احتمال نمایش نسخه ۱۷۰ دقیقه‌ای «صیاد»/ درخواست امیر ارتش از فیلمسازان | پایگاه خبری صبا
امروز ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۰۳:۳۰
در برنامه «هفت» مطرح شد:

احتمال نمایش نسخه ۱۷۰ دقیقه‌ای «صیاد»/ درخواست امیر ارتش از فیلمسازان

برنامه سینمایی «هفت» جمعه شب 29 فروردین با بررسی پرونده ویژه «ارتش در سینمای ایران» و نقد و بررسی فیلم های «صیاد» و «Black Bag» از شبکه نمایش پخش شد.

به گزارش صبا جدیدترین قسمت از برنامه سینمایی «هفت» روز جمعه ۲۹ فروردین‌ماه با بررسی یک پرونده سینمایی و فیلم‌های ایرانی و خارجی از شبکه نمایش پخش شد.

اولین میز از این برنامه به نقد فیلم سینمایی «صیاد» اختصاص داشت که با حضور جواد طوسی و رضا صدیق برگزار شد.

ابتدا جواد طوسی بیان کرد: اگر ما بپذیریم دوره‌ای بوده که در تاریخ ما ثبت شده و دوران جنگ است، هر محملی که ما را به آن دوره ارجاع و پایمردی و وجوه پهلوانی را نشان دهد، عاملی ترغیب‌کننده برای من مخاطب خواهد بود. یک جفایی که در سینمای جنگ درباره این عزیزان وجود دارد که وظیفه ملی میهنی خود را انجام دادند، این است که تعداد فیلم‌های متمرکز روی شخصیت‌های قهرمان ارتش بسیار کم است. به یاد دارم کمال تبریزی فیلمی به نام «مسلخ عشق» ساخت که اصلا اکران نشد.

وی ادامه داد: نمی‌توان شخصیت صیاد شیرازی و مواجهه او با برخی رخدادها را نادیده گرفت. مقطعی که صیاد شیرازی وظیفه خود را انجام داد، اتفاقات عجیب غریبی درحال وقوع بود. در وهله اول پرداختن به چنین موضوع و شخصیتی بسیار خوب است و در ادامه پرداختن با گرامر سینما و… بحث جداگانه‌ای می‌طلبد و به نظرم آقای افشار می‌توانست این بخش از وظیفه ملی و برهه تاریخی را بهتر نشان بدهد؛ هرچند معتقدم در این فیلم سعی کرده نگاه مستقل‌تری نسبت به سریال «گاندو» داشته باشد.
طوسی گفت: به دور از هر گونه شعارزدگی معتقدم هر اثری که بوی این خاک و سرزمین و حفظ و حراست از آن را دارد، نگاه و توجه بیننده را با خود همراه می‌کند. مگر می‌شود نسبت به این غیورمردان بی‌تفاوت بود؟
در ادامه این میز، رضا صدیق مطرح کرد: آقای طوسی به نکته بسیار دقیق و خوبی اشاره کردند و آن مساله پهلوانی و امر ملی است که باعث جوشش غیرت ملی می‌شود و در همان ده پانزده سال بروز پیدا می‌کند. به نظر من از بین پرتره‌هایی که از این برهه تاریخی معاصر انتخاب و ساخته شده، «صیاد» یکی از دقیق ترین و بهترین انتخاب‌ها بوده است. نمی‌گویم که بقیه انتخاب‌ها خوب نبوده ولی صیاد خاصیتی دارد که خود شخصیت آینه تاریخ معاصر ایران است و نوع بروز آن در چنین شخصیتی بسیار قابل پردازش است.
وی ادامه داد: امیدوارم حتی قسمت دوم و سوم آن را هم بسازند، زیرا تا زمان شهادت صیاد شیرازی نکات و اتفاقات بسیاری وجود دارد که می‌توان به تمام آن‌ها پرداخت و با این اتفاق وجوه مختلف تاریخ معاصر را نشان داد. حالا اینکه این فیلم چقدر توانسته وجوه مختلف این شخصیت را نشان دهد، بحث دیگری‌ست و به نظر من این شخصیت در قالب سریال هم می‌تواند بسیار خوب باشد و مانند دکتر قریب یا کوچک جنگلی یک برهه‌ای از تاریخ معاصر ما را نشان دهد.
طوسی خاطرنشان کرد: نکته‌ای که وجود دارد این است فرصتی برای این شخصیت پیش آمده که در برابر یک‌سری برخوردهای ایجابی و سلبی با خود مواجه شده و نشان دهنده و متمایزکننده فروتنی و منیت است.
صدیق افزود: دقیقا شخصیت قهرمانانه اینجا بروز پیدا می‌کند.
در ادامه این میز جواد افشار کارگردان فیلم سینمایی «صیاد» حضور پیدا کرد.
وی ابتدا بیان کرد: خداراشاکرم باتوجه به رقابتی که بین اینگونه آثار با کارهای کمدی وجود دارد، خوشبختانه خوب پیش رفتیم و به امید خدا روند فروش و جذب مخاطب ما بهتر هم خواهد شد.

 

بهروز افخمی بیان کرد: به نظر من این فیلم چیزی را منعکس کرده است که تا به حال سایر فیلم‌های این حوزه نداشته‌اند؛ اینکه یک فرمانده علاوه بر تمام عشق و عرق نسبت به مملکت و خاک خود، به دانش و استراتژی و فرماندهی و… هم نیاز دارد و ممکن است شکست بخورد و باید بهترین تصمیم‌ها را بگیرد و عمل کند.
افشار کارگردان فیلم «صیاد» توضیح داد: یکی از ارکان ما در ساخت فیلم این است که فرمانده تحصیل‌کرده و دوره‌دیده معرفی شود که شلختگی در منزل و میدان ندارد و ایشان یک نمونه خوبی به عنوان الگو است. نکاتی وجود داشت که شهید صیاد در تمام موارد به آن‌ها اشاره ‌کرده است.
طوسی از جواد افشار پرسید که وقفه‌ای که هنگام ساخت و تولید این فیلم سینمایی پیش آمده است، ناشی از چیست؟
وی ادامه داد: ما تلاش کردیم قضاوت بی‌ربط نداشته باشیم و تعادل را حفظ کنیم.
صدیق اظهار کرد: «صیاد» جزو معدود فیلم‌هایی است که شخصیت بنی‌صدر را نشان داده است.
بهروز افخمی با اشاره به بازی خوب بازیگر نقش بنی‌صدر گفت: هومن برق نورد هم بسیار خوب از پس نقش برآمده است.
رضا صدیق بیان کرد: شهید صیاد شیرازی نماد ایران است. شخصیت صیاد شیرازی روایت‌گر حفظ یکپارچگی و حفظ مرز کشور است و شهادت او هم به نوعی استعاری‌ست. شهید صیاد شیرازی نظامی در حد اعلی‌ست، گرایش‌های مردمی دارد و تسهیل‌گر است. به نظرم حسین تراب‌نژاد خوب کار کرده و در پرداخت شخصیت، وجوه مختلف شهید را نشان داده اما به اعتقاد من فقدان فیلم میزانسن است و این باعث می شود از پرتره قابل توجه دور شود.
طوسی گفت: به نظر شما چنین میزانسنی را فیلمنامه به کارگردان تجویز می‌کند یا تصمیم خود کارگردان است؟
صدیق پاسخ داد: شرح صحنه و دادن میزانسن باید باشد اما فقط این نیست و بخشی از آن به آقای افشار برمی‌گردد. آقای افشار در خلق میزانسن‌ها، فیلمنامه تنوع میزانسن را به شما نمی‌داد یا خواست خود شما بود؟
جواد طوسی بیان کرد: فیلم «صیاد» میزانسن دارد ولی کم است.

جواد افشار پاسخ داد: میزانسن آیا مختص محتوا یا ساختار و کارگردانی است؟ برای ما چنین چیزی پیش می‌آید که شخصیت را در موقعیت‌های مختلف چطور تعریف کنیم؟ و من به عنوان نماینده مخاطب باید ببینم که باید در جایی به شخصیت نزدیک و یا دور شوم ولی میزانسن در محتوا مطلب دیگری است.
رضا صدیق گفت: در فیلمنامه میزانسنی که باید وجود دارد ولی بخش اجرایی مدنظر من است.
افشار پاسخ داد: در کارگردانی دستور عمل ذهنی نانوشته برای خود داریم. ما تشخیص می‌دهیم چگونه با او حرکت و سپس چطور نگاه کنیم و… ولی درباره فیلمنامه مساله متفاوت است.
طوسی مطرح کرد: بعضی جاها بسیار ریزبینانه پیش رفته و نکاتی را ارایه کرده‌اید که واقعا زیباست و منِ مخاطب را به یاد فیلم‌های خوب می‌اندازد ولی بعضی موقعیت‌های خوب را هم انگار از دست داده‌اید.
جواد افشار توضیح داد: اگر چیزی مغفول مانده، ناشی از اضافه زمان ما بود. ما حدود ۱۷۰ دقیقه مونتاژ داشتیم و به سختی از آن حذف کردیم و به اجبار از برخی پرداخت‌ها چشم پوشی کردیم. در مجموع وقتی خود من فیلم را می‌بینم این بخش را می‌پذیرم که شاید شتاب زدگی در مونتاژ بوده ولی این به همان بحث زمانی بر می‌گردد که مطرح کردم. صدیق گفت: شاید باید روی زمان فیلم ایستادگی می‌کردید تا این یکپارچگی حفظ شود.

در ادامه بهروز افخمی خاطرنشان کرد: به نظر من حسین تراب نژاد کار بسیار سختی داشته و درباره دوره‌ای گفته که برای تماشاگر امروز بسیار نیاز به توضیح داشته است. میزانسن در بین منتقدان و کارگردانان به ۲ نوع مختلف یاد می‌شود ولی بحث طولانی است. بی طرفی که فیلم داشته، خوب درآمده است. به نظر من این متداول است که تدوین کارگردان بعد از پخش عمومی منتشر می‌شود و می‌توان همان نسخه ۱۷۰ دقیقه ای شما هم پخش شود.
جواد افشار گفت: من خیلی دلم می خواست که چنین اتفاقی بیفتد اما خشایار موحدیان درگیر سریال «پایتخت» بود و فشرده کار می‌کردند، این فرصت از دست من رفت ولی شاید در آینده چنین اتفاقی افتاد.
جواد طوسی مطرح کرد: انتخاب آقای سرابی و همسرشان خانم بنی آدم یک بدعت گذاری را ایجاد کرده که بسیار خوب و مقداری فیلم را باورپذیرتر کرده است. ولی شما کمی هم محافظه کارانه پیش رفتید.
رضا صدیق گفت: دفعات اول استفاده از هوش مصنوعی و شبیه کردن صدای بازیگران همیشه واکنش‌هایی را به همراه دارد اما بهره بردن از علم روز اتفاق بسیار خوبی بود.
افشار توضیح داد: ما اساسا در این مسیر زیاده‌روی نکردیم اما وقتی اولین بار در سالن برج میلاد با آن کیفیتی که دیگر همه می‌دانیم چیست، این صدا پخش شد، من هم جا خوردم و حتی همانجا به آقای شفیعی گفتم برویم و صدا را تغییر بدهیم اما توضیح دادند که چنین چیزی برای کیفیت صدای سالن است ولی امشب که فیلم را دیدیم بسیار خوب بود.
بخش بعدی برنامه به پرونده ویژه با موضوع «ارتش در سینمای ایران» اختصاص داشت که با حضور امیر محمدرضا فولادی رئیس بنیاد حفظ و نشر ارزش‌های دفاع مقدس ارتش برپا شد.

 

فولادی در ابتدا درباره فعالیت های بنیاد حفظ و نشر ارزش‌های دفاع مقدس ارتش عنوان کرد: چند سالی است که با توجه به نگاه فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران نسبت به فیلم و سینما، ارتش ورود جدی به عرصه ساخت فیلم داشته است و حداقل هر سال یک فیلم درباره شهدای شاخص ارتش در جشنواره فجر حضور داشته‌اند. ما هم معتقدیم که درباره شهید صیاد شیرازی بسیار دیر یک فیلم ساخته شد. روزی که استخدام شدم، شهید صیاد فرمانده نیروی زمینی ارتش و فرمانده دانشگاه افسری بودند و لازم است بگویم که ایشان به دانشگاه اهمیت ویژه‌ای می‌دادند. شهید صیاد پرچمدار جهاد تبیین بودند زیرا هر زمان که از جبهه برمی‌گشتند، به اولین جایی که سر می‌زدند دانشگاه بود. در دانشگاه یک ساعتی به کارهای دفتری می‌رسیدند و چند ساعتی نیز در جمع دانشجویان آنچه را که در جبهه گذشته بود، تصریح می‌کردند. او همچنین اردوگاه‌ها را به مناطق جنگی منتقل کرد تا دانشجویان بیشتر با فضای واقعی جنگ آشنا شوند.
وی افزود: شهید صیاد به واسطه تخصصی که داشتند، می‌توانستند دقیقا گلوله را به هدف شلیک کنند. در طول دورانی که ایشان در کردستان جنگیدند، بسیار به این تخصص نیاز بود زیرا ضدانقلاب‌ها در دل مردم مخفی می‌شدند و شلیک به سمت آن‌ها بسیار سخت بود. همه می‌دانیم که جنگ، تخصص و علم است اما در شرایطی که جنگ به ما تحمیل شد ارتش به تنهایی توان مقابله با دشمن را نداشت. نیروهای بسیج و سپاه هم به ما ملحق شدند و براساس ایمان و انگیزه‌ای که داشتند، جنگیدند. همچنین غیرتشان اجازه نمی‌داد که دشمن به خاک ما حمله کند به همین دلیل به جبهه آمدند. ارتش در آن زمان وظیفه داشت که آموزش‌های لازم را به آن‌ها نیز منتقل کند.
فولادی درباره کمک ارتش به فیلم «صیاد» عنوان کرد: برای فیلم «صیاد» ما در مرحله فیلمنامه با عوامل صحبت کردیم. همچنین با دوستان صمیمی و همرزمان شهید و هیات معارف شهید صیاد شیرازی بند به بند فیلمنامه خوانده و نقطه نظرات جمع شد. نویسنده برخی نظرات را به دلیل درام فیلم نپذیرفت اما سعی می‌کرد این نظرات را به گونه‌ای در فیلمنامه اعمال کند. کمک ارتش فقط در مشاوره‌های فنی و نظامی نبود بلکه تجهیزات و لوکیشن‌ نیز در اختیار عوامل قرار داد.
رییس بنیاد حفظ و نشر ارزش‌های دفاع مقدس ارتش بیان کرد: لازم می‌دانم از تمام تهیه‌کنندگان و کارگردانان برای ساخت فیلم و سریال درباره ارتش دعوت کنم زیرا ما ماجراهای شنیدنی در زمان دفاع مقدس و یگانه‌های تاثیرگذاری در ارتش داریم. ما هیچ عملیاتی در دفاع مقدس نداریم که هوانیروز در آن شرکت نکرده باشد. ما تکاوران دریایی داریم که در طول دوران جنگ کارهای بسیاری کردند. دانشگاه افسری ما قدیمی‌ترین خاستگاه ارتش و در تمام برهه‌ها در خدمت نظام بوده است. یک تکاور با حداقل امکانات می‌تواند خودش را در بدترین شرایط زنده نگه دارد و این مساله می‌تواند برای جوانان امروز یک مساله آموزشی باشد.
فولادی عنوان کرد: ۲۹ فروردین ماه روز ارتش است و فلسفه نامگذاری امروز را همه می‌دانند. امام در سال ۵۷ با همدلی مردم ایران توانست رژیم پهلوی را برکنار کند و کشور را از زیر یوغ آمریکا نجات دهد. در طول سال‌های بعد از انقلاب تا به‌حال فیلمی ساخته نشده است که روایتگر چگونگی نجات ارتش از دست مستشاران آمریکایی باشد. این خود ارتشیان بودند که در کمال ناباوری آمریکایی‌ها پس از انقلاب توانستند استقلال خود را رقم بزنند. ارتش ۲ مرتبه فرماندهان خودش را از دست داد. یک زمان دوران انقلاب بود که ارتش توانست نسل جدید فرماندهان را به میدان بیاورد. ما عملیات‌های فراوانی داریم که مغفول واقع شدند و باید به آن پرداخته شود. درخواست من این است که فیلمسازان عزیز بیایند و تا زمانی که پیشکسوتان ما در قید حیات هستند، فیلم‌هایی درباره آن‌ها بسازیم.
بخش پایانی برنامه به میز سینمای جهان اختصاص داشت که امیر قادری و آرش خوشخو فیلم «Black Bag» را نقد کردند.

امیرقادری عنوان کرد: پیش از اینکه بگویم فیلم «کیف سیاه» اثری بسیار ضعیف بود، می‌خواهم درباره سریال «پایتخت» بگویم. پدیده‌هایی که یک ملت را کنار هم جمع می‌کنند، پدیده های جذاب و دوست داشتنی هستند. «پایتخت» در فصل هفتم این کار را انجام داد و ما دیدیم که مردم تاکنون چیزهایی مانند دستمزد بالای عوامل را که قبلا برایشان عجیب بود، پذیرفتند. همچنین شاهد بودیم که چگونه گروه‌های مختلف مردم در سریال مورد نقد قرار می‌گیرند و مردم از این بابت خوشحال می‌شوند. این گروه یک سرمایه ملی است و اینکه مردم به این بهانه باهم هم‌نظر شده‌اند، بسیار ارزشمند است.
خوشخو تصریح کرد: فیلم «کیف سیاه» نیمه اول درخشانی دارد و شخصیت این سریال بسیار جذاب بود و سماجت کودکانه‌ای داشت. خانم کیت بلانشت هم در فیلم‌ها سنگ تمام می‌گذارند. به نظر من نکته مثبت و منفی این فیلم طراحی صحنه و نور آن است. همه چیز در خانه سبز و از نور زرد استفاده شده بود. فیلم‌های ایرانی هم به این سمت می‌روند و افراطی در پالت رنگی وجود دارد. در حقیقت به نوعی کارگردانان تسلیم طراحان صحنه شده‌اند

افخمی تاکید کرد: فیلمبرداری و طراحی صحنه فیلم‌های جدید به نوعی غیرملموس شده‌اند و مانند خود زندگی نیستند. فیلم‌های قدیم با دوربین آنالوگ فیلمبرداری می‌شدند اما سیستم دیجیتال در فیلمبرداری از آن طرف بام افتاده است، یعنی دوربین در کم کردن عمق میدان به قدری توانا شده است که ما اکنون می‌توانیم فیلم‌هایی بسازیم که فقط سوژه واضح دیده می‌شود. عملا با این امکان فیلم‌ها فضا ندارند و همه چیز پس زمینه محو است. فیلم‌ها سایه روشن و کنتراست ندارد و همه چیز مثل هم است. من از فیلمنامه «کیف سیاه» بسیار خوشم آمد و داستان عجیب و غریبی دارد.
امیر قادری توضیح داد: از نظر من مشکل بنیادی‌تر از این حرف‌ها است و اینکه چطور سینما در دوران آنالوگ به دوران دیجیتال رسید و چه چیزهایی را ازدست داده، بحث مفصلی است. سودربرگ یکی از فیلمسازان محبوب من در دهه نود بود؛ کسی که با ایده‌های نو و تجربه‌گرایی حرکت تازه‌ای ایجاد کرد. سودربرگ کم کم از فضای اصلی سینمای هالیوود فاصله گرفت. گرایش‌های چپ‌گرایانه از جایی به بعد شما را محصور به ایده‌های انتقادی می‌کند و این اتفاق برای سودربرگ رخ داد. فیلم آخر او یعنی «کیف سیاه» فیلم خوبی نبود و من اگر تنهایی این فیلم را تماشا می‌کردم، با سرعت بالا می‌دیدم که فقط تمام شود.
خوشخو گفت: اگر فیلم‌های امنیتی بی بی سی را تماشا کرده باشید، نیمه گره‌گشایی فیلم «کیف سیاه» بسیار شبیه به این سریال‌ها بود. درحالی که مخاطب دوست داشت به واسطه شخصیت‌پردازی فیلم اتفاق خاص‌تری رخ دهد. درواقع این شخصیت‌ها لیاقت پایان شکوهمندتری داشتند.
امیر قادری در پایان خاطرنشان کرد: نیمه اول فیلم هم برای من جذاب نبود. به نظر من سودربرگ پیش‌تر از مدیوم سینما و فرایند فیلمسازی لذت می‌برد اما اکنون فیلمسازی برای او به یک کار کارمندی تبدیل شده است.
این قسمت از برنامه «هفت» به عزت الله انتظامی بازیگر فقید سینما تقدیم شد.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


آخرین اخبار

پربازدیدها