عارفه معماریان/صبا؛ اگر دقت کرده باشید، در تیتراژ آثار سینمایی و تلویزیونی آمریکایی، عنوانی وجود دارد به نام «کستینگ». کار انها به زبان ساده انتخاب بازیگران یک مجموعه است. چه نقش اصلی چه نقشهای فرعی و عبوری.
در روند تولیدات محصولات آمریکایی، اعضای «کستینگ» ها متعلق به شرکتهای گوناگون استعدادیابی هستند. راستش ماجرا ساده است! به عنوان بازیگر و علاقمند به این شرکتها مراجعه میکنید و پس از بررسیهای اولیه که زیرنظر کارشناسان انجام میگیرد، متوجه استعداد و رزومه شما میشوند، و پس از آن این شرکتها هستند که برای تستهای گوناگون انواع تولیدات و محصولات با شما تماس میگیرند. حالا اینکه چقدر تشخیص بدهند که استعداد شما ویژه است، بحث دیگری است. و اینگونه است که مثلا آدام درایور که در سال ۲۰۱۳ نقش کوتاه یک کارگر پمپ بنزین را در «گتسبی بزرگ» بازی کرد، پله پله بالاتر آمد و روی استعداد خود توانست به نقشهای اصلی برسد.
آدام درایور البته تنها یک مثال بود. سازوکار انتخاب بازیگر در سینما و تلویزیون آمریکا آسان نیست، ماندگاری در آن نیاز به کوشش بسیار دارد، اما داشتن استعداد و تداوم در انجام تستهای مختلف این میان کافی است. برای همین شغل ثابت اکثر غریب به اتفاق بازیگران در دوران آغاز به کار، گارسونی رستوران بوده است!، چون شغلی چرخشی است و میتوان لابلای آن به استدیو و تستهای مختلف بازیگری سر زد.
کسی برای بازیگر شدن پول پرداخت نمیکند، و حتی اگر پسر کلینت ایستوود افسانهای هم که باشی، روند ورود همین است!
کسی میداند سازوکار انتخاب بازیگر در سینمای ما چگونه است؟ چرا همیشه یک جمع ثابت تکراری در سریالهای مختلف پلتفرمها جابجا میشوند؟ و حتی وقتی پلتفرمهای تازهای هم آغاز به کار میکنند، اسامی همان تعداد معدود و آشناست؟
بازیگری شغلی است که هرچند برای بسیاری از مردم به عنوان یک شغل جذاب و دلپذیر به نظر میرسد، اما در واقعیتی که در پشت پرده آن قرار دارد، با چالشهای بسیاری همراه است. این شغل، از بیرون ممکن است تنها به دلیل شهرت و محبوبیت افراد شناخته شده جذاب به نظر برسد، اما در حقیقت، بازیگری چیزی بیشتر از درخشیدن در مقابل دوربین است.
چالش اول
یکی از بزرگترین چالشهای این شغل، عدم ثبات مالی است. بسیاری از بازیگران، خصوصاً در مراحل ابتدایی کار خود، با شرایط سخت مالی مواجه میشوند. آنها ممکن است مدتها بدون کار و پروژههای جدید باشند، یا پروژههایی با دستمزدهای بسیار پایین و شرایط دشوار بپذیرند.
چالشدوم
حتی بازیگران بزرگ و شناختهشده نیز ممکن است در انتخاب پروژهها دچار تردید باشند، چرا که هر پروژهای ممکن است از لحاظ مالی و حرفهای سودآور نباشد. در واقع، بسیاری از بازیگران برای حفظ جایگاه خود در صنعت باید به صورت مداوم در پروژههای مختلف حضور داشته باشند و برای پذیرش هر نقشی تلاش کنند.
چالش سوم
اما مسأله مالی تنها یکی از جنبههای دشوار بازیگری است. فشارهای روانی و روحی که یک بازیگر در مسیر حرفهای خود با آنها مواجه میشود، کم نیست. نقشهای مختلف و چالشهایی که باید در آنها ظاهر شوند، اغلب نیاز به انعطافپذیری روانی بالا دارند. بازیگر باید خود را به شدت وارد شخصیتهای مختلف کند، احساسات عمیق و پیچیدهای را تجربه کند و در عین حال قادر باشد این احساسات را به بهترین شکل ممکن به تماشاگر منتقل کند. این امر میتواند برای روحیه بازیگر فشارهای بسیاری وارد کند و حتی به بحرانهای شخصی منجر شود. بسیاری از بازیگران برای ورود به یک نقش خاص مجبورند تغییرات فیزیکی یا روانی بزرگی را تجربه کنند، که گاهی این تغییرات به راحتی قابل برگشت نیستند و تأثیرات طولانیمدتی بر روحیه و سلامت آنها میگذارند.
چالش چهارم
یک جنبه مهم دیگر بازیگری، فشارهایی است که از طرف رسانهها و جامعه به بازیگران وارد میشود. در دنیای امروز، بازیگران به شدت زیر ذرهبین رسانهها و عموم مردم قرار دارند. هر حرکت و تصمیم آنها ممکن است باعث جلب توجه یا انتقاد قرار گیرد. این سطح از دقت و توجه، استرسهای زیادی را به دنبال دارد. علاوه بر این، وجود رقابت شدید در دنیای بازیگری میتواند باعث ایجاد حس نارضایتی و نگرانی در بسیاری از افراد شود. همیشه نگرانی از اینکه فرد دیگری ممکن است نقش بهتری را بگیرد یا محبوبیت بیشتری پیدا کند، بر دوش بازیگران است.