به گزارش صبا، بزرگمهر حسینپور کارتونیست و نویسنده نوشت:« تهران امروز زخم برداشته است و غمی و اندوهی سرتاسر شهر را در خود فرو برده. نه اینکه این اندوه خاص تهران باشد و از اونجایی که من در تهران زندگی میکنم روایتگر رنج و اندوه شهر خودم هستم. کافههایش ادای کافه در میآوردند و مغازههایش برای زندمانی باز میشوند.
دخترانش هر صبح، زیبا و مستانه وارد شهر میشوند ادای شادی در میآورند و پسرانش با چهرههایی خسته و کمری قوز کرده نقش مردانی با سینههایی ستبر را بازی میکنند. امروز تهران با خستگی هر روز صبح خورشید را در پشت آلودگی زردش به احتزاز در میآورد و غروبها پشت نارنجیهای چرک غربش قایمش میکند.
سالهایی نهچندان دور تابلوهایی از تهران کشیدم و ایدهاش این بود که هر گوشهی تهران بوی کسی را میدهد. بوی صادق هدایت و شاملو و فروغ و فرهاد و مصدق… و به پیشنهاد رضا یزدانی کار مشترکی کردیم که آوازخان تهران بود و من کشندهی تهران. با هم کاری کردیم برای تهران که آنروزها اینقدر خسته و رنجور نبود. حالا دوباره با بازنمایی این آثار دلم میخواهد نوازشی کنم بر زخمهای شهرم و در آغوشش بکشم و بگویم دوستت دارم شهر زیبا و دردمندم.»