حسن نوری کارگردان مستند «تارهای ممنوعه» که در سیزدهمین دوره جشنواره سینما حقیقت حضور داشته است در گفتگو با خبرنگار سینمایی خبرگزاری صبا درباره آخرین مستند خود که پس از «تارهای ممنوعه» مشغول ساخت آن بود، گفت: متاسفانه هنگامی که شروع به ساخت این مستند کردم پس از مدت کوتاهی بیماری کرونا شیوع پیدا کرد و ساخت این مستند را متوقف کرد. طرح مستندهای دیگری نیز در سر داشتم که ساخت آنها نیز به دلایل مختلف عقب افتاد و چون آنها نیازمند حضور در افغانستان بودند فکر نمیکنم دیگر شرایطی برای ساختشان فراهم شود آن هم در وضعیتی که الان افغانستان گرفتار آن است.
این مستندساز با اشاره به اینکه درحال حاضر در تمام دنیا همه میدانهای گفتگو، تحلیل و بررسی و… تحت تاثیر میدان سیاست قرار گرفتهاند و درباره هرچیزی که تصمیم به صحبت داشته باشیم در ابتدا باید مواضع سیاسی خود را مشخص کنیم، بیان کرد: افغانستان در ۳۰ سال گذشته همواره درحال جنگ بوده و وضعیت دشواری داشته است حتی در این سالهای اخیر که به نظر میرسید یک ثباتی در کشور وجود دارد اما باز هم این سرزمین گرفتار ناامنی بوده و سایه طالبان هیچگاه از روی آن برداشته نشده است.
افغانستان میدانی برای جنگهای داخلی و جهانی
او ادامه داد: افغانستان تبدیل شده به یک میدان جنگ که از یک طرف گرفتار مناسبات درونی مردم افغانستان که مبتنی بر تفاوتهای قومیتی است و از سوی دیگر مناسبات جهانی و کشورهای مختلف که منافع خود را در آن خاک دنبال میکنند و جنگها و درگیریهای خود را به این کشور کشاندند تا افغانستان همیشه یک میدان جنگ داخلی و جهانی باشد.
کارگردان «تارهای ممنوعه» درباره سقوط کابل گفت: اتفاق اخیری که رخ داده و شاهد سقوط کابل بودیم نیز از میان همان ۲ جنگ قابل فهم است. تاریخ افغانستان همیشه گره خورده با انحصارطلبی و تمامیتخواهی قومیتها بوده است و هر قومیتی که حکومت را در دست گرفته به این میدان جنگ داخلی و جهانی دامن زده است.
او افزود: در ۳۰۰ سال گذشته پشتونها افغانستان را در دست داشتند مگر ۲ برهه کوتاه که تاجیکها نیز روی کار آمدند و در تمام این سالها پشتونها به جز قوم خود نه تنها قومیت دیگری را به رسمیت نمیشناختند بلکه هرچه که بود برای قوم خود میخواستند و حذف اقوام دیگر را در سر داشتند. این تنش قومی که در افغانستان وجود داشت زمینه دستاویز و اسباب دست کشورهای دیگر شدن را فراهم میکرد تا آنها نیز از این شرایط اجتماعی استفاده کنند و جنگها و منافع خود را در این سرزمین پیش ببرند.
این مستندساز بیان کرد: در یک همدستی که میان قدرتهای جهانی و برخی همسایگان این خاک رخ میدهد کشور به دست طالبان میافتد که طالبان هم پشتونها هستند و حکومت مرکزی نیز پشتون است و در یک تبادل درون قومی این اتفاق رخ داده که اگر تاریخ افغانستان بررسی شود نشانه آن در تمام ۳۰۰ سال گذشته وجود دارد.
نگرانی برای نسلکشی قومیتهای متفاوت با طالبان
او ادامه داد: شاید این روزها نگرانی همه، حقوق زنان و جایگاه درحال از بین رفتنشان در یک حکومت رادیکال اسلامی است اما نگرانی من ابعاد دیگری دارد چراکه طالبان در تمامی این سالها نشان داده که در پی از بین بردن و حذف گروههای قومی و مذهبی متفاوت با خود است همانطور که اگر ۲۰ سال پیش و مزارشریف را به خاطر آورید میبینید که نزدیک به ۱۰ هزار شیعه و هزاره در ۳ روز توسط آنها کشته شدند که این اتفاق در بامیان نیز رخ داد. نگرانی اصلی من این است که دوباره کشتارهای گستردهای عیله گروههای قومی و مذهبی متفاوت با پشتونها صورت گیرد. این موضوع میتواند خطر بزرگتری برای مردم افغانستان است چراکه ممکن است نسل کشی که ۲۰ سال پیش نیز رخ داده دوباره اتفاق بیفتد.
«تغییر طالبان» فقط یک بازی سیاسی است
این مستندساز درباره گزارهای که مطرح میشود مبنی بر اینکه «طالبان تغییر کرده است»، بیان کرد: این حرف از دل یک وقاحت و شارلاتانیسم و یک دروغ بسیار بزرگ بیرون میآید. چه نشانهای برای تغییر طالبان وجود دارد؟ اینکه الان سخنگو و چهار فرد ژورنالیستی آنها مقابل دوربین بنشیند و صحبت کند نشانه تغییر طالبان نیست! سابقه این گروه و ایدئولوژی ای که دارد مشخص است و نشانههای بسیار زیادی وجود دارد که در تمام این ۲۰ سالی که از قدرت به دور بودهاند چه جنایتهایی را انجام دادهاند. دانشگاه، تالار عروسی، مدرسه، باشگاه ورزشی و… را منفجر کردهاند و چطور میشود این جنایتها را نادیده گرفت؟
او افزود: این گزاره از دل منافعی بیرون آمده و القای این گزاره یک کنش سیاسی است. یکی از مسئولان نظامی طالبان نزدیک به یک سال پیش در ویدیویی هم ایران را متهم به فعالیت در افغانستان میکند و هم هزارهها و شیعههای این سرزمین را تهدید به مرگ و جمله معروفی که در کشتار مزارشریف روی دیوارها حک شده بود که «تاجیکها باید به تاجیکستان بروند، ازبکها به ازبکستان و هزارهها به گورستان» را بر زبان میآورد. این صحبتها و جنایتها را میتوان نادیده گرفت؟ مگر میشود روی تمام انفجارهایی که در مسیر ولایتهای هزاره نشین رخ داده و کشتارهایی که حتی ۶ ماه پیش هم درحال وقوع بود، چشم بست؟ نمیشود اینها را نادیده گرفت و فقط به یک سری عکس و ژست رسانهای اکتفا کرد و این دروغ را به مردم هم القا کرد. این کار به صورت کاملا مشخصی یک بازی سیاسی است.
برای طالبان فرش قرمز پهن کردند!
این مستندساز درباره مردم افغانستان بیان کرد: مردم افغانستان یک دست نیستند، اما تمام مردم این سرزمین موافق حضور طالبان نیستند. این را باید بدانیم که در این لحظه چه توقعی میتوان از مردم داشت؟ وقتی کشوری که ریاست جمهوری، ارتش و نیروی جنگنده دارد و جنگیدن را بهتر از هر کار دیگری آموخته است به این سرعت به دست طالبان میافتد مردم آن چه کاری از دستشان بر میآید؟ سقوط پشت سر هم هرات، مزارشریف، کابل و دیگر شهرهای افغانستان مشکوک است و رهبران قومی و احزاب در این دسیسه نقش داشتهاند چراکه هیچکس هیچ کاری انجام نداد. در این میان بدون هیچ فردی که قصد مقاومت داشته باشد، مردم افغانستان چه کاری میتوانند انجام دهند؟
این کارگردان عنوان کرد: دوران سیاه افغانستان شروع شده و کشورهای دیگر نیز کاری که باید برای شکلگیری این وضعیت انجام میدادند انجام دادند. هر کسی که در این خاک کنشگر و تصیمگیرنده هستند به جایی وابستهاند و در یک توافق جهانی پیش از اینها این تصمیمات گرفته شدهاند و الان فقط آنها اجرایی شدند.
او در پایان تصریح کرد: حتی صحبتی از انتخابات هم در میان نیست، در هر جای دنیا کودتایی که رخ میدهد جامعه جهانی فشار میآورد تا سازوکاری مشخص شود و حکومت از نظامیان گرفته و انتخاباتی برگزار شود اما الان می بینیم که برای طالبان فرش قرمز هم پهن کردهاند. من فکر میکنم اگر طالبان را شر در نظر بگیرید، آغاز دوران شر است و دامان همه را میگیرد.
فاطمه شوقی
انتهای پیام/
There are no comments yet