ندا حسنی/ صبا؛ به زبان کرمانشاهی میشود قاصدک و اگر برگردانده شود، ایران است. نام خاصی که برای یک مجموعه خاص و بی سابقه – حداقل در بین سریال های تلویزیونی – در نظر گرفته شده است. سریالی که در همان چند قسمت اول نشان داده که میخواهد به شیوهای متفاوت و با ریتمی به سبک استاندارهای سریال سازی در دنیا پیش برود. ریتمی متفاوت که اگر لحظهای از دیدن آن غفلت کنید شاید در فضای داستانی آن سردرگم شوید. یک سریال ۵۸ قسمتی ساخته کارگردانی نام آشنا و عواملی کاربلد، با تعداد کثیری از بازیگران چهره، لوکیشنهای مختلف و جذاب و ورای آنها با قصهای پیچیده و چند لایه که شما را مجبور میکند اگر بخشی از آن را از دست دادید دوباره و از ابتدا تکرار مجموعه را دنبال کنید تا بتوانید به گره افکنیها و گرهگشاییهای داستان آن پی ببرید. جواد افشار که کارهای خاطره انگیزی چون «کیمیا» و «گاندو» را از او به یاد داریم و این روزها فیلم «صیاد» را بر پرده سینماها دارد این بار سراغ ماجرایی جنایی و ماوراءالطبیعه رفته است. او در این راه برادر خود هادی افشار را به عنوان کارگردان، همراهی کرده است و هرشب رآس ساعت ۲۲ دقایقی بیننده شبکه یک سیما را به صفحه تلویزیون میخکوب میکند تا کم کم شخصیتها و روابط بین آنها دستگیرش شود. این سریال تنها جنبه تفننی و سرگرمی نداشته و به توصیه کارگردان بیننده باید به دقت آن را دنبال کند تا از آن لذت ببرد. ادامه صحبتهای این کارگردان و دیگرهمکاران او را در ادامه میخوانید.
جواد افشار، کارگردان:
«ناریا» را باید با دقت بیشتری دنبال کنید
به عنوان کارگردان آثار ماندگار در تلویزیون، بفرمایید چطورشد دوباره به سراغ ژانر پلیسی – امنیتی رفتید؟
«ناریا» جزو کارهای گانگستر جنایی تعریف شده است و نمیتوان آن را جزو دسته امنیتی دانست. قصه این مجموعه به وقایع و حال و هوای امروز کشورمان در ارتباط با دانشمندان علمی، فعالان صنعتی- اقتصادی کشور که مورد هجمههای بیرونی و داخلی قرار میگیرند باز میگردد. اول بار وقتی با متن قصه مواجه شدم، علاقهمند شدم که آن را کار کنیم که ساخت آن دو- سه سالی هم به طول انجامید.
از اولین همکاری مشترک با برادرتان، هادی افشار و در بخش کارگردانی توضیح دهید.
هادی افشار در سالها پیش مدیر صدابرداری بود که در سالهای اخیر، در کنار من به عنوان دستیار همکاری میکرد. در این سریال نیز کارگردانی بخشهای زیادی از کار، به خصوص در بخشی که در ترکیه و بندرعباس ضبط میکردیم، بر عهده او بود و چون آن بخشها تمیز و بدون ایراد کار شدند، من تصمیم گرفتم که این پروژه سنگین را به اتفاق یکدیگر انجام دهیم. ضمن اینکه همزمان با پروژه «ناریا» من درگیر فیلم سینمایی «صیاد» هم بودم و در این تداخل کاری بخش اعظم کار را آقا هادی عهده دار شد.
لوکیشنهای زیادی را در همین قسمتهای اولیه کار شاهد بودیم که حتما سختیهایی داشت، از این جنبه پروژه بگویید.
پروژه «ناریا» انصافاً کار پرزحمت و پرمشقتی بود؛ تعدد لوکیشنها در تهران، کرمانشاه و شهرهای دیگر داخلی و خارجی سختی کار را چند برابر میکرد. وان و استانبول در ترکیه، ارمنستان، از جمله لوکیشنهایی بودند که برای ضبط پلانهای خارجی به این کشورها سفر کردیم. وقتی گروه قرار است به خارج از ایران برود، پروسه ساخت یک مجموعه سختتر میشود به خصوص در شرایط کنونی که خوشبختانه با طراحی و اجرای بخشهایی در داخل ایران و تلفیق آن با بخشهای خارجی، این قسمتهای سریال به نتیجه رسید. چون در این پلانها بازیگران زیادی هم حضور داشتند، قطعا کار را برای کارگردان و مجموعه تولید سختتر میکرد که با همت کل گروه توانستیم ازاین موانع عبور کنیم و کار را به اتمام برسانیم.
انتخاب بازیگران توسط هر دو کارگردان انجام شد یا شخص شما تصمیم گیرنده بودید؟
ز همان ابتدای کار از مرحله نگارش فیلمنامه و بازنویسیها هادی هم در کنار من بود و تقریبا از ب، بسم الله که کار را شروع کردیم همه مراحل را به اتفاق هم پیش رفتیم و این موجب میشد که به یک اتفاق نظر و اشرافیت در کار برسیم. معمولا به طور طبیعی برخی از بازیگرانی که مد نظرمان بودند به دلیل اینکه درگیر پروژه دیگری بودند یا به توافق نرسیدیم، در کار حضور ندارند. اما در مجموع بخش اعظم بازیگران مجموعه انتخابهای اولیه و خوب ما بودند. برای نقش اول مجموعه «سامان» یکی دو کاندید دیگر هم داشتیم و با رایزنیهایی که انجام دادیم در نهایت به سامان صفاری برای این نقش به جمعبندی رسیدیم.
در خصوص صحنههای اکشن و ماورائی، چند درصد از این صحنهها به صورت زنده بازسازی شدهاند و چه مقدار از جلوههای ویژه کامپیوتری بهره بردهاید؟
بخش اعظم کار به صورت رئال طراحی و اتفاق افتاده است اما بالطبع در برخی صحنهها از ویژوال یا جلوههای بصری نرم افزاری و کامپیوتری هم استفاده کردهایم. اما اغلب لوکیشنهای اصلی به صورت کاملا رئال، بازسازی و به شکل ایده آل ما طراحی شدند.
از پروسه تولید «ناریا» در واحد برون مرزی سیما و اینکه چگونه موافقت پخش در شبکه یک سیما را گرفت، توضیح دهید.
معمولا وقتی مجموعهای تولید میشود، پخش و باز پخش آن در شبکههای مختلف اتفاق میافتد. به طور معمول هر از چندگاهی یک کار خوب و ارزشمند با همکاری سیمای برون مرزی، برای تلویزیون ساخته میشود. «گیلدخت» آخرین کار واحد برون مرزی بود و این بار قرعه به نام «ناریا» افتاد که از همان ابتدا قرار بر این شد که علاوه بر سیمای برون مرزی در یکی از شبکههای یک یا سه نیز پخش شود. چون اگر مبنای پخش این سریال فقط شبکههای برون مرزی بود، خیلی از فاکتورهای ساخت آن نیز تغییر میکرد.
احیاناً در به تصویر کشیدن برخی سکانسها مثل سکانس آرایشگاه زنانه یا رینگ بوکس و مانند آن با مشکل پخش مواجه نشدید؟
وجود چنین صحنههایی در یک فیلم یا سریال کاملا بدیهی است اما متاسفانه بر اثر وجود محدویتهای گاه غیر منطقی، ما دچار خود سانسوری شدهایم، نمایش و دیده شدن آن شاید به زعم مخاطب شگفت انگیز و عجیب بیاید. البته به طور کلی اصلاحات و ایراداتی توسط اداره کل پخش لحاظ میشوند و با توجه به اینکه این اصلاحات به زمان بعد از تولید مربوط میشوند، به قاعده آسیبهایی به کل کار می زنند. چرا که در حین تولید معمولا با ناظران و مدیران هر شبکه همه موارد چک شده، تأییدیه گرفته و تصویب شدهاند. این به مانند لباس آماده داخل ویترینی است که به نوع برش و دوخت آن، پس از دوخته شدن ایراد گرفت و بخواهید یقه را تغییر دهید! و این موجب میشود که کار لطمه ببیند که برای اغلب کارهای تلویزیونی اعمال میشود.
و در پایان صحبتهای تکمیلی شما در مورد «ناریا»؟
برخلاف اغلب داستانهایی که انتهای آن از ابتدا معلوم و قابل حدس است، داستان این مجموعه چند لایه است، به لحاظ محتوایی حرف برای گفتن زیاد دارد و موضوعات متعددی در آن نهفته است و از یک قصه یکی دو خطی معمولی بسیار متفاوت است و همین امر باعث میشود که بیننده، دیر به اصل ماجرا برسد. حتی مخاطب با هوش و متفکر نیز نمیتواند در مورد اتفاقات مجموعه حدس زده و پیش بینی کند. شاید در قسمتهای اولیه برای او سوال باشد که این کار قرار است چه چیزی را عنوان کند؟ این مستلزم این است که مخاطب همه قسمتهای سریال را دنبال کند و من از دنبال کنندگان «ناریا» خواهشمندم که با نگاه متفاوتتر و دقیقتری این سریال را نگاه کنند. شخصیتهای پیچیده و اصطلاحاً غیر ارگانیک یا ماورائی- شیطانی، جنی و مانند آن- در این کار وجود دارد که باعث جذابیت این مجموعه شده است. با توجه به هر آنچه که عنوان شد، اگر بینندهای علاقهمند به سریالی پر از تعلیق و سوالهای بی جواب است ضمن در نظر گرفتن جذابیتهای کاراکتری و موضوعی که عنوان شد، پیشنهاد می کنم که دیدن این مجموعه را از دست ندهد.
هادی افشار کارگردان «ناریا»:
دیدن سریال از قاب تلویزیون کیف دیگری دارد
با توجه به صحبتهای آقای جواد افشار، گویا بخش اعظم کارگردانی «ناریا» بر عهده شما بوده است، لطفا در این باره توضیح دهید.
اگر به عقب برگردیم در مقطعی از پیش تولید کار، بنا را بر این نهادیم که سریال همزمان با دو گروه مجزا تصویربرداری شود. اما همزمانی وجود هنرپیشهها در هر گروه این اجازه را به ما نمیداد. از آنجا که داداش به من لطف داشت و خودش هم همزمان درگیر پروژه «صیاد» شد، به من اعتماد کرد و بخشهای مهمی از پروژه را به من سپرد. آنچه که اهمیت داشت، حرکت در مسیری بود که برای جواد افشار اهمیت داشت. از این رو من مرتب با او در تماس بودم، مشاوره میگرفتم و سکانس به سکانس را با همفکری هم پیش میبردیم. زمانی که آقا جواد درگیر پیش تولید سینمایی «صیاد» در تهران بود، قابل دسترس بود اما بعدتر برای فیلمبرداری آن کار به کرمانشاه رفت، فقط با یکدیگر تماس تلفنی داشتیم. هرچند که من در طول سالهای گذشته زیاد در کنار او کار کردهام و به اصطلاح سلیقهاش دستم آمده است، از این رو تا حدودی به نوع میزانسنها و دکوپاژ مورد نظر او اشراف داشتم و سعی کردم منطبق با سلیقه او پیش بروم و توانسته باشم رضایت مخاطب را برآورده کنم.
در خصوص پرداختن به صحنههای ماورائی، استفاده از بدلکاران در صحنههای اکشن و بازسازی رئال یا ویژوال فضاهای سریال بفرمایید.
بله بخشی از داستان، شکل ماورائی دارد که پرداختن به چنین مسائلی در تصویر و باوراندن آن به مخاطب کار سختی است. ما هم سعی کردیم به این سکانسها با وسواس خاص و بعضا با استفاده از جلوههای کامپیوتری و بدلکاران حرفهای بپردازیم، کما اینکه حرکتهای دوربین هم به فضا سازی این نوع سکانسها کمک زیادی میکرد. در سریال هرچه جلوتر میرویم و با وارد عمل شدن پلیس و از طرفی شخصیتهایی که خاصیت غیر ارگانیک دارند چنین صحنههایی بیشتر دیده میشوند. بسته به نیاز هر سکانسی، فضاها هم به صورت میدانی طراحی و فیلمبرداری شدهاند و هم بسته به تقاضای فیلمنامه، توأمان از نرم افزارهای کامپیوتری برای نمود برخی اتفاقات صحنه که محدودیت اجرایی داشتهایم، بهره بردهایم.
متن فیلمنامه اولیه غالب بر محتوا بوده یا دستخوش تغییراتی در حین بازنویسی شده است؟
بیشتر از زمانی که ما برای این سریال صرف فیلمبرداری کردیم، صرف نگارش و بازنویسی آن شد که توسط حمید رسولپورهدایتی و جواد افشار، یک سال و نیم زمان برد. جاهای مختلف فیلمنامه بارها و بارها نوشته و ترمیم میشد که با نظرات ما و بیان مستنداتی دوباره تغییراتی میکرد تا در نهایت با ویرایش نهایی برای آغاز فیلمبرداری آماده شد. همه سعی ما این بود که به فیلمنامه وفادار باشیم که این اتفاق در فیلمنامههای بدون اشکال و صد درصدی، از جمله فیلمنامه «ناریا» میتواند امکان پذیر شود. البته در جاهایی بسته به شرایط صحنه، گاه اعمال تغییرات جزئی لازم میشود که با مطرح کردن با نویسنده به یک اتفاق نظر میتوان رسید. در این مجموعه میتوان ادعا داشت که بیش از ۹۰ درصد کار طبق متن و فیلمنامه پیش رفته است و البته گاهی هم کارگردان این امکان را دارد که بر اساس اقتضای خلق بهتر صحنه تغییراتی اعمال کند.
تأثیر مهارت فنی کارگردان، از جمله خود شما که سالها در حوزه صدا برداری به شکل تخصصی کار کردهاید در خروجی یک اثر چقدر اهمیت دارد؟
من بیش از ۲۰ سال در تلویزیون و سینما صدابرداری کردهام و با اغلب کارگردانهای شناخته شده و حرفهای همکاری داشتهام و با بعضیشان حداقل دو سه مجموعه را با آنها کارکردهام. همین همکاریها کمک کننده و تجربهای برای من بود که من در آن جا مانند کلاس درس، آموختم. مرور لحظههایی که سرپروژههای مختلف صدابرداری کردهام، مانند یک کلاس درس به من کمک میکند تا در زمان کارگردانی میزانسنهایی طراحی کنم که مناسب ذائقه بیننده تلویزیون باشد. ضمن اینکه دو سه فیلم کوتاه هم سالهای گذشته کار کردم و در این میان همراهی شانه به شانه با برادرم طی سال های اخیر بخصوص در مجموعه «گاندو» به نزدیکی سلیقه من به او کمک کننده بود و هر آنچه که از برادر آموختم در دکوپاژ و میزانسن بتوانم به کار گیرم.
مراحل فنی پسا تولید همچنان ادامه دارد یا به اتمام رسیده است؟
فیلمبرداری اواخر سال گذشته پایان یافت و مونتاژ به تازگی به اتمام رسیده و درمرحله اصلاحات نهایی رنگ و نور است و مرحله پسا تولید همچنان ادامه دارد که امیدوارم همه قسمتها به موقع به پخش برسد و مردم «ناریا» را دوست داشته باشند. میتوان ادعا کرد که مشابه سریال «ناریا» در تلویزیون و حتی پلتفرم ساخته نشده است. آن هم بدلیل اینکه علاوه بر کاملا معمایی بودن آن، در این مجموعه نمایش و ادغام به اصطلاح عناصر ارگانیک و غیرارگانیکها که بیننده را به جستجو وا بدارد و ذهن او را درگیر کند کم نیستند و برخلاف بیشتر سریالهایی که اتفاقات در آن قابل پیش بینی است حتی گاه یک سکانس جلوتر را نمیتوان حدس زد که این جذابیتی ویژه برای سریال است.
خودتان سریال را هرشب از تلویزیون دنبال می کنید؟
در مرحله مونتاژ بارها همه قسمتها را دیدهام، اما دوست دارم هر قسمت را از قاب تلویزیون به همراه خانواده تماشا کنم؛ چون من وخانوادهام جزو خانوادههای تلویزیون بین هستیم و همه سریالها را دنبال میکنیم و به شخصه از هر سریالی نکته میآموزم. اینکه مجموعه خودمان را در این قاب ببینم کیف دیگری برای من دارد که لازم میدانم از برادرم تشکر کنم که این فرصت را در اختیار من گذاشت و از محمد مصریپور که به عنوان تهیهکننده از همکاری من در سریال حمایت کرد. از مدیرگروه و همه عزیزانی که به ساخته شدن «ناریا» کمک کردند و عواملی که جانانه کنار ما ایستادند و بدون هیچ حاشیهای کاملا دلی و رفاقتی همراهی کردند، بعلاوه هنرپیشههای خوب مجموعه، تشکر و قدردانی می کنم.
محمد مصریپور تهیه کننده:
واقعیتهای جامعه را در تلویزیون به جوانان یاد بدهیم
موضوع قصه «ناریا» چگونه شکل گرفت؟
طرح این قصه ابتدا در سال ۱۳۹۹ به واحد برون مرزی ارائه شد. ما ابتدا قرار بود این پروژه را در سال ۱۴۰۲ کلید بزنیم اما به خاطر تغییرات بنیادی در فیلمنامه و به خواسته دکتر نوروزی معاونت جدید برون مرزی و احسان کاوه قائم مقام وی، ما مجبور به تغییر صد در صدی در رویکرد فیلمنامه شدیم. از وقتی آقای افشار به جمع ما پیوستند دوباره روی متن اولیه کار کردند و آن متن اولیه توسط حمید رسول پورهدایتی به عنوان نویسنده و خود جواد افشار صد در صد تغییر کرد و دقیقا یک سال و نیم بدون هیچ درخواست یا دستمزد اضافهای روی فیلمنامه کار شد. آقای افشار معتقد بود که نمیخواهد با عجله، کاری را بسازد که بعدها حسرت آن را بخورد که فقط پروژهای را ساخته باشد و اولین کسی بود که از انجام تغییرات برروی فیلمنامه استقبال کرد، ضمن اینکه خود من نیز از این اتفاق رضایت داشتم.
از همکاری با آقایان افشار بفرمایید و اینکه این همکاری با دو کارگردان چه تأثیری روی پروژه داشت؟
آقای افشار از کارگردانان خوب سینما و تلویزیون هستند که همکاری با وی آرزوی من بود و افتخار داشتم در این مجموعه در خدمت او باشم و یک همکاری خوب در این سریال بین ما رقم خورد. تقریبا ۴۵ درصد کار که انجام شد، جواد افشار به پروژه «صیاد» رفت و هادی افشار ادامه آن را دردست گرفت که هر دو به نحو احسن از عهده کار برآمدند که این مسأله در خروجی کار کاملا مشهود است. البته این کار به دلیل اتفاق نظری که من با آقا جواد داشتم کاملا هماهنگ شده رخ داد و اثر منفی بر پروژه وارد نکرد. چرا که در ابتدا بخش ترکیه را هم همزمان با هادی افشار ضبط کرده و برگشتیم. در هر صورت سکانسهای مهم با حضور آقا جواد فیلمبرداری شد و در جاهایی که سر پروژه صیاد بود، یک نظارت مستقیم برروی کل کار داشت.
از نحوه مدیریت سختیها و مسائل مالی «ناریا» توضیح دهید.
هرسریالی مشقات خاص خود را دارد که وجود یک تیم همراه موجب میشود همه این سختیها مدیریت شوند. مسائل مالی در هر پروژه، اهمیت دارند و برای مدیریت این مسأله گاه شخصا اقداماتی میکردم؛ چرا که وجود هر اتفاقی به ضرر پروژه بود و در این میان آقای افشار هم صبورانه با ما همکاری کرد و به شخصه برای او احترام زیادی قایل هستم.
از تعداد قسمتهای زیاد و فضای مختلف کار بفرمایید و اینکه در همین ابتدا چه بازخوردهایی داشتید؟
این پروژه نگاه متفاوتی به قصههای ماورائی دارد که پیشتر مقام معظم رهبری از آن به عنوان نادیدهها در سخنان خود یاد کردهاند؛ یعنی کسانی که دیده نمیشوند و صهیونیستها از آنها استفاده زیادی میکنند. ما در این سریال سعی کردهایم به نوعی به ابعاد این قضیه بپردازیم و امیدوارم که توانسته باشیم از پس آن برآییم. درواقع ما یک خط جدید در فیلمسازی پیش گرفتهایم و همه تلاشمان را در این راستا کردهایم و از آنجا که هر رخداد جدیدی هزینههای خاص خود را دارد، باید دید عکسالعمل مدیران و سران کشوری و مردم جامعه چه خواهد بود و چه نگاهی به این موضوع خواهند داشت. کل سریال در مجموع ۵۸ قسمت است و البته تا پایان کار و جلب نظر مخاطبان راه زیادی در پیش است. اما در همین ابتدای کار با هرکسی که برخورد داشته ایم بازخوردهای مثبتی گرفتهایم.
از مهمترین مسائلی که در «ناریا» مورد توجه شما و جزو اهداف واحد برون مرزی سیما بوده بگویید؟
علاوه بر بحث نادیدهها که عنوان شد، حضرت آقا در مورد نوع فعالیت زنان نیز صحبت کردهاند که ما به عنوان اینکه زن، یک فرماندار است و صرفا خانهدار نیست، بحث قومیتها، زبان فارسی که زبان مشترک بین همه اقوام ایرانی است برخی از نکات بارز و مورد توجه در سریال هستند، که به آن پرداختیم. ضمن اینکه سعی کردیم واقعیتهای جامعه را به تصویر بکشیم و به جوانان یاد بدهیم گول زرق و برق برخی افراد را در جامعه نخوردند.
آزیتا ترکاشوند بازیگر:
جواد و هادی افشار، یک فکر و یک نگاه بودند
از همکاری با آقایان افشار و از حضورتان در ناریا بگویید.
قبل از این در سریال «گاندو» افتخار همکاری با آقای جواد افشار را داشتم و زمانیکه در مورد قصه کار صحبت کردند، برایم بسیار جذاب بود. از آنجا که این کارگردان بضاعت و توانایی بالایی داد، مطمئن بودم که خروجی خوبی خواهد داشت و حتما بیننده خود را بدست می آورد. او به عنوان کسی که سالها کار کرده، ریتم و همه اقشار جامعه را میشناسد، طوری که در سریالهای او همه گروهها و قشرها با آن اثر همذات پنداری میکنند. از این رو در همین چند قسمت ابتدایی توانسته بیننده خود را جذب کند. من در کار قبلی نقش گلی ثابتی با کاراکتری کاملا منفی را بازی می کردم اما در این سریال با مشورت خود آقای افشار تصمیم بر آن شد که نقشی کاملا متفاوت با آن را داشته باشم و علیرغم زنهای منفی زیاد در «ناریا» نقش متفاوتتری را برگزیدم. شاید حضور دوباره من در نقش منفی، ادامه گلی ثابتی را برای بیننده تداعی میکرد که قرار بر این نبود.
ویژگی نقشی که در «ناریا» دارید چیست؟
یک زن متعهد، خانواده دوست و بانویی که تنها به کار خود توجه نداشته و همزمان هم مادر خوب، هم همسر دلسوز و مدیر خوبی در خانه و خارج از خانه است. خانم دکتری که با دردست گرفتن ابزارالات تعمیرات جزئی خانه را انجام می دهد. این کاراکتر چند بعدی از جمله شخصیتهای مورد علاقه خود من نیز هست؛ زنانی که به هر نحوی سعی در حفظ کانون گرم خانواده دارند و همین برای من جذابیت داشت.
آیا با نقشهایی که تا کنون بازی کردهاید، احساس نزدیکی میکنید؟ و به چه کاراکترهایی علاقهمندید؟
تقریبا همه نقشهایی که بازی کردهام از خود واقعی من فاصله داشتند. به عنوان یک بازیگر، نقشهای منوتون را که دریک قالب جا بیافتم را خیلی نمیپسندم. بنابراین همواره هم نقشهای منفی و خاکستری، هم نقشهای خیلی مثبت که یکی از آنها جایزه نقش اول زن مراکز استانها را نصیب من کرد و هم نقش طنز و تیپ کمدی را درسریال «هیولا»ی مهران مدیری، «پشت پرده» و «حکایت های کمال » برعهده داشتهام. تقریبا در هر نوع کاراکتری خودم را محک زدهام و سعی کردهام تا حد امکان از تکرار در یک نوع کاراکتر دوری کنم، در ذهن مخاطب من به عنوان بازیگری که نقش زنان قدرتمند را ایفا میکند، جای گرفتهام.
در «ناریا» صحنههای اکشن داشتید؟ معمولا از پس این گونه نقشها به راحتی بر می آیید یا به بدلکار میسپارید؟
نه در این مجموعه نبوده ولی در کل، در همه صحنههای اکشن خودم آن بازیها را انجام میدهم. با توجه به اینکه قبلا در کاراته کمربند قهوهای داشتم و با ورزشهای دیگر هم مثل بسکتبال و بدنسازی آشنایی دارم. اما در حال حاضر بیشتر ورزشهای هوازی، پیاده روی و یوگا انجام میدهم که در آمادگی جسمانی نقش بسزایی دارند.
از پارتنرها و نقشهای مقابلتان در سریال راضی بودید؟
حسن میرباقری که در این سریال نقش همسر من را بازی میکنند، پاسکاریهای خوب و بازی خوبی داشتند و جزو بازیگرانی بودند که به کار کمک میکردند. بازی در مقابل وی برای من سخت نبود و کاملا راحت بازی می کردم و با یکدیگر اختلاف نظر در حین اجرا نداشتیم. البته همکاران خانم دیگری هم در کار هستند که در کارهای دیگر، بارها باهم همبازی بودهایم. ولی به دلیل مستقل بودن نقش من در این کار بازی خاصی در مقابلشان نداشتم.
اینکه در این کار همزمان با دوکارگردان همکاری داشتید، مشکل نبود؟
با توجه به اینکه آقای هادی افشار سالیان سال در کنار هادی افشارفعالیت کردند و من درمقابل دوربین هر دو کارگردان بودهام، چیزی که به عنوان بازیگر متوجه شدم این دو کارگردان خیلی نزدیک به هم و به مانند یک فکر و یک نگاه بودند. کار کردن با هر کدام از کارگردانان کلاس درسی بود که هر لحظه چیزی از آن میآموختم و این خاطره خوب همکاری آنقدر برایم لذت بخش بود که دوست دارم باز با هردوی این عزیزان همکاری کنم.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است