حجار، فروتن و پطروسیان؛ ستاره‌های فراموش شده | پایگاه خبری صبا
امروز ۲۳ فروردین ۱۴۰۴ ساعت ۲۰:۵۶
گزارش صبا از افول سه برنده سیمرغ که روزگاری سوپراستار سینمای ایران بودند

حجار، فروتن و پطروسیان؛ ستاره‌های فراموش شده

سینما اصولاً هنر بی‌رحمی است اما فارغ از بی رحمی‌اش، به نظر میآید سینمای ما بیشتر از اینکه بی‌رحم باشد، بی دروپیکر است. این بی در و پیکری را می‌توان از حضور پرشمار گروهی تحت عنوان «بازیگر» حساب کرد که فاقد کوچکترین توانایی چیزی هستند که به آن «هنر بازیگری» می‌گویند. هنری که ما به قدر کافی از نسلی چون پرویز فنی‌زاده‌ها و عزت‌الله انتظامی‌ها و دیگران دیده‌ایم که تشخیص بدهیم آنچه به عنوان محصول به ما ارائه می‌شود، چیزی تقلبی و بد ساخت و بد قواره است!

سعید قاضی نژاد/ صبا؛ در این نوشتار قصد داریم تا به ستارگانی بپردازیم که به شکل عجیبی دیگر در سینمای ما حضور ندارند. ستارگان همین سال‌های اخیر، که حضورشان تضمین فروش بود. اما به شکلی عجیب، به شکلی ناگهانی در سینمای این سالها حضور ندارند. انتخاب این سه چهره دشوار نبود. بازیگرانِ سیمرغ گرفته و درخشانی که در انواع ژانرها حضوری موفق داشتند.
میترا حجار
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن هجدهمین جشنواره فیلم فجر، و یکی از ستارگان سینمای ایران، آخرین بار، در «بی مادر» حضور داشت. ستاره دهه‌های هفتاد و هشتاد خورشیدی آنقدر نگاه متفاوتی به بازیگری داشت که در میانه‌ی شلوغی کارها و سیل پیشنهادات، قید همه‌چیز را زد و مهاجرت کرد. برای دیدن جهانی متفاوت، سینمایی دیگر و آموختن!

او برای آنچه «آموختن زیروبم بازیگری» عنوان کرده بود به آمریکا رفت و مدتی در آنجا زندگی کرد.
بازیگر آثار بهرام بیضایی و مسعود کیمیایی، چند سالی می‌شود که خودخواسته یا ناخواسته، از مناسبات سینمای این سالها دور مانده است. این روحیه‌ی رها کردن و رفتن و به دنبال ناشناخته‌ها بودن در او هست. اما این‌بار بیشتر از اینکه خودخواسته به نظر برسد، شبیه نادیده گرفتن‌های تعمدی است.
او که در سال‌های اول حضورش و مثلا در نخستین تجربه همکاری با مسعود کیمیایی در «فریاد» با تمام وجودش حضور پیدا کرده بود، با همین روحیه و جنگندگی در «متولد ماه مهر» احمدرضا درویش هم حضور پیدا کرد. دانشجویی خستگی‌ناپذیر، با سوال‌هایی بی‌شمار. آنهم درست در اواخر دهه هفتاد خورشیدی که جنبش‌های دانشجویی داخل کشور، پر شور جلوه می‌کردند.
بازی و تصویر او که پر سوال و کنجکاو در میانه دانشجویان ایستاده بود، تصویر ماندگار دوران خودش شد‌. تصویر جنبش دانشجویی در اواخر دهه هفتاد خورشیدی در ایران.
در روزگاری که اکثر بینندگان سریال‌های داخلی، از حضور یک جمعِ مشخصِ بازیگری، در تقریبا اکثر سریال‌های این سال‌ها گله‌مند هستند، بد نیست که به یاد بیاوریم هنوز چه بازیگرانی در دسترس و آماده به کارند!

ماهایا پطروسیان
شروع بازیگری ماهایا پطروسیان در سینمای ایران و چند فیلم نخستش یادآور شروع بازیگری آل پاچینو و چند فیلم نخست و درخشان اوست. به ترتیب به پنج فیلم نخست پطروسیان توجه کنید: «عشق و مرگ»، «پرده آخر»، «ناصرالدین شاه آکتور سینما»، «دیگه چه خبر؟» و «هنرپیشه».
بدون تعاریف و تعارف‌های معمول، تعدادی از این فیلم‌ها از پس سالیان موفق بیرون آمده‌ و از آثار ماندگار تاریخ سینمای ما محسوب می‌شوند.
فارغ از اینها، بازیگران جذب شده به سینمای ایران در همان دهه‌های شصت و هفتاد خورشیدی، برآمده از تئاتر بودند. خاک صحنه خورده و خود را بارها و بارها اثبات کرده بودند. در سال‌هایی که تئاتر هیبت و قدرت داشت و ورود به آن کار هر نو رسیده‌ای نبود. کارگردانی در تئاتر نیاز به کلی سواد و اندوخته داشت و بازیگری در آن به راحتی ممکن نبود.
در میانه‌ی دهه‌ی هفتاد خورشیدی، نمایشی در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر به روی صحنه رفت که پس از مدتها مردم را برای تماشایش مقابل تئاترشهر کشاند. این میزان استقبال به حدی بود که کار به خبر و گزارش در روزنامه‌های آن روزها رسید. صف‌های طویل مردم برای دیدن نمایش «عشق آباد»، نوشته و کار داوود میرباقری، در حافظه تئاتر ایران ثبت شد.
گروه بازیگرانش هم ترکیبی بود از استخوان خردکرده‌ها و جوانان جویای نام. از زنده‌یاد سیروس گرجستانی تا پرویز پرستویی و رسول نجفیان تا فرهاد اصلانی جوان.
اما دخترک پر شروشوری در نقش «نرگسی» صحنه را به آتش می‌کشید. داستان غم‌انگیز تیمارستانی که دکترش (پرویز پرستویی) برای درمان بیماران از شیوه تئاتر درمانی استفاده می‌کند و ریاست تیمارستان( سیروس گرجستانی) با آن مخالف بود.
دختر و پسر جوان و عاشق پیشه‌ای میان این بیماران بودند، فرهاد اصلانی و ماهایا پطروسیان در نقش نرگسی!
اینکه سینمای ایران چگونه توانست این دخترک پر شروشور و پر از استعداد و خلاقیت را در طی سالهای اخیر اینگونه نادیده بگیرد، احتمالا حدیث مفصلی است!

آنچه از شنیده‌ها برمی‌آمد مواجه و مبارزه‌ی ماهایا پطروسیان با بیماری بود که مدتها گریبان او را گرفت و دلیل اصلی دوری‌اش از سینمای ایران شد، با این حال مدت‌هاست که او سلامتی‌اش را بازیافته و حضورش می‌تواند تنوع خوبی باشد در میان این همه نقشها و آدمهای تکراری پلتفرم‌ها.
حضور بازیگری قوی در میان گروهی از تازه‌واردان، که آشکارا ناتوانی آنها مشخص است، ماهایا پطروسیان کجاست؟

محمدرضا فروتن
کسی آخرین حضور جدی محمدرضا فروتن در سینمای ایران را در خاطرش هست؟
جوان اول دهه‌های هفتاد و هشتاد خورشیدی، هرچه به میانسالی نزدیک‌تر شد، کیفیت کارنامه‌اش لاغر و لاغرتر شد.
فروتن انتخاب اول کارگردانانی چون مسعود کیمیایی و زنده‌یاد کیومرث پوراحمد و رخشان بنی‌اعتماد و فریدون جیرانی و احمدرضا درویش بود.
بازی‌اش در فیلم «شب‌یلدا» ی پوراحمد احتمالا بارها و بارها دیده شده است. بازی در نقش «حامد» که حدیث نفس خود کارگردان بود. یا «عباس» کارگر تولیدی پوشاک در فیلم زیرپوست شهر رخشان بنی‌اعتماد.
یا بازی‌اش در فیلم «دو زن» تهمینه میلانی و در نقش حسن، جوانِ لات و غیرتی که مدام در مسیر زنی قرار می‌گیرد و غیرت و عشقش در یک چاقو خلاصه شده‌است!
یا نقش ناصر ملک، شوهر هستی مشرقی در فیلم «قرمز» فریدون جیرانی که احتمالا بیش از هرکار دیگری از جیرانی، در سینماها دیده شد.
فروتن در آغاز دهه‌ی هشتاد خورشیدی با انتخاب‌هایش نشان داد که بازیگری برای او مقوله‌ای جدی است.
حضور در فیلم «باغ‌های کندلوس» زنده‌یاد ایرج کریمی، «اتوبوس شب» کیومرث پوراحمد، «کنعان» مانی حقیقی «پستچی سه بار نمی‌زند» حسن فتحی و «محاکمه در خیابان» مسعود کیمیایی، و بی تفاوتی به اندازه‌ی نقش، ابعاد دیگری از بلوغ بازیگری او را نشان داد.
هرچند که در میان این فهرستِ سه‌گانه، از میترا حجار تا ماهایا پطروسیان، فروتن بعد از مدتها، فیلم امیدوار کننده‌ای چون «بت» ساخته حمید نعمت‌الله را بعد از سه سال دوری از سینما، در مسیر اکران دارد، اما پیگیری بازیگرانی که مدتهاست از آنها خبر جدی نیست، می‌تواند هشداری باشد برای سینمای ایران. نه به حضور دائمی تعدادی از بازیگران در تمامِ تولیدات پلتفرم‌ها، از رئالیتی شو و مسابقه تا سریال، و تکرار چندین باره‌ی خود در تمام این برنامه‌ها، و نه به این بی‌خبری از کسانی که همین وهله، ستاره سینمای ما بودند.
این می‌تواند هشداری هم برای جوانان تازه ورود کرده به سینمای ما باشد، که می‌شود ناگهانی و در کمال ناباوری، آنچنان که حق و جایگاه شماست، دیده نشوید!

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


آخرین اخبار

پربازدیدها