به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری صبا، محمدرضا یزدانیان در یادداشتی نگاهی به سریال «میانبر» که این روزها از شبکه پنج سیما روی آنتن رفته، داشته است.
در متن یادداشت آمده است:
«سریال «میانبر» در نسخه نوروزی اش، متناسب با حال و هوای عید، فضای شادتری به خود گرفت و از همان پتانسیلی که در ساختار درام و ظرفیت لوکیشنی آن وجود دارد به بازتولید دراماتیکی دست زده که عنصر شادی و خنده در آن برجسته تر شده و همین مولفه در شتاب بخشیدن به ریتم بهتر قصه کمک کرده است.
در واقع ما با فاز دوم این سریال مواجه هستیم که پیش از این در فصل اول با محوریت مفهوم «انتخاب» شکل گرفته بود. گرچه شرایط کرونایی، چالشهایی را برای این مجموعه رقم زد و برخی از بازیگران از ادامه همکاری صرف نظر کردند؛ اما با حضور بازیگران جدید مثل رضا شفیعی جم و مهران رجبی که توانمندی های ویژه ای در تیپ سازی و خلق موقعیت های کمدی دارند یک برگ برنده تازه برای این سریال محسوب می شود و جذابیت های کار را در اجرا و نقش آفرینی بیشتر کرده است.
به این تغییرات باید اضافه شدن فیلمبردار سریال «پایتخت» را هم به «میانبر» اضافه کرد که فضای متفاوتتری در قاب بندیها و زیبایی شناسی بصری سریال ایجاد کرده است. در این سری از مجموعه با تحرک و پویایی بیشتری در حرکت دوربین مواجه هستیم که سیالت آن بیشتر شده و به جای اینکه ناظر باشد انگار خودش در مقام یک کاراکتر در صحنه حضور موثر دارد. جالب اینکه بازیگران نیز خود را با این فضای جدید و دوربین متحرک منطبق کردند و در نهایت به دینامیک موقعیت های دراماتیک دمیده شده و سکانس ها و بازی ها سرحال تر شده اند.
هر چند یکدستی بین سطوح بازیگری کمتر است و این مساله انسجام و تعادل ریتم را در برخی از سکانس ها به هم میریزد اما این تمهید و تغییر فرمی و فنی، مخاطب را هم با ماجرا و پیگیری قصه بیشتر درگیر کرده و با توجه به تزریق سوژه های تازه، تعلیق پذیری آن بیشتر شده است. سوژه هایی که از مسایل روز جامعه برآمده و انطباق زمانی به روزی با مسایل اجتماعی داشته و با آن مماس شده اند. مثلا توجه به بحران کرونا به عنوان بزرگترین دغدغه اجتماعی روز و قصه هایی درباره احتکار ماسک و الکل و قصه پردازی درباره آنها که به جذب بیشتر مخاطب انجامیده است.
با این حال جای این نقد هم وجود دارد که پرداخت برخی از سوژه ها فاقد مصالح دراماتیک کافیست و گاه به مرز شعاری شدن نزدیک می شود اما با توجه به فاصله کوتاه بین تولید و پخش در این سریال، ردپای مسایل روز جامعه در آن پررنگ است و این امکان برای عوامل تولید فراهم است تا بازخورد مخاطبان را از قسمت های قبلی در اختیار داشته و مبتنی بر آن نقاط ضعف خود را اصلاح و نقاط قوت را تقویت کنند.
از سوی دیگر فضای آپارتمانی سریال مماس با روزهای خانه نشینی و قرطینه خانگی موجود، تناسب نمادین هم یافته و میتواند امکان همذات پنداری بیشتری برای مخاطب نسبت به موقعیت قصه و آدم هایش ایجاد کند.
تعدد شخصیت ها و همسایه هایی که در این آپارتمان زندگی می کنند امکانی فراهم کرده که هر بار قصه یکی از آنها برای مخاطب روایت شود و با توجه به همین ویژگی می توان گفت که این ظرفیت در سریال «میانبر» وجود دارد که سیزن های دیگری هم از آن ساخته شود، چنانکه همین سری را هم با توجه به تغییر و تحولاتی که در آن شکل گرفته میتوان «میانبر ۲» دانست.
ساختار اپیزودیک را هم باید از جمله ویژگی هایی این مجموعه دانست که هم به امکان روایت قصه های متنوع کمک و هم فرصتی برای مخاطب ایجاد کرده که برای تماشای این سریال و لذت بردن از آن نیاز به دنبال کردن قسمت های قبل ندارد. جالب اینکه زمان این سریال هم کوتاه و به اندازه ۳۰ الی ۳۵ دقیقه است که متناسب با روانشناسی مخاطب امروز بوده و حوصله او را سر نمی برد.
به عبارت دیگر می توان گفت «میانبر» یک سریال مینی مال است. آنچه بیش از هر چیز دیگری در این سریال قابل تامل بوده این است که در پس خنده دراماتیک، خردمندی استراتژیک درباره مسایل گوناگون زندگی و چالش های امروزی آن وجود دارد که به پیام اخلاقی و اجتماعی قصه بدل شده است و مخاطب در قاب نمایش، دغدغه های روزمره و متداول خود را با زبان طنز می بیند. تعدد و تنوع کاراکترها در «میانبر»، هم به جذابیت شخصیت پردازی کمک کرده و هم ریتم درونی قصه را در ضرب آهنگی تندتر قرار می دهد تا فرم و ساختار روایی سریال با درونمایه و مضمون آن مماس شده و انطباقی دراماتیک پیداکند. هر کدام از این شخصیتها واجد خصلتها و ویژگیهای رفتاری است که در نسبت یا تنش با شخصیتهای دیگر، موقعیت نمایشی خاص خود را خلق می کند.
تنوع شغلی هر یک از ساکنان این مجتمع و مصایب و مشکلاتی که هر کدام دارد در کنار تفاوت های فردی بین آنها از حیث رفتارشناسی، کمک می کند تا ظرفیت و ظرافتهای خوبی برای قصه پردازی و تمهیدات طنازانه آن ایجاد شود؛ شخصیتهایی که هر کدام با یک ویژگی خاص برجسته می شوند و هویت شغلی و اجتماعی آنها به همراه هویت فردی در یک زیست جمعی به اسم زندگی آپارتمانی به شکل جذابی صورت بندی می شود.
در نهایت همه این ظرفیت ها و ظرافتهای نمایشی در خدمت خلق کمدی موقعیت قرار گرفت نه صرفا شوخیهای کلامی یا طنازی های فردی. تضادهای شخصیتی و پارادوکس هایی که بین آنها در حل مسایل ساختمان رخ می دهد لحظات شیرینی خلق می کند که از این حیث یادآور فیلم «اجاره نشین ها» به کارگردانی داریوش مهرجویی است.
مهمترین مولفه ای که باید در «میانبر» ردیابی کرد، چند عنصر معنایی مهم است؛ توجه به خانه وخانواده، اهمیت زیست جمعی در زندگی آپارتمانی، التزام به اخلاق اجتماعی و خرد جمعی و ضرورت های کار تیمی وگروهی. از سوی دیگر عوامل سریال «میانبر» تلاش کردند تا مسایل و چالش های روز جامعه را که اغلب مردم با آنها درگیر هستند مبنای قصه پردازی خود قرار دهد و با نگاهی طنازانه، بازنمایی انتقادی به آن داشته باشند.
به عبارت دیگر در سریال «میانبر» شاهد یک کمدی اجتماعی هستیم که هم از زبان و لحنی طنازانه برخوردار است هم از بیان و روایتی منتقدانه. با این حال همین نگاه طنازانه به مشکلات زندگی نیز می تواند به عنوان یک پارادایم ذهنی و شیوه ای کارآمد در سبک زندگی نیز تفسیر شود.
در نهایت مخاطب در «میانبر» با آپارتمان شادی مواجه می شود که هم رخدادهای شیرینی در آن رقم می خورد و هم حکمت های زندگی شهری در جامعه امروز را در بستری دراماتیک صورت بندی می کند.
نکته ای که در این سریال نباید دست کم گرفت این است که محمد صالحیان تهیه کننده این سریال در روزهای دشوار شیوع کرونا با تحمل مشتقت های این شرایط خطرناک تلاش کرده تا با تغییرات تازه در ساختار اجرایی، مجموعه ای شاد را در این روزهای پراسترس در برابر دیدگان مخاطب قرار دهد و از طرف دیگر با توجه به سابقه و موفقیت های این تهیه کننده در تولید سریالهای مناسبتی، شاهد تولید و پخش سریال پرمخاطب «میانبر» در ایام ماه مبارک رمضان باشیم.
این نکته قابل اهمیت است، در روزهایی که صداوسیما به دنبال تولید مجموعه های کمدی و طنز جذاب است از ظرفیت این سریال ۹۰ قسمتی برای پخش در ایام مناسبتی پیش رو مانند ماه رمضان نیز استفاده کند.
اگرچه سریال «میانبر» در فضای آپارتمانی روایت می شود اما نگاه درست تهیه کننده و کارگردان در انتخاب میزانسنهای متنوع و دکوپاژهای سیال کمک کرده تا این ویژگی به محدودیت یا ایجاد حس یکنواختی و کسالت چه در زبیایی شناسی بصری و چه حس ملال در حوصله مخاطب بدل نشود. ضمن اینکه در طول سریال، هم با فضاهای داخلی مواجه هستیم و هم فضاهای خارجی و شهری که فارغ از کمک به ریتم بهتر قصه و پویایی درون متنی از حیث بصری نیز به تنوع در قاب بندی های تصویری کمک کرده است به این موارد باید استفاده متنوع از رنگ و نور را چه در طراحی صحنه و دکور و چه در طراحی لباس شخصیت ها لحاظ کرد که در نهایت قاب جذابی از سریال در چشم مخاطب ترسیم می کند.
در پایان باید اشاره کرد در حالی که بودجه معاونت امور استانهای رسانه ملی قابل قیاس با بودجه معاونت سیمای صداوسیما نیست و از امکانات و بودجه کمتری برای تولید آثار نمایشی نسبت به معاونت سیما برخوردار هستند؛ اما می توان گفت که علی دارابی معاون امور استانهای صداوسیما راه درستی را در تولید آثار نمایشی در پیش گرفته و همانند تولیدات موفق این معاونت مانند «جلال» و «بانوی سردار» و … سریال «میانبر» محمد صالحیان نیز قابلیت پخش از شبکه های سراسری را نیز داشته است.
سریال «میانبر» نیز توانسته با بهره برداری از همین حداقل ها اثری را روی آنتن ببرد که در زمان کوتاه و بودجه کم، قصه های مفرح و شادی بسازد که مسایل اجتماعی روز را هم بازنمایی می کند و حتی می تواند تولید و پخش این سریال که توانسته مخاطب سخت پسند تلویزیون را جذب خود کند، برای ماه مبارک رمضان ادامه پیدا کند و استمرار این امر می تواند فضای تازه ای برای سریال سازی تلویزیونی بگشاید و به کشف استعدادها و پیشنهادات تازه ای در این زمینه منجر شود. راهی که باید برای رسیدن به آن «میانبر» زد!»
انتهای پیام/
There are no comments yet