به گزارش صبا، سارا گلستانی مدرس دانشگاه، درباره واقع گرایی در سریال سازی یادداشتی نوشته است که در متن این یادداشت آمده است:
«مخاطب معمولا با قهرمان فیلم ارتباط عاطفی برقرار میکند، این جنس دلبستگی، خصوصاً در سریالها، بیشتر مشاهده میشود. یعنی فردی که سریال را دنبال میکند، زمان زیادی از زندگیاش را با آنها تجربه میکند، بنابراین تاثیرپذیریاش از فیلم و سریال هم بالاست. حال اینکه نحوه تاثیرگذاری به چه صورت است، به سن و سال و میزان تجربهاش بستگی دارد. اگر گروه کودک و نوجوان تاثیرات مستقیم میگیرد، یعنی الگوبرداری میکند و دقیقا ممکن است همان رفتارها را تکرار کند. اگر که جوان و بزرگسال باشد، تاثیرات غیرمستقیم میگیرد، یعنی به فکر وادار میشود حالا یا موافق با جریان فیلم یا مخالف آن است.
اگر مخاطبان را یک خانواده در نظر بگیریم، همه گروههای سنی در آن وجود دارند. اگر افراد بتوانند در فیلم و سریال، چیزهایی را ببینند که مطابق بر واقعیت و برایشان باورپذیر است، قاعدتا جذب آن میشوند، با آن فکر میکنند و یاد میگیرند، اما اگر در فیلم و سریال چیزهایی ببینند که غیرواقعی باشد، چند اتفاق ممکن است حادث شود؛ یکی این که خشمگین میشوند، به دلیل این که احساس میکنند منبع دلبستگی که میخواستهاند با آن ارتباط را شروع کنند، شخصیتهای آن فیلم و چیزهایی که دارند میبینند به آنها دروغ میگویند و از اعتماد روانشناختیشان سوءاستفاده میشود. بنابراین عصبانی و خشمگین میشوند و ممکن است دیدن آن فیلم را ادامه ندهند یا اگر هم به هر دلیلی ادامه دهند، تاثیرپذیریشان از آن فیلم یا سریال عکس خواهد شد.
از اصلیترین مولفههای یک برنامهساز این است که واقعگرا باشد. باید از المانهای واقعی هر چند تلخ برای پیامش استفاده کند، به جهت این که مخاطب فقط وقتی باورپذیری داشته باشد با فیلم ارتباط برقرار میکند و آن را دنبال میکند، تا مخاطب ننشیند و نبیند هم تاثیری منتقل نمیشود. پس باید از مولفههای واقعبینانه و باورپذیر برای مخاطبانی که قرار است آن را ببینند، استفاده شود. فیلمها و سریالها باید از انعکاس یک دنیای غیرواقعی که مخاطب تجربهای از آن ندارد پرهیز کنند. دنیایی که سریالها تصویر میکنند باید ملموس، حالخوبکن و آموزشدهنده باشد.
قصه و قصهگویی در سریالها بسیار مهم است. شخصیتپردازیها نباید غیرواقعبینانه باشند. یعنی اگر مخاطب آن شخصیت را بیرون از فیلم نبیند میزان همذاتپنداریاش با آن فیلم کاهش پیدا میکند. فیلم و سریالهای پربیننده دنیا معمولا از قصههای قوی برخوردار هستند و با زندگی روزمره آدمها در ارتباط هستند، احساسات، عواطف، افکار و رفتارهایشان و همه چیزهایی که در زندگی واقعی آدمها بهصورت روزمره خودشان هم میبینند، آنجا دیده میشود. بنابراین مخاطب میتواند خیلی راحت خودش را در قالب آن فیلم و سریال ببیند و ارتباط برقرار کند.
در نهایت کلیدیترین موضوعاتی که فیلم و سریال خانوادگی میتواند روی آن دست بگذارد، موضوعاتی است که به روانشناسی خانواده، مهارتهای ارتباطی، مدیریت و شناختن هیجانات ربط پیدا میکند و کمک میکند که خانواده اینها را یاد بگیرد.»