مهدیه مالکی/صبا: همزمان با اکران دو فیلم صیاد و پیشمرگ، درباره ضرورت پرداختن به سینمای دفاع مقدس و مسائل بازگو نشده از هشت سال جنگ تحمیلی، با علیاکبر عبدالعلیزاده روزنامهنگار، منتقد، فیلمساز و مولف کتابهای تخصصی سینما و نمایش به گفت و گو نشستیم.
به نظر میرسد همچنان موضوعات حساسی از جنگ وجود دارد که در حوزه فیلمسازی مورد غلفت قرار گرفته است، توجه به این مسائل و قهرمانان هشت سال دفاع مقدس از چه منظری ضرورت دارد؟
اگر مردم تاریخ خود را نخوانند و آن را فراموش کنند تاریخ برایشان تکرار خواهد شد، آنچه برای مردم ایران ضرورت دارد پرداخت دائمی به تاریخ اعم از تاریخ گذشته و معاصر است. در این میان پرداخت به تاریخ حوزه دفاع مقدس از آن وجه اهمیت بیشتری دارد که تجربه جمعی مقاومت نزدیک به امروز ماست که همه اتفاقات تاریخی در آن وجود دارد؛ یعنی موقعیتی است که سرزمین ایران همواره با آن مواجه بوده و خواهد بود، به این معنی که طمع و یورش بیگانگان نسبت به جایگاه تمدنی، استراتژیک و تمدنی سرزمین ایران است. خاصه این که در این مقطع حماسه و از خودگذشتگی شگفتانگیزی رخ داده است به نحوی که علاوه بر پیروزی در برابر دشمن بعثی، جنبشهای فردی در برابر کارشکنیهای داخلی نیز موثر بوده است. این اتفاق کوچکی نیست که بعد از چهارصد سال توانستیم در این نبرد نابرابر میان ایران و کشورهای بسیاری در جبهه دشمن، بدون از دست دادن یک وجب از خاک کشورمان، اقتدار و عزت ملیمان را به دنیا نشان دهیم .
تماشای رویدادهای اجتماعی و سیاسی مختلف در قاب سینما و به تصویر درآوردن زندگی قهرمانان ملی چه ثمرهای دارد؟
از طرفی با پرداختن به شخصیتها و موقعیتهای دفاع مقدس میتوانیم به بسیاری از سوالات امروز جامعه پاسخ دهیم. ممکن است انسانهای متعهد و موثر درمواجهه با فشارهای اجتماعی، کارشکنیهای آشکار ونابرابریها از تلاش خسته شوند و از ادامه راه بازمانند. با مرور شخصیتهای برجسته دفاع مقدس و فرماندههان جنگ از جمله رزمندگان و فرماندهان شهید درمییابیم که چنین افرادی در شرایط سختتر بر مسیر و هدف خود پافشاری کرده و به نتیجه رسیدهاند. برای مثال زندگی شهید صیاد شیرازی بسیار انگیزه بخش است. فرماندهای که پیروزمندانه توانست جبهه غرب را پاکسازی کند ولی زمانی که برگشت توسط بنی صدر از درجات خود خلع شده و تعمدا به شکل تحقیرآمیزی خانهنشین میشود .آن هم درست زمانی که دشمن بعثی به خاک ایران تعرض کرده، اگر او برای برگشت به موقعیت خدمت، مقاومت و تلاش نمیکرد بدون تعارف ممکن بود سرنوشت هشت سال دفاع مقدس تغییر کرده و به شکل دیگری رقم بخورد. در روزگاری که انسانهای تلاشگر و مفید با موانع زیادی مواجهه هستند با تماشای زندگی چنین افرادی می توانند بر خستگی خود غلبه کرده و انگیزه دوبرابر برای تلاش پیدا کرده و بر ناامیدی غلبه کنند.
بنابراین چنین فیلمهایی نه تنها برای نسلهای جدید بلکه برای افرادی که در آن روزگاران زیست کردهاند ولی به خاطر روزمرگی، آن موقعیتها را فراموش کرده اند موثر است ؛ جامعه با تماشای جریانات اجتماعی و سیاسی مختلف در گذشته نسبت به تکرار آن موضوع واکسینه میشود واین فقط مربوط به قصه جنگ نمیشود بلکه یک تجربه منحصر به فرد زیستی را مرور می کند.
امسال یکی از منتقدین که داور جشنواره فجر نیز بود به شکل ناپختهای چنان به ساخت فیلم دفاع مقدس اعتراض کرد که گویی نه سینما را میشناسد، نه جادوی مرور تاریخ و نه حتی برکات فرهنگ دفاع مقدس را. او حتی به تجربه فیلمسازی کشورهای صاحبان صنعت سینما در دنیا توجه نمیکند؛ کشورهای مهاجم هنوز درباره جنایات و یورشهای خود با جعل تاریخ، فیلم میسازند و این نشاندهنده ظرفیت ارزشمندی این پایلوتهاست. تصورکنید این جماعت اگر فیلم دفاع مقدس و مقاومت ساخته نشود چگونه دچار استحاله و فراموشی تاریخی می شوند. واقعا شنیدن چنین سخنی از چنین فردی در جایگاه داور جشنواره راهبردی فجر موجب شگفتی است.
غفلت از ظرفیت سینمای دفاع مقدس چه تبعاتی دارد؟
اگر همچون سه دهه قبل از روایتگری در این حوزه غفلت کرده و از این ظرفیت استفاده نکنیم، رقبای ما از این فقدان سوءاستفاده کرده و روایت پرتحریف به شیوهای که می خواهند را به روایت اول بدل می کنند. برای مثال حدود سه دهه از روایت جنایات و خیانتهای منافقین به این بهانه که کارآنها تمام شده و با پرداختن به جنایات شان به آنها اعتبار می دهیم ! غفلت کردیم و این موجب شد جای جلاد و شهید را عوض کنند یا کار به جایی برسد که شعار فرقهای همچون کوموله دوباره در سال ۱۴۰۱ معیار ناآرامی قرار گیرد، چون ما نتیجه شعار و ملاک آنها را برای مردم بازگو نکردیم این موجب شد جنایات آنها فراموش شود و با همان شعار فریبنده به میدان بیایند . در حالی که همین گروهک جانی در دهه ۶۰ حتی به دختران کرد و هم وطنان خود رحم نکردند و آنها را شکنجه و مثله و زنده به گور کردند و …. بنابراین پرداختن به مسائل دفاع مقدس صرفا روایت اتفاقات نظامی نیست بلکه حاوی مرور تاریخ معاصر، پاسخ گویی به سوالات بنیادین امروزی و انتقال فرهنگ ارزشمند مقاومت است .
با مرور بخشی از این موارد فراموش شده در فیلمهای سینمایی می توان بارقههای امید را برای اهل دقت به وجود آورده و باعث شویم زمینه کنجکاوی و مطالعه افراد نسبت به آن موقعیتها، اشخاص و بازخوانی متون مختلف فراهم شود.
چگونه باید این وقایع و افراد را روایت کرد که توجه مخاطب به چنین سوژههایی جلب شود؟
شرط اصلی جلب مخاطب این است که فیلم خوش ساخت باشد یعنی به لحاظ سینمایی اثری تکمیل و بینقص باشد که بدون تردید شامل فیلمنامه کیفی ، پیشتولید، علمی و استاندارد ، تولید توام با فناوری میشود. این روزها سریال تلویزیونی «ذهن زیبا» نمونه برجستهای از کیفیت مورد نیاز است. اثری موجز و به دور از زیادهگوییهای معمول تلویزیونی که هر مخاطبی که به صورت تصادفی این سریال را دید، آن را به صورت مستمر دنبال کرد چون محتوا دارای ساختار قابل توجهی است و مخاطب احساس کم فروشی نمیکند؛ یا فیلم هایی مثل موقعیت مهدی ، ایستاده در غبار ، اشک هور ، ۲۱ نفر و ….
در جشنواره چهل و سوم فیلم فجر هم آثاری با این ویژگیهایی که برشمردید وجود داشت؟
اصولا در کشور های صاحب صنعت سینما، حرفهای راهبردی و کلان را در فیلمهای تجاری میزنند و این نکته مهم در سینمای دفاع مقدس مورد کم توجهی قرار گرفته است؛ برخی نهادهاهای موظف در این حوزه درگذشته فیلمی با کیفیت ساختهاند که مورد توجه مخاطب قرار گرفته ولی متاسفانه بعد از ده سال در ساخت فیلم مشابه آن نمیتوانند همان کیفیت را تامین کنند و اثرشان مورد اقبال مخاطب قرار نمیگیرد چون کیفیت ساخت آن کاهش یافته است. امسال در جشنواره فجر۴۳ شاهد چنین فیلمهایی بودیم که به لحاظ انتخاب بازیگر برای شخصیتهای تاریخی دچار ضعف بودند و این انتخاب اصل مرجعیت و مستندسازی یک فیلم را خدشهدار می کند. در آثار تاریخ معاصر، حتی ضروری است بازیگرانی که برای نقش های تاریخی انتخاب میشوند از لحاظ بازی، تنصدا، آکسانگذاری در گویش و رفتارفیزیکی به شخصیت اصلی نزدیک باشند. روایتگری و تبیین این موقعیتها و افراد اهمیت دارد ولی پرداخت به این حوزه از چنان اهمیتی برخوردار است که نباید از چنین نقصهایی چشم پوشی کرد . بخصوص امروز که ظرفیت سینمای ایران به لحاظ فناوری، چهرهپردازی و تکنیک و … جهش کرده و باید در شان آن جهش سینمایی، سینمای دفاع مقدس نیز از آن بهره ببرد.
افراد نوپا، کم توان و کم تجربه نباید وارد حوزه تاریخ خاصه حوزه دفاع مقدس شوند چون حوزه دفاع مقدس جای تجربه کردن نیست بلکه جای حرفهای هاست بنابراین موسسه و تهیه کنندهای که میخواهد فیلم دفاع مقدس بسازد وظیفه دارد در برابر آن سلحشوری و جانفشانیهایی که رزمندگان از خود نشان دادهاند، برای ساخت اثر از بهترینها استفاده کند بنابراین باید دقت کرد در بدیهیات دچارضعف نباشیم. این اشکالات به حوزه دفاع مقدس آسیب میزند .اگر قرار باشد فیلمی در همه حوزهها دچار ضعف باشد بهتر است آن فیلم ساخته نشود، برای مثال فیلم ۱۹۶۸ که درباره حواشی مسابقه فوتبال ایران و اسرائیل ساخته شد.
به نظر شما فیلمهایی با مضمون دفاع مقدس چه زمانی موفق میشوند؟
به یقین اصل و پایه یک فیلم درخشان، فیلمنامه آن است که شامل، محتوا و موقعیت و رویکرد پرداخت به سوژه تاریخی است یعنی اگر یک سوژه تاریخی را صرفا به لحاظ موقعیت تاریخی آن بررسی شود یک گونه پرداخت است ولی اگر به دنبال بهره و نتیجه برای مخاطب امروز در موضوع موقعیت های اجتماعی-فرهنگی-سیاسی باشیم شکل مترقیتری به آن پرداختهایم و آن فیلم گامی به جلو خواهد بود. امسال شاهد فیلمهای غیرضروری همچون ۱۹۶۸ بودیم که به حواشی فوتبال ایران و اسرائیل می پرداخت . در حالی که موقعیت روایت شده طوری پرداخت شده بود که مخالف جریان سیاستهای کلان کشور است. اصولا گروهی که مبارز تلقی میشوند هیچ ریشه و شناسنامهای ندارند و تجربه میدانی آن ها نمونه شکست خورده ای در برابراسرائیلیها و ساواک است ، ساختن چنین موقعیتی چه برداشت و درکی برای مخاطب در پی دارد؟ البته اگر درست پرداخته میشد می توانست حاوی این پیام روشن باشد که مردم ایران از سال ها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با ماهیت رژیم اشغالگر قدس مشکل داشته اند اما پرداخت ضعیف فیلم را به بیراهه برده است. نباید از چنین فیلمهای ضعیف، بدون پرداخت و دچار نقصهای فنی و سینمایی حتی در حوزه دفاع مقدس دفاع کنیم و از طرفی باید همت و توان خود را برای حمایت از فیلمهای خوش ساخت که محتوا را نیز منتقل کرده متمرکز کنیم بنابراین انتخاب سوژه و فیلمنامه، نوع پرداخت در حوزه تاریخی و دفاع مقدس بسیار مهم است و در نهایت تمام مراحل تولید فیلم به لحاظ کیفی و حرفهای باید در سطح عالی اتفاق بیفتد تا فیلم ماندگار و بدون تاریخ مصرف خلق شود تا علاوه بر امروز برای سالهای آینده قابل تماشا باشد.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است