به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری صبا، کتاب «تولههای تلخ» اثر قباد آذرآیین توسط انتشارات هیلا در ۲ بخش و با قیمت ۳۵ هزار تومان منتشر شده است.
این کتاب در ابتدا مخاطب را به دنیای مریض و تلخ پیرمردی وارد میکند که روزهای آخر زندگیاش را سپری میکند به طوری که خواننده با خود فکر میکند قرار است وارد دنیایی پر از سکوت و وهم شود؛ دنیایی که شاید گریه خیلی از آنها را در آورد، اما نویسنده به یکباره کتاب را به دنیای خیالی کودکی وارد میکنه که در جستجوی خوشبختی به تنها لحاف خانهشان دل بسته است؛ لحافی که او را قدرتمند، پولدار و پرطرفدار میکند. او با پنبههای زپرتی و کهنه لحاف، دنیایی میسازد خارج از دنیای معمول آدمها؛ دنیایی پر از زیبایی و خوشی که با یک غلت خوردن پدر، مادر یا خواهر و برادرش از هم میپاشد چراکه آنها همگی زیر آن لحاف به خواب فرو میروند.
آذرآیین ما را با دنیای پیرمردی آشنا میکند که در رویا دوران کودکی تا بزرگسالیاش را برایمان به نمایش میگذارد؛ دنیایی که در برزخآباد شهری در جنوب کشورمان میگذرد.
لحن کتاب دوستانه و آمیخته از الفاظ ریز و درشت محلیست اما قدرت آنها چندان ذهن مخاطب را به خود مشغول نمیکند. کلمات کوتاه بیان شدهاند که از نقاط مثبت «تولههای تلخ» است؛ پیش نمیآید که این کتاب را بخوانید و متوجه کلمات ساده و جملات کوتاه آن نشوید به نوعی میتوان گفت خواندن داستانهای یک پیرمرد مریض و دوستانش خستگی را بر شما تحمیل نمیکند.
ما با این کتاب که نام آن برگرفته از یکی از گیاهان محلی در جنوب کشورمان است به دنیا و فرهنگ مردم جنوب هم وارد میشویم؛ فرهنگی که ممکن است بسیاری از فرزندان این نسل آن را درک نکنند و به همین دلیل برای شناخت قومیت مردم جنوب کارآیی بسیاری دارد. نویسنده در این کتاب از غذا و لباس تا لهجه و مراسم این خطه را به تصویر میکشد که بر جذابیت و سرگرمکنندهتر شدن آن تاثیر میگذارد. البته جایی ممکن است رشته کلام از دستمان سر بخورد و با مبهم بودن بعضی از بخشها مواجه شویم ولی رفته رفته درکشان آسان میشود مثلا در بخشهای ابتدایی اثر، جنسیت کودک و ارتباط آن با پیرمرد داستان کمی ناشناخته است که به مرور مخاطب آن را کشف میکند.
روی پشت جلد کتاب که از قسمت بخش اول کتاب است، آمده است: «کارنامه کلاس پنجمم را گرفتهام؛ معدل ۱۸/۷۵… از مدرسه تا بازار میوهفروشها یکنفس دویدهام. شرجی نفسگیر است. خیس عرق شدهام. شکر خدا کامیونها هنوز نرسیدهاند، کامیونهایی که از شوشتر و شهرهای دیگر سبزی و میوه میآورندشهرمان. فلو زودتر از من رسیده. فلو امروز مدرسه نیامده بود. میگوید: «ما… ماشینا… هه… هنوز… ن… ن… نرسیدهن از… شا… شا… شانست.» نفسبریده میگویم: «لامصب ولکن نبود که، خودش تو سایه واستاده بود ما تو جنگ گرما پشت کله هم صف کشیده بودیم. شاشم گرفته بود چهجور! هی به خودم میپیچیدم. گفتم الانه که بریزه… چرا نیومدی کارنامهت رو بگیری؟ چندفه اسمتِ خوندن… مرادی میگفت این تولهسگ یهخطدرمیون کدوم گوریه؟» فلو میگوید: «کا… کا… کارنامه می… میخوا… خوام… ب… برا چی… چیم؟»»
از متن موجود در پشت جلد نیز متوجه لحن کودکانه با جملات کوتاه کوتاه کتاب خواهیم شد.
چاپ اول کتاب «تولههای تلخ» در ۱۸۳ صفحه به شمارگان ۷۷۰ نسخه در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
فروغ گشتیل
انتهای پیام/
There are no comments yet