شیوا صادقاسدی نویسنده و کارگردان انیمیشن در گفتگویی با خبرنگار سینمایی صبا درباره انیمیشن «خرچنگ» که اولین اکران آن در جشنواره فیلم شانگهای ۲۰۲۰ بوده است و تاکنون موفق به دریافت جوایز متعددی از جشنوارههای بینالمللی شده است، درباره داستان این انیمیشن گفت: «خرچنگ» داستانی درباره انزوا و طردشدن است؛ داستانی درباره پسربچهای که دوست دارد به گروه تئاتر مدرسه بپیوندد اما دیگران او را جز در هیبت یک خرچنگ نمیپذیرند.
به گفته وی، تم فیلم مرتبط با پدیده زورگویی در مدارس است که به معنای آزار فیزیکی و یا روانی یک فرد به صورت متداوم و مکرر توسط دیگرانی است که به هر دلیلی به نسبت او در موضع قدرت قرار دارند.
او درباره ایده اولیه انیمیشن «خرچنگ» توضیح داد: این ایده را سالها در ذهن داشتم زیرا در طول دوران مدرسه بارها با موقعیتهایی شبیه به این مواجه شده بودم. ایده گروه تئاتر هم ریشه در همان سالهای کودکیام دارد. این ایده به مرور زمان کاملتر و با برخی فانتزیها و تصویرسازیهای ذهنی ترکیب شد و داستان آن به مرور زمان شکل گرفت.
کارگردان انیمیشن «بچه گربه» در پاسخ به این پرسش که چرا تصمیم گرفته است پسربچه را در هیبت یک خرچنگ از نگاه دیگران نشان دهد، گفت: انتخاب خرچنگ به دلیل ویژگیهای خاص این حیوان بود؛ به عنوان مثال خرچنگها در ساحلهای شنی سوراخهایی را برای خودشان حفر میکنند و داخل آنها پناه میگیرند، پسربچه این فیلم هم در همان هیبت انسانی خود مخفیگاه کوچک و حفره مانندی در زیر راه پلههای مدرسه دارد. رنگ قرمز ماسک خرچنگی شکل او با رنگ سایر ماسکها متفاوت است و او باید مثل خرچنگهای ماسه گردکن از شنهای کنار ساحل تغذیه کند و روی زمین بخزد تا خرچنگ خوبی باشد! از سوی دیگر خرچنگ حیوانی است که در بسیاری از مناطق خورده میشود و پسربچه فیلم هم در پایان فیلم قرار است در هیبت خرچنگ روی صحنه تئاتر و مقابل چشم دیگران خورده شود.
این نویسنده و گارگردان با بیان اینکه مدت زمان انیمیشن «خرچنگ» ۱۱ دقیقه است، درباره تکنیک و سبک این انیمیشن عنوان کرد: تکنیک این کار نقاشی با پاستل روغنی روی کاغذ در تلفیق با روتوسکوپی است و استفاده از این دو تکنیک برای من به نوعی ترکیب عینیت و ذهنیت و واقعیت و خیال بود. در این اثر قصد نداشتم سبک خاصی را دنبال کنم اما بیان و اکسپرسیون همیشه برایم اهمیت داشته است.
صادقاسدی درباره بازخوردهای «خرچنگ» در جشنوارهها تصریح کرد: با وجودی که همهگیری کرونا امکان تعامل مستقیم با مخاطبان را تاحد زیادی با محدودیت مواجه کرده است اما من از راه دور نیز استقبال مخاطبان از فیلم را حس کردم. هیچ وقت فکر نمیکردم فیلم من در جشنواره فیلم کوتاه درسدن آلمان جایزه بهترین فیلم از نگاه مخاطبان را به خود اختصاص دهد و یا داوران نوجوان جشنواره از فیلم قدردانی کنند. همیشه فکر میکردم این نوع جایزهها همواره به فیلمهایی از جنس دیگر تعلق میگیرد اما این نوع اتفاقها نشان میدهد مخاطبانی که هرگز آنها را ندیدهام با فیلم ارتباط برقرار کردهاند و این برایم دلگرم کننده است.
«ساتن سیاه» را با تاثیر از شعر «خانه بازی» مصطفی رحماندوست ساختم
کارگردان انیمیشن «یال و کوپال» که پیشتر به جشنواره بین المللی انیمیشن هیروشیما راه یافته و موفق به دریافت تندیس برنز جشنواره بین المللی پویانمایی تهران شده است، در بخش دیگری از صحبتهایش درباره فعالیتهای اخیر خود خاطرنشان کرد: از آغاز دوران قرنطینه تاکنون در حال ساخت فیلمهایی بسیار کوتاه و کم بودجه به صورت مستقل هستم که تمهای مرتبطی با یکدیگر دارند. اولین فیلمی که به این شیوه کار کردم یک فیلم ۲ دقیقهای با عنوان «ساتن سیاه » است که آن را با تاثیرپذیری از شعر «خانه بازی» مصطفی رحماندوست ساختم.
او اضافه کرد: این فیلم در ابتدا قرار بود اقتباس مستقیمی از آن شعر باشد ولی به دلیل پروسه تولید فیالبداهه آن، به سمت و سوی دیگری رفت و در نهایت متن دیگری برای آن نوشته شد. این شعر که درباره بازی کودکان بود برای من بسیار الهام بخش و در خود پیشنهادهای جالبی داشت و فیلم من هنوز مدیون آن شعر است. من تحت تاثیر آن شعر سراغ اسباب بازیها و عروسکهای دوران کودکیام که خراب شده و سالها در کمد قدیمی زیرزمین خانهمان خاک خورده و فراموش شده بودند، رفتم و با هر آنچه از آنها باقیمانده بود انیمیشن «ساتن سیاه» را ساختم که در واقع یک بازی فیالبداهه با اشیا در زیر دوربین است.
صادق اسدی که از کارگردانان موفق انیمیشن در ایران است، بیان کرد: «ساتن سیاه» در حقیقت «خانه بازی» شخصی من در بزرگسالی است. این تجربه اگرچه به هدف اولیه خود نرسید ولی به اندازهای برایم لذتبخش بود که بازی خود را ادامه دادم و با همان تکنیک «آبجکت انیمیشن» و به همان شیوه فیالبداهه، انیمیشن دیگری به نام «ساتن سفید» را هم ساختم که کار صداگذاری آن به تازگی به اتمام رسیده است. موضوع هر دو فیلم «ساتن سیاه و سفید» همچون بسیاری از بازیهای کودکان مرتبط با خانواده است.
این انیماتور خبر داد: این دو فیلم هنوز جایی اکران نشدهاند و مطمئن نیستم مثل فیلمهای قبلیام با اقبال از سوی جشنوارهها روبهرو شوند هر چند دوست دارم امیدوار بمانم که در چارچوب خودشان درک میشوند.
او همچنین اعلام کرد: هماکنون فیلم دیگری در دست ساخت دارم که کمی برنامهریزی شده تر از آن دو فیلم است. این فیلم الهام گرفته از یکی از طراحیهای قدیمیام است و تلاشم براین است که ویژگیهای بصری آن را به دنیای انیمیشن وارد کنم.
صادق اسدی با تاکید بر اینکه میخواهد بدون فکر کردن به بازخوردهای جشنوارهای و یا قضاوت و نظر دیگران تجربههای تازهای داشته باشد، تصریح کرد: در این مدت به خودم جرات کار کردن به صورت فیالبداهه و با تکنیکهای تازهای را دادهام مثلا کار زیر دوربین، بدون وجود استوریبورد و برنامهریزی قبلی بسیار لذتبخش است و راه را برای خلاقیتهای لحظهای باز میگذارد.
او افزود: تولید انیمیشن گاه خستهکننده میشود چراکه تصمیم های خلاقانه غالبا در مرحله پیشتولید گرفته میشوند و مرحله تولید بیشتر به اجرای آن تصمیم ها مرتبط است. من هماکنون به دنبال پروسه تولید لذتبخشتری هستم تا بتوانم همان لذتی را که از نقاشی کردن میبرم در حین ساخت انیمیشن هم تجربه کنم. البته مقصود من عمل نقاشی کردن نیست، آن کار را در انیمیشن هم انجام دادهام لذتی که از آن حرف میزنم ریشه در سازماندهی همه عناصر در لحظه دارد اینکه در حین کار تصمیم بگیرید که مثلا یک فیگور هم در گوشه کار نقاشی کنید و یا به خودتان بگویید بد نیست یک میز هم این روبهرو باشد، البته در ساخت انیمیشن به این شیوه باید همانجا زیر دوربین، نه فقط درباره میزانسن بلکه درباره چگونگی اتصال پلانها به یکدیگر هم تصمیم بگیرم و همزمان داستانی را هم روایت کنم، این پروسه به بازی شبیه است و امکانی برای برونریزی آزادانه فراهم میکند.
این هنرمند جوان ایرانی که آثارش غالبا حضورهای جهانی موفق داشته است در پایان گفت: نتیجه و یا بازخوردهای احتمالی این کار را نمیدانم ولی این شیوه کار کردن برای خودم نوعی رواندرمانی از طریق بازی است. من هنوز راه طولانی پیش رو دارم چراکه بسیاری از ویژگیهای نقاشیها و طراحی هایم هنوز در انیمیشن هایم انعکاس پیدا نکرده است.
عکس های داخل متن مربوط به انیمیشن «خرچنگ» است.
دنا خواجزاده
انتهای پیام/
There are no comments yet