عارفه معماریان/ صبا؛ در دورهای زندگی میکنیم که دیده شدن، بسیار آسانتر از ماندن است. پلتفرمهای نمایش خانگی با ریتمی سریع، به دنبال کشف چهرههای تازهاند؛ بازیگرانی که با یکی دو سکانس جذاب یا حتی صرفاً با چهره و نوع پوشش، به شهرت میرسند. اما این شهرت، عمر طولانی ندارد. بازیگر جوانی که دیروز ستارهی فضای مجازی شده بود، امروز در پروژهای سطحی بازی میکند و فردا نامش فراموش میشود.
ستارهسازی واقعی، نیازمند پشتوانهایست از تربیت بازیگر، انتخاب نقش مناسب، هدایت کارگردان و مهمتر از همه، مدیریت رسانهای تدریجی. چیزی که پلتفرمها یا به آن توجه ندارند یا فرصت اجرای آن را ندارند. بازیگر نوظهور، بدون آموزش درست، بدون کارنامه تئاتری یا تجربهی زیستهی هنری، به ناگاه در مرکز توجه قرار میگیرد و همزمان با شهرت، زیر فشار مقایسه و انتقاد قرار میگیرد.
از سوی دیگر، این بازیگران اغلب در پروژههایی ظاهر میشوند که کیفیت لازم را ندارند؛ فیلمنامههای ضعیف، دیالوگهای کلیشهای و نقشهایی که مجالی برای پرورش ندارند. در چنین فضایی، بازیگر جوان نه میتواند مهارت خود را نشان دهد و نه سرمایهی اعتماد مخاطب را حفظ کند.
جای خالی نهادهایی که ستارهسازی را نه بهمثابه یک حادثه، بلکه به عنوان فرایندی حرفهای ببینند، بیش از هر زمان حس میشود. شاید وقت آن است که به جای مسابقه در معرفی «چهرهی جدید»، به ساخت «بازیگر ماندگار» فکر کنیم.
بازیگر ماندگار، محصول تربیت هنری است، نه نتیجهی الگوریتمهای سوشالمدیا یا تصمیمات شتابزدهی سرمایهگذاران. او کسیست که در روندی تدریجی، با نقشهای متنوع و هدایت شده، فرصت رشد پیدا میکند و از مسیر تجربه، تمرین و نقد عبور میکند. در غیاب چنین روندی، چهرههای تازهوارد مانند شعلههایی زودگذر در آسمان هنر میدرخشند و خاموش میشوند، بیآنکه اثری ماندگار بر حافظهی جمعی مخاطب بگذارند.
برای عبور از این چرخهی مصرفی و بازگشت به مفهوم اصیل «بازیگر»، باید میان تولید صنعتی محتوا و پرورش فردی هنرمند، تعادلی دوباره یافت. این مهم، تنها با همکاری نهادهای آموزشی، رسانهها، کارگردانان و حتی مخاطبان آگاه ممکن خواهد بود. آیندهی سینما و نمایش خانگی، نه در شتاب برای چهرهسازی، بلکه در صبر برای ساختن بازیگرانی نهفته است که همزمان با شهرت، ریشه میدوانند و معنا میسازند.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است