم‌هایی مثل «رها» و «قاتل و وحشی» باید اکران شوند تا همه بدانند با اکرانشان هیچ اتفاقی نمی‌افتد. مردم با این تکنولوژی‌های پیشرفته در قرن ۲۱ فیلم‌هایی می‌بینند یا موسیقی‌ها و پادکست‌هایی را گوش می‌دهند که خیلی متفاوت‌تر از آن چیزی است که ما فکر می‌کنیم ولی شرایط در اینجا به گونه‌ای پیش رفته که یکسری فیلم‌های زیرزمینی با کیفیت پایین به دور از استاندارد سینمایی تولید شده و با پروپاگاندا به عنوان سینمای ایران معرفی می‌شوند. این‌ها در شرایطی است که همین الان پروانه ساخت، یکی از خوان‌های پر پیچ و خم تولید فیلم است و بجز آن باید به دنبال سرمایه‌گذار و بازیگر هم باشیم. امیدوارم الزام به گرفتن پروانه ساخت به زودی حذف شود و پروانه نمایش هم با سخت‌گیری‌های کمتر صادر شود.

* از انتخاب بازیگر بگویید و ترکیبی که با حضور بازیگران حرفه‌ای و جوان خانواده «رها» را شکل دادند.  

فرهمند: با فضاسازی‌هایی که در فیلم وجود داشت می‌خواستیم که بازی‌ها کاملاً رئال و حس حضور یک خانواده، ملموس باشد. در مورد بچه‌های خانواده به نظرمان رسید بخاطر یکسری ماجراها که در طول داستان کشف می‌شوند، بهتر است بازیگرهای شناخته شده و حرفه‌ای نباشند تا مخاطب نسبت به آن‌ها پیش‌بینی نداشته باشد. برهمین اساس از ابتدا برایمان مسجل بود که سه شخصیت جوان فیلم (با بازی ضحا، آرمان و محمدرضا) باید بازیگری بلد باشند اما چهره شناخته شده نباشند. درباره دو بازیگر نقش اصلی هم می‌دانستم که باید علاوه بر تبحر بازیگری، شهرت هم داشته باشند. در این نوع سینما که بیشتر عنوان اجتماعی پیدا کرده و من آن را در قالب ژانر نمی‌بینم، اینطور حس می‌شود که شاید بازیگران مطرح، تمایلی به بازی در این جنس فیلم‌ها نداشته باشند چون فکر می‌کنند توفیق چندانی در اکران نصیب فیلم نمی‌شود و به لحاظ مالی و دیده شدن هم دستاورد چشمگیری نخواهند داشت اما قصه، قدرت درگیر کردن بازیگران را داشت؛ منتها معضل بسیار بزرگ ما همان پیدا کردن بازیگر بود چون پروسه‌ سریال‌سازی‌ها آنقدر طولانی شده که یک بازیگر به سختی زمان مناسب پیدا می‌کند و الان خیلی از بازیگرها می‌گویند تا پایان دو سال دیگر قرارداد کار دارند.

* شهاب حسینی و غزل شاکری انتخاب‌های اول بودند؟

فرهمند: ما از آبان سال ۱۴۰۲ کار را شروع و فیلمنامه را برای شورای پروانه ساخت ارائه کردیم اما خرداد ۱۴۰۳ توانستیم مجوز بگیریم. در این مدت با بازیگرانی صحبت کرده بودیم و آن‌ها منتظر زمان شروع کار بودند که با طولانی شدن این مرحله نتوانستیم با بازیگرانی که صحبت کرده بودیم به همکاری برسیم چون درگیر پروژه دیگری شده بودند. آقای حسینی از همان ابتدا گزینه اول ما بودند ولی وقتی صحبت کار مطرح شد، درگیر پروژه «آبان» بودند و خوشبختانه با تأخیری که در کار ما پیش آمد ایشان وقت آزاد پیدا کردند.  در مورد خانم شاکری هم ما اول با بازیگر دیگری صحبت کرده بودیم چون با وجود آنکه غزل شاکری جزو انتخاب‌های اولیه بود ولی بخاطر مسائل و شرایط شخصی و روحی خاصی که داشتند فکر کردیم شاید بازی در این فیلم برایشان آزاردهنده باشد. تا چند روز قبل از فیلمبرداری هم قرار نبود تغییری صورت بگیرد ولی در نهایت شرایطی پیش آمد که سراغ خودشان رفتیم و پذیرفتند که کار کنند و به نظرم غزل شاکری یک تصویر جدیدی از خود در این فیلم نشان داد.

خانی: وقتی در بخش خصوصی می‌خواهی فیلم بسازی شرایط کار بسیار سخت است چون هم بازیگرانی که مد نظر دارید درگیر کار هستند و هم اعداد و رقم‌هایی که می‌گویند بالاست. ما برای «رها» از ابتدا می‌دانستیم به هر قیمتی شده برای دو شخصیت اصلی باید بازیگر چهره بیاوریم ولی برای شخصیت‌های دیگر به دنبال بازیگران جدید تئاتری بودیم. شهاب وقتی فیلمنامه را خواند، خیلی آن را دوست داشت و همکاری زیادی کرد و همانطور که در اختتامیه فجر هم گفتم اگر او نبود، واقعاً این فیلم ساخته نمی‌شد. غزل هم با وجود آنکه شرایط روحی خاصی داشت همکاری موثری با ما کرد. دوستان باور کردند که «رها» برای سینمای خصوصی و به معنای واقعی بخش مستقل است چون همین بخش “خصوصی” هم دیگر لوث شده از بس که دکترها و مهندس‌ها با پول می‌آیند و فیلم می‌سازند.

فرهمند: کار کردن در بخش خصوصی به شدت سخت شده و کمتر تهیه‌کننده‌ای این ریسک را می‌پذیرد تا در شرایطی که هیچ تضمینی برای فروش وجود ندارد فیلم بسازد. اگر رفاقت بین من و آقای خانی و اعتماد ما به همدیگر نبود قطعاً «رها» ساخته نمی‌شد، کمااینکه من با تهیه‌کننده‌هایی مواجه می‌شدم که وقتی ساخت چنین فیلمی را مطرح کردم اولین چیزی که می‌گفتند این بود که چند میلیارد تومان به حسابشان واریز کنم تا بعد صحبت کنیم!

اساساً چیزی به نام اقتصاد در سینمای ایران بی‌معنی شده. ما با یکسری فیلم‌های حاکمیتی مواجه هستیم که برایشان مهم نیست چقدر می‌فروشند.  بخش “خصوصی” هم دیگر لوث شده از بس که دکترها و مهندس‌ها با پول می‌آیند و فیلم می‌سازند

خانی: امیدوارم با اکران شدن فیلم‌هایی شبیه «رها» و فیلم‌هایی که در جشنواره به صورت تک سانس نمایش داده شدند (در بخش ویژه)، شکل و شمایل و جنس ساختاری سینما تغییر پیدا کند و این اعتماد از سوی تهیه‌کننده‌ها و سرمایه‌گذارها به وجود آید که به سمت این نوع سینما بیایند چون واقعاً جای پرسش است که مگر همه فیلم‌های کمدی پرفروش هستند که این میزان تولیدشان زیاد است؟ همین الان بعضی فیلم‌های کمدی روی پرده فروش خیلی بدی دارند. علاوه براین‌ها فراموش نکنیم که اساساً چیزی به نام اقتصاد در سینمای ایران بی‌معنی شده است. ما در سینما با یکسری فیلم‌های حاکمیتی مواجه هستیم که برایشان مهم نیست چقدر می‌فروشند. سود برای آن‌ها در همان تولید است که مشابه آن را در این چند سال دیده‌ایم. البته من خودم کمدی هم کار می‌کنم و بعد از «سال گربه» و «رها»، فیلم بعدی‌ام کمدی است اما اگر بخواهیم فقط به کمدی فکر کنیم، گونه دیگری از سینما باقی می‌ماند؟ در مسیر خود اهالی سینما هم باید درک درستی از شرایط داشته باشند و اگر صرفاً مدیوم نمایش خانگی برای سینماگران مهم باشد نمی‌توانیم به نتیجه مطلوب برسیم چون شبکه نمایش خانگی فقط صنعت است و سینما، هنر – صنعت، پس برای حفظ بُعد هنری آن بازیگران هم باید دغدغه داشته باشند.

* با بازخوردهایی که از تماشاگران «رها» در جشنواره و پس از آن گرفتید آیا به نوعی پوست‌اندازی در سینما و استقبال بیشتر از فیلم‌های غیرکمدی امیدوارید؟

خانی: وقتی در سه سال گذشته برای ذائقه مردم ریل‌گذاری شد، طبیعتا کمی زمان می‌برد که سینما دوباره به مسیر اصلی برگردد. در این مدت با یک استراتژی خاص، بیشتر به فیلم‌های کمدی پروانه داده می‌شد و الان برای خود من هم جالب است که استقبال خوبی را از مردم در جشنواره و بعد از آن در اکران شاهد بودیم. منتها به نظر می‌رسد یکی از مشکلات فعلی ما در بخش اطلاع رسانی است و اگر در جمعیت ۸۰ میلیونی ایران اطلاع رسانی خوبی برای فیلم‌ها شود حتماً یک میلیون نفر به تماشای آن می‌روند. این نیاز سینماست که بعد از سه سال تغذیه شدن با یک خوراک خاص، تغییری را شاهد باشد. برای اینکه سینما به حیات عادی خود ادامه دهد باید همه کمک کنیم. امیدوارم «غریزه»، «قاتل و وحشی» و «پیرپسر» هم اکران شوند و ان وقت مشخص می‌شود که سه سال است طیفی وسیع از مردم به سینما نرفته‌اند و اتفاقاً منتظر تماشای این فیلم‌ها هستند.

* آرمان، شما هم از بازی در فیلم «رها» بگو.

آرمان میرزایی:‌ حضورم در «رها» به واسطه معرفی آقای رسول علیزاده (طراح صحنه فیلم) بود که در یک سریال با ایشان آشنا شده بودم. بعد هم تست دادم و با وجود مشکلات کوچک و بزرگی زیادی که برایم پیش آمد آقای فرهمند معرفت به خرج دادند و مرا برای فیلم نگه داشتند که لطف بزرگی در حق من بود و همیشه مدیون ایشان هستم.

فرهمند: نکته‌ جذاب درباره آرمان این است که خودش به شدت احساساتی است و این ویژگی را در فیلم منتقل می‌کرد. او در عین حالی که می‌توانست به شدت احساساتش را بروز دهد، همزمان می‌توانست آن را کنترل هم بکند بخصوص در سکانس شوکه‌کننده فیلم که یک روز کامل را به آن اختصاص داده بودیم و او در تمام لحظات حس خود را نگه داشت و آنجا کاملا متوجه شدم که بخش شهودی و پرداختی‌اش بسیار قوی است.

 

* پس «رها» اولین تجربه بازیگریت نیست!

آرمان میرزایی: من بیشتر از ۱۰ سال است که بازی می‌کنم یعنی تقریبا از هشت سالگی در تئاترهای مدرسه بودم اما «رها» اولین فیلم سینمایی‌ام است. در سال‌های گذشته هم در سریال‌های «روزهای روشن» و «آخرین دیدار» بازی کرده بودم و یک بار هم در جشنواره تئاتر فجر نمایشی داشتم و جایزه گرفتم. بعد از دوران مدرسه، مسیر کاری‌ام جدی‌تر شد. مثلا وقتی برای هنروری به میدان انقلاب می‌رفتم یک بلیت تئاتر داشتم که آنجا آقای قطب‌الدین صادقی مرا دیدند و پیشنهاد بازی در «باغ آلبالو» را دادند.   من هم با کمال میل قبول کردم. در این مدت چند سال تئاتر کار کردم و تعداد کمی هم فیلم کوتاه تا سال ۱۳۹۹ که در جشنواره تئاتر فجر جایزه گرفتم. وقتی بعد از مراسم از تالار وحدت بیرون آمدم آقایی به من گفت، دیگر در تئاتر نمانم و به سمت سینما بروم. من هم بعد از آن سراغ تست دادن رفتم که برای سریال «روزهای روشن» از میان ۲۰۰۰ بچه پذیرفته شدم و با مشکلات روحی و روانی زیادی که سر آن کار داشتم خدا را شکر کار را تمام کردم. پس از آن به یک سریال دیگر معرفی شدم و بعد هم به پروژه «رها».

* سهیل فیلم «رها» برایت چه ویژگی‌ها و سختی‌هایی داشت؟

بخش جذاب این نقش این بود که سهیل را تکه‌ای از وجود خودم می‌دیدم؛ تکه‌ای که همیشه می‌ترسیدم سراغش بروم و می‌خواستم آن را به همان شکل باقی بگذارم اما سهیل کاری کرد که آن تکه از مغزم که انگار قفل شده بود باز شود. سهیل بخش کوچکی از زندگی ۱۸ ساله من است چون من هم در بچگی شاد بودم ولی ناگهان اتفاقی در زندگیم افتاد که باعث شد کاملاً ساکت و درونگرا شوم. ‌ «رها» واقعاً حال مرا عوض کرد. شیوه زندگی‌ام و حتی حال روحی خانواده‌ام را تغییر داد. من ۱۰ سال است که کار می‌کنم ولی هیچ وقت باعث افتخار خانواده‌ام نشده بودم. آقای فرهمند کاری کرد که پدر و مادرم در سینما وقتی فیلم را می‌دیدند گریه کردند و این قشنگ‌ترین اتفاق زندگی من بود.

تنها عشقی که در زندگی من به وجود آمده بود همین بازیگری بود که باعث شد با آن بزرگ شوم.  قبلا می‌خواستم در هنرستان درس بخوانم ولی وقتی شرایط کاریم را توضیح دادم و گفتم که نمی‌توانم مداوم سر کلاش باشم مرا ثبت نام نکردند. البته می‌گفتند اصلاً کسی که قبلا بازی کرده را نمی‌پذیریم، بعد هم از معدلم ایراد گرفتند و در آخر در هیچ کدام از دو هنرستانی که در تهران و کرج رفتم، مرا نپذیرفتند من هم به ناچار به رشته انسانی رفتم.

فرهمند: به نظرم آرمان این پتانسیل را دارد که به یک بازیگر حرفه‌ای تبدیل شود و از آن سو، قابلیت این را هم دارد که سرخورده شود اما مراقبت و انتخاب اوست که همه چیز را می‌تواند درست پیش ببرد.

آرمان میرزایی: بعد از جشنواره پیشنهادهای زیادی برای کار داشتم ولی با آقای فرهمند مشورت می‌کنم و عجله ندارم. البته خیلی از نقش‌های پیشنهادی کمدی هستند که برای من جذاب نبودند.

* نام فیلم «رها» است و اگرچه بازیگر این فیلم الان حضور ندارد برای پایان این گفت‌وگو کمی هم از انتخاب ضحا اسماعیلی بگویید.

 فرهمند: انتخاب بازیگر نقش «رها» برای من خیلی سخت بود. اصلاً دوست نداشتم دختری لوس و بابایی باشد یا حتی ظاهرش به گونه‌ای باشد که با اتفاق‌های فیلم تماشاگر را درگیر حس ترحم و دلسوزی کند. در عین حال می‌خواستیم شخصیتی باشد که برای دخترهای امروز جامعه ملموس باشد. به یکی از دوستان تئاتری سپرده بودم که اگر بازیگری را با ویژگی‌های مد نظرم می‌شناخت معرفی کند و هر دو بازیگر نقش‌های ضحا و بیتا را خیلی اتفاقی پیدا کردیم. اولین باری که ضحا در دفتر نشست، متوجه شدم همان بازیگری است که می‌خواستم و جالب بود که خودش خیلی بی‌تفاوت بود و صرفا به توصیه استادش آمده بود. اما در آخر در کنار تیم بازیگران و یک گروه خوب، خانواده‌ای که می‌خواستم به خوبی شکل گرفت.

نشر اول: ایسنا

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


آخرین اخبار

پربازدیدها