به گزارش خبرنگار هنرهای تجسمی خبرگزاری صبا، علی فلاحزاده دانش آموخته دکترای پژوهش هنر در مقالهای با عنوان «ملزومات و چالشهای پخش زنده آنلاین در دنیای هنر» به تاثیرات شیوع بیماری کرونا بر فعالیتهای هنری و چالشهای عرضه هنر به شکل آنلاین به مخاطبان پرداخته است.
متن این مقاله که در اختیار خبرگزاری صبا قرار داده شده، بدین شرح است:
«شیوع بیماری کووید ۱۹ در ماههای اخیر، مناسبات و معادلات کاری و اقتصادی بسیاری از کشورها را دستخوش تغییرات بنیادین کرده است. در این راستا، روابط کاری و ارتباطی بیش از پیش از روش سنتی حضوری به سمت رسانه آنلاین سوق داده شد اند. رعایت فاصله اجتماعی به عنوان یکی از ملزومات اجباری بیماری کووید ۱۹ در جوامع، منجر به رواج دور کاری و گسترش روشهای نوین ارتباطی غیر حضوری در مشاغل گوناگون شده است. اگرچه استفاده از رسانه دیجیتال پدیدهای نوظهور در دنیای ارتباطات نیست و از حدود دو دهه پیش به عنوان روشی سودمند و کارا در بسیاری از زمینهها جانشین روشهای سنتی شده است، لکن بعد از شیوع ویروس جهانگیر کرونا، شاهد وابستگی و استقبال بسیار زیاد کاربران به رسانه دیجیتال و بویژه برنامههای کاربردی همچون اینستاگرام و واتساپ هستیم. در دوران کرونایی، تماسهای ویدئویی و صوتی این برنامههای کاربردی نقش بسزایی در کاهش تعاملات و ملاقاتهای حضوری و در نتیجه کنترل بیماری کووید ۱۹ داشته است. در حالیکه استفاده کاربران از امکانات ارتباطاتی این برنامههای کاربردی در گوشیهای همراه بهترین راه حل در جهت رعایت پروتکلهای بهداشتی در کشورها بنظر می رسد، بهرهگیری فزاینده از این امکانات بویژه پخشهای زنده آنلاین – live streaming – در ارتباطات کاری در ماههای اخیر، نیاز به تامل و برنامهریزی بیشتری دارد.
از بین حوزههای مختلف، هنر و هنرمندان نیز از این قافله عقب نیفتادهاند و از این جهت در ماههای اخیر، شاهد تغییرات اساسی در نوع تعامل و دیالوگ بین هنرمند و مخاطب هستیم. هنرمندان که پیش از این برپایی نمایشگاه در گالری، رسیتال یا کنسرت، کارگاه آموزشی، صحنه تئاتر و… را یکی از اصلیترین راهها برای ابراز و انتقال احساس، مفهوم و پیام اثرشان به مخاطبان میدانستند، اینک رسانه آنلاین را برای عرضه هنرشان برگزیده اند. در این خصوص تبلیغات گسترده و متعدد نمایشگاهها، اجراهای موسیقی، آموزشهای آنلاین و بحث و مناظرات آنلاین (بویژه بهرهمندی از امکان لایو در اینستاگرام) در ماههای اخیر در شبکههای اجتماعی؛ خود موید استقبال روزافزون هنرمندان و مخاطبان به سمت رسانه دیجیتال و ارتباطات اینترنتی است. ولی تا چه اندازه ارائه و آموزش هنر بصورت آنلاین و از طریق پخش زنده (لایو) در انتقال حس و پیام واقعی هنرمند به مخاطب کارآمد و مفید بوده است؟ در پاسخ به این سوال، ایمی داوسون و خوزه داسیلوا در مقاله کوتاهی که اخیرا در روزنامه آنلاین هنر – The Art Newspaper – درج شده است، به ابعاد مختلف این چالشها پرداختهاند. در ادامه ترجمه و تحلیلی جامع بر این نوشتار ارائه شده است.
نظر به شرایط خاص قرنطینه در ماههای اخیر، دنیای هنر نیز همانند بسیاری از کسب و کارها اقدام به عرضه و ارائه محصولات خود بصورت دیجیتالی و غیر حضوری کرده است. شاید در نگاه اول، رغبت هنرمندان و دست اندرکاران بازار هنری به سمت رسانه آنلاین کاملا منطقی و توجیه پذیر بنظر آید. اما کیفیت نازل خروجی این ارتباطات کاری آنلاین در حوزه هنر موید این حقیقت است که از یکسو زیر ساخت های فنی دیجیتال هنوز بصورت یکپارچه در کشورهای مختلف توسعه کافی نیافته و از سوی دیگر کاربری حرفهای از رسانه آنلاین از جهت زیبایی شناختی و فنی محتاج آموزش و تفحص بیشتری است. در حالیکه محتوای آنلاین برخی از گالریها و هنرمندان (بویژه آن گروه که ساختار و زیر ساخت مالی قویتری دارند) قابل قبول بوده، بسیاری از راهکارها (مانند تورهای مجازی یا برنامههای پخش زنده) با هدف شبیه سازی و ایجاد حسی همسان با تجربه واقعی هنر در فضای واقعی؛ با چالش و سردرگمی مخاطبان همراه بوده است.
پخشهای زنده (لایو) بیشماری که توسط جامعه هنری در ماههای اخیر روی پلتفرمهای آنلاین اینستاگرام، فیس بوک، یوتیوب و زووم بوقوع پیوسته اند، واقعا بار سنگینی برای سرویس دهی رضایتبخش به این شبکههای اجتماعی تحمیل کرده است. بنا به گزارشی که در ۲۴ مارس ۲۰۲۰ میلادی در وب سایت شرکت فیسبوک منتشر شد، در این دوره هجوم بی سابقهای در استفاده از شبکههای اجتماعی ثبت شده. برای مثال تنها در ایتالیا تعداد دفعات استفاده از امکان پخش زنده (لایو) در اینستاگرام و فیس بوک در ظرف یک هفته به دوبرابر افزایش یافته است. یا شرکت زووم- Zoom – که اصولا یک سرویس دهنده تماس ویدئو کنفرانس است، شاهد استفاده کاربران برای مقاصد دیگری همچون میزبانی رویدادهای زنده (لایو) بود. قابل توجه است که تعداد کاربران زووم از ۱۰ میلیون نفر در دسامبر ۲۰۱۹ به بیش از دویست میلیون نفر در اپریل ۲۰۲۰ افزوده شده است.
در شرایطی که تعداد کاربران شبکههای اجتماعی و میزان بهرهگیری از امکانات پخش زنده ویدیویی در دنیای هنر به میزان قابل توجهی رشد داشته است، ولی گالریها و موزهها استقبال چندانی از آن نکردهاند. در زمینه پیشبرد روشهای دیجیتال بازدید آثار هنری بصورت آنلاین، کریس یونیت شرکت مشاورهای دیجیتال با نام تجاری «One Further» و بانک اطلاعاتی پایه گزاری کرده است. او در این زمینه معتقد است که اگرچه نهادهای فرهنگی متعددی از جمله گالریها و موزهها و بویژه مخاطبان بطور فزایندهای از حوزه دیجیتال و نمایش آنلاین آثار استقبال کردهاند، ولی این مراکز فرهنگی-هنری هنوز به روشهای سنتی نمایش آثار در مکان موزه یا گالری پایبند هستند. در این خصوص گالریها و موزهها مشاهده بدون واسطه آثار از نزدیک توسط مخاطبان و ارتباط اثر هنری با فضا و مکان گالری یا موزه را از ارکان مهم درک اثر هنری قلمداد میکنند. این امر موجبات کاهش رغبت گالریها و موزه ها برای ورود جدی به حوزه دیجیتال شده است.
طبیعتاً، عدم تجربه کافی در ارائه و عرضه هنر از طریق رسانه دیجیتال، کیفیت و بازده پخش های متعدد آنلاین را هم تقلیل داده است. تجربه فعلی دست اندرکاران حوزه هنر در بهره وری از امکانات پخش زنده (لایو) در برنامههایی همچون اینستاگرام همانند اقیانوسی وسیع ولی کم عمق است. کریس یونیت در این زمینه اذعان میکند که مردم در هفتههای اول شیوع بیماری کووید ۱۹، پخشهای زنده متعددی را در ایسنتاگرام میدیدند. ولی بعد از مدت کوتاهی رغبتشان کاهش یافت و تنها به سرعت و بدون صرف وقت این خیل عظیم پخشهای آنلاین را رصد میکنند.
در باب معضلات حال حاظر پخش زنده برنامههای هنری، هنرمند انگلیسی مارتین کرید به یکی از تجربیات گیج کننده و نامفهومش در برنامه جدید Dispatches اشاره میکند. این هنرمند با نقد این برنامه پخش آنلاین، میگوید: «من متوجه نشدم که این برنامه یک پلتفرم، سایت نظرخواهی و یا یک اتاق مجازی گفتگوست. در این بازار آشفته، بسیاری از سایتهای نظرخواهی در کنار فعالیتهای خود تورهای مجازی هنر و پخش زنده آنلاین را نیز گنجانده اند.»
یکی دیگر از تجربیات مبهم و ناموفق مربوط به پخش زنده خانه موزه Kettel Yard در کمبریج (تصویر ۱) است. این موزه در ۳۱ مارس ۲۰۲۰، در اقدامی غریب از طریق یک دوربین رایانه ویدیویی تصویری زنده و تقریبا ثابت از قفسهای پر از گلدان و گیاه که در مقابل پنجرهای بزرگ قرار داده شده بود (تصاویر ۲)، بصورت زنده برای مخاطبان در اینستاگرام پخش کرد. بر اساس توصیفی که سایت Kettle Yard از این رویداد پخش زنده ارائه کرده، فیلم تنها هر ۸ ثانیه بین ساعات پنج و نیم صبح تا هشت و نیم شب یک فریم به جلو می رفته و در نتیجه مخاطب حرکتی بسیار آهسته شبیه یک تصویر متحرک را احساس میکند. هنرمند در واقع منظرهای از طبقه اول کلبه Kettle Yard که توسط جیم اد – Jim Ede – در سال ۱۹۵۷ ساخته و طراحی شده را به عنوان شیئ هنری دستمایه تجربه خود قرار داده است. ایده پرداز این تجربه هنری این پخش زنده طویل و محتملا ملال آور برای بسیاری از مخاطبان را اینگونه توصیف کرده است: «کتل یارد یک مکان سحر آمیز است. امکان نشستن بر روی یک صندلی راحت و تماشای تغییرات نور در کلبه در گوشهای بسیار آرام و بی صدا، تجربه ایست که من سالهای متمادی به آن عشق میورزیدم. مشاهده چنین رویدادی بصورت زنده، تجربه درخشان و بی نظیریست و یادآور آرزوی بسیاری از ما در این دورانست که به آن روزهای بی دغدغه و آرام بازگردیم.»
از منظری فنی، اختصاص زمان زیادی که مخاطبان میباید به این فیلم زنده و بسیار کند نگاه کرده تا تاثیرات پی در پی نور و سایه گیاهان و قفسه و سایر اشیاء را بر محیط اطراف درک کنند، یکی از چالشهای پخش زنده این رویداد هنری است. بطور قطع، این امکان برای بسیاری از مخاطبان در برنامهای همچون اینستاگرام فراهم نیست. چه بسا اگر این رویداد ابتدا ضبط میشد و در یک یا دو دقیقه با دور تند به نمایش در میآمد، مخاطبان بیشتری را جذب خود میکرد. ایده و تجربه جالب مشاهده تغییرات نور و سایه گیاهان بر زمین در ساعات و فصول مختلف (به عنوان یک رویداد طبیعی هنری) برای مخاطب خاص میتواند سرشار از لذت و آرامشی عمیق، همپایه مراقبهای طولانی باشد. ولی برای بسیاری از مخاطبان امکان تخصیص چندین ساعت تماشای آنلاین، با توجه به مشغله های کاری و روزمره، از طریق گوشی موبایل یا مانیتور تقریبا ناممکن بنظر میرسد. مضاف بر این، تجربه و حس شخصی حضور فرد در آن کلبه و شرایط خاص زمانی و مکانی نور و سایه در محیط واقعی، هیچگاه قابل قیاس و همسان با مشاهده این رویداد از طریق صفحه گوشی همراه یا مانیتور نخواهد بود. در نتیجه، میبینیم که چگونه در بسیاری از این پخشهای زنده و آنلاین، زیبایی، افسون هنر و پیام و حس هنرمند نمیتواند بطور کامل به مخاطب منتقل شود. بطور کلی بسیاری از تجربیات و آثار هنری که بصورت پخش زنده در شبکههای اجتماعی و وب سایتها در دوران بیماری کویید ۱۹ به نمایش درآمده است، مخاطبان را دچار سردرگمی در درک اثر هنری کرده است.
در کنار معایب و نقصانهای ذاتی پخش زنده آنلاین در ارائه هنر، یکی از روشهای پخش زنده که کارایی و بازدهی بهتری نسبت به دیگر تجربیات نشان میدهد، مکالمات آنلاین است. برای مثال زمانیکه شرکت آرت دوبی بعد از شیوع بیماری کووید ۱۹ اجبارا تعداد نمایشگاههای بینالمللی خود را کاهش داد، دست اندرکاران این شرکت از پخش زنده در یوتیوب برای برقراری ارتباط با هنرمندان و مجموعه داران بهره زیادی بردند. این یکی از نمونههای حرفهای پخش زنده (بدون وجود هیچ مشکلی در برقراری ارتباط و کیفیت صدا و تصویر) و برای مخاطبان تجربهای همسنگ با گوش دادن به یک مکالمه در حضور شرکت کنندگان در جلسه بود. در کنار نمونههای موفق در مکالمات پخش زنده در شبکههای اجتماعی، تعداد فراوانی از این ارتباطات آنلاین از کیفیت قابل قبولی برخوردار نیستند. بسیاری از این مکالمات ناموفق و بیکیفیت مربوط به برنامه اینستاگرام و امکان لایو این برنامه است. در این رابطه، خروجی این پخشهای زنده که کاربران بصورت خانگی و با گوشی همراه تهیه میکنند، با تکانهای ناخواسته دست و کیفیت نامطلوب انتقال تصویر و صدا همراه بوده که مانعی اساسی برای جذب مخاطب بشمار میرود.
بر اساس نظر سنجی که روزنامه هنر – The Art Newspaper – بر روی فالورهای اینستاگرام خود در ارتباط با میزان استقبال و یا نارضایتی کاربران از پخشهای زنده (لایو) در حوزه هنر انجام داد، ۵۷ درصد از شرکت کنندگان در نظرسنجی موافق و ۴۳ درصد مخالف بودند. رضایت کاربران بیشتر مربوط به رایگان بودن و دسترسی آسان به این پخشهای زنده است. اما نارضایتی کاربران مربوط به کیفیت پایین بسیاری از این مکالمات آنلاین و تعدد بالای این پخشهای زنده است. در نتیجه کاربران معمولا به سرعت از این قبیل مکالمات آنلاین میگذرند و به آن توجه چندانی نشان نمیدهند. در این خصوص، کریس یونیت در ارتباط با ادامه استفاده نهادهای فرهنگی (بخصوص گالریها و موزهها) از امکان پخش زنده در دوران پسا کرونا تاکید دارد که: «ما همچنان به تحقیقات و تحلیل بیشتری در خصوص جذب و افزایش مخاطبان، شرکا و مدلهای کسب و کار نیاز داریم.» یونیت در ادامه نگرانی خود را در مورد رایگان بودن برنامههای پخش زنده و اطلاعاتی که به وفور و سهولت در اختیار همگان قرار میگیرد، اظهار میکند. او معتقد است که به سبب رایگان بودن برنامههای پخشهای زنده و در دسترس بودن حجم زیادی از اطلاعات، این امر بصورت عادت و انتظار حق طلبانه کاربران درآمده است. برای ادامه کارآمد این روند، شرکتها و شبکههای اجتماعی لازم است به بخش درآمد زایی از این برنامههای آنلاین توجه بیشتری داشته باشند. علاوه بر این طبق اظهار بن ویکرز، رییس بخش تکنولوژی گالریهای سرپنتاین، در شرایط فعلی موزهها و گالریها در حال رقابتی نابرابر در پخش زنده با غولهای رسانهای همچون نت فیلیکس هستند. این در حالیست که این نهادهای فرهنگی، زیرساخت، تجربه، آمادگی و توان لازم را برای رویارویی با این شبکههای بزرگ پخش آنلاین ندارند. بنابراین گالریها و موزهها با معضلی بزرگ در مقابل شبکههای بزرگ تلویزیونی و اینترنتی مواجه هستند. برای مقابله با چنین چالش عمیقی، گالریها و موزهها نیاز به برنامه ریزی و تحکیم زیرساختهای خود در ارتباط با فناوری پخش زنده دارند.
در انتها درمییابیم که بیماری کووید ۱۹ توجه مشاغل بسیاری از جمله هنرمندان و مخاطبان هنر را هر چه بیشتر به سمت دور کاری، حوزه دیجیتال و ارتباطات آنلاین جلب کرد. ولی با وجود پیشرفتها و دستاوردهای فراوانی که در حوزه فناوری اطلاعات انجام شده، برای استفاده از رسانه دیجیتال و پخشهای زنده آنلاین در دنیای هنر ملاحظات فنی و زیبایی شناختی بسیاری باید مد نظر قرار بگیرند. شاید یکی از مهمترین اقدامات در جهت رفع چالشهای ذکر شده در کشورمان، ارتقا سرعت و کیفیت شبکههای اینترنتی بصورت یکپارچه در سراسر کشور باشد. اگرچه در این زمینه در بعضی مناطق اقدامات شایان تقدیری (بویژه جایگزینی فیبر نوری با خطوط مسی) انجام شده است، ولی برای دستیابی به یک سیستم حرفهایتر پخش زنده ارتباطی در شبکههای اجتماعی، زیرساختهای شبکه اینترنتی نیازمند تغییرات بنیادین است. بی شک تحقق این مهم، محتاج تخصیص زمان و اهتمام بیشتر دست اندرکاران حوزه ارتباطات آنلاین و مخابرات است. مضاف بر عامل فنی، هنرمندان و نهادهای هنری نیازمند آموزش مهارتهای بیشتری در زمینه استفاده بهینه و کارآمد از امکان پخش زنده در برنامههای کاربردی مختلف (بویژه گوشی های همراه) هستند. در این زمینه، ابعاد مختلف زیبایی شناختی در استفاده از رسانه پخش زنده می باید بطور جدی مد نظر هنرمندان و نهادهای هنری قرار بگیرد.»
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است