افشین سنگ چاپ در گفتگو با خبرنگار سینمایی خبرگزاری صبا درباره فیلم «بچه ای با جوراب قرمز» ساخته خداداد جلالی که در آن ایفای نقش کرده است، گفت: فیلم «بچه ای با جوراب قرمز» به ظاهر ساده است ولی داستانی عمیق با مفاهیمی عمیق دارد که هم بیننده عام را راضی می کند و هم مخاطب خاص و روشنفکر را تحت تاثیر قرار می دهد.
وی با اشاره به اینکه یکی از مهم ترین جذابیت های فیلم دو پهلو بودن آن است، بیان کرد: فیلمساز به موضوعی جهانی پرداخته است زیرا امروزه همه درگیر مهاجرت هستند و چون فیلم «بچه ای با جوراب قرمز» دارای مفاهیم جهانی است توانسته جوایز زیادی را از آن خود کند.
به گفته وی، موضوع فیلم شامل حال همه ما و جهان می شود.
بازیگر فیلم «بچه ای با جوراب قرمز» درباره نقش خود در این فیلم تاکید کرد: بازیگر باید نقشی خارج از شخصیت خود بیافریند و اخلاقیات و تفکرات مختلف را نشان دهد و چون نقش من در این فیلم به شدت از خودم فاصله داشت واقعا برایم جذاب بود که در این فیلم بازی کنم. من برخلاف همه که می گویند از من برای بازی در فلان فیلم دعوت شدم، می گویم اگر قبل از صحبت با خداداد جلالی فیلمنامه زودتر به دستم می رسید خودم پیشقدم می شدم زیرا همیشه دوست دارم نقش های سخت را بازی کنم.
وی خاطرنشان کرد: مهم ترین مساله این بود که همه عوامل و بازیگران در تمامی مراحل در حال تمرین بودند، حتی خداداد جلالی برای بازیگرانی که نقش افغان ها را به عهده داشتند معلم گرفته بود تا با ما زبان افغانی کار کند که این نشان دهنده این است که کارگردان می داند به دنبال چه چیزی است و فقط به هدفش فکر می کند. بازیگران ایرانی اگر خوب به ایفای نقش پرداختند به دلیل افکار دقیق کارگردان بوده است.
این بازیگر در پایان گفت: من مطمئن هستم مخاطب با این فیلم ارتباط برقرار می کند زیرا مفهومی جهانی دارد.
عوامل این فیلم عبارتند از بازیگران: سمانه نصری، پانته آ بهرام، امین زندگانی، افشین سنگ چاپ، علیرضا کمالی نژاد، امیر یل ارجمند، سرپرست گروه تهیه: محمد حسن نجم، جانشین تهیه کننده: اکبر ولی زاده، موسیقی: ستار اورکی، دستیار کارگردان: فرانه نصری، جلوه های ویژه: محسن روزبهانی، طراح گریم: شهرام خلج، طراح صحنه و لباس: علی نصیری نیا، جانشین تولید: عطیه آریا فر، مدیر روابط عمومی: غزاله سعادتی.
در خلاصه این فیلم آمده است: در جنوب تهران میان کوره های آجرپزی جماعتی از افغانها که بدون مجوز به سرزمین ایران آمده اند کار و زندگی می کنند. بهارناز حامله است و از مهاجران افغان است که با همسرش در کوره های آجرپزی زندگی و کار می کنند. بچه او به دنیا می آید و چون دختر است عاشوری رئیس کارگاه بهانه می کند که باید آنجا را ترک کنند. تیمور شوهر بهارناز تصمیم می گیرد دخترش را به کسی بدهد و خودشان برای کار همان جا بمانند. بهارناز مطلع می شود و شبانه تصمیم می گیرد با کودکش فرار کند. او به سمت برادرش که در مرز آستارا در یک قهوه خانه کار می کند می رود اما شرایط بسیار برای او خطرناک می شود.
این فیلم در حال حاضر در سینماهای هنر و تجربه در حال اکران است.
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است