یونس بهرامی/صبا: تاریخ این کشتی به قرن سوم میلادی برمیگردد. در آن سفر، او از شهر پولیتزی جنروزا بازدید کرد، جایی که پدربزرگها و مادربزرگهای پدریاش، ترزا و فرانچسکو اسکورسیزی، پیش از مهاجرت به نیویورک در آستانهی قرن پیش، در آن زندگی میکردند.
اسکورسیزی درگیر دو پروژه مرتبط با مذهب است که بخشیشان در سیسیل فیلمبرداری شده. اولی، یک مستند بلند به نام «آلدئاس – یک داستان جدید» (Aldeas – A New Story)، که شامل آخرین مصاحبه طولانی و تصویری پاپ فرانسیس است. همچنین فصل دوم مستند سریالی او به نام «مارتین اسکورسیزی تقدیم میکند: قدیسان»، که هماکنون در شهر کاستوناچی در غرب سیسیل، در محل یک معبد قرن پانزدهمی فیلمبرداری میشود.
اسکورسیزی در گفتگو با مجله واریتی در تارومینا درباره ارتباطش با سیسیل و اینکه چرا این ارتباط در حال قویتر شدن است صحبت کرد. او گفت: «در کودکی، حتی قبل از نوجوانی، من واقعاً در یک روستای سیسیلی زندگی میکردم. اتفاقاً این روستا در مرکز منهتن بود. منظورم این است که تفکر، رفتار، زبان – تمام اینها تحت تاثیر فرهنگ سیسیلی بودند. بعدا یکجورهایی آمریکاییزه شدیم. بنظرم این [ارتباط با سیسیل] به اضافهی تجربیات مذهبی، مرا نسبت به هویتم کنجکاو کرده.»
اسکورسیزی بنیاد و ریشهی خودش را سیسیلی میداند و میگوید «چه اتفاقی میافتاد اگر پدربزرگها و مادربزرگهایم هرگز به آمریکا نمیآمدند؟» گرچه خودش بیشتر از چند هفته در سیسیلی نبوده است. او افزود: «من آمریکایی هستم ولی شاید راهی باشد دوباره به رگوریشهام که با آن اخت شدهام برگردم: به آن لحظات راحتی و محبتی که با خانوادهام، بهویژه با خانواده نزدیکم، در آن ساختمانها و در محلههای فقیرنشین احساس کردم.»
وقتی از او پرسیده شد این ریشهها به یک اثر باستانشناسی که در ته دریای مدیترانه قرار دارد، چه ارتباطی دارد، پاسخ داد: «بله البته که ربط دارد. اتروریها چه کسانی بودند؟ سیسلیها چه کسانی بودند؟ رومیها چطور؟ و آخر میرسیم به اینکه یونانیها که بودند؟ وقتی برای آرامش ذهن چیزی میخواهم مطالعه کنم – جدا از خواندن متون مذهبی و این قبیل چیزها – همیشه به تراژدیهای یونانی برمیگردم: ایسخولوس، سوفوکل و اوریپیدس. همه آنها را در ترجمههای مختلف خواندهام. من فقط از این دست متون را میخوانم. هیجانزدهام میکنند. دوست دارم خودم را در آن دنیای یونانی غرق کنم.»
اسکورسیزی امشب در تئاتر یونانی باستانی تارومینا جایزه میگیرد، و برای کسی که اینقدر عشق یونان است معنای این جایزه چیست؟ ضمن تاکید بر معناداربودن جایزه، گفت «این همان تئاتریست که اتفاقا رومیها بازسازیاش کردند. ما دو روز پیش ستونها را زیر آب دیدیم. ستونهایی که الان وجود دارند، بعضیشان رنگ سبز خاکی دارند و از چیوس [جزیره یونانی] آمدهاند. و بعضی از ستونها هنوز آنجا هستند. اما ستونهایی که اکنون زیر آب هستند، بخشی از یک کشتی غرقشدهاند. فکر کنم طبق تخمینها این کشتی غرقشده داشت هفتاد تن از این ستونها را حمل میکرد. اما باز هم، در نهایت این کشتی است که از دنیای باستان به دنیای مسیحیت منتقل شده است و به همین دلیل فیلمهایی مانند «قدیسان» ساخته شده است.»
او در ادامه افزود: «ایده «قدیسان» لزوماً به معنای گفتن داستانهای پرزرقوبرق و اساطیری از زندگی آنها نیست. البته قبول داریم با افسانه زیاد قاطی شدهاند. این حرفی که پاپ فرانسیس به من گفت را دوست داشتم، اینکه قدیسان کسانی هستند که هرگز نمیبینی. و این جالب است. داستانهای «قدیسان» درباره سرنوشت است. همیشه به سرنوشت برمیگردد. و اینکه چگونه این [مفهوم سرنوشت] از دنیای باستان بیرون آمد. تغییراتی که باید در آن سه یا چهار صد سال یا هزار سال رخ داده باشد که دنیایی که اکنون در آن هستیم را خلق کرده باشد. این چیزها همیشه برایم جذاب است. میخواهم ریشههایش را واکاوی کنم.»