مریم منصوری نویسنده و کارگردان که در سومین جشنواره سراسری فیلم کوتاه موج کیش فیلمنامه او با نام «شنای بانوان» در بخش فیلمنامه های اقتباسی کاندید شده بود درباره کیفیت برگزاری این دوره از جشنواره در گفتگو با خبرنگار سینمایی خبرگزاری صبا عنوان کرد: سطح کیفی برگزاری سومین دوره جشنواره فیلم کوتاه موج کیش استاندارد و از بهترین جشنوارهها در این زمینه بود و جا دارد در اینجا از ابراهیم حصاری دبیر این دوره از جشنواره و مسئولان مربوطه تشکر کنم.
وی افزود: یکی از ویژگیهای مثبت این دوره از جشنواره، برگزاری سه کارگاه آموزشی بود که دو کارگاه به داستان و فیلمنامه مربوط میشد، کارگاه اول، کارگاه بهنام بهزادی بود که به ارتباط ادبیات و سینما میپرداخت و کارگاه دوم شب داستان جنوب بود که به داستانخوانی احسان عبدیپور و داریوش رعیتزاده اختصاص داشت و داستانهای خوبی از آنها شنیدیم. البته من و همکارانم در بخش فیلمنامه شرکت کرده بودیم و متاسفانه برای این بخش برنامه خاصی در نظر گرفته نشده بود و پیشنهاد من این است که برای دوره های بعد در یک کارگاه چند ساعته دست کم فیلمنامههای منتخب توسط نویسندهها خوانده شود تا افراد در جریان کار هم قرار بگیرند. این اتفاقی است که در بخش مسابقه نمایشنامهنویسی جشنواره تئاتر فجر میافتد و اتفاق مثبتی است، ضمن آنکه ایجاد یک بانک فیلمنامه در کنار جشنواره اتفاق خوبی است.
منصوری درباره کیفیت آثار ارایه شده در این جشنواره توضیح داد: چون در بخش فیلمنامه آثار منتخب را نخواندیم، نمی توانم درباره آنها قضاوت کنم اما اشکان چاوشی که با فیلمنامه «سلامون» جایزه بخش فیلمنامه های اقتباسی را گرفت، قبلا هم با همین فیلمنامه در جشنواره های دیگر، جوایزی کسب کرده بود و این نشان می دهد که این کار قطعا از استانداردهای بالایی برخوردار بوده اما اگر می شد فرصتی پیش می آمد و کارهای برگزیده خوانده میشد، اتفاق خوبی بود چون این فیلمنامهها کوتاه و نهایت بیست یا سی صفحه بودند و زمان زیادی برای خواندن آنها صرف نمی شد.
او ادامه داد: اما در حوزه داوری در بخش فیلمنامه در دقیقه نود و روی سِن یک جایزه دیگر هم اضافه شد در حالی که نه لوح تقدیر و نه تندیس آن آماده شده و نه نام فیلمنامه در نامه مهر و موم شده هیات داوران آمده بود. به نظر من هیات داوران برای اضافه کردن یک جایزه در بخش فیلمنامه باید دوباره جلسه تشکیل میدادند و این اتفاق نیفتاده بود.
نویسنده و کارگردان نمایش «تور عروسی مامان» با بیان آنکه کیفیت آثار شرکت کننده در این جشنواره در دو بخش فیلم کوتاه و مستند مانند جشنواره های دیگر به سه بخش خوب، متوسط و بد تقسیم می شدند، اظهار کرد: در حوزه فیلم های کوتاه و مستند من فیلم هایی را که بعد از روز افتتاحیه در سالن همایشهای کیش و روز بعد در سینما لبخند اکران شدند دیدم و به نظرم کارها در جشنواره موج، مانند همه جشنوارههای دیگر از نظر کیفی به سه دسته خوب، متوسط و شاید ضعیف تقسیم می شدند. برخی از کارها مثل فیلم «حیوان» به کارگردانی بهمن و بهرام ارک در حد استانداردهای جهانی بود و فیلم «آریو والیبال» به کارگردانی محمد بخشی کار خوبی بود که البته در هیچ رشتهای نامزد نشد. مستند کوتاه «جل» به کارگردانی مسعود میرزایی و اصغر بشارتی تدوین و روایت سینمایی خوبی داشت.
وی معتقد است فیلم هایی که در سومین جشنواره سراسری فیلم کوتاه موج شرکت کردند از پتانسیل موجود سینمای مستند و کوتاه ما انتخاب شده بودند و جدای از پتانسیل موجود در این دو حوزه نیستند.
نویسنده و کارگردان نمایش «آخرین سفر» درباره جدیدترین فعالیت های خود توضیح داد: در حال حاضر مشغول بازنویسی نمایشنامهای با نام «رودخانه یا آمده بودیم اینجا بمیریم» هستم. این نمایشنامه با موضوع جنگ و خرمشهر روایت زندگی خانوادهای است که به جبر در روزهای جنگ به شهرستانهای اطراف تهران کوچ میکنند و بعد از اتمام جنگ خیلی زودتر از آنکه خرمشهر پاکسازی شود به این منطقه بازمیگردند. مرگ و از دست دادن به دلیل جنگ به نوعی با سرنوشت این خانواده آمیخته شده است.
این نویسنده ادامه داد: فعلا این نمایشنامه را برای شرکت در بخش مسابقه نمایشنامه نویسی جشنواره فتح خرمشهر آماده میکنم و در کنار بازنویسی این نمایشنامه مشغول جمع آوری داستانهای کوتاهی هستم که طی چند سال اخیر آنها را نوشته ام. با نشر چشمه که ناشر اولین مجموعه داستان من با عنوان «دو کام حبس» و همین طور مجموعه شعرم با نام «اسبها در پیشانیات میدوند» بود صحبتهایی کردهام و امیدوارم طی ماههای آتی مجموعه داستان دومم را برای انتشار به نشر چشمه تحویل دهم.
وی در پایان گفت: این روزها مشغول گفتگو با مدیران سالنهای تئاتری هستم تا بلکه بتوانم فرصتی برای اجرای نمایشنامه «برف زمین را گرم می کند» که نوشته خودم است پیدا کنم. این نمایشنامه برگزیده بخش مسابقه نمایشنامه نویسی سی و پنجمین جشنواره تئاتر فجر بود و در انتشارات نمایش هم منتشر شد. امیدوارم در یکی از سالنهای دولتی در تهران بتوانم این نمایشنامه را روی صحنه ببرم.
ریحانه مقدم
انتهای پیام/
There are no comments yet