به گزارش خبرگزاری صبا؛ سید امیرعلی میرزاد، کارگردان نمایش «طناب» در گفتگو با خبرنگار حوزه تئاتر خبرگزاری صبا در رابطه با این اثر که به زودی روی صحنه میرود، ابراز داشت: همانطور که بسیاری از آثار هنری ریشه در تروماها و دغدغههای خالق خود دارند، این نمایش نیز از دل چنین تجربههایی زاده شده است. مسئله طردشدگی از اجتماع و تبعات آن، از کودکی برایم دغدغهای جدی بوده و مسلماً در ناخودآگاهم همیشه به انسانهای طردشده و تأثیراتی که میتوانند بر اجتماع بگذارند، فکر کردهام. شاید از این جنبه بتوان این موضوع را منبع الهامی قوی دانست.
او ادامه داد: از سوی دیگر، پرسشی همیشه در ذهنم وجود داشت؛ انسان تا چه میزان مختار است؟ و آیا این فلسفه که انسان در اعمال و زندگیاش محکوم به آزادی است، میتواند صادق باشد؟ این سؤالیست که احتمالاً در ذهن مخاطب نیز پس از پایان نمایش شکل خواهد گرفت.
این هنرمند تئاتر عنوان کرد: زمانی که برای چندمین بار مشغول تماشای فیلم «طناب» آلفرد هیچکاک بودم، ایدهای به ذهنم خطور کرد که میتوان این مضمون را با درونمایهای فلسفی به صحنه تئاتر آورد. با اینکه متن پاتریک همیلتون پیش از این چندین بار در ایران اجرا شده بود، اما ما با نگاهی تازه و از دریچه دراماتورژی، تلاش کردیم مفاهیم و پرسشهای شخصی خودمان را در دل این متن بیابیم. آنچه امروز قرار است روی صحنه برود، حاصل فراز و فرودهای بسیار و نزدیکتر به یک اقتباس جدید است تا صرفاً اجرای مجدد یک اثر کلاسیک.
او افزود: تجربه مخاطب از این نمایش، به زاویه نگاه او به هنر تئاتر بستگی دارد. اگر از منظر فرم و تکنیک به آن نگریسته شود، صحنههایی تمرینشده و دقیق را خواهد دید که در تلاشاند سنت تئاتر را زنده نگه دارند. اما در بُعد محتوایی، مخاطب با زنجیرهای از اتفاقات دومینووار مواجه خواهد شد که در دل خود، تعلیقی جنایی را با پرسشی عمیق فلسفی پیوند میزند.
میرزاد خاطرنشان کرد: در این مسیر، چالشهای زیادی وجود داشت که میتوانستند مانع شکلگیری اثر شوند، اما بزرگترین چالش ما، مربوط به ترجمه و دراماتورژی متن بود. فشاری ذهنی و خلاقانه بر ما وارد میشد، چراکه از یک سو میخواستیم به متن و ترجمه وفادار بمانیم، و از سوی دیگر، دغدغههای خود را در قالب نمایش بیان کنیم. آنهم در شرایطی که این متن پیشینه اجرایی مهمی در تئاتر و سینما داشته است.
او ادامه داد: همواره تلاش کردهام در روند تولید آثار نمایشی، بستری برای رشد افراد مختلف فراهم کنم. در جریان تمرینات این نمایش، از بازیگرانی استفاده شد که برخی بیش از ده سال سابقه حضور بر صحنه تئاتر داشتند و برخی نیز نخستین تجربه خود را پشت سر میگذاشتند. در نهایت، این فرایند نهماهه تمرین، همه را به سطحی رساند که بتوان بهحق از آنان با عنوان بازیگر یاد کرد. مبنای انتخاب، استعداد و نزدیکی به نقش بود، نه صرفاً رزومه و سابقه.
این بازیگر و کارگردان تئاتر ابراز داشت: این نمایش را میتوان حاصل تلاش نهماهه گروهی دغدغهمند دانست که نگاهی ژرف به مسائل ریز و درشت اجتماعی داشتهاند. دغدغههایی که بهویژه در مورد افراد طردشده جامعه، در بطن اثر جاریست. با این حال، ما کوشیدیم با فاصله گرفتن از جغرافیا و زمان حال، مخاطب را به تأمل درباره اصل مسئله دعوت کنیم، نه به قضاوتهای روزمره اجتماعی و سیاسی.
او افزود: نه فقط تئاتر، بلکه حتی سینما نیز در این روزها دچار نوعی سرگردانی شدهاند و از مسیر اصلی خود فاصله گرفتهاند. گرچه هنوز گروههایی وجود دارند که در همین شرایط دشوار، بر اصول حرفهای و هنری خود استوار ماندهاند. امید آن دارم که جامعه هنری و مخاطبان بیش از پیش حامی چنین گروههایی باشند، چرا که به باور من، ارتقای سطح هنر در جامعه، میتواند مرهمی برای بسیاری از زخمها باشد.
سید امیرعلی میرزاد در پایان تاکید کرد: نمیتوان بهطور مطلق گفت که بحران اصلی تئاتر، اقتصادیست یا محتوایی. در واقع، این دو با یکدیگر در چرخهای معیوب گره خوردهاند. نبود حمایت مالی از آثار ارزشمند، گروهها را وادار به ساخت آثاری کرده که الزاماً مطلوبشان نیست و این امر، به مرور منجر به ورشکستگی گروههایی میشود که خواستهاند بر باورهای هنری خود پایبند بمانند. این چرخه همچنان ادامه دارد و باید جایی متوقف شود، پیش از آنکه لطمهای جبرانناپذیر به بدنه هنر وارد آورد.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است