به گزارش صبا، در آغاز این نشست، مهرزاد دانش، منتقد سینما و مدیر جلسه، با اشاره به رویکرد محتوایی برنامههای «کتاب و سینما» در طول برگزاری نمایشگاه کتاب، گفت: در طی ۱۰ روز اخیر، تلاش کردیم پیوندهای میان ادبیات و تصویر را در قالبهای مختلف مورد بررسی قرار دهیم. موضوعاتی چون اقتباس ادبی، اقتباس وارونه، تبدیل واژگان به تصویر و تجربیات سینماگران برجستهای چون رضا کیانیان، فرزاد موتمن، مرضیه برومند، کیانوش عیاری و دیگر هنرمندان، از جمله مباحثی بود که در جلسات گذشته مورد تحلیل قرار گرفت.
وی در ادامه با مروری تاریخی بر نشر کتابهای سینمایی در ایران افزود: دهه شصت با حمایت نهادهایی مانند بنیاد سینمایی فارابی، شاهد رونق چشمگیری در حوزه چاپ و انتشار کتابهای سینمایی بودیم. این روند در دهههای هفتاد و هشتاد نیز با تداوم همراه بود و در دهه نود، تنوع عناوین بیش از گذشته اتفاق افتاد. اما به نظر میرسد اکنون با نوعی سردرگمی و تشتت در این حوزه روبهرو هستیم.
نگاهی به تاریخچه کتب سینمایی؛ از مطبوعات تا واحدهای نشر
محسن آزرم، منتقد و نویسنده کتابهای سینمایی، در پاسخ به پرسش مهرزاد دانش درباره وضعیت نشر، به بیان تاریخچهای از جریان انتشار آثار سینمایی در ایران پرداخت و گفت: در دهه پنجاه افرادی به نشر کتابهای سینمایی میپرداختند که خود از اهالی جدی فرهنگ بوده و اغلب به صورت مداوم و حرفهای در مطبوعات فعال بودند. در دهه شصت با انتشار ماهنامههایی نظیر «فیلم»، نوعی پویایی تازه در نشر آثار سینمایی به وجود آمد. در آن دوران، سینماگران و منتقدان بزرگی وارد عرصه نوشتار شدند که همین امر به گسترش گفتمان سینمایی در قالب کتابها منجر شد.
وی افزود: با ورود شبکههای اجتماعی در دهه نود، مطبوعات بهمرور جایگاه پیشین خود را از دست دادند و از آنسو، مخاطبان نیز کمتر به دنبال تحلیلهای عمیق نوشتاری رفتند. در واقع بخشی از علاقه به مطالعه آثار تحلیلی یا نظری درباره سینما از میان رفت. من از سال ۱۳۸۶ در نشر چشمه کار انتشار کتابهای سینمایی را پی گرفتهام و با افتوخیزهای زیادی در این راه مواجه بودهایم.
کتابهایی که دیگر دیده نمیشوند
آزرم با اشاره به تغییر ذائقه مخاطبان گفت: کتابهایی که روزی پرفروش و اثرگذار بودند، حالا کمتر خوانده میشوند. به عنوان مثال کتابی که بابک احمدی درباره تارکوفسکی نوشته بود، زمانی محل بحث و گفتوگوهای فراوانی در محافل فرهنگی بود و افراد مهمی نظیر ایرج کریمی نقدهایی بر آن نوشتند. اما امروز نسل جوان کمتر به چنین آثار تحلیلی گرایش دارد. برخی ترجیح میدهند سینما را صرفاً از راه تماشای فیلم یاد بگیرند و مطالعه را بیفایده میدانند.
وی تأکید کرد : با وجود افزایش نسبی استقبال از نمایشگاه کتاب امسال، تیراژ آثار کاهشی چشمگیر یافته و هنوز وضعیت نگرانکنندهای دارد. قطعا برای آموختن سینما تنها فیلم دیدن کافی نیست. برای درک درست از این حرفه نیاز به مطالعه و تامل ضروری است.
اقبال بازار به کدام کتابهای سینمایی است؟
در ادامه مهرزاد دانش درباره کتابهای پرفروش سینمایی از آزرم پرسید و او پاسخ داد: کتابهایی که به زندگی و آثار فیلمسازان میپردازند معمولاً با استقبال بیشتری مواجه میشوند. البته نه فیلمسازان فعال، بلکه آنها که دیگر فیلمی نمیسازند. مثلاً کتاب سعید عقیقی درباره اریک رومر با استقبال مواجه شد. کتابهای آموزشی سادهفهم مخصوص دانشجویان مقطع کارشناسی، کتابهای فلسفه سینما و همچنین آثار میانرشتهای خصوصا در حوزه فلسفه نیز توجه خوانندگان را جلب میکنند. به علاوه، جستارهایی درباره فیلمها، بهویژه در بین دانشجویان سینما، طرفداران زیادی دارد.
جای خالی ژانر در سیاستگذاری فرهنگی
علیرضا کاوه، پژوهشگر حوزه ژانر در سینما درباره کاهش استفاده کتابهای سینمایی گفت: زمانی سیاستگذاری سینمای ایران با محوریت ژانر انجام میشد، اما بهتدریج این روند تضعیف شد. مخاطب امروز کمتر سراغ کتاب میرود و حتی برخی از نویسندگان بهجای تحلیل، صرفاً برای جلب توجه از نام بزرگان در نوشتههای خود استفاده میکنند. کتابهای معتبر خارجی بلافاصله پس از انتشار ترجمه میشوند، اما تأثیر ملموسی برتولیدات سینمای ایران ندارند. این موضوع نشان میدهد ما صرفاً در ظاهر اهل مطالعه هستیم.
وی همچنین نسبت به آسیبهایی چون تقلب در پایاننامهها هشدار داد و گفت: حدود ۹۰ درصد پایاننامهها از سوی دلالان تهیه میشود و این خود ضربه بزرگی به تولید دانش در سینمای ایران است.
علیرضا پورهاشم، مسئول نشر ساقی، نیز در پاسخ به پرسش دانش درباره تمرکز آثار این واحد نشر بر نقد، تحلیل و تکنگاریها گفت: ما در نشر ساقی تلاش میکنیم نیاز روز سینما را بشناسیم. چند سال پیش کتابفروشی کوچکی در مؤسسه کارنامه راهاندازی کردم و متوجه شدم که بسیاری از کتابها خریداری میشوند، اما هیچگاه خوانده نمیشوند. این یک معضل بزرگ فرهنگی است. از طرف دیگر، در نبود افرادی همچون بهرام بیضایی و عباس کیارستمی، بسیاری از مدرسان امروز سینما فاقد دانش جدی هستند و بعضاً حتی مطالعه کافی ندارند.
آموزش سینما؛ از درک فیلم تا درک واقعیت
آزرم در ادامه نشست گفت: یکی از مشکلات جدی، گسست میان دانشگاه و کتاب است. آموزش سینما در دانشگاههای ما هنوز به کتابهایی مثل درک فیلم نوشته بهمن طاهری متکی است؛ کتابی که در دهه ۷۰ میلادی نوشته شده است. این در حالی است که سینما تحولات عظیمی را پشت سر گذاشته و نیازمند منابع تازه است.
وی همچنین به چالشهای حوزه تألیف اشاره کرد و افزود: بسیاری به دلایل شهرت وارد حوزه ترجمه شدهاند، بدون آنکه درک دقیقی از محتوای تخصصی داشته باشند. از سوی دیگر، سختگیریهای سلیقهای در روند ممیزی، باعث دلسردی نویسندگان و مترجمان شده است.
نبود تشکل صنفی برای ناشران سینمایی
مهرزاد دانش با طرح این پرسش که چرا انجمن ناشران سینمایی در ایران وجود ندارد، به لزوم سازماندهی ناشران این حوزه اشاره کرد.
آزرم نیز در این خصوص گفت: تشکیل چنین انجمنی میتواند به یک ساختار بروکراتیک مبدل شود. من معتقدم اگر اعضای انجمن منتقدان کتابهای سینمایی را تهیه میکردند، بسیاری از آثار بارها تجدید چاپ میشد.
هوش مصنوعی و تهدیدهای تازه
آزرم هشدار داد در سالهای اخیر برخی افراد بدون داشتن دانش تخصصی، با کمک ابزارهایی مانند هوش مصنوعی اقدام به ترجمه کتاب کردهاند و این ترجمهها ظاهراً حرفهای به نظر میرسند، اما محتوایی سطحی دارند و مشخص نیست با چه نیتی چاپ میشوند. این خود چالشی جدی در برابر کیفیت نشر سینمایی است.
انگیزه؛ مهمترین عنصر ورود به بازار نشر
در بخش دیگر نشست، محمدمهدی فخریزاده از پیشکسوتان حوزه نشر سینمایی نیز گفت: در این مسیر، چیزی که همواره من را به سمت جلو هدایت کرده، علاقه و انگیزه بوده است. نخستین کتاب من «فرهنگ جهانی فیلم» بود که به سختی تهیه و منتشر شد. برای ترجمه آن حتی به آلمان سفر کردم. بعدها تلاش کردم کتابهایی منتشر کنم که ارزش تاریخی داشته باشند.
وی در ادامه به آسیبپذیری مؤلفان اشاره کرد و گفت: دولت نباید نقش خریدار کتاب را ایفا کند؛ کتابها باید بهاندازهای جذاب باشند که مخاطب به صورت طبیعی آنها را بخرد. در غیر این صورت، چرخه نشر به پایداری نمیرسد.
راهکارهای پیشنهادی برای آینده نشر سینمایی
پورهاشم با اشاره به بالا بودن قیمت کتاب و تاثیر آن بر سبد خرید مخاطبان، افزود: جوانان امروزی عجول هستند و سریعترین راه دسترسی به اطلاعات نظیر پایگاه های اینترنتی را طلب میکنند. معمولاً هم به سراغ منابع سطحی اینترنتی میروند. اگر میخواهیم فرهنگ کتابخوانی بازگردد، باید با انجام کار فرهنگی لذت مطالعه را به آنان یادآوری کنیم.
در پایان، علیرضا کاوه با اشاره به نقش محمدمهدی فخریزاده در شکلگیری بخشی از دانش سینمایی همنسلان خود گفت: در این شرایط دشوار، اداره یک واحد نشر خصوصی کار سادهای نیست. بسیاری از ما دانش سینماییمان را مدیون تلاشهای ایشان هستیم.
گفتتی است، از ۱۷ تا ۲۶ اردیبهشت ماه ۱۰ نشست تخصصی سینمایی با موضوع اقتباس با حضور سینماگران و نویسندگان توسط سازمان سینمایی در سی و ششمین نمایشگاه کتاب تهران برگزار شد.