پگاه زارعی/ صبا؛ فیلم سینمایی «خدای جنگ» ساخته حسین دارابی سال پیش در جشنواره چهل و چهارم فیلم فجر به نمایش درآمد، همچنین این فیلم هفته گذشته از شبکههای یک و دو سیما پخش شد.
به همین بهانه سراغ حسین سلیمانی بازیگر این فیلم رفتیم. او درباره نقش خود به صبا گفت: من نقش یکی از مسئولین مدیریت جنگ در فیلم «خدای جنگ» را بازی کرده ام. مطالعه کتاب «پاییز ۶۳» نوشته محمدحسین پیکانی، رضا قلیزادهعلیار در ایفای این نقش به من بسیار کمک کرد. (این کتاب مجاهدت رزمندگان موشکی روزهای سخت آموزش را به تصویر میکشد و بخشی از حماسههای بیبدیل فرماندهی موشکی با تلفیق خاطرات شهید حسن طهرانیمقدم و همرزمانش را بازآفرینی کرده است.)
این بازیگر سینما و تلویزیون ادامه داد: آدم گاهی دنبال نقش های خاص و متفاوت است و این نقش برایم مصداقی این چنین بود چرا که قبلا در فیلم های جنگی مانند «اروند» و«دسته دختران» بازی کرده بودم که بسیار ارزشمند هستند اما ماهیت هر فیلم متفاوت است. «خدای جنگ» قصه جنگ است اما نه در خط مقدم. بنابراین هم قصه فیلم و هم کاراکتری که بازی کردم برایم بسیار جذاب بودند چرا که اساسا تاکنون چنین شخصیتی را بازی نکرده بودم؛ این که یک مدیر باشم و مسئولیتی در فضای این چنینی داشته باشم.
سیلمانی با اشاره به سختی های بازی در کارهای جنگی تصریح کرد: کاری که در پشت جنگ روایت میشود سختی بیشتری دارد چون بازی کردن فضای جنگی تعریف مشخصی دارد و قبلا تجربه بازی در خط مقدم را داشتم اما این که پشت خط مقدم چه رخ میدهد و چگونه مدیریت میشود راتجربه نکرده بودم و این ویژگی مهم «خدای جنگ» بود.
وی در پاسخ به این سوال که «خدای جنگ» درصدد بیان چه چیزی است گفت: این فیلم در مورد اقتدار ایران است و این را نشان می دهد که یک نسل که تقریبا چیزی از آنان باقی نمانده است تا چه اندازه جسارت و شجاعت داشتند و در دهه ۶۰ کارهایی کردند که امروز افتخار کنیم و بگوییم که کار نشد ندارد.
این بازیگر تصریح کرد: وقتی آقای دارابی کارگردان فیلم، قصه را به من پیشنهاد دادند کتاب «پاییز ۶۳» را خواندم و در زمان بازی هم با هم در اینباره صحبت میکردیم چون همواره تلاش می کنم که نقش را آن قدر برای خود کنم که به درستی دربیاید. ما مستندهایی را هم در این باره دیدیم که درمورد آدمهایی بود که در این قصه حضور دارند. ترجیح می دهم اسم نبرم چون در قصه مستقیما از کسی اسم برده نمیشود اما همه می دانند که قصه درباره چه کسانی است.
او درباره این که دلیل استفاده از لنز رنگی چشم برای ایشان چه بوده است اظهار کرد: این ترجیح و تصمیم طراح گریم و کارگردان بود که من هم از آن استقبال کردم؛ چرا که این تغییر رنگ چشم رنگ چهره و صورت و بسیاری چیزها را تغییر داده بود و می خواستند چهره من شبیه کاراکتر جنگی ای که سال پیش بازی کرده بودم نباشد. در کنار آن موهایم رنگ شده بود و با اضافه کردن ریش و لنز و کارهای دیگر گریم من چیزی نزدیک به دو ساعت در هر جلسه طول کشید.
سلیمانی در پاسخ به این سوال که چالش های این نقش را چه می داند گفت: بازی در چنین نقشی را تاکنون تجربه نکرده بودم؛ چون وقتی قصه، قصه حمله و شبیخون و چیزی از این دست است ماجرا فرق دارد اما وقتی قصه این سوی جنگ است و روایت آدم هایی است که می خواهند صدها نفر را هدایت و حمایت کنند نقش پیچیده تر می شود. این نقش آنقدر پیچیدگی داشت که ترجیح دادم در ۹۰ درصد مواقع خودم را به کارگردان بسپارم. درکنار ایشان رضا کشاورز به عنوان دستیار کارگردان حضور داشت و برای درست درآوردن نقش با ایشان هم بسیار صحبت می کردم. ساعد سهیلی به عنوان پارتنرم بود که در این ۳۰ سال سابقه کاری یکی از بهترین همراهانی بود که داشتم. ساعد بسیار همراه بود و از پیشنهادات استقبال می کرد و کاراکتر من با کاراکتر ساعد شکل گرفت و هویت دقیق تری پیدا کرد.
وی در توضیح اهمیت فیلم «خدای جنگ» خاطرنشان کرد: فارغ از هرگونه نگاه سیاسی با هر تفکر و ایدئولوژی، این فیلم افتخار من به عنوان یک ایرانی نسبت به اقتدار کشورم است. این فیلم را اگر با دل نگاه کنید متوجه خواهید شد که این سرزمین تا چه اندازه مهم بوده و برخی آدم ها تا چه حدبرای آن زحمت کشیده اند تا به جایگاه امروزش رسیده است. «خدای جنگ»ها باید ساخته شوند چون نسل دهه های ۷۰، ۸۰ و ۹۰ چیز زیادی از جنگ نمی دانند. ضمن این که برخی تلاش می کنند این داستان ها را تحریف کنند و بگویند که چنین چیزهایی اساسا وجود نداشته است. این تحریف کردن ها را نسبت به هرچیز دیگری در تاریخ می بینیم و این دردآور است و باید با روشنگری صورت گیرد.
حسین سلیمانی در پایان تاکید کرد: لازم است که این فیلم ها را شفاف و روشن و بدون اغراق و دروغ بسازیم تا روشنگری کنیم و یادمان باشد که اینها موضوعاتی است که اگر دست رویشان نگذاریم و به آنها نپردازیم در غبار تاریخ محو میشوند.