بیایید از اسطوره‌ای به نام امام حسین(ع) حرف بزنیم/ نگاه مدیران تلویزیون «مردمی» نیست | پایگاه خبری صبا
امروز ۱۵ تیر ۱۴۰۴ ساعت ۰۱:۵۳
گفت‌وگوی صبا با کارگردان و تهیه‌کننده «ملاقات با حسین(ع)» در پشت صحنه؛

بیایید از اسطوره‌ای به نام امام حسین(ع) حرف بزنیم/ نگاه مدیران تلویزیون «مردمی» نیست

با شروع دهه‌ اول محرم، فصل تازه‌ «ملاقات با حسین(ع)» از راه رسید، گفت‌وگویی شبانه با آدم‌هایی که آمده‌اند فقط چند دقیقه «با دل‌شان» حرف بزنند؛ دل‌هایی که در این روزها دنبال آرامش و عمق‌اند.

پگاه زارعی/ صبا؛ در حالی که پردیس تئاتر تهران پس از گذشت این همه سال هنوز به رونق نرسیده، فضای پلاتو این مجموعه، محل ضبط برنامه «ملاقات با حسین(ع)»، نشانه‌هایی از شور، حرکت و پویایی فرهنگی را نمایان می‌کرد. در لحظه ورود به پلاتو، صدای آرام مداحی فضای معنوی خاصی ایجاد کرده بود؛ طنین نواها در فضای ساکت مجموعه، حسی متفاوت به حضور می‌بخشید. تیم اجرایی برنامه با برخوردی گرم و صمیمانه از مهمانان استقبال می‌کردند. اتاق مهمان‌ها با طراحی سنتی، یادآور خانه‌های قدیمی و محیطی آشنا بود.

صداقت مهمان، نامه‌های خاک خورده و…

فرشته ایران‌نژاد، مدرس مهارت‌های ارتباطی که یکی از مهمانان آن روز برنامه بود با شوری خاص وارد شد؛ از عشقش به امام حسین(ع) گفت، نه واژه‌هایش از پیش تمرین‌شده بود، نه دغدغه‌‌اش ساختگی! صداقتی در حرفایش بود که فضا را گرم‌تر کرد.

اما عجیب‌ترین چیزی که به چشمم خورد، نامه‌ها بودند؛ نامه‌هایی خاک‌خورده از فصل قبل. دست‌نوشته‌هایی که یا صدای امام را در خود داشتند، یا زبان عاشقی گمنام را. این نامه‌ها به مهمانان داده می‌شد تا بخوانند و شاید برای لحظه‌ای خودشان را در آن سطرها پیدا کنند.
بهتر است بدانید که این فصل«ملاقات با حسین ع»، ادامه‌ای بر مسیر برنامه «با حسین حرف بزن(ع)» است که پیش‌تر از شبکه نسیم سیما و فیلیمو پخش می‌شد، اما به دلیل موضوعات سومدیریتی و سپردن برنامه به گروه دیگر در رسانه ملی، «ملاقات با حسین(ع)» با حال‌وهوایی نو، روایت‌هایی تازه و مهمان‌هایی متفاوت هر شب ساعت ۲۲ از پلتفرم روبیکا پخش می‌شود. جایی که می‌خواهد لحظه‌ای سکوت، تأمل، و حرف‌های بی‌پرده با امام حسین را خلق کند.

مردم نباید تاوان سوءتفاهم‌ها را بدهند

محمدامین پرواس، تهیه‌کننده و کارگردان برنامه در ابتدا درباره تغییر نام برنامه و تاثیر آن بر مخاطب گفت: برخی از مخاطبان ما همچنان بیننده تلویزیون هستند و به محض روشن‌کردن تلویزیون با برنامه «با حسین(ع) حرف بزن» مواجه می‌شوند؛ خب طبیعی است که سخت متوجه تغییر نام ما می‌شوند. تنها کسانی در جریان بودند که ما را در فضای مجازی دنبال می‌کردند؛ به آن‌ها اطلاع داده بودیم که نام برنامه عوض شده‌است؛ اما خیلی از مخاطبان اصلاً درگیر این مسائل نیستند و دغدغه ندارند بدانند ما چه مشکلی با تلویزیون داریم. مردم کاری به اختلافات ما با رسانه ندارند و صرفا برنامه‌ای را با محوریت امام حسین(ع) می‌بینند.

او در واکنش به اتفاقات سال گذشته و برخورد با مدیران گفت: سال گذشته برای ما خیلی پرچالش بود. امسال وقتی با مدیر شبکه نشستم صحبت کردم، همان فرد که اشتباه کرده بود آمد، حرف زد، عذرخواهی کرد. من هم شروع کردم به آن برنامه کمک‌کردن. به او گفتم آنچه اتفاق افتاده دزدی بزرگ است. من هم ناراحت و عصبانی‌ام ولی این مسئله ربطی به مردم ندارد. من حساب آن آقا را جداگانه می‌رسم، اما این درگیری‌ها بین ماست. مردم پارسال هم «با حسین(ع) حرف بزن» را دیدند، الان هم همان را می‌بینند، فقط تیم تغییر کرده‌است؛ برای مردم اهمیتی ندارد. بنابراین بهتر است برنامه خوب و باکیفیت تولید کنیم تا دیده شود. امسال دو سه جلسه با هم داشتیم، درباره وکال‌ها حرف زدیم. همکاری کردم نه به‌خاطر خوبی تلویزیون، که واقعاً تلویزیون پر از افراد سخت و عجیب است، همکاری کردم چون مردم نباید تاوان سوءتفاهم‌ها را بدهند. ولی پارسال دکور، سؤال‌ها، نور، صدا، حس برنامه… همه‌چیز ضعیف بود و حتی نمی‌شد پنج ثانیه پای برنامه نشست. اما امسال اوضاع فرق کرده‌است و حتی به آن تیم پیام دادم و گفتم: «آخیش، مثل آدم حسابی شد.» چون احترام به اصول، رعایت شده بود.

امام حسین مال یک قشر نیست، مال همه است

پرواس بر گسترش دامنه مخاطب و نگاه فراگیر به امام حسین(ع) تاکید کرد و گفت: باید یادمان باشد که خانواده شهدا عزیز ما هستند ولی امام حسین(ع) متعلق به همه است. چرا وقتی امام حسین(ع)می‌تواند با انسان بی‌دین خارج از ایران گفت‌وگو داشته باشد، ما نباید دامنه مخاطبمان را گسترش دهیم؟ چرا همه چیز باید یک‌دست و بسته باشد؟ حتی اگر مهمان بی‌حجاب بیاورند معنایش این نیست که کار درستی کرده‌اند، اما تنوع نگاه‌ها را باید دید. در همین ده سال بهترین ذاکران اهل بیت را هم داشته‌ایم؛ امام حسین مال یک قشر نیست، مال همه است

او از عملکرد تلویزیون و فاصله آن با خواست مردم انتقاد کرد: سوءمدیریت‌هایی که پیش آمده، به‌وضوح از سر بی‌توجهی به مردم است. ما با تلویزیون بزرگ شدیم و خاطره داریم، اما این تلویزیونی که الان هست مردمی نیست. مردم دوست دارند «خندوانه» ببینند ولی نگذاشتند. مردم خواستار سریال‌های رمضانی خوب، بازیگرانی مثل آقای عطاران و محتوای ارزشمند بودند، ولی نخواستند چون مدیران اصلاً نیاز مردم را نمی‌فهمند.

این کارگردان ویژه‌برنامه محرمی ادامه داد: این‌ها به‌زعم من مدیرانی با نگاه محدود و کوتاهند که فقط تا ۲۰ سانتی‌متری جلویشان را می‌بینند و حتی همان را هم نمی‌خواهند ببینند. برای همین به آن‌ها می‌گویم مدیران قد کوتاه؛ نه اینکه قد فیزیکی کوتاهی دارند، بلکه در توان، فهم و ظرفیت دیدن و تحلیل مسائل دچار کم‌بینی‌اند. کار رسانه برای آن‌ها در حد ساختن تیزر تبلیغاتی است، نه تولید محتوای جدی برای مردم. من با مدیران قبلی که دلسوز، متخصص و آشنا با اصول انقلاب بودند، کار کرده‌ام. آنها حرف برای گفتن داشتند، نه مدیران فعلی که نه رزومه و نه درک درستی از تولید و مدیریت رسانه دارند.

او با بیان اینکه نادیده‌گرفتن تلاش‌ها و ثبت نادرست برنامه‌ها به مردم بزرگ‌ترین ایراد است توضیح داد: برنامه‌هایی مثل «پایتخت» را به نام خودشان می‌زنند درحالی‌که هیچ نقشی در تولید نداشتند. برنامه‌ای مثل «با حسین(ع) حرف بزن» را بدون بودجه و طی هشت فصل پخش کردیم، اما به نام کسانی ثبت شد که هیچ تلاشی برایش نکرده بودند. واقعاً دلم می‌خواهد مردم بتوانند تلویزیون را روشن کنند و بدون هزینه، برنامه باارزش ببینند. اما مدیران خیلی از آن فاصله دارند. مردم تلویزیون را دوست دارند ولی از شما بیزارند؛ از شمایی که نمی‌فهمید یا نمی‌خواهید بفهمید.

پرواس درباره مهاجرت این برنامه به پلتفرم و چالش‌های همکاری با رسانه ملی گفت: صداوسیما، سازمان با نگاهی محدود و مدیریتی بسته است؛ مدیریتی که نمی‌تواند با کسی مثل من کار کند. اگر می‌شد با آن‌ها تعامل کرد و پذیرش وجود داشت، حتماً همکاری می‌کردیم، ولی ناچار شدیم سراغ شبکه نمایش خانگی برویم. آنها هم پذیرفتند و همراهی کردند، اما تفاوت بین مخاطب ما و آن‌ها کاملاً محسوس بود.

این تهیه‌کننده درباره موفقیت برنامه و رشد مخاطب در رسانه‌های دیجیتال خاطرنشان کرد: در یک مقطعی از سال‌های ۱۳۹۹ یا ۱۴۰۰، بر اساس آمار خود شبکه نسیم، ما در بازه ۱۰ روزه، سه میلیون بازدیدکننده خاص و ۲۷ میلیون بازدید کلی داشتیم؛ آن هم برای برنامه مذهبی. چنین اتفاقی بی‌سابقه بود. تا جایی که یک‌بار که برای خرید گوشت رفته بودم، فروشنده گفت: «صداتون آشناست!» این سطح از دیده‌شدن در برنامه مذهبی بسیار نادر است.

او درباره تغییر پلتفرم‌ پخش و مخاطبان شبکه نمایش خانگی بیان کرد: فیلیمو پلتفرم خوب و حرفه‌ای است، اما فضای برنامه‌ای خصوصاً برنامه مذهبی ندارد چون مردم معمولاً برای دیدن برنامه مذهبی اشتراک نمی‌خرند و بیشتر دنبال سرگرمی‌اند. به همین دلیل تمرکز اصلی‌مان رفت به سمت فضای مجازی و حالا هم داریم روی روبیکا کار می‌کنیم چون حس کردیم این پلتفرم در این حوزه مخاطب‌پذیرتر است؛ قشر دیگری از مردم در این پلتفرم فعال‌اند و احتمالاً تعامل بهتری با محتوا دارند.

خیلی‌ها گفتند: کار را متوقف کن!

پرواس درباره هم‌زمانی ضبط برنامه با شروع جنگ و ایستادگی عوامل، گفت: ما دقیقاً هم‌زمان با شروع جنگ جدید مشغول ضبط بودیم و فشار مضاعف تحمل کردیم. از حدود دو ماه پیش پروژه را شروع کرده بودیم، بدون هیچ خبر یا پیش‌بینی از جنگ. محتوا و دکور مشخص شده بودند، جلسات اتاق فکر برگزار شده بود، اسپانسر هم پیدا کرده بودیم اما ناگهان جنگ شروع شد. همان موقع همه‌چیز به هم ریخت! اسپانسر کنار کشید، لوکیشن تعطیل شد، فروشگاه‌ها بسته شدند، حتی رنگ اپوکسی برای دکور پیدا نمی‌شد ولی عوامل، باوجود همه سختی‌ها، ماندند. در شرایطی که همه خانواده داشتند و ترجیح می‌دادند کنار عزیزان‌شان باشند، پای کار ماندند.

این کارگردان درباره تلاش در روزهای اضطراب‌آلود برای ادامه تولید، گفت: بزرگ‌ترین مسئله ما این بود که فضا به‌شدت پرتنش و پراضطراب شده بود. خیلی‌ها گفتند: کار را متوقف کن! اما ما نتوانستیم. نه به‌خاطر پول، برنامه «ملاقات با حسین» اصلا درآمدزا نیست بلکه چون واقعاً حیف بود. می‌دانیم که مردم درگیر جنگند، اما دل‌شان برنامه‌ای با کیفیت و مفاهیم حسینی می‌خواهد. مخاطب ما مذهبی سفت‌وسخت نیست. خیلی از آن‌ها ممکن است هیئت نروند یا حجاب کامل نداشته باشند، ولی دل‌شان با امام حسین است. برای همین متوقف‌کردن پروژه برایمان معنا نداشت. با دقت و ایمان سراغ جمع‌کردن وسایل از بازار نیمه‌تعطیل، هماهنگی با تیم جدید، و ساختن دکور رفتیم.

پرواس با بیان اینکه در زمان جنگ، تقریباً هیچ مهمانی تمایل به حضور نداشت یادآور شد: با افراد مختلفی تماس گرفتیم؛ چه چهره‌های معمولی و چه سلبریتی‌ها ولی بسیاری از آن‌ها حتی ناراحت شدند. واکنش‌شان این بود که «مگر شما در ایران زندگی نمی‌کنید؟!» یا «چه فکری کردید که الان زنگ زدید؟» ما هیچ نیت خاصی نداشتیم، فقط فکر کردیم شاید کسی از آن‌ها علاقه‌مند باشد. گفتیم اگر تمایل ندارید، استراحت کنید؛ بی‌احترامی در کار نیست. برای مردم عادی هم شرایط سخت بود. مسیر ما از انتهای امام علی تا مرکز شهر معمولاً یک ساعت طول می‌کشد، اما در آن بازه‌ زمانی جنگ، به‌خاطر خلوتی شهر، در یک ربع می‌رسیدیم. اما به‌مرور مهمانان شروع به آمدن کردند. خدا را شکر تعدادی همکاری کردند و برنامه هم با کیفیت پیش رفت. حالا که فاصله کوتاهی از روزهای نخست جنگ گرفتیم، بسیاری از دوستان ساکن تهران به جمع‌مان پیوسته‌اند. امیدوارم اتفاق بدی نیفتد؛ ما داریم تلاش می‌کنیم تا ۱۵ قسمت را با حدود ۷۰ مهمان تکمیل کنیم.

هزار مهمان؛ هم سلبریتی هم مداح و هم متخصص

او درباره بازنگری در انتخاب مهمان‌ها، خاطرنشان کرد: از سال ۱۳۹۴، یعنی شروع کارمان، روند مشخصی داشتیم. در سال‌های ابتدایی تمرکز بیشتر روی سلبریتی‌ها بود. تاکنون بیش از هزار مهمان داشته‌ایم. اما بعد از مدتی متوجه شدیم که نسبت‌ها باید واقعی باشد. در برنامه‌ای با چهار نفر، نباید سه نفرشان سلبریتی باشند و یکی غیرسلبریتی. باید تصویری واقعی از جامعه‌ ایران منعکس کنیم. از ۷۰ مهمان، مثلاً ۵ نفر می‌توانند از واعظان و مداحان باشند، چند نفر متخصص، چند نفر با حجاب، چند نفر با سبک‌های متفاوت. سلبریتی‌ها بخشی از جامعه‌اند، اما کوچکند. حتی آقای علیخانی در برنامه جوکر گفت: «چه کسی گفته ما الگو هستیم؟» به همین دلیل، تمرکزمان از روی سلبریتی‌ها برداشته شد.

پرواس درباره فاصله گرفتن از سیاست‌مداران و تمرکز بر مردم گفت: از چند سال پیش دیگر سراغ سیاستمداران نرفتیم. نه اینکه مهمانی با دیدگاه انقلابی یا کنش‌گر اجتماعی نداشته باشیم، اما شخصیت‌هایی که مستقیماً در سیاست باشند را دعوت نکردیم، چون تکلیف‌شان با خودشان هم مشخص نیست. هدف ما این است که برشی واقعی از مردم ایران را نشان دهیم: کودک، پیرمرد، زن باحجاب، زن بی‌حجاب تا جایی که ممکن است و حرمت امام حسین حفظ شود. دنبال افراد پرگفت‌وگو هستیم. برخی ناراحت می‌شوند که دعوت نشده‌اند، اما خب واقعاً نمی‌شود میزبان همه بود.

نمادی از ورود به بارگاه امام

این کارگردان درباره دکور کفش‌ها و نشانه‌هایی از تنوع و فاجعه، گفت: ایده‌ کفش‌ها از تنوع ارتباط شکل گرفت. آدم‌ها کفش‌های متفاوتی می‌پوشند. خواستیم از این تنوع برای القای مفهوم استفاده کنیم برای اینکه نشان دهیم امام حسین متعلق به همه است. کفش خالی که جفت شده، نمادی از ورود به بارگاه امام است. از منظر دیگر در میانه‌ جنگ، این کفش‌ها نماد رفقایی شدند که بودند، اما صبح دیگر بیدار نشدند—حدود ۶۰۰ نفر که بدون نقشی در جنگ، قربانی شدند. خیلی از عزیزانی که امسال به محرم نرسیدند، داستانی داشتند. از کودکی که مدرسه‌اش تازه تمام شده بود و منتظر سفر شمال بود، تا پسربچه‌ای که پدرش قول دوچرخه داده بود، یا پیرزنی که می‌خواست نوه‌ها را جمع کند… هرکدام از این کفش‌ها نشانه‌ای از آن‌هاست.

برای شادی‌های کوچک

او ضمن اشاره به شکل‌گیری کمپین کفش و هدیه‌ای برای شادی‌های کوچک، اذعان کرد: در ابتدا قرار بود با همین کفش‌ها کمپینی اجتماعی با اسپانسرها اجرا کنیم، ولی اسپانسر که کنار کشید، آن طرح هم منتفی شد. بااین‌حال، ایده را رها نکردیم. مهمان‌ها کفشی را انتخاب می‌کنند و به کسی که فکر می‌کنند خوشحال می‌شود، هدیه می‌دهند. امروز مثلاً چند جفت کفش عروس داشتیم. در دکور جا نشده بودند، ولی یکی از مهمان‌های‌مان خانمی بود که آرایش عروس انجام می‌داد مثلا او پیشنهاد داد این کفش‌ها را به تازه‌عروس‌هایی اهدا کنیم که شاید با همین هدیه ساده، پنج میلیون از فشار مالی‌شان کم شود. عدد بزرگی نیست، اما می‌تواند شادی کوچکی رقم بزند.

پرواس ادامه داد: ممکن است از دل همین ایده، کمپینی شکل بگیرد که بگوییم: ما داریم کفش می‌دهیم، شما هم بیایید کمک کنید. چون اگر امام حسین (ع) در زندگی‌مان تأثیر ملموس نگذارد، فقط به مناسبت ده‌روزه محدود می‌شود و بعد از آن فراموش می‌شود برای همین باید تغییری در دل و حالمان ایجاد کند.

امام حسین (ع) حواسش به تک‌تک ثانیه‌های ما هست

او درباره  تغییر محتوای این فصل از «ملاقات با حسین(ع) بیان کرد: پیش از شروع جنگ، محتوای این فصل قرار بود چیزی کاملاً متفاوت باشد. محور اصلی‌مان لایف‌استایل امام حسین (ع) در طول زندگی‌شان بود، نه صرفاً در این ده روز محرم. قرار بود درباره موضوعاتی مثل رازداری، خوش‌رویی، قضاوت، معرفت، احترام به پدر و مادر، نماز، نهی از منکر، دورویی، خیانت و… صحبت کنیم. فهرستی حدوداً ۶۰ موردی آماده کرده بودیم. ایده‌هایی مثل دوربین مخفی، آزمایش اجتماعی، یا آیتم‌های میدانی داشتیم، ولی جنگ امکان تولید را از لحاظ مالی، مجوز، و وضعیت جامعه محدود کرد. برای من، حقیقت این است که «امام حسین در جنگ یا در غیر جنگ»، جایگاهش تغییر نمی‌کند. فقط باید زاویه دیدمان را کمی تغییر دهیم. در اتاق فکر بحث زیاد بود. برخی می‌گفتند باید مستقیم برویم سراغ جنگ، اما من معتقدم جنگ فقط با اسلحه نیست. جنگ درون داریم؛ هر روز با خودمان، وسوسه‌ها، ضعف‌ها درگیر هستیم.

این تهیه‌کننده افزود: در این نقطه تصمیم گرفتیم فصل را به دو بخش تقسیم کنیم: جنگ بیرون و جنگ درون. جنگ بیرونی قابل لمس است؛ اما جنگ درونی اغلب نامرئی‌ست. مثلاً با حسرت، حسادت، دروغ، انتخاب‌های اشتباه، یا قضاوت دیگران. در برنامه از مهمان‌ها می‌پرسیم، بزرگ‌ترین دشمن زندگی‌ات کیست؟ آیا با خودت جنگیدی؟ بردی یا باختی؟ سلاحی که برای این جنگ داری چیه؟ گفت‌وگو از جنگ بیرونی به جنگ درونی می‌رسد و درنهایت به ارتباط با امام حسین(ع) ختم می‌شود. یکی از آیتم‌های جالب، «تقویم» است؛ در آن به مهمان می‌گوییم چشم ببندد و سال گذشته را مرور کند، بدون اینکه جوابی بدهد. فقط با خودش بگوید در این ۳۶۵ روز چه کردم؟ در قبال خودم، دیگران، امام حسین چه؟ بردم یا باختم؟ این محاسبه‌ نفس، بسیاری چیزها را روشن می‌کند. باورمان این است که امام حسین (ع) حواسش به تک‌تک ثانیه‌های ما هست.

بگذاریم اشتراک‌ها حفظ شوند

این کارگردان درباره ایجاد فضای معنوی برای مهمان برنامه و اطمینان دادن به او از عدم قضاوت گفت: دوربین را حذف می‌کنیم. نه صرفاً از نظر فنی، بلکه از دل فضا. محیط را آن‌قدر امن و صادقانه می‌سازیم که مهمان ضبط را فراموش کند؛ خود واقعی‌اش را بروز دهد. چون امام حسین، تماشاگر بی‌قضاوت‌تر و مهربان‌تری‌ست از هر دوربین و مخاطبی. ما تلاش می‌کنیم مخاطب را از شلوغی دور کنیم. روزها پر از سر و صدا و اطلاعات‌اند. مسیر ورود برنامه از وی‌آی‌پی تا استودیو با وُکال، آرامش و صدا طراحی شده‌است و حتی خود من موقع اجرا چشم‌هایم را می‌بندم، سؤال‌ها را با هم می‌پرسیم، تجربه می‌کنیم.

او خاطرنشان کرد: نیت ما این نیست که اعتراف بگیریم یا گفت‌وگوی زیبا بسازیم. آمدیم یک چای با هم بخوریم، حال‌مان را خوب کنیم. شاید لایه رویی برنامه امام حسین(ع) باشد، ولی لایه زیری‌اش خود انسان است. من آمدم حال خوب بگیرم. اگر عاملش امام حسین (ع) است، چه بهتر! برای بعضی‌ها امام حسین(ع) اسطوره‌ست. بیاییم درباره این اسطوره حرف بزنیم. اگر روی قله بذاریمش که کسی دستش نرسد به چه درد می‌خورد؟ اتفاقاً خودش از پله‌ها پایین آمده و کنار ما ایستاده، گفته بیا پیشم. ما فقط فضا را آماده می‌کنیم؛ امام خودش بغل‌مان می‌کند. فقط باید یک دقیقه بی‌حرکت بمانیم، فقط بمانیم.

پرواس در پایان ضمن بیان اینکه هر کسی هر کاری را می‌کند فقط باید درست انجامش بدهد، گفت: دست از قضاوت و دعوا برداریم. دنبال منافع خودمان نباشیم. نگوییم «مال من»؛ بگذاریم اشتراک‌ها حفظ شوند. این‌همه پتانسیل ارتباطی در مردم هست، چه در ایران، چه در دل امام حسین(ع) چه در موضوعات دیگر بگذاریم دیده شود. کاش از امیدهای ناامید، بالاخره یک امید زنده شود. کاش مسئولان یک‌بار اربعین بروند، واقعاً ببینند آن‌جا چه خبر است. آن‌جا کسی نمی‌پرسد «از کجایی؟» یا «نجسی؟»، آن‌جا امام حسین(ع) همه را دعوت کرده‌ است. شما که دنبال شأن امام حسین(ع) هستید، قضاوت نکنید؛ دخالت نکنید. زندگی‌مان را درست کنیم، بگذاریم مردم از هم یاد بگیرند. کاش ما هم ذره‌ای از آن فضا یاد بگیریم.

 

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

آخرین اخبار

پربازدیدها