بهرام رادان: مخاطبان غیر ایرانی با فضای ضدجنگ «گیلانه» بسیار همراه شدند | پایگاه خبری صبا
امروز ۸ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۰۰:۲۰
در سومین روز نشست برنامه«سینمای ایران برای وطن» مطرح شد:

بهرام رادان: مخاطبان غیر ایرانی با فضای ضدجنگ «گیلانه» بسیار همراه شدند

روز سوم برنامه «سینمای ایران برای وطن» با نمایش نسخه مرمت شده فیلم «گیلانه» ساخته رخشان بنی‌اعتماد و محسن عبدالوهاب دوشنبه 6 مرداد با حضور بهرام رادان، آنتونیا شرکا و با اجرای حمیدرضا مدقق در موزه سینما برگزار شد.

 

به گزارش صبا به نقل از اداره کل روابط عمومی سازمان سینمایی، در ابتدای این نشست بهرام رادان گفت: قبل از اینکه بخواهیم درباره «گیلانه» صحبت کنیم باید بگویم جای رخشان بنی اعتماد، فاطمه معتمدآریا، باران کوثری و ژاله صامتی در اینجا خالی است. آنچه باعث شد «گیلانه» اثر ماندگاری شود روایت یک قصه و همراه کردن مخاطب با رنج کاراکترها بود.

وی با بیان اینکه اپیزود ۳۰ دقیقه «ننه گیلانه» بسیار موفق بود، خاطرنشان کرد: یادم می‌آید در آن زمان گفتند حیف است این سوژه به عنوان یک فیلم‌ سینمایی بلند ساخته نشود. در فیلم «ننه گیلانه» مخاطب کاملا با پسری که از جنگ برگشته و آثار جنگ در زندگی او کاملا مشهود است، همراه می‌شود؛ جنگ‌ تمام شده است اما برای ننه گیلانه و آن پسر هنوز ادامه دارد. فیلم «گیلانه» در زمان حمله آمریکا به عراق ساخته شد و در آن زمان تلویزیون با تصاویر جنگ پر شده بود و این اتفاق باعث شد مردم بیشتر با این فیلم ارتباط برقرار کنند.

‌رادان با بیان اینکه «گیلانه» یک اثر تراژدی است نه یک‌‌ فیلم‌ حماسی، گفت: فیلم در جشنواره تورنتو پخش شد ضمن اینکه فیلم را با افراد غیرایرانی هم تماشا کردیم و آن‌ها نیز با فضای ضدجنگ فیلم بسیار همراه شدند.

وی با بیان اینکه چیزی که انسان را با بقیه مخلوقات خداوند متفاوت می‌کند، اصل قصه‌گویی است، گفت: ما می‌توانیم روایتگر باشیم و روایت در قالب سینما یکی از ویژگی‌های مهم‌ ما انسان‌ها است. فیلم‌‌ «گیلانه» فارغ از تمام المان‌هایی که ممکن است باعث پرمخاطب شدن یک فیلم شود، به دلیل روایتگر بودن و قصه‌گویی نزد اکثر مردم محبوب شد و اکثر مردم این فیلم را تماشا کرده اند.

رادان درباره انتقاداتی نسبت به عدم هماهنگی بخش اول و دوم فیلم توضیح داد: اینکه یک فیلم کوتاه ۳۰ دقیقه‌ای در یک سالی ساخته شود و سال بعد یک‌ اپیزود دیگر به آن اضافه شود مسلما‌ با اینکه از ابتدا یک‌ فیلم منسجم ساخته شود، متفاوت است. به نظرم ‌اگر«گیلانه» یکی از فیلم‌های آن سه‌گانه بود کمتر دیده می‌شد. ای کاش «گیلانه» از ابتدا به عنوان یک‌ فیلم بلند ساخته می‌‌شد اما قطعا‌ آن زمان توقع نداشتند این فیلم اینگونه مورد توجه واقع شود.

رادان درباره بازی در این‌ فیلم بیان کرد: این‌ نقش نسبت به سن و سال من در سال ۸۲ حدود ۱۰ سال بزرگتر بود به همین دلیل ما‌ مدت‌ها تست گریم داشتیم. روز آخری که قرار بود به سمت شمال حرکت کنیم تست گریم آخر را انجام دادیم و خیال خانم بنی اعتماد راحت شد. دوستی به نام آقای دبیری خیلی به من کمک کردند زیرا با افراد زیادی که شرایط اسماعیل را داشتند در ارتباط بودند و الگوهایی را به من‌ یاد دادند. من‌ مدت‌ها به آسایشگاه اعصاب و روان و بیمارستان ساسان می‌رفتم و چندبار به خانه کسانی رفتیم که در جنگ شیمیایی شده بودند و مجموعه این تجربیات باعث شد که برای ایفای نقش به الگوریتمی برسم.

وی با بیان اینکه اسماعیل قرار بود آینه‌ای باشد برای رنجی که مادرش می‌کشد، خاطرنشان کرد: من پدرم را چندسال پیش از دست دادم و روزهایی که پدرم از نظر جسمانی ناتوان شده بود در چشمش غمی را می‌دیدم زیرا فکر می‌کرد اطرافیانش را به زحمت انداخته است. اسماعیل مانند یک شمع روز به روز مقابل مادرش آب می‌شد اما مادرش همچنان از او مراقبت می‌کرد با این حال که می‌دانست پسرش هرگز مانند قبل سلامتی‌اش را به دست نمی‌آورد.

وی درباره دیدار با عباس آقا جانبازی که شخصیت اسماعیل از او الهام گرفته شده است، گفت: عباس آقا همان جانبازی بودند که من چند دفعه به منزلشان رفتم. به یاد دارم جانبازی در آسایشگاه اعصاب و روان صدر دیدم و او می‌گفت وقتی اینجا هستم دلتنگ مادرم هستم و وقتی پیش مادرم می‌روم‌ به او آسیب می‌زنم و از این بابت ناراحت می‌شوم. جانبازان ما شرایط ویژ‌ه داشتند و به همین دلیل نه می‌توانستند در خانه خودشان و نه در آسایشگاه بمانند.

رادان درباره ماندگارترین صحنه «گیلانه» خاطرنشان کرد: صحنه‌ای که گیلانه برای پسرش می‌رقصد بسیار ماندگار است. پذیرش رابطه این مادر و پسر در آن زمان برای برخی‌ها مشکل بود‌ اما‌ امروزه ما به این حرف‌ها می‌خندیم. در آن سال‌ها برای صحنه‌ای که گیلانه زیر بغل پسرش را می‌‌گیرد مشکلات زیادی پیش آمد‌ زیرا می‌گفتند که تماسی بین زن و مرد ایجاد شده است.

رادان همچنین گفت: بازی خانم معتمدآریا خیلی به من‌ کمک می‌کرد و حتی پیش از آغاز فیلمبرداری در دفتر کار خانم بنی اعتماد باهم تمرین می‌کردیم.

این بازیگر با اشاره با اینکه کاربرد لهجه گیلکی در فیلم‌ ‌بسیار خوب بوده است، بیان داشت: به دلیل اسم‌ فیلم و تسلط خانم‌ معتمدآریا روی لهجه گیلکی اتفاقات خوبی رقم خورد.‌  البته ما‌ چندنفر را به عنوان مشاور لهجه در پروژه داشتیم و این اتفاق هم‌ روی خروجی کار تاثیر زیادی داشت.

بهرام رادان برای بازنمایی نقش چالش‌های زیادی داشت

آنتونیا شرکا منتقد سینما نیز در ادامه این نشست گفت: قسمت اول فیلم در سال ۶۷ اتفاق می‌افتد و قسمت دوم ۱۵ سال بعد و به شکل ساختاری ممکن است تفاوت‌هایی باهم داشته باشند. این دو بخش به لحاظ استراتژیک نیز دو تفاوت عمده دارند. در قسمت اول یک زن و دختر باردارش سفری را در پیش می‌گیرند و در قسمت دوم به تناسب وضعیت ساکنی که اسماعیل با بازی بهرام رادان دارد ما در وضعیت ایستایی قرار داریم. لوکیشن فقط خانه گیلانه است و ما از خلال رفتار آدم‌های دیگر‌ متوجه قصه و نگرش‌های مختلف آن‌ها می‌شویم. هرکدام از این دو اپیزود در جای خود معنا پیدا می‌کنند و مهم‌ هستند.

وی ادامه داد: سینمای جنگ در ایران دوره‌های مختلفی را پشت سر گذاشت. در دهه ۶۰ ما روایت قهرمانانه داشتیم و فیلم‌هایی مانند «کانی‌مانگا» ساخته شدند و ابراهیم حاتمی کیا نوعی ایدئولوژی را در سینمای جنگ مطرح کرد.در دهه ۷۰ فیلم‌ها به سمت رویکرد ضدجنگ حرکت کردند مانند فیلم‌های «عروسی‌خوبان»، «از کرخه تا راین» و… حقیقتا جنگ امر دوست داشتنی نیست و فیلمسازان نیز رنج و مرارت‌های حاصل از جنگ را نشان دادند.

شرکا خاطرنشان کرد: با شروع دهه ۸۰ موضوعات زنانه به دلیل گشایشات جامعه وارد سینما شد و همین مساله باعث شد موضوعات زنانه خودی نشان دهند. کسی مانند رخشان بنی اعتماد که دغدغه‌های زنانه دارد در سینمای دفاع مقدس فیلمی‌ می‌سازد که قهرمانش یک زن است.‌ این اتفاق در نوع خودش بسیار نو بود و این اولین بار بود که قهرمان اصلی فیلم جنگی یک زن بود.

وی ادامه داد: پس از گذشت ۱۰ سال از «گیلانه»، فیلم «شیار ۱۴۳» ساخته شد که نقش اول آن هم یک زن است و او در انتظار فرزند شهیدش است.

نقش گیلانه تعمیم پذیر است

این منتقد سینما با اشاره به بازی بهرام رادان گفت: همانقدر که فاطمه معتمدآریا توانایی خودش را در ایفای این نقش نشان داد، بهرام رادان نیز برای بازنمایی این شخصیت چالش‌های زیادی داشت. او نه تنها برای اینکه شرایط فیزیکی یک جانباز را نشان دهد بلکه باید مردی را نشان می‌داد که وضعیت روحی خوبی ندارد و رنج مادری را می‌بیند که حاضر نیست پسرش را به آسایشگاه جانبازان ببرد. این کاراکتر علاوه بر رنج فیزیکی، رنج احساسی زیادی هم تحمل می‌کرد و بهرام رادان باید همه این احساسات را در سکوت نشان می‌داد.

شرکا درباره دلیل ماندگار شدن «گیلانه» نیز گفت: این فیلم تجلیل از یک وضعیت انسانی پررنج فارغ از زمان و مکان خاصی است. فیلم‌های دیگر بنی اعتماد مانند «زیرپوست شهر» نیزهمین ویژگی را دارند. من معتقدم فیلم‌هایی ماندگار می‌شوند که وضعیت بغرنج انسانی و زندگی‌های تَرک خورده را روایت می‌کنند.

وی با اشاره به تعمیم پذیر بودن نقش گیلانه بیان کرد: یکی‌از دلایل ماندگار بودن فیلم‌ همین است. ما زنان زیادی داریم که قربانی جنگ ‌شدند یا در شرایط نابسامانی قرار گرفتند و فداکاری بیش از حدی از خود بروز دادند.

شرکا درباره ماندگار شدن شخصیت گیلانه نیز گفت: وقتی شخصیتی منتخب و برجسته می‌شود بیش از اینکه این توجه به دلیل ظواهر امر باشد به عناصر دیگری بستگی دارد. در دهه ۸۰ سینمای ایران ورق دیگری خورد و تغییرات بنیادینی نسبت به دهه ۶۰ اتفاق افتاد. اینکه شخصیتی مانند گیلانه برجسته می‌شود به این دلیل است که جایگاه مادر همواره در فرهنگ ما قداست بالایی دارد. ازطرفی این‌ مفهوم‌ مادرانه با ماجرای جنگ و دفاع مقدس گره خورده بود. نکته قابل توجه این است که رخشان بنی اعتماد قصد نداشته است صرفا یک تراژدی گریه‌دار از این شخصیت ارائه کند بلکه گیلانه ‌گاهی می‌رقصد، می‌خندد، نفرین‌ می‌کند و… . چندلایه بودن شخصیت گیلانه باعث می‌شود که مخاطب او را باور کند.

«گیلانه» سرشار از کهن الگوهاست

میثم زندی مدیرکل دفتر نظارت بر عرضه و نمایش فیلم هم که در بین حاضران در سالن حضور داشت دلیل کهنه نشدن «گیلانه» را سرشار بودن از کهن الگوها دانست و با اشاره به گفت و گویش با رخشان بنی اعتماد درباره نمایش این فیلم عنوان کرد: در این گفت و گو درباره برنامه «سینمای ایران برای وطن» و موضوعات دیگر صحبت کردیم. ما درباره وطن و قدردانی از همه کسانی که در حوزه فرهنگ و هنر فعالیت می‌کنند، صحبت کردیم. وقتی به بحث قدردانی و قدرنشناسی رسیدیم خانم بنی اعتماد یکی از دیالوگ های فیلم «گیلانه» را گفتند: «پسر من وقتی به جنگ می‌رفت این شکلی نبود، هنوز سبیل درنیاورده بود، یک لب بود و هزار خنده، قدش، اندازه سرو بود» پس از گفتن این دیالوگ بغض کردند و گریه کردند. ای کاش قدردان تمام کسانی باشیم که خودشان را مانند اسماعیل برای وطن قربانی می‌کنند.

در ابتدای این نشست حمیدرضا مدقق که اجرای برنامه را بر عهده داشت با بیان جزئیاتی درباره «گیلانه» و اپیزود ننه گیلانه گفت: نخستین بار در مجله فیلم سال ۱۳۶۲ به «گیلانه» اشاره می‌شود درحالی که هنوز اسم هم نداشته است و به عنوان روایت سوم از این فیلم یاد می‌شد. نمایش عمومی فیلم از سال ۸۴ شروع شد و موردتوجه منتقدان قرار گرفت.

وی با اشاره به کارنامه کاری بهرام رادان ادامه داد: یادم می آید با فیلم «خواستگاری» ساخته مهدی فخیم‌زاده مقوله عشق پس از انقلاب وارد سینمای ایران شد اما نکته جالب توجه اینکه دو شخصیت فیلم مسن بودند و حدود یک دهه بعد فیلم «شورعشق» به نمایش درآمد که ابراز علاقه میان دو جوان بود و برای اولین‌بار پس از انقلاب این دو جوان باهم فرار می‌کنند. در همان سال‌ها برخی‌ها برای بازی در فیلم‌ «گیلانه» به بهرام رادان اعتراض می‌کردند زیرا معتقد بودند او یک ستاره سینما است و نباید در این نوع فیلم‌‌ها بازی کند.

این برنامه امروز(سه شنبه) با نمایش فیلم «سرزمین خورشید» ساخته احمدرضا درویش در ساعت ۱۶ ادامه پیدا می‌کند و در ساعت ۱۸ نشست فیلم با حضور کارگردان اثر و حبیب احمدزاده ؛ مستندساز و کارشناس سینما برگزار می شود.

گفتنی است این فیلم‌ها توسط فیلمخانه ملی ترمیم و مرمت شده است.

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

آخرین اخبار

پربازدیدها