مریم عظیمی/ صبا؛ این فیلم با نگاهی عمیقتر و چند وجهی به مسائل و چالشهایی که مهاجران در مراحل مختلف مهاجرت غیر قانونی با آن مواجه میشوند در چهار اپیزود به چهار قصه متفاوت میپردازد. در ادامه گفتوگوی خبرنگار صبا با عوامل این فیلم را میخوانید.
امین بخشیان، نویسنده، کارگردان و تهیهکننده:
این فیلمی تصویری نو از مهاجران ارائه کرد
اجازه بدهید ابتدا از فیلمنامه و چگونگی خلق شدن سوژه ابتدایی شروع کنیم.
تقریباً یک دهه از عمرم مشغول به تحصیل و زندگی در انگلستان بودم و همان جا بود که جذب موضوع مهاجرت به خصوص مهاجران غیرقانونی از ملیتهای متفاوت شدم. من در این راستا دو فیلم کوتاه و یک مستند ساختم و با جامعه مهاجران و افرادی که اغلب در کمپها زندگی میکنند ارتباط برقرار کردم همینطور از طریق نامه نگاریهایی که انجام دادم موفق شدم در دادگاههایی که برای مهاجرین برگزار میشود حضور پیدا کنم، من بیش از چهار ماه به این دادگاهها رفت و آمد داشتم و نت برداری و تحقیق میکردم. پس از آغاز پروسه ساخت فیلم از جایی به بعد دوست و همکلاسیام خانم کایلا بروس که نویسندگی و کارگردانی بخش انگلیس را انجام داده به پروژه ملحق شد. در واقع میتوان گفت که این فیلم حاصل پژوهشی بود که آغاز کرده بودم، پژوهشی که در مسیرش به قصههای زیادی برخوردم که در دل هر کدام درامی تاثیرگذار نهفته بود که میتوانست تبدیل به زبان سینما شود. من دوست داشتم که شرایط و وضعیت این افراد را تا جایی که میتوانم به تصویر بکشم و واقعاً هم کار زمانبری بود اما خدا را شکر از نتیجه راضی بودیم و بازخوردی که از اکران در ایران داریم هم راضی کننده است.
همکاری شما با کایلا بروس به چه شکل بود؟
من کار را شروع کرده بودم و با توجه به بودجه محدودی که داشتم نمیتوانستم به تنهایی از پس آن بر بیایم. طی صحبتهایی که با خانم بروس داشتیم ایشان نیز به کار علاقهمند شدند حتی در برخی جلسات دادگاه حضور پیدا کردند و پروندههای مختلف پناهندگی را از نزدیک رصد کردند. در نهایت از آنجایی که پس از مقطعی من باید به ایران باز میگشتم ایشان ادامه کار را بر عهده گرفتند و با مکاتبات و چتهای تصویری که داشتیم در جریان کار یکدیگر قرار میگرفتیم و کار را پیش میبردیم. البته این پروسه تقریباً حدود ۵ سال زمان برد. مثلاً ما یک اپیزود را کار میکردیم ولی از آنجایی که چند جغرافیای متفاوت در این فیلم داریم گاه باید صبر میکردیم و گاه وقفه یک ساله بین دو اپیزود ایجاد میشد اما همین مسئله اپیزودیک بودن کار و اینکه ما سفری از مبدا تا مقصد را با کاراکترهای متفاوتی روایت میکنیم باعث میشد که طولانی شدن پروسه فیلمبرداری آسیبی به کلیت اثر وارد نکند.
بازیگرانی که برای هر اپیزود انتخاب شدهاند آیا منسوب به همان ملیتی هستند که بازی میکنند یا از ملیتهای متفاوت نیز استفاده کردید؟
نه واقعاً هر ملیتی که در فیلم دیده میشود ما از بازیگر منسوب به همان ملیت و زبان استفاده کردیم در این فیلم کاراکتر عرب زبان، ایرانی، افغان، الجزایری، آفریقایی، لهستانی، هندی و.. داریم. در ترکیب کادر بازیگران نیز از تلفیق نابازیگر و بازیگر استفاده کردیم و برخی از بازیگران کار را از همان کمپهای پناهندگی پیدا کردیم. توجه ویژه ما روی این بود که از کسانی استفاده کنیم که شرایط مشابهی را تجربه کرده باشند تا بتوانند بهتر حس موقعیت را منتقل کنند، حتی نشست و اثری که تجربیات و ترسهایی که در این سفر با آن مواجه بودند بر چهره کاراکترها برای ما اهمیت داشت.
یکی از نکات جالب در مورد فیلم این است که خشونت و بی رحمی نسبت به گروهی از مهاجران در نهایت به منفعت گروه دیگری از همین مهاجران میانجامد.
مهاجرت غیرقانونی یک نوع تجارت است و افراد زیادی از این مسئله سود میبرند و همین افراد به مرور زمان شاید بخشی از عواطف و اصول انسانی خود را از دست میدهند چرا که به این مسئله فقط به چشم یک تجارت نگاه میکنند. داستانهای خشونت بار زیادی وجود داشت که میزان خشونت آن در حدی بود که مسلماً مخاطب نیز درست مانند خود من که حتی از شنیدن این داستانها آزرده میشدم از دیدن آن روی پرده سینما اذیت میشد و ما از میان تمام این داستانها چند داستان را انتخاب کردیم.
به نظر میرسد کسانی که به صورت غیرقانونی مهاجرت میکنند به نوعی از مدنیت جامعه خودشان و حتی مدنیت جهانی بیرون رانده میشوند و گویی دیگر قانون جهان آنها را به رسمیت نمیشناسد و با بیرحمی تمام با آنها برخورد میکند.
بله گویی این آدمها دیگر روی نقشه وجود ندارند. در اپیزود دوم این فیلم نیز میبینیم که در همان ابتدای ورود مادر و پسر ایرانی به یونان پاسپورتهایشان گرفته میشود و به آنها میگویند که شما دیگر نیازی به این پاسپورتها ندارید و مسئولیتتان با ماست. موارد بسیاری دیده میشود که این مهاجران را مدتها در ایستگاههای بین راهی نگه داشته و معطل میکنند و تا آخر قران پولشان را میگیرند تا حدی که خانواده آنها مجبور میشوند که دوباره پول بفرستند و در آخر پس از اینکه به اندازه دلخواه از این مهاجران سود بردند آنها را در شرایط بسیار سخت راهی این سفر میکنند، سفری که بسیاری در طول آن آسیب میبینند و کشته میشوند.
اسم فیلم از کجا میآید؟
من با یک خانم خبرنگار چینی آشنا شدم که تقریباً ۳ سال از زندگیاش را صرف زندگی با مهاجران غیرقانونی کرده، مسیرها را با آنها طی کرده بود و در این زمینه کتاب بسیار ارزشمند نیز ثبت کرده است. اسم این فیلم از اصطلاحی به نام undocument میآید یعنی کسانی که هیچ گونه هویت و مدرکی ندارند و من این اصلاح را به نانوشته ترجمه کردم یعنی چیزی در هیچ جای مکتوب نشده است. وقتی من با این خبرنگار چینی صحبت میکردم گفتند که این لغت یعنی undocument را به سازمان حقوق بشر پیشنهاد کردهاند که تا به جای کلمه illegal immigrant یعنی مهاجر غیرقانونی استفاده شود چون معتقد بودند حداقل خود ما باید برای این انسانها اصطلاحی انسانیتر به کار ببریم و نباید به انسان لقب غیرقانونی بدهیم چرا که در گذشته اصلاً چنین مرزبندیهایی وجود نداشت. با این تفاسیر من از این لغت خیلی خوشم آمد و تصمیم گرفتم که از ترجمه آن برای عنوان فیلم استفاده کنم.
با توجه به اینکه فیلم «نانوشته» در جشنوارههای جهانی مورد توجه قرار گرفته، کدام نکات و ویژگیهای فیلم توانست بیشتر توجه مخاطبان این جشنوارهها را جلب کند؟
این فیلم تصویری از مهاجران ارائه کرد که برای بسیاری از مخاطبان تصویری نو بود. خود من اولین باری که در دادگاههای انگلیس شرکت کردم با این تصویر شوکه کننده مواجه شدم که حتی خود فرد نیز در دادگاه خودش حضور ندارد و صرفاً از طریق وبکم با متهمی که در شهر دیگری حضور دارد ارتباط برقرار میشود و در نهایت تصمیم گیری شده، حکم میدهند و از همان جا فرد را راهی کشور خودش میکنند. البته فیلمهای زیادی در رابطه با مهاجرت ساخته شده اما چیزی که توجه مخاطبان «نانوشته» را بیش از همه به خود جلب کرد و از آن سخن میگفتند این بود که تمام این انسانها و مهاجرین برای به دست آوردن چیزی تمام این رنجها را به جان میخرند اما در این راه بسیاری از چیزهای ارزشمندشان را از دست میدهند درست مثل پسر بچه اپیزود دو که خیلی زود معصومیتش را از دست میدهد و درگیر بلوغ زودرس و خشونت دنیای اطرافش میشود. یکی از مهاجرینی که در یکی از دادگاههای انگلستان حضور داشت و از حکمش نا امید شده بود و قرار بود دیپورت شود میگفت «آقای قاضی داستان ما مهاجران درست مانند پینوکیو است که میخواست به شهربازی برود فکر میکرد که یک دنیای رنگی و زیبا در انتظار اوست اما در نهایت هویت خود را از دست داد و تبدیل به موجود دیگری شد.»
سخن پایانی
دوست دارم کسانی که به فکر مهاجرت هستند و در نظر دارند از راههای پرخطر این مسیر را ادامه دهند این فیلم را ببینند. ما در حد توان سعی کردیم این مسیر، چالشها و عواقبش را در قالب یک درام و داستان نشان دهیم بنابراین خیلی خوشحال میشوم، به خصوص نسل جوان که میبینم این روزها در اندیشه مهاجرت از هر راهی هستند جزو مخاطبان این فیلم باشد.
رضا بشیری، مدیر تولید:
مهاجرت معضلی جهانی است
لطفا از پیشینه کاری خود در سینما و همکاریتان با این پروژه بگویید.
بیش از دو دهه است که در تلویزیون و سینما فعالیت میکنم و در پروژههای مختلف سینمایی تلویزیونی سریال مستند به عنوان مدیر تولید حضور داشتم. آقای بخشیان نیز از دوستان قدیمی بنده هستند که مدرک کارشناسی ارشد کارگردانی خود را از انگلستان گرفته و سالها مقیم انگلستان بودند. بر اساس همین رفاقت قدیمی ایشان پیشنهاد این کار را به من دادند و پس از صحبتهای اولیه، برآورد مالی، انتخاب عوامل و باقی داستانها شروع به کار کردیم و تا این لحظه به لطف خدا هم رفاقتمان پابرجا است و هم مراوده کاری داریم و در آثار کوتاه و بلند همدیگر نیز همکاری کردهایم و امیدوارم که در آینده نزدیک فیلم بلند دیگرمان هم به اکران برسد.
مسئله جذب سرمایه و حضور بینالمللی به چه ترتیب بود؟
همانگونه که مستحضر هستید این فیلم چهار اپیزود دارد که اپیزود اول در ایران، اپیزود دوم در یونان و اپیزود سوم و چهارم نیز در انگلستان و در شهر لندن کار شده است. در مورد سرمایه نیز اما فیلم به صورت مستقل و با سرمایه شخصی پیش رفته علاوه بر این در چند جغرافیای مختلف کار شده و به همین دلیل پروسه تولید آن یک مقدار طولانی شد. فیلم «نانوشته» پیش از دریافت پروانه نمایش در ایران در جشنوارههای متعدد بینالمللی شرکت کرد و از جشنواره بخارست جایزه اول بهترین فیلمنامه، بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را دریافت کرد و خانم مریم داوری نیز کاندید بهترین بازیگر زن شد. «نانوشته»در جشنوارهها و مراسم اختصاصی دیگری که برای فیلم در انگلستان برگزار شد همینطور در هفته فیلم آمریکا مورد تقدیر قرار گرفت بدین ترتیب ما پخش جهانی و بینالمللی فیلم را نیز انجام دادیم اما از آنجایی که سه اپیزود این فیلم در خارج از کشور میگذشت پروسه گرفتن پروانه نمایش فیلم در ایران کمی طولانی شد و فکر میکنم حدود ۱۰ ماه زمان برد که فیلم به روز رونمایی و اکران برسد.
استقبال مخاطبان از فیلم و نظر منتقدان داخلی نسبت به فیلم چگونه بوده است؟
به لطف خدا در ۲۰ فروردین مراسم رونمایی انجام و اکران در سطح کشور آغاز شد. به هر حال نانوشته یک فیلم هنر و تجربه است و مخاطب خاص و تعداد سینماها و سانسهای محدودی دارد که این به نوعی یک رقابت نابرابر بین فیلمهای سینمایی هنر و تجربه و فیلمهای سینمایی بدنه و سینمایی تجاری است. اما خوشبختانه در این ۱۰ روزی که اکران آغاز شده بازخوردهای بسیار خوبی داشتیم و عزیزان و مخاطبان فیلم را دیدهاند و خدا را شکر همه چیز خوب پیش رفته است. در اکران افتتاحیه منتقدین بسیاری حضور داشتند اما از آنجایی که نقد یک فیلم به صورت بداهه نیست و باید فیلم چندین بار دیده شود و پلان به پلان، سکانس به سکانس و اپیزود به اپیزود مورد نقد و بررسی قرار گیرد با دوستان هنر و تجربه نیز رایزنیهایی خواهیم داشت که انشالله در دو جلسه، نقد و بررسی این فیلم انجام شود یک جلسه در سالن چارسو و دیگری در تالار اندیشه برگزار خواهد شد و امیدواریم که از منتقدن گرامی نیز فیدبک و بازخورد خوبی بگیریم.
همکاری گروه هنر و تجربه با شما تا این لحظه چگونه بوده است؟
من بسیار سپاسگزارم و این را واقعاً از صمیم قلب میگویم. دوستان در هنر و تجربه مثل آقای حمید مقدم در راس و آقای سفلایی، آقای کاظمی و آقای زادمهر بسیار همراه هستند و به عینه و از نزدیک میبینم که این دوستان چقدر زحمت میکشند و بستری را فراهم میکنند تا فیلمهای هنر و تجربه و فیلمهای مستقل دیده شوند اگرچه که کار بسیار سختی است چرا که فیلمهای گروه هنر و تجربه با دیگر آثار سینمایی در یک رقابت نابرابر هستند حال از لحاظ پروداکشن و هزینه گرفته تا شرایط اکران و تعداد سانسها، همه امکانات و توجهات به سمت سینمای بدنه و سینمای تجاری است و این سوی داستان مغفول واقع شده است. اما خدا را شکر با تلاشی که این عزیزان انجام میدهند امیدوارم که اتفاقات بسیار خوبی برای فیلمهای هنر و تجربه و فیلمهای مستقل بیفتد
سالهاست که به فیلمهای اجتماعی این نقد وارد میشود که در حال سیاه نمایی هستند و این نقدها زمانی شدیدتر میشود که از سمت جشنوارههای خارجی مورد تقدیر و استقبال قرار بگیرند شما به عنوان کسی که مدتهاست در این عرصه فعالیت میکنید آیا رویکرد جشنوارههای خارجی را اینگونه میبینید یا اینکه این یک نگاه یکسویه به رویکرد جشنوارههای خارجی است؟
تم و مایه فیلم ما مهاجرت است و مهاجرت امروز، نه تنها یک معضل برای ایران بلکه معضلی برای اکثر کشورهای جهان است. ما در این چهار اپیزود تلاش کردهایم که معضلات مهاجرت را از چند زاویه مختلف و در چند داستان مختلف که با یک نخ تسبیح به هم وصل هستند پیش ببریم و سعی کردیم این معضلات و مشکلات فرهنگی، هویتی، عاطفی، قانونی و… را در عرض ۹۰ دقیقه نشان دهیم که امیدوارم مقبول واقع شود. در بحث جشنوارهها فکر میکنم که به صورت عام اینگونه نیست که اگر در فیلمهای اجتماعی سیاه نمایی شود بیشتر مورد توجه قرار بگیرند. مخاطبان نیز خواهند دید که داستان فیلم ما سیاه نمایی نیست اما یک سری فیلمهای به خصوص نیز هستند که با سیاهنمایی میخواهند به مذاق آنور آبیها خوش بیاید. خوشبختانه فیلم ما از این موضوع مستثنا است و ما سعی کردیم یک مسئله اجتماعی را در قالب هنر و تصویر نشان داده، بازگو کنیم.
به نظر میرسید «نانوشته» با توجه به این که مسئله مهاجران غیر قانونی را در مرزهای جغرافیایی متفاوتی بررسی میکند و نگاهی چند جانبه به موضوع دارد توانسته خود را از این اتهام مبرا کند؟
بله، ما در حد توان سعی کردیم این گونه باشد. به هر حال مسئله مهاجرت یک تو در توی بسیار پیچیده است و آقای بخشیان به عنوان نویسنده کارگردان و تهیه کننده فیلم تمام تلاششان را کردهاند که حق مطلب ادا شود امیدوارم که به مذاق عزیزان خوش بیاید از کار لذت ببرند و مقبول واقع شود.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است