به گزارش صبا، اتابک نادری، نادر برهانیمرند و حسین پاکدل ازجمله مدیران، بازیگران و کارگردانان تئاتر ایران شهادت مظلومانه تعدادی از مردم شریف، فرماندهان برجسته نظامی و دانشمندان هستهای کشور عزیزمان، در پی حمله جنایتکارانه و تروریستی رژیم کودککش صهیونیستی را محکوم کردند.
در یادداشت اتابک نادری آمده است:
«حمله ناجوانمردانه به کشورمان و شهادت جمعی از هموطنان توسط رژیم اسرائیل مرا به عنوان یک ایرانی غمگین و خشمگین کرد.در این روزها همدلی و وحدت بین ایرانیان در مواجهه با دشمن از همیشه مهم تر است.
بی شک چنین حملاتی پیوست رسانهای دارد که در جهان امروز به اندازه خود اعمال نظامی اهمیت دارد. در چنین فضاهای ملتهبی ضروری است نسبت به صحت و اصالت اخبار دقت بیشتری داشته باشیم و از بازنشر اخبار وتصاویری که از منابع آن اطمینان نداریم خودداری کنیم.
در نظر داشته باشیم در جنگ روانی پس از حملات، آرامش جامعه خصوصا آرامش کودکان بسیار مهم است. هر چقدر کودکان را از دایره اخبار جنگ دور نگهداریم کمک بزرگی به آرامش جامعه کردهایم.
ما ایرانیان در طول تاریخ ملتی جنگ طلب نبوده ایم ولی همیشه تا پای جان از وطن و هویت تاریخی خود دفاع کردهایم.
این تجاوز آشکارکه با پاسخ قاطع قوای نظامی کشور همراه شد باهمراهی ملت پایان خواهد یافت. از خداوند سربلند و آزادگی ایرانم را آرزو میکنم.»
نادر برهانیمرند نیز در یادداشتی نوشته است:
«در لحظات خطیر تاریخی مانند جنگ، آنچه در روزمرهگی به چشم نمیآید، با تمام وضوح خود را نشان میدهد. یکی از این امور بنیادین، حس تعلق به وطن و احترام به تمامیت ارضی است؛ امری که از منظر پدیدارشناسی، پیش از آنکه مفهومی سیاسی یا ایدئولوژیک باشد، تجربهای زیسته و اگزیستانسیال است.
وطن جاییست که نخستین تعلق ما به جهان در آن شکل میگیرد: خاستگاه بودن، زادگاه زبان، و بستر حافظهی فردی و جمعی. حب وطن، نه یک دستور از بیرون، که نیازی درونی به ریشهداشتن و در خانه بودن است؛ نیرویی که در لحظات تهدید، بهناگاه همهی تفاوتها را کنار میزند و مردمان را در دفاع از چیزی فراتر از خود گرد میآورد.
تمامیت ارضی نیز در این افق، صرفاً مرزهای جغرافیایی نیست، بلکه تجسد هستی تاریخی و فرهنگی یک ملت است. تعرض به آن، تعرض به خودِ وجود ماست؛ و دفاع از آن، پاسداری از معنای زندگی مشترکمان.
در این نگاه، امر ملی نه ساختهی دولتهاست و نه وابسته به ایدئولوژیها؛ بلکه ریشه در تجربهی مشترک ما از رنج، تاریخ، زبان و خاطره دارد. حتی آنان که با نظام سیاسی همراه نیستند، در بزنگاه خطر، در پیوندی ناگسستنی با خاک خویش، بار دیگر خود را بازمییابند. وطن، فقط جغرافیا نیست؛ شبکهای نادیدنی از پیوندهای زیسته است که در سکوت روزمره پنهان میمانند و در لحظهی بحران، چون ندایی درونی، انسان را به ایستادگی میخوانند.»
حسین پاکدل در یادداشت خود نوشته است:
«هستی، باش، نبودی، یک بود بدهکاری!به عنوان هنرمند، همه از دم ارتفاع و اعتبار نسبیی خود را از مردمِ این آب و خاک گرفتهایم، این قانون هستی است که در بستر زمان این احترامها دست به دست شده به نو آمدگان داده میشود و از هنرمندان امروز شاید تنها خاطرهای بماند؛ چنانکه در مورد رفتگان چنین شد.
با هم تعارف نکنیم؛ واقعیّت اینکه به هر دلیل کشورمان، تمامیّتِ داروندارمان، هویّتِ ملیمان از همهسو مورده هجوم دشمنی غدّار و تمامیّتخواه قرار گرفته است. به عیان پیداست اینان معاهده و قانون و رحم و مروت و اخلاق نمیشناسند. دیر بجنبیم از غفلتِ امروز؛ یک پشیمانی تاریخی بهجای میماند و آه و افسوس برای نسلها. نقشهای دقیق و حساب شده از سوی سازمانهای جاسوسیی مکّار برای به زیرکشیدنِ این سرزمینِ با فرهنگ و تاریخی در شرف وقوع است؛ تمام رسانهها و امکانات تبلیغی بیکم و کاست، با پشتوانه مالی نامحدود، به شکلی تمام قد با حرفهایترین نیرو و امکانات، با نیّتِ قلبِ حقیقت و ایجاد اغتشاشِ فراگیرِ داخلی، در خدمت این هجمهی ناجوانمردانه و همهجانبه است.
وقت آن است حساب و کتاب و ملاحظات و توجه به حواشیی گذرا را بگذاریم کنار، در حد وسع، با اعلام وجود، همراه ساکنان این مملکتِ زخم خورده شویم. نکند از آحادِ مردم جا بمانیم.
با خلق اثر و نشر نظر به هر شکل، در این بزنگاهِ سرنوشتساز وظیفهی ذاتی خود را انجام دهیم، تنها ناظر نابودی نباشیم. حواسمان باشد، بیوقفه دارند بر سر مردمِ کنارمان، همین هموطنان ما بمب میریزند و از آن سو با هزاران توجیه و تحلیلِ شیک و دهانپرکن غرور ملی ما را به هیچ گرفته و تحقیرمان میکنند.نشان دهیم در سختترین شرایط هم با حقارت بیگانهایم…
تجاوز به خاک پاک وطن محکوم است و تا پای جان برای بقای ایران ایستاده ایم.
در این لحظات تاریخی و سرنوشتساز کشورم، علیرغم پارهای انتقادها که داریم و قطعاً مسائلی درون خانوادگیاست، حاضرم مثل تمام غیرتمندان پیر و جواناش، برای این سرزمین شریف بمیرم و اجازه ندهیم حتی یک وجب از خاک میهنام لگدکوب بیگانه، خصوص صهیونیستهای رمکرده و کودککش که به هیچ قانونی پایبند نیستند شود.
به امید سربلندی ایران...»
نشراول: ایران تئاتر