حسین محجوبی از جمله نقاشان پیشکسوت و پرکار است که در ۸۵ سالگی هر روز ساعتها نقاشی میکند، او در نقاشیهایش طبیعت زیبای ایران را به تصویر میکشد و با هر نقاشی میخواهد به مخاطبانش پیام دهد که نگران زمین است و باید بشر راه چارهای برای مراقبت از زمین بیندیشد. یکی از بهانههای اصلی او برای برپایی نمایشگاه در گالری فرهنگسرای ارسباران هم رساندن این پیام به اقشار مختلف جامعه است. عصر روز جمعه ششم شهریور ماه نمایشگاه نقاشی حسین محجوبی در گالری فرهنگسرای ارسباران افتتاح شد و این نمایشگاه تا ۱۶ شهریورماه ادامه خواهد داشت. همزمان با افتتاح این نمایشگاه از تمبر یادبود حسین محجوبی رونمایی شد.
باتوجه به این گالریهای معتبر که همواره به شما پیشنهاد برپایی نمایشگاه میدهند، چه شد تصمیم گرفتید که در گالری یک فرهنگسرا آثارتان را به نمایش بگذارید؟ عموما در فرهنگسراها شاهد برپایی نمایشگاههای هنرجویان هستیم تا پیشکسوتان.
من بهعنوان یک هنرمند نسبت به بالا بردن سطح آگاهی مردم احساس مسئولیت میکنم و گالریها طبیعتا مخاطبان خاص خودشان را دارند و بیشتر گالریگردها مخاطبان جدی هنر هستند که روند فعالیت یک هنرمند را دنبال میکنند؛ از اینرو با توجه به سابقه فعالیتم در عرصه نقاشی این گروه از افراد با آثار و تفکر من آشنا هستند و بهنظر من یک هنرمند باید احساس مسئولیت کند و زمینهای را فراهم کند که هنر به میان مردم برود از اینرو تصمیم گرفتم این بار در گالری فرهنگسرای ارسباران نمایشگاه بگذارم تا بتوانم با بخشی از افراد جامعه که کمتر به گالریها سر میزنند، ارتباط برقرار کنم. یک هنرمند، هنرش از مردمش جدا نیست و باید برای ارتباط مردم با آثارش، خودش پیشقدم شود.
در این نمایشگاه چه آثاری را به نمایش گذاشتهاید؟
مجموعهای از آثارم را از ۳۰ سال پیش تاکنون انتخاب کردم و به نمایش گذاشتم تا دریک نگاه اجمالی مخاطبان بتوانند دورههای مختلف کاری مرا مرور کنند. در برخی از آثار این مجموعه من نسبت به آینده زمین به بشر هشدار دادهام. مثلا در یکی از تابلوها که ۳۰ سال پیش کشیدهام، نشان دادهام که بشر و تکنولوژی چه بر سرزمین آوردهاند و امروزه با افزایش بیرویه جمعیت و تکنولوژی، زمین هر روز بیشتر در معرض آسیب است و به نظرم دیگر زمین جای مناسبی برای زیستن انسان نیست و دانشمندان باید راهی پیدا کنند تا بشر به سیارات دیگر مهاجرت کند.
آیا پیش از این نمایشگاه هم تمبری بهنام شما منتشر شده بود و این رویداد را چگونه میبینید؟
نه. برای نخستین بار است که تمبری بهنام من منتشر میشود و بهنظرم این موضوع اتفاق خوبی برای معرفی نقاشی و نقاش در کشور است. هرچند که دیگر مردم کمتر به ارتباطات مکتوب علاقه نشان میدهند و تمبر جایگاه پیشین خود را از دست داده است اما انتشار تمبر حرکت نمادین و خوبی برای ارج نهادن به یک انسان یا یک اتفاق فرهنگی و هنری است.
آیا نمایشگاه دیگری هم پیش رو دارید؟
بله. به پیشنهاد آقای علی دهباشی که همواره دغدغه فرهنگ و هنر دارد، بههمراه تعدادی از نقاشان بر روی پروژه مشترکی کار کردیم و هر یک از ما براساس یکی از رباعیات خیام تابلویی خلق کردهایم که این آثار قرار است برای نمایش راهی آمریکا شود و این نمایشگاه مهرماه برپا خواهد شد و من تابلویی براساس رباعی «اجرام که ساکنان این ایواناند/ اسباب تردد خردمنداناند/ هان تا سر رشته خرد گم نکنی/ کانان که مدبرند سرگرداناند» خلق کردهام. هزار سال پیش خیام در این رباعی به این سرگردانی اشاره کرده است و همچنان با گذشت زمان چیزی از سرگردانی بشر کم نشده است.
سالهاست که شما تمرکزتان را بر روی راهاندازی موزه هنرهای معاصر گیلان گذاشتهاید و قرار بود این موزه شهریورماه در رشت راهاندازی شود، از این موزه چه خبر؟
از اواسط دهه ۵۰ من به همراه دو تن از هنرمندان بنام گیلانی یعنی آیدین آغداشلو و عبدالرضا دریابیگی تصمیم گرفتیم که زمینه راهاندازی موزه هنرهای معاصر گیلان را فراهم کنیم، ولی با گذشت قریب به چهار دهه هنوز این موزه افتتاح نشده است اما امیدواریم که تا اواسط شهریورماه افتتاح شود چون در این چند مدت اخیر متناسب با نیازها، موزه تجهیز شده است و آثار هنرمندان نیز از ۳۶ سال پیش خریداری شده و مجموعه جدیدی هم در سالهای اخیر از هنرمندان گیلانی گردآوری شده و با این تفاسیر تمام کارهای لازم برای راهاندازی صورت گرفته است و نباید راهاندازی موزه دوباره به تاخیر بیفتد.
از ابتدا قرار بود که پس از راهاندازی موزه هنرهای معاصر تهران، موزه هنرهای معاصر گیلان نیز راهاندازی شود، اما سالها این موضوع مسکوت ماند. زمانی که محمود شالویی به ریاست مرکز هنرهای تجسمی منصوب شد، از ایده ما برای راهاندازی موزه هنرهای معاصر رشت استقبال کرد و قرار شد که مسیر راهاندازی این موزه تسهیل شود، حتی پس از شالویی، امیرنیا نیز راهاندازی موزه هنرهای معاصر رشت را اقدامی مهم عنوان کرد. آقای ملانوروزی هم از راهاندازی موزه استقبال کردهاند، اما با اینهمه با تغییر و تحولات مدیریتی همواره راهاندازی موزه به تاخیر افتاده است.
مریم آموسا
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است