به گزارش صبا، سیدضیا هاشمی عضو شورای بررسی صلاحیت تهیهکنندگی در یادداشتی به صحبتهای علیرضا معتمدی فیلمساز پاسخ داد. علیرضا معتمدی کارگردان فیلم سینمایی «رضا» به تازگی با انتشار یادداشتی گلایهآمیز در اینستاگرامش از روند اعطای پروانه ساخت انتقاد کرده و آن را نوعی از سانسور دانسته است.
او نوشت: «علیرضا معتمدی عضو جامعه صنفی تهیهکنندگان سینمای ایران است اما متعجبیم که با کار صنفی این قدر مخالفت دارند و آن را مانع ساخت و تولید میداند و کار در این حوزه را کار پیمانکاران صنفی قلمداد کردند! ای کاش منصف باشیم و به شرایط پیشآمده کمی توجه داشته باشیم. ایشان در مقطعی تقاضای دریافت پروانه ساخت و تهیهکنندگی اول را داشتند که پروسه ارائه آن به طول انجامید. این پروسه را با توجه به شرایط پیش آمده بازگو میکنیم باشد که با انصاف بیشتری به مسایل توجه کنیم.
پرونده این هنرمند با نبود مدرک تحصیلی که یکی از ارکان مهم در عضوگیری و مطرح شدن در جلسه تهیهکنندگی است، روبرو شد. این مسئله با مدرکی که ایشان به صورت معادل در اختیار اتحادیه قرار دادند مرتفع گردید و همین امر زمانبر بود، برگزاری جشنواره کن و عدم حضور برخی از اعضای اتحادیه به دلیل حضور در جشنواره مذکور مانع تشکیل جلسه شد و بلافاصله در شرایط پیک پنجم کرونا و تعطیلی تهران قرار گرفتیم.
هماینک متاسفیم که سه تن از عزیزان اتحادیه با بیماری کرونا دستوپنجه نرم می کنند که امکان تشکیل جلسه و بررسی پروندههای تهیهکنندگان اول وجود ندارد. از این جهت تمام پروسهای که از نگاه ایشان به «سانسورشان» تعبیر شده است و ارشاد را مقصر اصلی میدانند، خلاف واقع بوده و وزارت ارشاد در این امر هیچ قصوری نداشته است و ما از جانب ایشان از ارشاد عذرخواهی میکنیم. اگر پروسه زمانبر شده است بخشی از آن به دلیل عدم ارائه مدرک تحصیلی توسط هنرمند بوده است که تنها به قاضی رفته و طبیعتا راضی بازگشتهاند.»
متن معتمدی بدین شرح است: «اداره سانسور سینما اجازه نمیدهد من دومین فیلمم را بسازم. در یک سال گذشته دهها بار درخواست و حتا التماس کردهام که از خون من بگذرند و بگذارند فیلمم را بسازم اما هیچ کاری از پیش نبردهام. دولت سانسور و حذف هنرمندان را به پیمانکاران صنفی برونسپاری کرده تا خودش با خیال راحت بتواند از مسئولیت این قتلعام فرهنگی شانه خالی کند…
اینها درحالی به من اجازه ساخت فیلم نمیدهند که در این مدت دهها نفر از فرزندان و دامادها و خواهرزادهها و همپالکیهای همین پیمانکاران بدون حتا یک روز سابقه سینمایی مجوز تهیهکنندگی و کارگردانی دریافت کردهاند.
شکل و مدل سانسور تغییر کرده، قبلاً فیلمنامهها را رد میکردند اما حالا خود فیلمسازان را رد میکنند. ملاکشان هم مطلقاً توانایی یا سوابق هنری افراد نیست بلکه میزان نزدیکی متقاضیان به حلقههای فاسد تصمیمگیر سینماست. به همین دلیل است که من در چهار سال گذشته شش فیلمنامه نوشتهام اما نتوانستهام هیچکدام آنها را بسازم.
آدمهایی را در شوراهای تصمیمگیر نشاندهاند که وظیفهشان تقسیم منافع و بودجهها بین خودشان و حذف فیلمسازان مستقل از گردونه است. آنها سینما را به مثابه ارث پدری تکهتکه میان خاندانهای بیاستعداد مستقر در سینما تقسیم کردهاند، هر گوشه را به کسی دادهاند، برای خودشان چند نفر انحصار ابدی ایجاد کردهاند و دیگرانی را که جزو دار و دستهی آنها نیستند از همهی حقوق اولیهی قانونی محروم کردهاند. چرا؟ چون اگر به فیلمسازان غیر وابسته اجازه دهند که فیلمهای ارزان و نو و تماشایی بسازند آنوقت خودشان چهطور میتوانند بابت زبالههای تصویری که سالی چند تا از آنها را با پولهای کثیف یا بودجههای عمومی تهیه میکنند دستمزدهای میلیاردی بگیرند؟من امروز چهار سال بعد از ساخت اولین فیلمم (رضا) بسیار ناامید و افسردهام…»
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است