متن پیام شهرام کرمی مدیر کل هنرهای نمایشی بدین شرح است:
«آیین و سنت میراث گران بهای فرهنگ و هنر این سرزمین مهر است. تاریخ کهن و فرهنگ شایسته ما در پس تاریخ پرفراز و فرود، تبلور رفتار، ایمان، اخلاق و باور مردمان این دیار است که با هنر آیینی و سنتی عیان خواهد شد. افتخار ما به قدمت فرهنگ و تاریخی است که یادگار مضمون و مفاهیم غنی بشر خاکی برای نیل به زندگی آرمانی و انسانی خواهد بود. حکایت این هنر همچون قصه با اصالت و پندآموزی است که زندگی این جهان و ایمان به آخرت را با رفتار و شخصیتهای امیدبخش و آرمانی و لحظات روح بخش و صفات جمیل زندگی یادآوری میکند. ایران اسلامی با سنت و هنرهای آیینی و سنتی چون مروارید گران بهایی در اطلس سرزمینهای جهان میدرخشد.
جشنواره آیینی و سنتی فرصتی گرانبها است تا هر یک در هر جایگاه و مقام سهم خود را برای حفظ و پاسداشت این سرمایه فاخر ادا کرده و لزوم پاسداشت از حیات این میراث را یادآوری کنیم. مجموعه متنوع و پرمعنا که از بخشهای ایران اسلامی میشناسیم و یا آنچه بوده و هست و ما بدان توجه نداشته و حالا این فرصت را داریم تا با جشن تئاتر از آن تجلیل کنیم. آنچه بارها در نوشته ها و سخنان اصحاب دلسوز فرهنگ و هنر شنیده و در کردار ارجمندشان دیدهایم.
باشد که به یاری تمام دغدغهمندان فرهنگ و به یمن این رویداد شریف، صحنههای نمایش ایران عزیز روشن و روشنتر جلوهگر شود.
همت وتلاش ارزشمند تمام هنرمندان و دست اندرکاران نوزدهمین جشنواره نمایش های آیینی و سنتی را صمیمانه ارج می نهم و از پروردگار بزرگ پیروزی و سربلندی شان را خواستار هستم.»
متن پیام داوود فتحعلی بیگی دبیر نوزدهمین جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی نیز بدین شرح است:
«علم گردش، آیینی است دیر پا که در برخی از مناطق سرزمین مادری ایرانیان برگزار میشده است. در آیین مذکور، پیش از آمدن ماه محرم، عاشقان حسینی علمی را گذر به گذر می گردانند، چاووشی میکنند و صلوات نامه می خوانند تا هر که دل در گرو یارش هست، از سر شیدایی و به دلخواه، به اندازه وسعش از نقد یا جنس، سهمی در برگزاری مراسم ماه محرم داشته باشد.
این علم همه ساله، دست به دست میگردید و از نسلی به نسلی سپرده میشد تا نشان و اعلانی باشد از برگزاری آیینی به منظور استقبال از برپایی آیین فراتر به وسعت دل آیین ورزان، ایران زمین.
در سال ۶۷ به بهانه برگزاری نخستین جشنواره نمایش های آیینی و سنتی، فراخوانی منتشر شد و همچو چاووشی صلا در دادیم:
هرکه دارد به دلش شور و نوا بسم الله هرکه دارد سر همراهی ما بسم الله
گویی که آن فراخوان به مثابه علمی شد تا زنان و مردان غیرتمند و عاشق و هنر دوست از گوشه به گوشه خاک وطن، هر یک به وسع و میزان تجربه خویش با نثار نقد جان و بذل مال، در برپایی آیینی مشارکت کنند. این جشنواره رفته رفته خود به آیینی بدل شد که سنت ها و آیین های بومی اقلیم و ملیت های مختلف ایرانی را در قالب یک آیین ملی در آغوش گرفت.
در آغاز چند گروه انگشت شمار از نمایشگران به این دعوت لبیک گفتند و رفته رفته، شبیه خوانان و نقالان و خیمه شب بازان و برپا کنندگان معرکه و آیین ورزان و …. به جمع گردانندگان علم جشنواره پیوسته، تا اینکه در جشنواره نوزدهم شاهد حضور کودک سه ساله تا پیرمرد هشتاد و چند ساله هستیم.
اگرچه این اقبال عمومی بسیار میمون و مبارک و دلگرم کننده است لیکن باید مراقب بود که ادب و آداب آیین و سنت، سنت نمایش بومی، به دست فراموشی سپرده نشود. به همین جهت یادگیری و کوشش در حفظ دستاوردهای پیشینیان و پرهیز از سهل انگاری و خام دستی امری است لازم و حتمی. امید آن که عَلَم این آیین ملی و با شکوه، همچون کشور عزیزمان ایران، دیر پا و استوار به دست هنرمندان آگاه و کوشا سالیان سال به اهتزاز و گردش درآید.»
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است