علیرضا حسینمردی/صبا؛ فیلم «مگان» سه سال پیش، با ترکیبی از طنز، ترس از عروسک و نقدی زیرکانه بر وابستگی به تکنولوژی، به موفقیتی غیرمنتظره دست یافت. بازاریابی موفق آن فیلم در شبکههای اجتماعی، موجب شد تا این کاراکتر به محبوبیت فراوانی میان دختران برسد. اما «مگان ۲»، دنبالهای که قرار بود این موفقیت را تکرار کند، به طرز ناامیدکنندهای از مسیر منحرف شده است.
جرارد جانستون، کارگردان هر دو فیلم، این بار به جای تقویت فرمول برنده فیلم اول، به سوی اکشن علمیتخیلی شلوغ و بیانسجام رفته است که نه وحشت کافی دارد، نه لحظات کمدی فیلم پیشین را دارد و از طرفی شعارهای ضد هوش مصنوعی قصه، بسیار سطحی و مصنوعی هستند. این فیلم، مانند رباتی که از تنظیمات کارخانه خارج شده است، تلاش میکند همهچیز باشد اما در نهایت هیچچیز نیست. باتوجه به اینکه این فیلم در گیشه نیز شکست خورد، هیچ توجیهی برای وجود آن و ادامه قصه وجود ندارد.
خلاصه داستان:
داستان فیلم میخواهد بهنوعی تبلور دنیای امروز و ترکیبی از چند سال پیشتر از دنیای آخرالزمانی آثاری مانند «ترمیناتور» باشد. جما (آلیسون ویلیامز)، خالق ربات «مگان»، حالا به فعال ضد هوش مصنوعی تبدیل شده و سعی میکند روی توسعه بعدی از تکنولوژی تمرکز کند که در خدمت انسانها است؛ اما تلاشهایش بیثمر است؛ نحوه ساخت ربات «مگان» لو رفته و دولت آمریکا با استفاده از آنها، رباتی نظامی به نام امیلیا (ایوانا ساخنو) ساخته است. املیا، که مخفف «ربات خودمختار نظامی برای عملیات لجستیکی و نفوذ» است، در اولین مأموریت آزمایشیاش در نزدیکی مرز ترکیه و ایران از کنترل خارج شده و شروع به کشتن آدمها و حتی خالقان خود میکند.
در این میان، «مگان» (با بازی امی دونالد و صدای جنا دیویس)، که تصور میشد نابود شده، در سیستم خانه هوشمند جما و خواهرزادهاش کیدی (وایولت مکگراو) مخفی شده و همچنان به تنظیمات اصلی خود برای محافظت از کیدی وفادار است. جما، برای مقابله با تهدید امیلیا، با اکراه موافقت میکند تا «مگان» را با بدنی جدید و ارتقایافته بازسازی کند. سپس مگان در قامت یک ترمیناتور ظاهر میشود تا با تهدید یک ربات شرور و یک بیلیونر شرورتر، مقابله کند. امیلیا میخواهد با یک مادربورد بسار هوشمند ادغام شده تا بر انسانها سلطه بیابد و مگان و دوستان، باید جلو او را بگیرند.
نقاط قوت:
جنبههای مثبت «مگان ۲»، بسیار کم است؛ شاید حاضرجوابی، گستاخی و چند صحنه رقص مگان، برای دختران نوجوان جذاب باشد. بهویژه در صحنهای که مگان در یک کنفرانس تکنولوژی با ظاهری سایبری ظاهر شده و لحظههایی سرگرمکننده را خلق میکند. شاید برخی از دیالوگهای طعنهآمیز مگان نیز برای گروه سنی هدف، بامزه باشد.
نقاط ضعف:
کاستیهای «مگان ۲» بسیار پررنگتر از نقاط قوتش هستند. اشتباه اول و بزرگ فیلم، جایگزینی ژانر وحشت کمدی با اکشن علمی تخیلی است. املیا، ربات جدید، فاقد کاریزمای رباتهای پلید فیلمی مانند «ترمیناتور» است.
بااینکه فیلمنامه فیلم اول نیز جز شاهکارهای سال نبود، اما مشتری خود را خوب شناخته بود و کار را درآورده بود؛ اما فیلمنامه فیلم دوم، از جاسوسی گرفته تا ربات قدیمی «بلک باکس» و پیچشهای داستانی غیرمنتظره، داستان را به آشوبی غیرمنسجم تبدیل کردهاند. بازیگر نقش کریستیان نیز یکی دیگر از ضعفهای بارز فیلم است. او بسیار تصنعی در این نقش ظاهر شده و یک باریستا استارباکس، این نقش را میتوانست بهتر بازی کند.
ظنز فیلم اول، یکی نقاط قوت آن بود، اما در اینجا لحظات کمدی، زوری به نظر میرسد. رقص «مگان»، که در فیلم اول خودجوش و بامزه بود، حالا تکراری و بیجلا است. برخی از منتقدان میگویند که تبدیل کردن «مگان» به یک قهرمان دوستداشتنی، جذابیت شیطانی او را کمرنگ کرده و او را به رباتی پرحرف و بیش از حد انسانی تبدیل کرده است.
نقد اجتماعی فیلم نیز ناامیدکننده است. برخلاف فیلم اول که زیرکانه به وابستگی به فناوری طعنه میزد، «مگان ۲» با پیامهای شعاری، به تبلیغ فناوری شبیه شده است. انگار فیلمنامهنویس میخواست است تمامی نگرانیهای ظاهری سیاستمداران در دنیای واقعی را در قصه این فیلم بیان کند: نظیر «شما به بچهتون کوکائین نمیدهید، پس چرا به او موبایل هوشمند میدهید.»
مدت زمان فیلم، ۱۸ دقیقه بیشتر از نسخه اول است و حوصله مخاطب سر میرود و منتظر است که هرچه زودتر فصه به سرانجام رسد. نبرد نهایی فیلم نیز قابل پیشبینی بوده و هیچ نگرانی و استرسی را در مخاطب ایجاد نمیکند. خیال همه راحت است که مگان و دوستان در پایان پیروز خواهند شد.
«مگان» از ابتدای کار برای ذائقه دختران ساخته شده بود. اگر افزودن المانهای اکشن و علمی تخیلی، به چنین اثری، با استقبال دختران همراه نمیشود، چرا هالیوود میپندارد که با تلفیق فمینیسم با آثاری بسیار پسرانه نظیر «ترمیناتور»، «جنگهای ستارهای» و «ایندیانا جونز»، میتواند در گیشه موفق شود؟