به گزارش خبرنگار تجسمی صبا، یادداشتی با موضوع رویداد حراج تهران، کرونا و اقتصاد هنرهای تجسمی در اختیار صبا قرار گرفته است.
متن یادداشت به شرح زیر است:
«اگر قرار بود یکسال پیش در مورد اقتصاد هنر، به ویژه هنرهای تجسمی بپردازیم، میتوانستیم از هزاران مشکل پیش رو که به واسطه سیاستهای غلط و تحریمهای ظالمانه خارجی در مقابل هنرمندان ایرانی قرار داشت صحبت کنیم، ولی امروز با مشکل پیچیدهتری مواجه هستیم که اقتصاد جهان را به شکل کلی تحتتاثیر خود قرار داده است؛ شیوع ویروس کرونا.
بنابراین نیاز به تحقیق و تامل زیادی نیست تا این نتیجه را حاصل کنیم که اقتصاد حوزههای کوچکتر تا چه حد، تحتتاثیر تحولاتی قرار گرفتهاند که این ویروس مرگآور در جهان به وجود آورده است. سالنهای تئاتر تعطیل شدهاند، نه فقط در ایران در کل جهان، سالنهای سینما که پیش از این محل نمایش فیلمهای غولهای بزرگ فیلمسازی دنیا مثل سونی پیکچرز، دیزنی، وارنر و… بودند حالا با تخفیف ۵۰ درصدی به نمایش فیلمهای قدیمی روی آوردهاند، شاید که بتوانند در این بحبوحه تماشاگرانی را به سینما بکشانند. چراکه غولهای بزرگ فیلمسازی نمیخواهند در این وانفسا فیلمهای جدیدشان را اکران کنند. در ایران هم وضعیت سینما به همین منوال است، حتی ساخت فیلمهای سینمایی هم تحتتاثیر شیوع این ویروس قرار گرفته است. شرایط موسیقی هم بهتر از گذشته نیست، به خصوص که در ایران بیشتر درآمد خوانندگان و موزیسینها از طریق کنسرتها تامین میشد. حال فکر کنید، وقتی وضعیت پردرآمدترین رشتههای هنری بدین شکل تحتتاثیر این ویروس قرار گرفته است، وضعیت هنرهای تجسمی که قدمت چندانی در عرصه اقتصاد ندارد به چه منوال است.
حوزه هنر نیز از این شرایط جدا نیست؛ وضعیت معیشت بسیاری از هنرمندان نامآور شرایط مطلوبی ندارد. در این میان برخی از هنرها مانند حوزه هنرهای تجسمی شرایط متفاوتی نسبت به دیگر هنرها دارند از این جهت که این دسته هنرها فردی محسوب میشوند و بیشتر هنرمندان این حوزه اگر چه در زمینه تخصصی هنر خود صاحب سبک و استادند ولی در زمینه عرضه و فروش آثارشان تخصصی ندارند و از این جهت نیاز به حضور گالریها و حراجهای هنری دارند تا در بخش عرضه آثارشان به مخاطب آنها را یاری کنند.
در طول یک دهه گذشته گالریها آهسته و پیوسته در زمینه عرضه و نمایش آثار هنرمندان فعالیت داشتهاند و هنرمندان بسیاری از طریق گالریها به جامعه هنری معرفی شدهاند. اما آن چه نام هنرمندان ایرانی را بر سر زبانها انداخته و مجموعهداران هنری بسیاری را به خرید آثار آنها ترغیب کرده است، رویدادی به نام «حراج تهران» است که توانسته حتی در شرایط اقتصادی نامساعد ایران یاریگر و تسهیلگر شرایط اقتصادی هنرمندان با عرضه مناسب آثارشان باشد. ولی با توجه به شیوع ویروس کرونا، از سال گذشته تاکنون، نه گالریداران موفق به نمایش آثار هنرمندان شدهاند و نه سیزدهمین دوره حراج تهران که مطابق تقویم این حراج باید در تیرماه برگزار میشد، برگزار شد.
حراج تهران، در عرصه اقتصاد هنر ایران، اتفاقی نوین از سوی بخش خصوصی است که تنها ۱۲ دوره آن در طول ۹ سال گذشته برگزار شده است و در هر دوره این رویداد، آثار هنرمندان تازهای از طیفهای مختلف وارد حراج شده و به مارکت هنری آنها اعتبار بخشیده است. یکی از اتفاقات ویژه این حراج، پرداختن به هنر انقلاب و دفاع مقدس است. هنری که بعد از انقلاب اسلامی تولد یافت و در سالهای جنگ تحمیلی هنرمندان بیشتری را گرد خود جمع کرد و در روزگار صلح نیز به پاسداشت روزهای دفاع مقدس، همچنان شهادت، مقاومت، از جان گذشتگی و ایثار و موضوعات مذهبی، مضامین بسیاری از آثارشان بود.
این مضامین اگر چه مورد احترام غاطبه مردم جامعه بود اما در عرصه اقتصاد هنر جایی نداشتند و کمتر خریداری برای خرید چنین آثاری رغبت نشان میداد و به همین دلیل آثار این طیف از هنرمندان از سوی نهادهای دولتی و مهمترین آن حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی مورد حمایت قرار میگرفت.
با راه اندازی حراج تهران و گردهمایی آثار بسیاری از هنرمندان در سبد این حراج، رفته رفته آثار هنرمندان موسوم به انقلاب و دفاع مقدس نیز وارد این میدان شدند و در کنار آثار استادان هنر مدرن و معاصر به فروش گذاشته شدند. اکنون بعد از گذشت ۱۲ دوره از حراج تهران، آثار هنرمندان انقلاب و دفاع مقدس بخشی از آثار این رویداد بزرگ را به خود اختصاص داده است و بر ارزش مارکت هنری این طیف از هنرمندان افزوده است.
کاظم چلیپا، حبیب الله صادقی، مرتضی گودرزی، سعید صادقی و… از جمله هنرمندانی هستند که آثارشان در دورههای مختلف این رویداد عرضه شده و در هر دوره رشد قابل قبولی را پشت سر گذاشته است. یکی از اقدامات قابل توجه حراج تهران در عرضه آثار دفاع مقدس، پرداختن به عکسهای جنگ تحمیلی است که بخشی از اسناد تصویری برههای از تاریخ کشورمان محسوب میشوند.
برای نخستین بار عکسی مربوط به روزهای جنگ تحمیلی اثر سعید صادقی عکاس دوران دفاع مقدس در این رویداد به فروش چشمگیر دست یافت و این نخستین بار بود که عکسهای دوران جنگ تحمیلی به جریان اقتصاد هنر ایران راه یافته و از بعد اقتصادی نیز ارزش ویژه خود را یافتند.
همین عرضه و رونق نسبی خرید و فروش آثار هنرمندان در شرایط تحریم اقتصادی، کمک قابل توجهی از منظر اقتصادی به اهالی این حوزه کرده است. این درحالی است که هنرمندان حوزه تجسمی نه تنها در شرایط بحران اقتصادی بلکه در شرایط عادی کشور نیز ناچار بودند از راههایی غیر از خلق آثار هنری از جمله تدریس و آموزش روزگار بگذرانند و اکنون این حراج شرایطی را فراهم کرده است تا این هنرمندان بتوانند به شکل حرفهای با فروش آثارشان زندگی کنند. این در حالی است که از زمستان سال گذشته تاکنون بازهم شرایط اقتصاد هنرهای تجسمی تحتتاثیر شیوع ویروس کرونا قرار گرفته است و معیشت هنرمندان را از هر حیث مورد هجوم قرار داده است، نه تنها نمایشگاه و حراج و کلاس آموزشی برگزار نمیشود، بلکه قیمت ابزار و ادوات هنری هم سر به فلک کشیده است.
نکته مهم اینکه، چنین رویدادی نه تنها از سوی بخش خصوصی و بدون هیچ چشمداشتی به حمایتهای مالی دولت برگزار میشود بلکه با وجود معافیت از پرداخت مالیات، هر دوره مالیات این رویداد به دولت پرداخت شده است. این در حالی است که حمایت از این رویدادهای فرهنگی و هنری از وظایف دولتهاست و کمترین حمایت نیز معافیت مالیاتی است.
شرایط اقتصادی کشور قابل درک است و طبیعی است که در این شرایط و به صورت طبیعی منابع بودجه دولت به نیازها و اولویتهای دیگری تعلق میگیرد. با این وجود باید یادآور شد که بیتعارف دولت توان برگزاری چنین رویدادهایی را ندارد و تجارب دولتی در این زمینه با شکست مواجه شده است که شاهد آن برگزاری اکسپو هنرهای تجسمی است که نتایج تأسف باری را به همراه داشت به طوری که نهادهای دولتی نه تنها خود را ملزم به خرید آثاری ندیدند بلکه هیچ علاقهای برای هزینه کردن از محل بودجه عمرانی خود برای خرید آثار هنری نیز نشان ندادند و در نهایت همان اندک آثار رزرو شده از اکسپو را نیز پس فرستادند.
این اتفاق اسفبار در شرایطی رخ داد که بر اساس مصوبه خود دولت، باید درصدی از بودجه عمرانی دستگاههای دولتی برای خرید آثار هنری اختصاص مییافت، مصوبهای که بی آن که رنگ اجرا به خود گیرد، بایگانی و به فراموشی سپرده شد.
ناگفته پیداست که ایران در زمینه برگزاری حراج هنری و یا به عبارت بهتر اقتصاد هنر فاصله بسیاری با کشورهای توسعهیافته دارد؛ برخی کشورها دست کم ۲۵۰ سال سابقه برگزاری حراجهای مختلف هنری را دارند و ما تنها ۹ سال! بله درست خواندید تنها ۹ سال حراج تهران فعالیت خود را در میانهای از مخالفتها آغاز کرده است. این رویداد هر چند در مقایسی بسیار کوچک اما با رعایت همه استانداردها توانسته در طول دورههای متوالی رونق بخش اقتصاد این حوزه باشد.
حتی این رونق نتوانسته اهرم مخالفت را از بهانهجویان بگیرد؛ آنها با دستاویز قرار دادن وضعیت کلی معیشت مردم، مخالف وجود این رویداد هستند بیآنکه پاسخ دهند آیا با تعطیلی حراج تهران، کمکی به معیشت عمومی مردم میشود و یا این که بخش دیگری از همین مردم یعنی جامعه هنرمندان تجسمی نیز دچار وضعیت ناگوار اقتصادی میشوند؟! مخالفان پیامهای اشتباه را از روی عمد مخابره میکنند.
هنرمند همواره مسئولیت پذیر بوده و تعهد خود را به اشکال مختلف به منصه ظهور رسانده است چه آنهایی که دغدغههای اجتماعی مردم را در آثارشان به نمایش میگذارند و یا آنهایی که درآمد کسب شده از فروش آثار خود را به کارهای خیریه و اجتماعی اختصاص میدهند، به همین دلیل میتوان «مسئولیت اجتماعی» را از جمله مهمترین کارکردهای حراج تهران برشمرد.
هر چند این گزاره نه چندان درست در ذهن برخی از مردم وجود دارد که وضعیت اقتصادی هنرمندان ایدهآل است؛ اما آنها که تجربهای در این وادی دارند به خوبی میدانند که روزگار بر بسیاری از آنها سخت دشوار است. به طور کلی جامعه هنرمندان و به ویژه حوزه هنرهای تجسمی جزو طبقه متوسط به شمار میروند البته موارد استثناء، نافی قاعده کلی نیست و در هر صنفی میتوان افراد شاخص و دارای امکانات مالی بالا را مثال زد.
به هر روی اکنون چشم بسیاری از هنرمندان به حراج تهران دوخته شده است تا با حضور در این رویداد، آثار خود را به علاقه مندان عرضه کنند. بدیهی است برای هر هنرمندی دیده و داوری شدن آثارش بسیار با اهمیت است مضاف بر این، اگر موارد مزبور با فروش آثار همراه شود منجر به رونق و ایجاد انگیزه برای خلق آثار بیشتر و بهتر توسط هنرمندان خواهد شد.
رویداد حراج تهران، تا اندازهای به دولتمردان نیز مدد رسانده و خیال آنها را بابت بخشی از اقتصاد این جامعه راحت ساخته است؛ با این وجود نباید و نمیتوان نافی وظایف حمایتی دولت در این بخش شد؛ مسئولیتهایی که کمتر جامه عمل به خود پوشانده است.
دست آخر، این رویداد که در مقیاسی متوسط و حتی کوچک در مقایسه با موارد خارجی برگزار میشود، نیازمند حمایتهای همه جانبه از سوی همه است. حراج تهران ایفاگر مسئولیت اجتماعی است و تکیه بر مبانی اقتصاد مقاومتی دارد. به خصوص که امسال حراج تهران با مانعی بزرگتر یعنی ویروس کرونا برخورد کرد و برگزاری آن دستخوش تغییر شد. امید است که شیوع این ویروس به زودی کنترل شده و از بین برود و وضعیت اقتصاد جهان بهبود پیدا کند، شاید که در این وادی اقتصاد نحیف هنرهای تجسمی هم راه گریزی پیدا کند.»
انتهای پیام/