ضد قهرمان اصلی فیلم ما صرفاً بنی‌صدر نبود/ تاریخ را تحریف نکردیم | پایگاه خبری صبا
امروز ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۳:۰۷
گفت‌وگوی صبا با جواد افشار، کارگردان فیلم سینمایی«صیاد»:

ضد قهرمان اصلی فیلم ما صرفاً بنی‌صدر نبود/ تاریخ را تحریف نکردیم

فیلم سینمایی« صیاد»، محصول مشترک بنیاد سینمایی فارابی، بنیاد شهید و امور ایثارگران و موسسه فرهنگی هنری صاد است که در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر چهل ‌و سوم به نمایش درآمد و موفق شد در دو بخش سیمرغ بلورین بهترین جلوه‌های ویژه میدانی و بصری را از آن خود کند. این فیلم که به برهه‌ای مهم از زندگی شهید علی صیاد شیرازی می‌پردازد، به نویسندگی حسین تراب‌نژاد، کارگردانی جواد افشار و تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی، هم‌اکنون در سینماهای سراسر کشور در حال اکران است در این فیلم که اثری در ژانر سینمایی پرتره با موضع قهرمانان ملی است، بازیگرانی چون؛ علی سرابی، هومن برق نورد، مارال بنی‌آدم، نادر سلیمانی، محمدرضا هدایتی، ایوب آقاخانی، شهروز آقایی و رز رضوی و ... ایفای نقش کرده‌اند.

سمیه خاتونی/صبا؛ در گفت‌وگوی پیش رو به سراغ جواد افشار، کارگردان فیلم«صیاد» رفتیم و با او در باب ویژگی‌های تکنیکی و روایتی این فیلم به بحث نشستیم.

فیلم«صیاد» را می‌توان یک اثر شاخص در سینمای پرتره و ملی ایران دانست. با این وصف از نظر شما، یک فیلم ملی در ساحت سینمای ایران چه شاخصه‌هایی دارد و با توجه به این رویکرد شما چه مؤلفه‌هایی را در این فیلم گنجانده‌اید؟

مهم‌ترین عنصر در یک فیلم ملی، حضور یک قهرمان ملی است. ما در جامعه‌مان بیشتر نام قهرمان‌ها را شنیده‌ایم، اما کمتر با عمق شخصیت و تأثیرگذاری‌شان در تاریخ کشور آشنا هستیم. در مقطع حساس ابتدای انقلاب، شهید صیاد شیرازی نقشی کلیدی در حفظ انسجام ملی ایفا کرد. ما در این فیلم تلاش کردیم بخشی از حماسه‌ها و تصمیمات مهم او در شرایط بحرانی کشور – از تهدید تا تجزیه، تا حمله ارتش بعث عراق و ترورهای پی ‌در پی مسئولان بلندپایه – را به تصویر بکشیم. هدف این بود که نسل امروز با بخشی از واقعیت‌های آن دوره و شخصیت‌هایی مثل شهید صیاد آشناتر شوند.

ساخت فیلم با محوریت شخصیت ملی، توامان هم با محدودیت‌هایی مواجه است و هم ظرفیت‌هایی را به مثابه آشنایی مخاطب با موضوع ایجاد می‌کند، در روند تولید، این دو جنبه برای شما چگونه نمود پیدا کردند؟

بله، کاملاً درست است. متأسفانه محدودیت‌هایی وجود داشت؛ به‌ویژه در روایت برخی وقایع و شخصیت‌های اطراف شهید صیاد که به دلیل برخی ملاحظات، نمی‌توانستیم همه واقعیت‌ها را همان‌طور که بوده‌اند، منعکس کنیم، مسلما اگر این امکان وجود داشت، پی‌رنگ دراماتیک داستان غنی‌تر و شخصیت‌پردازی کامل‌تری ارائه می‌شد. اما در عین حال، ظرفیت‌هایی هم داشتیم؛ شهید صیاد در تعامل مستقیم با چهره‌های مهم کشور از جمله رهبری تا فرماندهان نظامی و رئیس جمهور بود. این مسئله ظرفیت بالایی را برای ما ایجاد می‌کرد تا بتوانیم رویدادهای مهم را چه در اتاق رئیس جمهور، ستاد فرماندهی تا کف میدان نبرد در یک مقطع زمانی مرور کنیم و به تصویر بکشیم و فضای جلسات مهم، تصمیم‌سازی‌ها و میدان نبرد را همزمان بازنمایی کنیم.

در بعضی بخش‌ها به نظر می‌رسد در نمایش جزئیات تاریخی، جانب احتیاط را رعایت کرده‌اید. آیا این به خاطر محدودیت زمانی فیلم بود یا ملاحظات محتوایی و ممیزی؟

اگر مثالی بزنید راحت‌تر می‌توانم پاسخ بدهم.

مثلاً درباره اختلاف شهید صیاد شیرازی با بنی‌صدر…تا چه حد اجازه پرداخت به این موضوع را داشتید؟در فیلم به نظر می‌رسد که صیاد قهرمانی کنشگر نیست و ماجرای اختلاف او با بنی‌صدر با دخالت مستقیم امام خمینی(ره) و صدور یک نامه از سوی امام حل شد که باعث برکناری بنی‌صدر شد در این کشمکش گویا خود شهید صیاد در حل ماجرا کنشگری مستقیمی نداشت؟

بله، این‌ها دقیقاً همان نقاطی هستند که ما در بیانشان با محدودیت مواجه بودیم، نه اینکه نخواهیم یا ندانیم، بلکه فضا برای پرداختن کامل به چنین موارد حساسی فراهم نبود. طبیعی است که بعضی لایه‌ها به شکلی محافظه‌کارانه‌تر بیان شده‌اند. در عین حال تلاش کردیم مفهوم اصلی و جریان کلی ماجرا را منتقل کنیم، حتی اگر بخشی از جزئیات در روایت حذف یا تعدیل شده باشد. البته بخشی از این موضوع هم به محدودیت زمانی برمی‌گردد. طبیعتاً نمی‌توانستیم به تمام جزئیات در همه ابعاد بپردازیم. ما در روایت، به برخی از وقایع به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم اشاره کردیم و ناچار بودیم از برخی مسائل هم عبور کنیم. موضوع فیلم ما شخصیت شهید صیاد بود و سعی کردیم قصه را با محوریت حرکت او پیش ببریم. بنابراین هرجا که صیاد درگیر ماجرا بود، به آن رویداد پرداختیم. اما دیگر نخواستیم وارد پشت‌پرده‌های روابط بنی‌صدر با مشاورانش یا جزئیات عملکرد سیاسی او بشویم. شاید اینطور به نظر برسد که سانسوری صورت گرفته، اما در واقع تعریف ما این بود که با قهرمان همراه شویم. مثل این که شما در محل کار مشغول فعالیت باشید اما اتفاقاتی در منزلتان در جریان باشد که بر کار شما اثر بگذارد، پس ما بدون آنکه نیاز باشد اتفاقات منزلتان را نشان دهیم به تأثیرات آن پرداختیم و از آوردن جزئیاتی که ارتباط مستقیمی با قهرمان نداشت، چشم پوشیدیم.

 

به هر حال در این فیلم، بنی‌صدر در قامت یک آنتاگونیست ظاهر می‌شود، درست است؟

 

در بخشی از داستان، بله. اما ضد قهرمان اصلی فیلم ما صرفاً بنی‌صدر نبود. ضد قهرمان بزرگ‌تر، شرایط آشفته و فضای دشوار پیرامون شهید صیاد بودند که بنی‌صدر تنها یکی از عناصر این شرایط محسوب می‌شد.

آیا به خاطر محدودیت، نتوانستید شخصیت بنی‌صدر را سیاه‌تر ترسیم کنید یا این انتخاب خود شما و نویسنده بود که شخصیت او خاکستری باقی بماند؟

به نظرم این خواست نویسنده بود و تصمیم آگاهانه مبنی بر اینکه روایت بر پایه واقعیات تاریخی باشد. نه من و نه نویسنده، هیچکدام به این نتیجه نرسیدیم که بنی‌صدر شخصیتی کاملاً سیاه یا خائن مطلق باشد. تاریخ هم چنین قضاوتی نکرده است. در مستندات تاریخی آمده که بنی‌صدر انحرافاتی داشت و رفتارهایی از او سر زد که بعدها به خیانت تعبیر شد، اما این انحرافات بیشتر ناشی از نفوذ اطرافیان او، به ویژه سازمان مجاهدین خلق بود. بنابراین سعی کردیم به واقعیت وفادار بمانیم و بدون پیش‌داوری شخصیت‌پردازی کنیم.

 

پس شما سعی کردید تا حد ممکن به واقعیت وفادار بمانید، درست است؟

 

بله، کاملاً. ما در فیلم صیاد، تاریخ را تحریف نکردیم و نمی‌خواستیم با یک قضاوت نادرست آخرت خودمان را به خطر بیندازیم این نگاه اخلاق‌مدارانه در شخصیت‌پردازی صیادشیرازی نیز به خوبی نشان داده شد؛ با اینکه ممکن بود این کار از جذابیت دراماتیک کم کند. مثلاً در جایی که بنی‌صدر از ریاست جمهوری برکنار می‌شود، صیاد خوشحال نمی‌شود و نگران آینده کشور است. اشاره خوبی کردید. این دقیقاً نشان می‌دهد که قهرمان ما یک قهرمان ملی است، انسانی با آرمان‌های انقلابی و ملی. برای او، شکست یا سقوط خودش و یا دیگری ملاک نبود؛ بلکه آنچه اهمیت داشت، حفظ ایده‌آل‌ها و آرمان‌های ملی و انقلابی بود. واکنش صیاد در برابر مشکلات بنی‌صدر هم انسانی بود و هم استراتژیک؛ که نشان ‌از مرام و بزرگی او داشت.

 

شما در فیلم صیاد؛ صحنه‌های اکشن و جنگی جذابی داشتید که به غایت سینمایی بود. اما من احساس کردم که در برخی از این صحنه‌ها، روایت و داستان‌گویی وجود ندارد و این بخش‌ها تنها برای تزئین و جلوه‌های بصری پرطمطراق‌تر طراحی شده‌ است؟

 

اجازه بدهید من با این نظر شما مخالف باشم…چرا می‌گویید در این بخش‌ها قصه و روایتی نیست؟ در واقع در آن بخش‌ها هم ما داستان و روایت داریم. برای مثال، در یکی از صحنه‌ها، صیاد در تلاش است تا از تجزیه ایران جلوگیری کند و با نیروهای مردمی و پیش‌مرگان کرد منطقه همکاری می‌کند تا از سقوط شهرهای کردنشین جلوگیری کند. در این موقعیت‌ها، کاراکتر صیاد در حال فرماندهی عملیاتی است که به او دستور داده شده، وارد چنین مأموریتی نشود. این تصمیم و رفتار صیاد در راستای شخصیت قهرمان فیلم است که برخلاف دستورات بالا، به دلیل شرایطی که می‌بیند، تصمیم درست را می‌گیرد و اتفاقا همین تصمیمات موجب درگیری‌ها و اختلافات در ادامه داستان می‌شود.  یا در صحنه بعدی می‌بینیم که صیاد به بنی‌صدر می‌گوید که باید به سمت سردشت می‌رفتیم و اگر این کار را نمی‌کردیم، فردا باید با ارتش عراق می‌جنگیدیم. او رفت و با مشقت فراوان در کنار رزمندگان جنگید و در نهایت توانست منطقه را آزاد کند. این موارد همه جزو داستان‌هایی هستند که بر پایه تصمیمات استراتژیک صیاد شکل می‌گیرند و نشان‌دهنده هوش فرماندهی و اقتدار اوست منظورم بیشتر تعقیب و گریزهای عملیاتی و انعکاس استراتژی‌های نظامی و هوشمندانه صیاد در پیشروی عملیات بود.

ما در این فیلم بیشتر به جنبه تاریخی و استراتژیک موضوع پرداختیم و توجه صیاد را بر روی مسائل کلان و استراتژیک نشان دادیم، اما از قدرت و درایت صیاد در عملیات هم غافل نبودیم. مثلا در صحنه‌ای می بینیم که صیاد چگونه با دقتی بسیار نیروهایش را تقسیم کرده و به هر یک مأموریت می‌دهد. این انتخاب‌ها نشان‌ دهنده توجه او به حفظ جان رزمندگان و همچنین رسیدن به اهداف استراتژیک است. در این صحنه‌ها هدف، نمایش مهارت‌های فرماندهی صیاد است، نه صرفاً تمرکز بر روی جزئیات عملیات. برای مثال در صحنه‌ای دیگر، صیاد برای پاکسازی مناطق، به نیروهایش می‌گوید که باید از جناح‌های مختلف وارد شوند تا نیروهای معارض فرصت فرار پیدا کنند و آسیبی  به مردم وارد نشود و یا جائی که به یک فرمانده لشکر ارتش می‌گوید توپخانه را در اختیار من بگذارید تا من با گرای دقیق بتوانم محل دقیق تجمع نیروهای معارض را هدف بگیرم یا در جایی که تشخیص داد دید زمینه برای ادامه پیشروی کافی نیست پس به سرعت سوار هلیکوپتر شد تا مشخص کند دقیقا کدام نقاط باید مورد هدف قرار بگیرد تا راهی برای ورود به سنندج باز شود. همه این تصمیمات نشان‌دهنده ذهنیت استراتژیک و انسانی‌ شهید صیاد بود.

در نمایش موقعیت‌های جنگی فیلم، خصوصا پرواز پر شور بالگردهای ارتش، سنگ تمام گذاشته بودید، سوال این است که برای تصویربرداری این موقعیت‌ها چه به لحاظ ویژوال افکت و چه به لحاظ امکانات نظامی با چه چالش‌هایی رو به ‌رو بودید؟

قطعاً برای این بخش از فیلم مدیون نیروهای هوانیروز ارتش و دیگر بخش‌های نظامی هستیم که بسیار به ما کمک کردند و امکانات خوبی در اختیار ما گذاشتند. این همکاری‌ها برای ساخت صحنه‌های هلیکوپتر و عملیات‌های هوایی بسیار مؤثر بود. البته مهارت تیم ویژوئال افکت‌مان به سرپرستی امیر ولیخانی هم ستودنی است اما یکی از چالش‌های اصلی که داشتیم این بود که فیلمبرداری سکانس سقوط هلیکوپتر بنی‌صدر دقیقا همزمان شد با سقوط هلیکوپتر رئیس‌جمهور در واقعیت و متاسفانه برای اولین بار در جهان سقوط هلیکوپتر رئیس جمهور رخ داد که به شهادتش انجامید، درست در زمانی که برای اولین بار در تاریخ سینمای ایران موقعیتی مشابه فیلمبرداری می‌شد. به همین دلیل، شرایط نظامی به شدت تغییر کرد و برخی از فعالیت‌های ما به حالت تعلیق درآمد، اما خوشبختانه بعد از مدتی، توانستیم دوباره به روال طبیعی کار برگردیم و فیلمبرداری را ادامه بدهیم.

 

چه شاخصه خاصی در شهید صیاد شیرازی وجود داشت که او را از دیگر شهدا و فرماندهان جنگ متفاوت می‌کند و وجه تمایزی خاص به او می بخشد؟

بزرگترین ویژگی صیاد این بود که سواد نظامی بالایی داشت، یعنی تحصیلات علمی و آکادمی کلاسیک نظامی را طی کرده بود و به عنوان یک رنجر واقعی در آمریکا دوره آموزشی دیده بود. خب، این شاخص بودن در فنون نظامی در آن اوایل خیلی می‌توانست برای نیروهای ما کار آمد باشد و به نفع موازنه جمهوری اسلامی عمل بکند. بنابراین این چیزی بود که در دیگر فرماندهان، به خصوص اوایل جنگ، اصلاً وجود خارجی نداشت؛ یعنی علم نظامی‌گری نداشتند و هرچه بود از روی هیجان، تجربه یا موج اعجاز غیبی یا به اصطلاح «برویم به امان خدا» بود. یعنی برویم تا ببینیم چه پیش می‌آید. ولی صیاد اینگونه نبود؛ او و دیگر فرماندهانی که کنارش گلچین کرده بود کاملاً علمی طراحی شده بودند. یک سکانسی هم داشتیم که طراحی عملیات را روی نقشه توضیح می‌داد برای فرماندهان. پس مهمترین ویژگی‌اش همان دانش علمی و نظامی بود. مهمترین بخش دیگر او، تقوا و اشرافش به مسائل و علوم دینی و قرآنی که زبانزد بود؛ که شهید چمران هم در مجلس به این موضوع اشاره مستقیم و به نام صیاد اشاره می‌کند. خب، این دو ویژگی‌ مهم بودند و علاوه بر آن، اینکه ولایت‌مدار بودند و همچنین بسیار منضبط و با دیسیپلین خاص خود در همه جا حاضر بودند. یعنی در سخت‌ترین شرایط‌ نیز از نظم و انضباط فردی و جمعی عقب‌نشینی نمی‌کرد و تأکید می‌کرد. همچنان که نوکرصفتی را به شدت مذمت می‌کرد و اعتقاد داشت باید قانون‌گرا بود و در مدار و قانون و نظام حرکت کرد. که البته بیشتر این مسائل نیز در شخصیت پردازی صیاد درفیلم دیده می‌شود. متأسفانه من یادم هست که برخی اشاره کردند در شخصیت‌پردازی، ضعیف عمل کردیم شخصیت را کلیشه‌ای دیده بودند، در صورتی که در شخصیت صیادشیرازی همه این مولفه‌ها وجود داشت و ما نگاه شعاری به موضوع نداشتیم. به نظرم این حرف‌ها و انتقادات از روی ناآگاهی و عدم شناخت از شخصیت شهیدصیاد است و همین‌طور ما تمام سعی‌مان را کردیم که تمام ابعاد کار را ملاحظه و نشان دهیم.

در خصوص شخصیت بنی‌صدر که توسط هومن برق‌نورد در این فیلم به تصویر کشیده شد، به نظرم این کاراکتر هم از لحاظ چهره‌پردازی و هم شخصیت‌پردازی، موفق شد تا شخصیتی متفاوت و ماندگار در تاریخ سینما را ارائه دهد، سوال این است که در ساخت شخصیت بنی‌صدر به چه منابعی مراجعه کردید؟

 

خوشبختانه بچه‌های ما، هم آقای برق‌نورد و هم آقای سرابی و دیگر دوستان، اولاً با علاقه و عشق وارد این کار شدند و با دغدغه و وسواس سراغ رفتارها و ویژگی‌های شخصی کاراکترها رفته بودند. با علاقه و دغدغه‌مندی خاصی به ایفای نقش پرداختند. آنها علاوه بر منابع تصویری مستند و کتاب‌ها، با همرزمان و اطرافیان شخصیت‌های تاریخی صحبت کرده و اطلاعات زیادی جمع‌آوری کردند. این منابع به بازیگران کمک کرد تا شخصیت‌های واقعی را به درستی و با دقت به تصویر بکشند و همچنین هومن برق نورد درست‌ترین انتخاب برای این نقش بود.

 

باید بگویم که آقای برق‌نورد توانست این شخصیت را به شکلی جذاب و معتبر ارائه دهد و به لحاظ چهره‌پردازی و رفتار به خوبی به این شخصیت نزدیک شود. بله، به نظر من هم انتخاب بسیار مناسبی بود و من از این انتخاب راضی بودم.

با توجه به شرایط کنونی کشور و مسائلی همچون مناقشه بر سر مذاکرات  و حوادث غم انگیز داخلی به نظر شما پیام فیلم صیاد برای مخاطبان امروز چیست؟

پیام فیلم «صیاد» بسیار روشن و شفاف است. این فیلم قصد دارد تا پل ارتباطی میان نسل گذشته و نسل امروز باشد. شهید صیاد شیرازی با ویژگی‌هایی همچون وفاق ملی، وحدت در برابر دشمنان بیرونی و مقابله با نفوذ در درون کشور، می‌تواند الگوی خوبی برای زمانه ما باشد. این پیام‌های مهم در فیلم به نمایش درآمده و می‌تواند به ما یادآوری کند که در شرایط بحرانی، وحدت و همبستگی داخلی می‌تواند موجب حفظ استقلال و اقتدار کشور شود.  خوشبختانه واکنش‌ها از سوی مخاطبان عام در مواجهه با این اثر هم بسیار مثبت بوده و بسیاری تحت تأثیر شخصیت شهید صیاد شیرازی قرار گرفته‌اند. امیدوارم این نگاه و پیام‌های مثبت فیلم برای نسل‌های آینده نیز تسری پیدا کند و الهام‌بخش باشد و شناخت این چهره ملی برای مردم الگویی از رشادت، شجاعت و مسئولیت‌پذیری ارائه دهد.

صحبت پایانی

در انتها من باید تشکر کنم از همکاران عزیزم در ساخت این فیلم، همچنین از همه عوامل ارتش و نیروهای نظامی که در تهران و کرمانشاه خیلی کمک کردند. امیدوارم مردم از دیدن این فیلم لذت ببرند و این کار تأثیر مثبتی بر جامعه داشته باشد.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


آخرین اخبار

پربازدیدها