بازیگر سریال ناریا: از جواد افشار بسیار آموختم | پایگاه خبری صبا
امروز ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۰۰:۵۶
گفت‌وگوی صبا، با میثم ولی‌خانی:

بازیگر سریال ناریا: از جواد افشار بسیار آموختم

بازیگر نقش عارف در مجموعه تلویزیونی «ناریا»، از همکاری‌های پی‌درپی‌اش با جواد افشار می‌گوید و چگونگی برخوردش با شخصیت عارف در سریال تلویزیونی «ناریا» که این شب‌ها در حال پخش از تلویزیون است.

مینا پیروزیان/ صبا؛ میثم ولی‌خانی در تبریز به دنیا آمد و اولین تجربه خودش را در تلویزیون با سریال «آنام» جواد افشار آغاز کرد. این شب‌ها در سومین همکاری با جوادافشار در نقش عارف در سریال «ناریا» مهمان خانه‌های ماست.

نخستین مواجهه شما برای خلق این شخصیت چه بود؟

اولین چیزی که در مواجهه با عارف بعد از خواندن فیلمنامه برای من مهم بنظر می‌رسید، حضور پررنگ عارف در روند قصه بود.در نهایت هم به دنبال آن مرگ سریعش و از طرفی حس خانواده دوستی و شم پلیسی و کارگاهی‌اش نسبت به مسائل پیرامون، از بخش‌هایی بود که نظرم را به خود جلب کرد. حس کردم اینها میتواند برای مخاطب ایرانی هم  جالب باشد.

پس می‌توان گفت خودتان را به چالش کشیدید؟

بنظرم بازی کردن کاراکترهایی که در روند داستان، قرار است بمیرند خو‌د به خود چالش را در درون شما آغاز می‌کنند، هیچ چیزی هم نداشته باشند همین مردن به هر نحوی نوعی چالش و ترس و هراسی است که همه ما از آن خبر داریم. قرار است بازی کنیم و بارها زمان بازی آن را تجربه می‌کنیم.

همکاری با برادران افشار چگونه تجربه‌ای بود؟ در طول فیلمبرداری جواد افشار با شما در مورد نقش گپ و گفت می‌کرد یا هادی افشار؟ 

«ناریا» بعد از «آنام» و «گاندو» سومین همکاری من با جواد افشار بود، در تمام این سه پروژه ای که در کنارشان بوده ام لذت می‌بردم از همکاری با ایشان، من از جواد افشار بسیار آموخته‌ام، واژه صبر و مهربانی و مهمتر از آن کارگردانی حرفه ای قطعا برازنده جواد افشار است،. در این مجموعه اولین باری بود که هادی افشار را بعنوان کارگردان پشت مانیتور می‌دیدم، هم برایم جالب بود هم خوشحال کننده، هادی افشار سوای حرفه‌اش در سینما و تلویزیون برای من بسیار محترم و گرانقدر هست، هادی را من همیشه در کنار جواد افشار بعنوان صدابردار حرفه‌ای دیده بودم اما اینبار در سمت کارگردانی بسیار متعجب و شگفت زده‌ام کرد زیرا قبلا هیچ اطلاعی از این موضوع نداشتم، اما اینبار برای من بازیگر یک چیز بسیار زیبا و جالب بود آن هم مشورت گرفتن و تمرین کردن با دو کارگردان سر یک پروژه بود.

کاراکتر عارف خواه ناخواه هر بازیگری را مجذوب خودش می کرد و رابطه عاشقانه‌اش با هوژان برایشان جالب و جذاب می‌بود، عارف در اوج حضور و تاثیرگذاریش بر روی مخاطب در اثر سانحه رانندگی جان خودش را از دست میدهد که من فکر می‌کنم یا باید همین‌جا تمام می‌شد، یا تا آخرین دقایق سریال حضورش و تاثیرگذاری پررنگش را می‌دیدیم، عارف برای من شخصیتی قابل لمس و محترم بود.

از  ابتدا نقش عارف همین اندازه بوده یا چیزهایی در نهایت تعدیل شد؟

۵. هیچ سانسور و تعدیلی در مورد عارف ندیدم. دقیقا عین فیلمنامه بود از مشاعره‌اش گرفته تا گفتگوهای عاشقانه اش با هوژان و شم کاراگاهی و حضورش در جلسات کاری، تا تصادفش.

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

آخرین اخبار

پربازدیدها